نوروز و بزرگداشت جهاني آن
علی شعردوست
روزنو :
بهار آمد، بهارآمد، چمن شد پرگل و ريحان نگار آمد، نگار آمد، دو عالم شد در او حيران بهار آمد، بهارآمد، روان را تازه كن اي دل نگار آمد، نگار آمد، به جانان زنده شو اي دل مفاتيح جنان آمد، نعيم جاودان آمد نسيم جان جان آمد، زسوي روضه رضوان سلام به نخستين روز زمين، سلام به نخستين روز هستي، روزي كه ازل ناميدنش و به نام انسان مانوسش كردند. روزي كه انسان تا چشم گرداند خدا را ديد، روزي كه فقط يكي بود و خدا خواسته بود انسان باشد. خدا خواسته بود كه انسان بهارينهترين آفريدهاش باشد. آفريده عشق و محبت. نوروز آغاز تحول است، از اين رو است كه در پيشاني هر سال بر سفرهيي كه به سبزه و آينه و آب زينت داده شده دعا ميخوانيم و از حضرت حق ميخواهيم كه حيات ما را در معرض تحول قرار دهد؛ تحولي ژرف و عميق. تحولي در مسير اعتلا... فرخندگي نوروز، فرخندگي حيات است نزد آدمي. از همين رو است كه ما در اين جشن بزرگ با تمام توان ميكوشيم به زندگي خود صورتي تازه بدهيم. غبار كدورتها با درآمدن خورشيد بهاري و جاري شدن آبها در ريزش باران شسته ميشود، قلبها پاك و باطراوت ميشود و دشمنيها و تيره دليها بدل به صلح و آشتي ميشود، چرا كه نوروز، جشن طراوت و پاكي است. دلمان را در چشمه نور ميشوييم و زنگار كدورت را به زلال بيكران محبت ميزداييم. زندگي روشني مييابد و ما به تواني تازه به جشن ميلاد هستي بر كره خاك قدم مينهيم. از سخاوتمندي طبيعت بهاري، گشاده دستي و بزرگواري و كرامت ميآموزيم و از زبان درختاني كه همچون آدميان از بسيط خاك دست بر كردهاند و با زبان راز و دست دراز، از ضمير خاك راز ميگويند، گوهر زندگي را در مييابيم. بياييد دامان از اندوه و حسرت بركشيم و نگاه خود را در تلاقي نگاه مشتاق بهار روشن كنيم. زمين به آغازگاه ميرسد، آن خاطره خوشايند ازلي دلها را ميفشارد و ما از خود ميپرسيم آن بهار جاودانه كي خواهد رسيد، از كدام راه؟ از كدام سوي؟ بهار ميآيد و پنجرههاي آينده را فرارويمان ميگشايد، در هيئتي كه بازش نميشناسي، از راه ميرسد. آنكه هنوز در انتظارش نيستي... نوروز همواره آييني جاودانه در فرهنگ ايران زمين بوده است. اين گاه شمار دقيق و زيبا نشان از كمال ذوق ايراني است كه جشن حيات طبيعت را با شالودههاي فرهنگ اسلامي خويش پيوند ناگسستني زده و ايران و نوروز چون دو نام خويشاوند بر صحيفه تاريخ بشري ثبت و ضبط شدهاند. گرچه سابقه نوروز به قبل از اسلام برميگردد اما پس از اسلام نيز اين جشن فرخنده به واسطه حسنات خود مورد قبول مسلمانان واقع شده و حتي به گونهيي جشن طبيعت را با جشن باورها و اعتقادات خويش پيوند زدهاند. در اين روز كشتي نوح نبي از پس باراني شگفت به سرمنزل مقصود آرامش گرفت و جهان از پليديها پاك و پيراسته همچون نوروز شد. در نوروز بودكه حضرت ابراهيم يك تنه معبد شرك را ويران كرد و بتها را شكست... نوروز نزد شيعيان نيز منزلتي شايسته دارد چرا كه در اين روز بود كه دستان توانمند علي(ع) به سنت جدش ابراهيم، آلودگي بتها را از خانه كعبه زدود و كعبه پيراسته از پليدي و روشن همچون نوروز شد و در اين روز بود كه مولا علي(ع) به جانشيني رسول وحي برگزيده شد