
خانم پردیس پورعابدینی، حوصلهمون سر رفت خواهر، بیخیال!
یک: 15 دقیقه اول گفتگوی میرمیرانی و پورعابدینی راجع به تجربه زیارت حرم امام رضا و درخواستیست که پورعابدینی از امام هشتم شیعیان داشته، او در گفتگویش میگوید که در نوجوانی از امام رضا خواسته بوده که بازیگر شود و دفعه بعد که مشهد رفته، درگیر پروژه آقازاده بوده است. در واقع امام رضا درخواست او را اجابت کرده. تجربه بینهایت دلنشین و ملموس، اما خب آیا 15 دقیقه برای طرح یک موضوع زیاد نیست، موضوعش البته که خیلی دلپذیر است اما در یک گفتگوی یک ساعته چگونه 15 دقیقه را خرج یک موضوع کردهاید؟ از ریتم کند برنامهتان نترسیدهاید؟
دو: پردیس پورعابدینی در این گفتگو نشان میدهد که نان معنویت موجود در روحش را میخورد اما همین آدم با ذکر خاطرهای نشان میدهد که کمی متناقض است، او از تهیه کنندهای میگوید که در ابتدای مسیر بازیگری پورعابدینی او را رد کرده و به او گفته که به درد بازیگری نمیخورد، اصطلاحا به او گفته که در کادر جا نمیشود، بعدتر که اسم پورعابدینی مطرح میشود، اینبار تهیهکننده از او تقاضای همکاری میکند و پورعابدینی هم در یک حرکت انتقامی دست رد به سینه تهیهکننده میزند، در واقع پردیس قصه ما اهل انتقام است و نه بخشش، خب این با آن صحبتهای فیروزهای پورعابدینی جور درنمیآید، میآید انصافا؟
سه: مشکل بزرگ دو شات همانطور که پیشتر هم اشاره کرده بودیم خود میرمیرانی است، او لحنی ساخته که به شدت گوشخراش و حتی روحخراش است، صدای خشدار فیک او تحمل بالایی میطلبد، گاهی مثل همین برنامه پورعابدینی هم ریتم تخت و یکنواخت و به شدت کند است، شخصا برنامه را 2ایکس دیدم؛ هیچ اختلالی هم ایجاد نکرد، انقدر کند بود که 2ایکس معمولیاش کرده بود، گاها هم شبیه یک روضه تصویری بود، شعرخوانی از ابتهاج و گریه برای تارخ و همخوانی با چاوشی و یک سری رفتارهای سانتیمانتال غمافزا که اصلا نگو و نپرس، این گفتگوی یک ساعته چه داشت واقعا؟ هیچی! چرا باید تماشایش کرد؟ نمیدانم
در ادامه نظرات برخی کاربران درباره این برنامه را بخوانیم:
مهسا نوشت: قسمت جدید دوشات رو دیدم چرا پردیس پورعابدینی یه طوریه انگار داره نقش بازی میکنه
چکامه هم گفت: چرا من حس میکنم این دختره همه کاراش اداست و چرا منو یاد الهام چرخنده انداخت
علی هم در ادامه نوشت: مجریش هم منو یاد بازجوهای تو فیلما میندازه
امانوئل هم اینطور واکنش نشان داد: این آقا همه رو دعوت میکنه تا گریه کنن تو برنامهش
و نظر میثم در آخر: برای دیده شدن تو ایران یا بیاد اشک بریزی و با احساسات مردم بازی کنی یا بمیری