داعیه‌دار ریاست،عامل اختلاف خوانده شد | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۴
کد خبر: ۶۱۱۲۵۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۱۹ اسفند ۱۴۰۲
نگاهی به متخبان مجلس دوازدهم به طور مشخص از تهران نشان می‌دهد که با مشارکت 34 درصدی مردم که اگر آرای باطله و سفید را از آن جدا کنیم مشارکت به مراتب پایین‌تر خواهد آمد این افراد منتخب صرفا 5 درصد مردم تهران هستند که توانسته‌اند به بهارستان راه یابند.

داعیه‌دار ریاست،عامل اختلاف خوانده شد

حمید شجاعی: انتخابات مجلس دوازدهم نیز با حواشی و حرف و حدیث‌های فراوان پیرامون خود برگزار شد و همان‌طور که انتظار می‌رفت در میانه اختلافات درونی اصولگرایان با انتشار لیست‌های متعدد، در غیاب جریان رقیب و صد البته و مهم‌تر عدم مشارکت بخشی از جامعه در قالب مشارکت حداقلی رقابت درون‌گروهی اصولگرایان با پیروزی پاجوش‌ها و شکست‌سروها به پایان رسید تا شاهد ورود اجماعی از لیست امناء، صبح ایران و بخشی از لیست شانا باشیم.

با این حال به‌نظر می‌رسد آنچه بیش از خود فرآیند انتخابات مجلس دوازدهم و منتخبان آن به چشم آمده و در جامعه تاثیر‌گذار بوده میزان و نوع مشارکت مردم در انتخابات بوده است. چه اینکه طی یک هفته اخیر نیز تحلیل‌های مختلفی از این مساله بیرون آمده و هر کسی به نحوی از انحا به این موضوع اشاره داشته است. موضوعی که در نگاه برخی مسئولان و تریبون‌داران اساسا مورد اشاره قرار نمی‌گیرد و صرفا به آن 41 درصد مشارکت‌کننده پرداخته می‌شود و مورد تمجید قرار می‌گیرند. با این حال مساله‌ای که طی سالیان متمادی از ابتدا تاکنون مبتلا به انتخابات‌ مختلف در جامعه بوده است اینکه هیچگاه برنامه‌ریزی یا نوعی آسیب‌شناسی صورت نگرفت که چرا بخشی از جامعه در انتخابات شرکت نمی‌کنند. لذا اگر در انتخاباتی میزان مشارکت‌کنندگان 70 درصد بوده به آن 30 درصد توجه نشده و تمام توجهات به مشارکت‌کنندگان معطوف شده است و در جای دیگر نیز اگر مشارکت 41 درصد هم بوده به 59 درصد مشارکت نکردند توجهی نشده و صرفا 41 درصد مشارکت‌کننده مورد توجه بوده‌اند. از قضا همین امر نیز باعث شده تا هر چه رو به جلو آمده‌ایم مشارکت در انتخابات به جای افزایشی بودن کاهشی شود. لذا وقتی در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 با حضور حداقلی مردم بسیاری از دلسوزان نسبت به این عدم مشارکت 58 درصدی مردم هشدار دادند وقعی به آن نهاده نشد و امروز 4 سال بعد انتخابات مجلس دوازدهم در اسفند 1402 شاهد مشارکت 41 درصدی بخشی و عدم مشارکت 59 درصدی بخش دیگر جامعه هستیم بازهم گوش شنوایی برای هشدار‌ها وجود ندارد. مسئولان امر نیز به‌جای حل مساله و علت‌یابی عدم مشارکت به تخطئه عدم مشارکت‌کنندگان می‌پردازند که چرا تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت نکردید. گویی اینکه اساسا جامعه، مشکلات و مطالباتش مهم نیست و صرفا تحت هر شرایطی فقط باید پای صندوق حاضر شود. قدر مسلم باید مشکلات مردم را چاره کرد، مطالباتشان را مرتفع ساخت و امید واقعی در جامعه ایجاد کرد تا مردم نیز با فراغ بال در انتخابات حاضر شوند و مشارکت بالا بیافرینند.

