از نزدیک به 14هزار وکیلی که دارای پروانه و واجد شرایط شرکت در انتخابات کانون وکلا هستند در روز 22اسفند سال 92 تنها سههزارو447نفر در انتخابات شرکت کردند و از میان 90نفر به 18نفر رای دادند. جامعه وکالت یکی از جوامع صنفی فرهیخته کشور است؛ جامعهای که حداقل سواد اعضای آن لیسانس است. علت دلسردی وکلا به سرنوشت خود را در فرازهای پیشرو مورد بررسی قرار میدهم.
1- ردصلاحیت کاندیداها: قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت نظر قوه قضاییه را در دو مرحله، یکی تعیین تعداد افرادی که هرساله میتوانند بهعنوان کارآموز بعد از طی امتحان کتبی و دیگری دادگاه عالی انتظامی قضات بهعنوان مرجع تعیین صلاحیت کاندیداها، نافذ میداند. در انتخابات پیشرو سهنفر از اعضای فعلی هیاتمدیره- آقایان شاهپور منوچهری، دکتر کامران آقایی و خانم بهشید ارفعنیا- ردصلاحیت شدند و صلاحیت آقایان دکترعیسی امینی و دکترعباس کریمی با تاخیر و حتی خارج از موعد قانونی اعلام شد و نزدیک به 14نفر از کاندیداهایی که در ادوار گذشته از همین دادگاه احراز صلاحیت شده بودند و در ترکیب هیاتمدیره تا نایب رییسی هم رسیده بودند، ردصلاحیت شدند.
2- عملکرد هیاتمدیره فعلی: دوره فعلی هیاتمدیره کانون وکلا از کارنامه غیرقابل قبولی برخوردار است. فروردین سال 90 و آغاز دوره فعالیت هیاتمدیره مصادف شد با تغییر نحوه امتحان کارآموزان وکالت یعنی دو مرحلهایشدن امتحانات. نمیدانم چه کسی این طرح را پیاده کرد و حاصل آن را همه میدانیم. غیر از این واقعه که تاثیر منفی عملکرد هیاتمدیره سابق، دامن هیاتمدیره جدید را گرفت، رقابت خستهکننده منتخبان برای تصدی پست ریاست و نایبرییسی- تا جایی که برای مدتی کانون بدون رییس هیاتمدیره بود- تاثیر منفی عملکرد اعضای هیاتمدیره، فضای خاکستری و غمزدهای را در کانون بهوجود آورد که تا هماکنون باقی است. کمارتباطترین دوره هیاتمدیره با وکلا را باید در دوره هیاتمدیره فعلی دانست تا جایی که تعداد جلسات غیرعلنی زیادی را در کارنامه خود به ثبت رساندند. نتیجه اینها تنها حضور حدود 30درصد از وکلا در انتخابات بود. یک نمونه از بیبرنامگی را در جشن استقلال اسفندماه و سردی حاکم بر آن جشن که هیچ نشانهای از جشن نداشت و اعلام زمان انتخابات خصوصا 22اسفند یعنی آخرین پنجشنبه سال و وعده مذاکره برای تایید صلاحیت عدهای بیشتر که تا شب 22اسفند هم ادامه یافت که این باعث عدم هماهنگی بین گروهها و تشکلها در بستن فهرست اسامی کاندیداها و دیگر عملکرد هیاتمدیره، فاصله بین وکلا و کانون و تعیین سرنوشت وکلا بهوسیله صندوق رای را طولانیتر کرد، دست به دست هم داد و وکلای دادگستری را از خانه خود دور کرد. هیاتمدیرهای که قادر نیست حتی مساله ورود همکاران به داخل محدوده طرح ترافیک را به نوعی با شهرداری حلوفصل کند نمیتواند ملجا و پناهگاهی برای وکلا باشد. سخن آخر اینکه همه این موضوعات نمیتواند و نباید باعث دلسردی همکاران شود. کانون خانه ماست اگر در اداره آن اشکالی میبینیم باید از میان افرادی که ماندهاند، افراد لایقی را با آرای بالا انتخاب کنیم تا با پشتوانهای که از آرای وکلا دارند در شرایط حساس فعلی امور صنفی ما را پیش ببرند.