خشکسالی کابوس پناهندگان اقلیمی؛ چرا تغییرات اقلیمی به کابوس مهاجرتی کشور تبدیل شده است؟
طولانی شدن خشکسالی در استانهای مختلف، اغلب به افزایش میل به مهاجرت در افراد مختلف منتهی میشود، افرادی که تمایل دارند در راستای زندگی راحتتر به جایی کوچ کنند که دسترسی بهتری به منابع طبیعی داشته باشند.
اقتصاد۲۴-تغییرات اقلیمی معمولا به عنوان یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در کوچ درون کشوری در نظر گرفته میشود. افزایش خشکسالی یا حتی سیلابهای متعدد و سرمای بیش از حد میتواند به عنوان دلایل رایج مهاجرت در نظر گرفته شود. اما افزایش مهاجرتهای اقلیم محور در تضاد با طرحهای آمایش سرزمینی و البته افزایش دهنده فشار اقتصادی روی دوش برخی مناطق کشور است.
اگرچه بارندگیها و به ویژه بارش برف تامین کننده نیازهای آبی در اغلب استانها محسوب میشود، اما عمده منابع آبی در استان مرکزی متکی به منابع آبی زیرزمینی است و آبهای سطحی و رودخانهای نظیر آنچه در استانهای جنوبی و شمالی مشاهده میشود، در این استان وجود ندارد. این در حالی است که سالانه در برخی نقاط استان نظیر شهرستان ساوه سطح آبهای زیرزمینی بین یک الی ۱.۵ متر افت دارد و در طول ۳۰ سال گذشته حدود ۳۰ متر افت منابع آبی زیرزمینی صورت گرفته که جبران نخواهد شد. در حال حاضر عمق چاههای کشاورزی در ساوه به حدود ۲۴۰ متر افزایش پیدا کرده است.
احد وظیفه، رییس مرکز ملی اقلیم و سرپرست بحران خشکسالی سازمان هواشناسی ایران اخیرا درباره وضعیت بارشهای کشور و خشکسالی گفته است: «امسال ۳۰ درصد منابع آبی نسبت به پارسال کمتر و از میزان بارشها هم کاسته شده و بارشهای فعلی، برای جبران کمآبی ایران کافی نیستند. هر بارشی که میآید بخشی از نیازهای سال را تامین میکند و کمبودها به طور کامل جبران نمیشوند. چراکه اثرات خشکسالی از بین نمیرود و طبیعت، آن را در حافظهاش نگه میدارد. بارشهای سال جاری تنها در استان تهران، ۴۵ درصد کمتر از سطح نرمال بود.» اخیرا، صادق ضیائیان، رئیس مرکز پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات جوی سازمان هواشناسی به فرارو گفت: «از بعد هواشناسی، شرایط بارشها اصلا شرایط خوبی نیست. اگرچه ما در ادامه سال بارشهایی را خواهیم داشت، اما با توجه به وضعیت بارشها، پیش بینیهای ما حاکی از این است که نسبت به میانگین بلند مدت، بارشهای اسفند ماه چندان زیاد نخواهد بود و احتمال این که کم بارشیهای ماههای اخیر، در اسفندماه جبران شود، بسیار کم است.»
طولانی شدن خشکسالی در استانهای مختلف، اغلب به افزایش میل به مهاجرت در افراد مختلف منتهی میشود، افرادی که تمایل دارند در راستای زندگی راحتتر به جایی کوچ کنند که دسترسی بهتری به منابع طبیعی داشته باشند. طبیعیست که همه اقشار جامعه امکان یا توان مهاجرت خارج از کشور را ندارند و در نتیجه، کوچ بین استانی را انتخاب میکنند. اما با توجه به این شرایط، کاهش تراکم جمعیت در برخی از استانها و افزایش آن در برخی دیگر از استانها چگونه قابل مدیریت است و چه تبعاتی خواهد داشت؟
نیاز به سیاست گذاری درست
مهدی پازوکی گفت: «مشکلات اقلیمی و کوچ افراد به اقلیمهای بهتر را باید در چارچوب توسعه پایدار نگاه کنیم. اگر ما به توسعه متوازن و پایدار وفادار باشیم با توجه به این که ایران از اقلیمهای سرزمینی متفاوتی برخوردار است و اقلیم گرم، خشک، معتدل و... داریم، باید درقالب طرح آمایش سرزمینی عمل کنیم. اگر حاکمیت، استراتژی مناسبی در راهبرد توسعه داشته باشد، همه این مسائل اقلیمی قابل حل است. در منطقه جنوب کشور یعنی بین سواحل چابهار تا بندرعباس که مکران نامیده میشود، میتوان سکونتگاه، قطب صنعتی، قطب خدماتی و قطبهای انرژی را با استفاده از سیاست تعامل با جامعه جهانی و استفاده از سرمایه گذاری خارجی و به کارگیری تکنولوژی فعال کرد. با این روش نه تنها شاهد افزایش اشتغال مولد در کشور خواهیم بود، بلکه رشد بالایی را در منطقه خواهیم دید.»