* اظهارات متوهمانه؛ پاسخ کوبنده

نگاهی به متخبان مجلس دوازدهم به طور مشخص از تهران نشان می‌دهد که با مشارکت 34 درصدی مردم که اگر آرای باطله و سفید را از آن جدا کنیم مشارکت به مراتب پایین‌تر خواهد آمد این افراد منتخب صرفا 5 درصد مردم تهران هستند که توانسته‌اند به بهارستان راه یابند. منتخبانی که تندروی و دلواپسی صفت مشترک برخی از آنها از آنهاست. جالب اینکه اینها در جریان خود نیز به‌دنبال تسویه حساب با عده‌ای از گروه‌ها یا افراد هستند. چنانکه از مجلس پیش تا کنون نیز چنین رویکردی را پیش گرفتند و اکنون که خود وارد مجلس بعدی شدند به‌دنبال برنامه‌ها و اهداف خود هستند. نقطه مشترک دیگر این افراد را می‌توان در ادبیات تند در نظر گرفت. نگاهی به اظهارات اخیر حمید رسایی، منتخب مردم تهران در مجلس دوازدهم که با واکنش‌هایی از رسانه‌های همسو نیز مواجه شده به‌خوبی نشانگر نوع رویکرد و ادبیات این افراد و جریان متبوع آنهاست. رسایی در ویدئویی که چندی پیش در فضای مجازی منتشر کرد، اظهار داشت: «امیدوارم در دوره‌های بعد شاهد باشیم تا کسانی نتوانند با روابط فامیلی و نزدیک شدن به چهره‌ها و شخصیت‌ها و کیف‌کشی بدون اینکه صلاحیت لازم را داشته باشند در عرصه سیاست رشد کنند. مردم باید شاهد تغییر هیأت رئیسه مجلس و کمیسیون‌های مجلس و مراکز اصلی مجلس و تغییر و تحول جدی باشند.» این اظهارات وی با حمله تند روزنامه «جوان» همراه شد جایی که نوشت: «انتظار از یک نماینده متعهد و متخصص که رسایی و برخی همفکران او از هر دو بی‌بهره هستند، آن است که درک درستی از وظیفه نمایندگی و فلسفه سیاسی اسلام و فهم حکومت‌داری داشته باشند. اینکه اولین پیام یک نماینده به‌جای عرضه برنامه‌ها و راهکارهای برون‌رفت از مشکلات و تبیین چرایی انواعی از مشکلات اقتصادی و ساختاری، این باشد که با جملاتی به‌واقع خارج از ادب و عرف سیاسی و مشی اسلامی، که به‌نوعی هم توهین به شمار دیگری از منتخبان و هم توهین به مردم است، حاشیه‌سازی کند، یک فاجعه تمام‌عیار است. رسایی، ردصلاحیت‌شده چند دوره پیش- این‌بار با تکرار واژه‌هایی که شبکه‌های صهیونیستی «اینترنشنال» و «من‌وتو» در دهان معاندان انداختند، مثل «کیف‌کشی» و «روابط فامیلی» برخی افراد را «رشدیافته بدون صلاحیت در عرصه سیاست» نامیده است. این حرف، گزاره بسیار دقیق و درستی است، اما مصداق عینی و اول آن خود اوست و باید نشان دهد که مراحل رشد سیاسی خودش چه بوده و از کجا آغاز کرده تا به اینجا رسیده است که در نخستین سخنان پس از انتخاب، همه دغدغه‌های دلسوزان نظام و رهبری معظم برای وحدت و انجام وظایف نمایندگی بدون ورود به حاشیه‌ها را به کنار زده و با یک فرمان تفرقه‌افکن و توهم قدرت و ریاست مجلس به جلو آمده است.» به‌نظر می‌رسد در مشارکت حداقلی مردم و غیبت جریان مقابل اختلافات میان اصولگرایان به حدی است که حتی یکدیگر را نیز بر نمی‌تابند.

* واکنش رسایی

منتخب دوم مردم تهران در انتخابات مجلس به مطلب روزنامه «جوان» نسبت به خودش واکنش نشان داد. حمید رسایی در «ایکس» (X) نوشت: «از فرماندهان عالی سپاه (سردار سلامی و سردار نقدی) و رئیس اطلاعات سپاه (حاج کاظم) سپاسگزارم که در انتخابات این دوره، اجازه دخالت و سوءاستفاده از این نهاد مقدس به نفع یک جریان سیاسی را ندادند و قاطعانه در برابر معدود قانون‌شکنان ایستادند. عصبانیت سردبیر روزنامه جوان برایم قابل درک است».

عکس روز
خبر های روز