
انتخابات بدون رقیب!
اینکه عدهای به دنبال یکدست سازی و تمامیتخواهی در عرصههای سیاسی هستند مدت زیادی است که مطرح شده و واکنشهای متعددی در قبال این گروه شکل گرفته و تقریبا بخش عمدهای از کارشناسان و صاحبنظران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را وارد فضای نقد جدی کرده است. با این حال سوالهای زیادی در این باره وجود دارد. این گروه با چه تفکر و اهدافی مسیر خود را طی میکند؟ «مسعود پزشکیان» نماینده تبریز دراین باره میگوید: « این جریان هیچ هدفی جز رفتن به سمت دیکتاتوری ندارد. رهبر انقلاب در سخنانشان اشاره کردند بدون انتخابات و رقابت واقعی دیکتاتوری به وجود میآید. وقتی شما اجازه ندهید هیچ سلیقه و دیدگاهی غیر از خودتان مطرح شود، هر کاری انجام دهید خوب است. وقتی رقیب بی ملاحظهای ندارید تا شما را نقد کند لازم نیست خودتان را ارزیابی کنید، چون هر کارکردی از سوی این تفکر و جریان صرفا بدون ایراد خواهد بود. این روش، مقایسه و ارزیابی عملکردها را از میان برمیدارد. وقتی کسی نماند هر عملکردی مثبت است و نقدی بر آن وارد نیست. هر کار اشتباهی هم بکنی میگویی بهترین است. هر کسی نقد کند انگ میزنند، میگویند ضد حاکمیت و ضد منافع نظام حرف میزنی. باید پرسید چه کسی گفته که شما عین نظام هستید و فقط شما برای نظام زحمت میکشید؟ »وی بر باز شدن فضای سیاسی برای ایجاد رقابت و جلوگیری از یکدستسازی تاکید میکند و با اشاره به اظهارات برخی که گفتهاند همه سلایق و دیدگاهها تا اینجای کار حضور دارند نیز معتقد است: « این نظرات و اظهارت نشان میدهد رفتار و گفتار این افراد صادقانه نیست. سلایق و دیدگاههایی امکان ورود به عرصه را داشتهاند که اغلب قدرت واکنش ندارند و در قبال کارهای اشتباه این جریان سکوت میکنند. حضوربرخی از این افراد به داشتن مجلس پویا و نقاد ختم نمیشود. باید افرادی باشند که در قبال خطاها قدرت تحلیل و نقد داشته باشند، والا آمدن کسانی که چنین خاصیتی ندارند مشکلات مردم را حل نخواهد کرد. اگر منظور کسانی که میگویند همه سلایق حضور دارند، افرادی است که آنها را نقد نمیکنند و برخلاف آنها سخن نمیگویند، حرف درستی است.»
فرصتها در مرحله اول از بین رفت
مسعود پزشکیان، نماینده تبریز میگوید: « مقام معظم رهبری تکرار کردند که مشارکت باید پرشورباشد. این تکرار نشاندهنده ضرورتهایی است که برای مشارکت سیاسی وجود داشته است. ایشان ابتدای سال هم به این موضوع اشاره داشتند که مسئولان کاری کنند مردم بیایند پای صندوق رای و حضور، پرشورباشد. کسانی که مدعی حرکت درخط رهبری هستند و پیام رهبری را میشنوند نباید کار دیگری انجام دهند. اتفاقی که در مرحله اول افتاد نشان داد برخی نمیخواهند مردم بیایند پای صندوقهای رای . گروهی به اسم هیئت اجرایی به جای اینکه مراجع چندگانه را در نظر بگیرند با اعمال سلیقه، تصمیم گرفتند و عدهای را حذف کردند. برخی به دنبال اهداف گروهی و سیاسی خود هستند. ای کاش این گروه و جناح توانمندی ، جسارت ، علم و تجربه کار را داشتند که بتوانند مشکلات را حل کنند. دیگران را حذف میکنند، در حالی که خودشان هم توان اداره و حل مشکل را ندارند.»وی میافزاید: « مجریانی که مدعی رعایت سیاستهای رهبری هستند باید برنامه را طوری طراحی کنند که همه حضور داشته باشند. معتقدم حتی اگر عدهای تمایل به حضور در انتخابات نداشتند هم این آقیایان باید به دنبال آنها میرفتند و میخواستند که برای ثبت نام اقدام کنند. این اقدام برای رونق انتخابات، کمک به سیاستهای نظام بود. این افراد به جای اینکه چنین سیاستی را دنبال کنند کسانی را که امکان رایآوری و رقابتی کردن انتخابات را داشتند در همان مرحله اول کنار گذاشتند. قسمت زیادی از ظرفیت انتخابات را در همان مرحله اول از دست دادیم. این فرصتی بود که در این شرایط کمک زیادی به آینده سیاسی کشور میکرد.»وی معتقد است؛ چنین نگرشی مصداق رفتن به سوی دیکتاتوری و تمامیتخواهی است که میخواهد با حذف همه کسانی را ممکن است نقدی بر تمامیتخواهی داشته باشند راه را برای خود هموار کند. او میافزاید: « دلیل رد صلاحیت مرا عدم التزام عملی به جمهوری اسلامی عنوان کردهاند. من تمام زندگیام را برای نظام گذاشتم. کارگری کردم و حتی مرخصی نرفتم. رانت نخوردیم. رانت ندادیم. بچههایمان را به خارج نفرستادیم . اگر ما التزام نداریم بفرمایید چه کسی التزام دارد؟ »