تا سياهيها و تباهيهاي روزگار نتواند گزندي به بنياد عظيم شريعت محمدي (ص) برساند. نو شدن سال همراه خود كوشش و عشق به حيات را نيز به همراه ميآورد. ايرانيان با هوشمندي در ادوار مختلف تاريخ با بهار كه رمز زندگي است پيوند داشتهاند و همواره حلول بهار را نيكو تلقي كردهاند و تحول طبيعت را با تحول زندگي همراه ساختهاند. امسال نيز با اتكال به خداوند بزرگ ميآغازيم به اين اميد كه در باروري فرهنگ و تمدن اسلامي ايران زمين سهمي شايسته داشته باشيم و غبار، كدورت، سستي و رخوت را از چهره جانمان بزداييم و در سال جديد نهال به بار نشسته كوششهايمان را به گلستاني پررنگ و بو بدل كنيم تا رايحه دلانگيز آن دوستداران معرفت را سرمست كند. امروز در حالي نوروز را بار ديگر در كنار هم جشن ميگيريم كه جهانيان بر ارزش تاريخي و قدمت ديرين نوروز به عنوان ميراث مشترك فرهنگي صحه گذاشتهاند و اين واقعه ثبت جهاني يافته است. پس از ثبت نوروز در يونسكو، قطعنامه «روز بينالمللي نوروز» نيز با تلاش ايران و ديگر كشورهاي دوست منطقه با اكثريت آرا در مجمع عمومي به تصويب اكثريت كشورهاي سازمان ملل رسيد. تاجيكستان، تركيه، آذربايجان، افغانستان، قزاقستان، تركمنستان و قرقيزستان در كنار ايران از بانيان اصلي اين قطعنامه بودند و در مرحله بعد هند، آلباني و مقدونيه نيز به آن پيوستند. بزرگداشت نوروز در واقع تجسم يكي از اهداف متعالي سازمان ملل يعني تقويت صلح جهاني از طريق احترام به فرهنگهاي ملي، ميراث فرهنگي جهاني و تنوع فرهنگي است. نوروز تنها روزي در تقويمها نيست، نوروز فرهنگي عميق و ريشهدار است كه با تمامي آداب و سنن خود هر سال اميد، صلح و خوشبختي را براي ميليونها انسان در سراسر كره خاكي به ارمغان ميآورد. نوروز نخستينبار در سرزمين پارس پايهگذاري شد و در سراسر اين قرنهاي طولاني كه اين سرزمين خاستگاه اقوام وتمدنهاي گوناگون بوده است، نوروز به صورت زبان مشترك ميليونها انسان در آسيا، شبه قاره هند، آسياي مركزي، خاورميانه، قفقاز، بالكان، حوزه درياي سياه و بسياري از نقاط ديگر جهان درآمده است. امروز بيش از 300 ميليون نفر نوروز را در سراسر جهان گرامي ميدارند. بزرگداشت نوروز بزرگداشت ريشهها، تاريخ و ارزشهاي تمدنهاي درخشان بشري است كه در طول قرنها ارزشهاي انساني را منتقل ساختهاند. ترويج و پيشبرد فرهنگ زندگي سازگار با طبيعت يكي ديگر از جنبههاي نوروز است كه مورد تاكيد سازمان ملل قرار گرفت. اين قطعنامه داراي 17 بند مقدماتي و 5 بند اجرايي است كه در مهمترين آن روز اول فروردين در گاهشمار ايراني برابر با 21 مارس در تقويم ميلادي، به عنوان نوروز و آغاز بهار به رسميت شناخته شده است. جا دارد از حمايت كشورهايي كه ايران را در اين موفقيت عظيم همراهي كردند، تشكر و قدرداني كنيم. پس از تصويب قطعنامه كشورهاي حوزه نوروز با هم و در كنار هم اين عيد باستاني را جشن ميگيرند كه ايران و تاجيكستان اركان اصلي آن هستند. در اين چند سال شاهد پيشرفتهاي چشمگيري در مناسبات دوستانه ايران و تاجيكستان بوده ايم. مردمان ما و تاجيكان در سالهاي اخير بيش از پيش به هم نزديك شده و با شناخت بيشتر از عمق مشتركات فرهنگي و تاريخي، به سوي ايفاي نقشي