وی افزود: «اقلیم هر کشور مهم است، اما همین اقلیم نیاز به سیاست گذاریهای درست از سوی تصمیم گیران کلان کشور دارد که در چارچوب منافع ملی، تصمیمهایی درست بگیرند و بسیاری از مشکلاتی را که امروز در جامعه وجود دارد تبدیل به مزیت در اقتصاد ایران کنند. در ایران از یک سو انرژی ارزان داریم و از سوی دیگر نیروی تحصیلکرده پرتعداد و ارزان. این نیروی انسانی تحصیلکرده را بسیاری از کشورهای اطراف ما ندارند و بنابراین، مزیت بسیار خوبی است، به شرط آن که، استراتژی توسعه به ما بگوید به کجا قرار است برویم. اگر ما تخم مرغهایمان را در ارتباط اقتصادی با شرق چیده باشیم، این استراتژی ما را به توسعه نمیرساند، بحث من این نیست که ما نباید با شرق تعامل کنیم. روسیه همسایه بزرگ ما است و قطعا باید با روسیه بر اساس منافع ملی خودمان تعامل داشته باشیم. تعامل با جامعه جهانی (غرب) به نفع ایران و به ضرر رقبای منطقهای ما است. رقبای منطقهای ما دوست ندارند ایران به جایگاه اصلی خود برگردد و مثال من برای این موضوع نیز قطر است. قطر که مساحتی برابر با یک سوم هرمزگان ما دارد و اتفاقا از مشکل اقلیمی کم آبی رنج میبرد، امروز علاوه بر این که از یک درامد سرانه بالا برخوردار است، مردم این کشور نیز از رفاه بسیار خوبی برخوردارند، در همین جنگ غزه نیز میبینیم که قطر نقش مهمی دارد، با طرفین صحبت میکند و به کانون مذاکرات منطقهای تبدیل شده است.»
نقش افراد متخصص
این اقتصاددان گفت: «به اعتقاد من اگر ایران راهبردی در حوزه توسعه اقتصادی نداشته باشد، در حوزه مبارزه با تغییرات اقلیمی نیز راه به جایی نمیبرد. برنامه هفتم از دید من یک برنامه صرفا کاغذی است. اما استراتژی و خط مشی که بتوانیم جایگاه اقتصادی خود را در جهان به دست بیاوریم، ایجاد نشده است. ما میتوانیم از تجربه کشورهای همسایه نیز استفاده کنیم. عربستان سعودی به جایی رسیده که اکنون در تلاش است به یکی از صادرکنندگان گندم در منطقه تبدیل شود. این که چرا ما موفق نمیشویم و یا مشکل ما کجاست را اینگونه پاسخ میدهم که متاسفانه دولتمردان ما برای توسعه ایران فاقد بینش هستند و نسبت به تحولات جهان ناآگاه هستند. عدهای در کشور هستند که هر نوع روند توسعه را از منظر ایستا نگاه میکنند. این در حالیست که ما باید تحولات جهانی را داینامیک و پویا ببینیم. عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی و کویت به این دلیل نسبت به ما وضعیت بهتری دارند که دیدگاه خود را بهبود بخشیده اند.»
وی افزود: «ما نمیتوانیم با نخبگان که سرمایههای کشورمان هستند برخوردهای بدی داشته باشیم، وقتی ما برخوردهای بهتری با نخبگان کشور داشته باشیم، قطعا میتوانیم آنها را در توسعه کشور سهیم کنیم؛ بنابراین معتقدم باید مسئولانی در جایگاه تصمیم گیری بنشینند که به همه این امور مسلط هستند. سازمان برنامه را به عنوان یک سازمان مهم و اساسی نگاه کنید، این سازمان، تخصصی نیست، چرا که طبق استانداردهای بین المللی، سازمانی تخصصی است که هفتاد درصد مدیران آن از درون خودش انتخاب شوند. متاسفانه این اصل در سازمان برنامه ایران رعایت نمیشود. افرادی که در این کشور سالها درس خوانده اند کجا هستند؟ ما به هر حال به عناصر تکنوکرات نیاز داریم. اگر تکنوکراتها را کنار بگذاریم و افراد عامی و افراد ساده را وارد مسئولیتهای بزرگ کنیم، میتواند تبعات بسیار بسیار بالا داشته باشد و متاسفانه این موضوع در اقتصاد ایران رخ داده است. بر اساس سنتهای اسلامی نیز باید افراد کاردان و شایسته را وارد پستهای مهم کرد. یکی از خطرات بزرگی که برای اقتصاد ایران میبینیم این است که افراد کم تجربه و فاقد دانش جهانی و بدون تجربه بین المللی در صدر امور قرار میگیرند.»
این استاد دانشگاه گفت: «توسعه پایدار، یعنی توسعهای که به محیط زیست، رفاه انسان ها، توازن منطقهای و موارد اقلیمی توجه داشته باشد و کشور ما نیز دقیقا به افراد کارامد و متخصص نیاز دارد. در جهان مدرن امروز به اندیشههای پویا نیاز داریم که تحولات منطقهای را در چارچوب منافع ملی رصد کند. ما روی حفظ وضع موجود متمرکز شده ایم، در حالی که حتی اگر قصد داریم وضع موجود را حفظ کنیم، باید در جامعه تحول ایجاد کرده و به سمت توسعه پایدار حرکت کنیم. در این مسیر باید همراه با افرادی باشیم که اهمیت تحولات را درک کرده و دغدغه رشد ایران را داشته باشند.»
منبع: فرارو