سوار بر موج اعتراضات
یکی از مسائلی که روند حضور جریانهای تندرو و تمامیتخواه را به تصویر میکشد بیانگر استفاده این گروه از حوادثی است که در سالهای قبل افتاده و این افراد سوار بر موج تامین امنیت هر بار به پیش رفتهاند و جایگاههای بیشتری را تصاحب کردهاند. سیر تطور سیاسی این جریان در مسیر رسیدن به مسندهای اجرایی و بخشی از حکمرانی در کشور چطور از بحرانهای داخلی برای اعلام حضور و ابراز نزدیکی به قدرت استفاده کرد؟
پزشکیان در پاسخ به این سوال میگوید: «یکی از مشکلات این است که عدهای با دیدگاه نظامی به سیاست و اداره کشور نگاه میکنند، گرچه برخی از این افراد حتی در جبههها هم نبودند و ادعای حضور در جنگ را دارند. عدهای هم که آدمهای خوبی ممکن است باشند، چون دیدگاه نظامی دارند، راه را اشتباه میروند. این افراد منطق پاسخگویی و روشهای علمی را بلد نیستند. این افراد نمیدانند که اداره کشور میدان جنگ نیست. ما الان به آدمهایی نیاز داریم که با مبنای علمی و منطقی سوالات مهم جامعه را در موضوعات مهم فرهنگی و اجتماعی پاسخ بدهند. اما این گروه دیدگاه دیگری دارند که کارآمد نیست.»
امکان تغییر فضای سیاسی
اگر رد صلاحیتها برطرف شود و امکان حضور ایجاد شود آیا اتفاقی میافتد؟ پزشکیان در پاسخ میگوید: «از وضعیت موجود بهتر خواهد شد. اما با این روند، بعید است بتوانند سیاستهایی را که مد نظر رهبری بوده، اجرایی کنند. دلیل این موضوع این است که خیلی از افراد در همان مرحله اول با تغییراتی که در ثبت نام ایجاد شد مردد شدند و نیامدند. افرادی مثل آقای عارف نیامدند و برخی که آمدند افراد سطح دوم و سوم جریانها هستند. به عبارتی افراد باتجربه و نخبههای سیاسی نیامدند و سطح انتخابات پایین آمده. این مشکل بزرگی است که ایجاد شد.»وی در پاسخ به اینکه حضور حسن روحانی در انتخابات چه تاثیری خواهد داشت، میگوید: « نمیدانیم دقیقا آقای روحانی چه تفکری در حوزه انتخابات دارد. هر اقدامی در جهت حضور مردم مهم است. اما باید این نکته را در نظر بگیریم که اقدام اولیه و سیاستهایی که ابتدا پیگیری شد موجب پیچیدگیهای در فضای سیاسی کشور شده است که تحلیل شرایط آینده را سخت میکند. امیدوارم شورای نگهبان در ادامه مقداری فضا را تلطیف کند و باعث بهبود شرایط حضور شود. امیدوارم افرادی که مدعی هستند که سفره مردم را رونق میدهند، مسکن را تامین میکنند و شرایط را بهبود خواهند داد مقداری هم بتوانند برای این ایدهها و اهداف خود نقشه داشته باشند، والا حرف زدن و شعار دادن سخت نیست. »
احساس خطر اصولگرایان از برخی رد صلاحیتها
درباره انتقاد به رد صلاحیت برخی افراد در مرحله اول نوعی اجماع وجود داشته که این ردصلاحیت اشتباه بوده و شاید همین موضوع سیگنال بزرگی به سیاستمداران، دستاندرکاران و مردم داده شد که مشکلاتی وجود دارد و در ادامه مسیر امکان تکرار این اشتباهات وجود داشته باشد. این اشتباه را جریان اصولگرا و رسانههای آنان نیز گوشزد کردند درباره آن نوشتند. شاید اسم مسعود پزشکیان این بار نه به عنوان نماینده تبریز بلکه به عنوان نمونه بارز رد صلاحیت افرادی که به ظن بسیاری باید در فضای سیاسی کشور حضور داشته باشند مطرح شد. وی در این باره میگوید: « برای من عجیب است. در این استان و شهرستان تمام زندگی خود را برای کار گذاشتیم و از عمرمان گذاشتیم. تا جایی که توانستیم دنبال دنیا نرفتیم. این افراد شاخص بگذارند وببینند من چه کارهایی کردهام و این آقایانی که ادعا دارند چه کردهاند. برای من نماینده شدن مهم نیست.الان کسانی که همکار من بودهاند در پزشکی و تخصص قلب کار میکنند را ببنید و زندگی آنها را با من مقایسه کنید. جای دوری نیست به راحتی میتوانند ارزیابی کنند. من از نمایندگی و مدیریت و وزارت و ریاست هیچ اندوختهای برنداشتیم. این افراد میگویند من برای نظام کار نکردم. اگر امثال من کاری نکردیم، پس چه کسانی کار کردند؟ قصدی برای اعتراض هم نداشتم و دوستان گفتند این کار انجام شود شاید عدهای بیایند پای صندوقهای رای. »