پررنگتر در ارتقاي صلح، دوستي، عدالتخواهي و آرامش مردم منطقه و دنيا قدم بر ميدارند. اميدواريم در سال پيش رو شاهد استمرار و تعميق دوستيها و توسعه و تحكيم روابط برادرانه ايران و تاجيكستان با تمام كشورهاي منطقه با هدف رسيدن به فردايي بهتر براي مردمان خود باشيم. پس از تصويب جهاني نوروز برگزاري متوالي دو سال اين مناسبت جهاني در ايران و پس از آن در كشور فارسي زبان تاجيكستان و بالاخره در كشور همسايه و هم آيين افغانستان حكايت از نفوذ اين سنت زيبا در بين مردمان كشورهاي داراي مشترك است و بيجهت نيست كه طبق قوانين موضوعه كشورمان، كشورهاي داراي تمدن جهاني نوروز به عنوان يك واحد سياسي در فرهنگ ژئوپولتيك منطقه شناخته ميشوند. مروري بر چگونگي حيات نوروز در تاجيكستان يادآور سوختن ققنوسي است كه پس از هر سوختني ديگر بار زنده و بانشاط از خاكستر خود به درميآيد. گرچه در زمان حاكميت كمونيسم بر اتحاد جماهير شوروي هنوز تجليل از نوروز ممنوع بود، اما با نرمش سياستهاي رژيم، در دوران گورباچف شاعران تاجيك به موضوع نوروز به عنوان عنصر نخست هويت ملي خويش رو آوردند. روانشاد لايق شيرعلي ميگويد: نوروز رسيد، يار ديروزي من يك روز بيا براي دلسوزي من غمهاي تو كهنهاند، اما امروز خوشتر ز غم تو نيست نوروزي من گلرخسار، بانوي شعر تاجيك، از ديگر چامهسرايان اين خطه است كه به موضوع بهار و نوروز توجه ويژه دارد. شعر «نبض بهار» بيانگر ناسازگاري روزگار شاعر با نوروز است: چو زنداني آزادي خويشم بهارا، بندهام كن، بندهام كن به مثل خاك و باد و آب و آتش بهارا، زندهام كن، زندهام كن گفتني است كه ارتقاي مقام نوروز به عنوان جشن ملي و تجليل باشكوه از آن، در كنار مسائل سياسي و اجتماعي ديگر، از درخواستهاي جنبش آزاديخواهي تاجيكان در دهه ???? و اوايل دهه ???? ميلادي بود. بهار براي فرزانه خجندي، بانوي شعر نو تاجيك، همچون ديگر شاعران، فصل عشق، رهايي از غم و فرصتي براي آغاز زندگي شاداب و سرشار از محبت است. او ميگويد: بريز نور مبارك، ريز از آفتاب نوازنده كه پر شود ز طلوع سيب فضاي باغ شكرخنده چه لذتي است ز عطر گل نفس كشيدن و باليدن وجود زه زده خود را در آفتاب بپاليدن... با رها شدن از زندان ايدئولوژي كمونيستي، تاجيكها بدون هيچ مانعي به پيشواز جشن باشكوه ملي خويش، نوروز ميروند. به قول اقبال لاهوري،«آنچه بودست و نبايد ز ميان خواهد رفت / آنچه بايست و نبودست همان خواهد بود». رستم وهاب، شاعر تاجيك، درباره مانايي و پايداري نوروز چنين ميسرايد: بر اين خاك كهن تا آسمان برپاست تا خورشيد ميتابد زر ناب دري جاري است چون دريا ز نور روي انسان آيينه سرشار ميگردد موذن با صداي بلبلان بيدار ميگردد هلال ماه در هر چشمهيي چون ماهي طلاست شكر نم ميتراود از نسيم شكر در شبگير سحر خواب تو با بشكفتن گل ميشود تعبير در اينجا سرمه شب روشني ديده روز است به هر آيين كه خواهي تاجيكستان ميهن جاويد نوروز است در پايان فرارسيدن نوروز فرخنده را بر منتظران و ديده در راهان بهار جاودان از صميم قلب تبريك و شادباش ميگويم و از درگاه ايزد يكتا سالي پرخير و بركت، همراه با سلامتي و موفقيت، بهروزي و سعادت و سرشار از معنويت را مسالت دارم. |