اکرم بیرانوند ، همسر علیرضا بیرانوند فرزند اول خانواده است و چهار خواهر به نام‌های سرور، آرزو، سهیلا، نگین و یک برادر به نام احمدرضا دارد و اصالتا اهل روستای پشته جزایری خرم آباد است. او در خانواده عشایر به دنیا آمده و بزرگ شده است.

ماجرای ازدواج علیرضا بیرانوند با دخترعمویش
علیرضا بیرانوند متاهل است و درواقع در سن کم موفق شد تشکیل خانواده بدهد. او یکی از دلایل موفقیتش را همین ازدواج زود هنگامش می‌داند. درواقع بیرانوند ۱۸ ساله بود که با دخترعمویش ازدواج کرد. آقای دروازه بان درباره ماجرای ازدواجش گفته است که آن‌ها عشایر بودند و خانواده همسرش در شهر زندگی می‌کردند. وقتی او برای ثبت نام مدرسه به شهر می‌آمد شب‌ها به منزل عمویش می‌رفت که از همان دوران به دخترعمویش دل بست؛ سرانجام پس از اینکه خانواده علیرضا به شهر آمدند ۲، ۳ بار خانواده اش را برای خواستگاری به منزل عمو فرستاد که خانواده عمویش با ازدواج آن‌ها مخالف بود.

جالب است که علیرضا بیرانوند در سال اول فوتبالش وقتی قرارداد ۸۰ میلیونی بست، خواهر همسرش به او گفته بود: چی برای من می‌خری تا برات اوکی کنم؟ که بیرانوند در پاسخ گفت: ببخشید! ۳ سال پیش باید می‌گفتی چی برام می‌خری اوکی کنم؟! اما درنهایت این وصلت شکل گرفت و با اینکه برخی از اعضای فامیل به بیرانوند می‌گفتند که همسرت برای پول با تو ازدواج کرده، اما او این موضع را قبول ندارد و معتقد است که او و همسرش همدیگر را دوست دارند.

فرزندان علیرضا بیرانوند
بیرانوند و همسرش دارای ۲ فرزند هستند. یک پسر به نام طا‌ها و یک دختر به نام بارانا فرزندان این دروازه بان مشهور ایرانی هستند.

زندگی شخصی و خانواده علیرضا بیرانوند
علیرضا بیرانوند در یک خانواده پرجمعیت بزرگ شد، او فرزند اول خانواده است و ۴ خواهر دارد که نام شان سرور، آرزو، سهیلا و نگین است. همچنین علیرضا بیرانوند یک برادر به نام احمدرضا دارد. اصالت علیرضا بیرانوند به روستای پشته جزایری خرم آباد برمی گردد. او در یک خانواده عشایر متولد و بزرگ شد. خانواده بیرانوند وضعیت مالی خوبی را نداشتند و درواقع زیر طبقه متوسط بودند؛ درنتیجه او مجبور شد ترک تحصیل کند تا بتواند با کار کردن کمک خرج خانواده باشد. علیرضا بیرانوند در ۱۵ سالگی برای اینکه حرفه مورد علاقه اش فوتبال را بتواند دنبال کند پول قرض کرد تا به تهران بیاید و پیگیر فوتبال شود. خوشبختانه تلاش‌های این دروازه بان ایرانی نتیجه داد و موفق شد دروازه‌بان اول تیم ملی و پرسپولیس شود و شماره یک را در تیم فوتبال ایران بپوشد.

زندگی علیرضا بیرانوند از کارگری تا دروازبانی
علیرضا بیرانوند در مصاحبه‌های متعددی که داشته با صداقت همیشه به این موضوع اشاره کرده که در آغاز ورودش به تهران در خانه عمه اش زندگی می‌کرد. او برای امرار معاش در یک فست فود کار می‌کرد و سپس در یک کارواش مشغول کار شد. بیرانوند به دلیل بلندی قدش مسئول کار و نظافت ماشین‌های شاسی بلند بود. او هر روز از ۶ صبح تا ۱۲ ظهر ظرف‌های پیتزا را چرب می‌کرد، ساعت ۱۲ سر تمرین فوتبال می‌رفت و بعد دوباره برمی گشت و به کارهایش ادامه می‌داد.

چگونگی مهار پنالتی رونالدو از زبان بیرانوند
علیرضا بیرانوند دروازه بان تیم ملی فوتبال ایران که با کری خواندن برای کریستیانو رونالدو و موفق شدن به مهار پنالتی این فوتبالیست نامدار پرتغالی در بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل تیم ملی پرتغال مورد توجه وافر مردم و رسانه‌ها قرار گرفت در مصاحبه‌ای که با عادل فردوسی پور انجام داد در این باره گفت: دوست داشتیم که هدیه خوبی را به مردم ایران بدهیم، اما متاسفانه موفق نشدیم و امیدوارم در جام ملت‌های آسیا جبران کنیم. بیرانوند انتظار فیکس بودن در ترکیب تیم ملی فوتبال ایران را داشت چراکه در بازی‌های مقدماتی او دروازه بان اول بود، ولی به دلیل فشار زیاد رسانه‌ها و اینکه مدام می‌گفتند ایران قرار است درون دروازه سورپرایز داشته باشد علیرضا بیرانوند ترسید که نکند واقعا این‌ها چیزی می‌دانند که او نمی‌داند.

بیرانوند درباره پنالتی کریستیانو رونالدو که موفق شد آن را مهار کند گفت که وقتی رونالدو گل زیبایی را به بوفون دروازه بان نامدار ایتالیا زد، مردم بسیار او را اذیت کردند و می‌گفتند که تو چطور می‌خواهی در مقابل این بایستی؟ حتی عکس رونالدو را هم روی شخص داعشی در فیلم به وقت شام گذاشته و نوشته بودند: چطوری بیرانوند؟

اما همه این اتفاقات انگیزه بیرانوند را بیشتر کرد و موجب شد تا او بیشتر تمرین کند. جالب است که بیرانوند هم در پاسخ به شوخی‌ها آن کری را خواند و گفت: چطوری کریس؟ درواقع او خواست از این طریق روحیه اش را حفظ کند.

بیرانوند هنگام ضربه پنالتی زمانی که داور برای ویدئوچک رفته بود و تقریبا ۳ دقیقه طول کشید با خدای خودش خلوت کرد و از او خواست تا جواب زحماتش را بدهد. دروازه بان ایران گفت: اگر آن پنالتی گل می‌شد با توجه به کری که خوانده بودم شرایطم سخت‌تر می‌شد، ولی خدا کمک کرد و توانستم پنالتی را بگیرم.