طلبه‌ها به مدرسه می‌روند | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۳۲
پیشتر یوسف نوری نخستین وزیر آموزش و پرورش دولت ابراهیم رئیسی در هنگام کسب رای اعتماد در مجلس خواهان تعامل با حوزه‌های علمیه و مساجد برای «جهش به سمت تمدن نوین اسلامی» و «پرورش نسل تمدن‌ساز» شده‌ بود.

طلبه‌ها به مدرسه می‌روند

حمید رضا خالدی: یکسال بعد از انتشار اخباری در مورد تلاش آموزش و پرورش برای چذب چند هزار طلبه در مدرسه به عنوان مشاور چندی قبل وزیر این وزارتخانه نیز در دیدار با یکی از مراجع، دوباره اشاره‌‌‌ای به جذب 25 هزار طلبه در مدارس داد. خبری که البته چند ساعت بعد توسط روابط عمومی این وزارتخانه تصحیح و گفته شد که فقط 3 هزار طلبه جذب خواهند شد.

به گفته رضامراد صحرایی، وزیر آموزش‌وپرورش دولت ابراهیم رئیسی، از بین هفتاد هزار معلمی که به تازگی استخدام شده‌اند، ۵۸۰۰ تن نیروی جهادی و ۱۳۰۰ نفر مربی قرآن هستند. علاوه بر آنها در امور تربیتی ۲۵ هزار طلبه جذب شده و در مدارس فعالیت دارند. اصغر باقرزاده معاون پرورشی وفرهنگی وزیر آموزش و پرورش در ماه مهر اعلام کرده بود که ۲۵ هزار نیروی پرورشی جذب شده‌اند. حال با اطلاع‌رسانی جدید صحرایی ممکن است طلبه‌های یادشده در جایگاه مربی پرورشی جذب شده‌ باشند.


طلبه‌‌های «امین»


البته از مدت‌ها قبل نیز در قالب طرح «امین آموزش و پرورش» شماری از روحانیون برای تامین نیازهای اعتقادی دانش‌آموزان سالانه استخدام می‌شوند. این طرح به صورت آزمایشی در بیست هزار مدرسه در چند سال گذشته اجرا شده‌ است. طبق این طرح روحانیون گزینش شده در حدود ۳۰ ساعت در هفته، در مدارس فعالیت فرهنگی و تربیتی دارند. روحانیت فوق باید آموزش‌های خاصی را جهت آشنایی با نیازهای پایه‌ای تحصیلی در مقاطع سه‌گانه را دیده باشند. برای همین ممکن است منظور مراد صحرائی از طلاب روحانیت در نظر گرفته شده در طرح امین باشند.


بکسال قبل و چند هفته قبل از آغاز سال تحصیلی 1401 بود که برخی از رسانه‌ها خبر از جذب چند هزار طلبه در سیستم آموزش و پرورش دادند. براساس این طرح در تیرماه سال ۱۴۰۱ کمیسیون فرهنگی مجلس یازدهم با عنوان طرح «اصلاح ماده یک قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور» که به امضای ۶۹ نفر از نمایندگان مجلس رسیده بود توسط مجلس یازدهم اعلام وصول شد. بر اساس طرح فوق، حوزه‌های علمیه می‌توانند هم به مراکز متقاضی مجوز مشاوره با رویکرد «دینی و اسلامی» بدهند و هم به یک سری از طلاب بعد از آموزش‌های خاص مدرک «مشاور اسلامی» بدهند. موضوعی که با انتقادهایی از سوی برخی از مسوولان و مدیران مدارس و والدین دانش‌آموزان همراه شد. این انتقاد و نگرانی والدین و معلم‌ها به این بعد از مساله است که چه کسی یا چه نهادی می‌تواند کیفیت دانش و مهارت این طلاب را برای حل مشکلات روانشناختی دانش‌آموزان تایید کند؟


پیشتر یوسف نوری نخستین وزیر آموزش و پرورش دولت ابراهیم رئیسی در هنگام کسب رای اعتماد در مجلس خواهان تعامل با حوزه‌های علمیه و مساجد برای «جهش به سمت تمدن نوین اسلامی» و «پرورش نسل تمدن‌ساز» شده‌ بود. اما، از همان زمانی که خبرآن منتشر شد، با انتقادها و واکنش‌های فراوانی از سوی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور و نیز انجمن روانشناسی ایران و البته تعداد زیادی از روانشناسان و متخصصان این حوزه مورد نقد و شکایت قرار گرفت به‌طوری‌که این دو سازمان طی نامه‌هایی به رئیس مجلس شورای اسلامی خواستار باز پس‌گیری این طرح شدند.


در بخشی از متن نامه انجمن روانشناسی ایران به رئیس مجلس شورای اسلامی آمده است: صرف اینکه یک مرکز آموزشی (در این مورد حوزه علمیه)، بر رویکرد خاصی از روانشناسی و مشاوره تمرکز یافته است یا حتی آموزش را آن‌طورکه در طرح ذکر کرده‌اند، با دقت و وسعت به پیش می‌برند، آن مرکز را مجاز نمی‌سازد که همزمان، علاوه بر نقش تربیت نیروی انسانی، به وظیفه صدور مجوز هم بپردازد؛ نقش‌هایی که تجمیع آنها در یک نهاد، آسیب‌هایی را پدید می‌آورد که برخی از آسیب‌ها حتی ممکن است متوجه خود آن نهاد شود.
این طرح البته با مخالفت انجمن‌های تخصصی روانشناسی مواجه شد و در ادامه نیز وضعیت نامشخصی پیدا کرد. این تدبیر در حالی اجرایی می‌شود که نقش مربیان فرهنگی در مدارس در چند سال اخیر در مدارس کمرنگ تر شده است بگونه‌ای که باقرزاده در شهریور امسال اعلام کرد که از ۱۱۸ هزار مدرسه، فقط ۴۷ هزار مدرسه، مربی پرورشی دارد.


اکنون به نظر می‌رسد مراد صحرائی با استمرار راهکارهای جدید مورد نظر یوسف نوری در پی ایجاد «انقلاب فرهنگی» از طریق ورود روحانیون و نیروهای اصول‌گرا به مدارس باشد.


این در حالی است که همانطور که گفته شد نقدهای فراوانی به این طرح وارد است. یکی از همین نقدها موضوع کمبود معلم در سیستم آموزشی است. همانطور که بارها نیز گفته شده مدارس کشور در سالیان گذشته همیشه با کمبود معلم مواجه بوده‌ است. این رقم در اواخر دهه نود خورشیدی به طور میانگین ۱۲۰ هزار معلوم بود که محصول کمبود بودجه دولت در استخدام آموزگاران جدید و افزایش شمار معلمان بازنشسته‌ شده بود. این رقم در سال ۱۴۰۲ طبق ادعای وزیر آموزش و پرورش دویست هزار نفر شده‌ است. در حال حاضر جمعیت دانش‌آموزی کشور حدود شانزده میلیون نفر است.


همچنین گفته می‌شود استخدام معلمان جدید کمی بیش از سی درصد نیاز سالانه است! در این شرایط استخدام معلم به جای طلبه‌ها می‌توانست در حد سیزده درصد نیاز دیگر را پر کند. البته ممکن است بار مالی جذب روحانیت در قالب «مشاور» در مدارس کمتر باشد اما هر چه باشد به جای آن می‌شد بخشی از نیاز دانش‌آموزان بخصوص در مناطق محروم، کمتر توسعه‌یافته و روستایی را با این بودجه تامین کرد.


اعتراض پشت اعتراض


محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور آن زمان با بیان اینکه روانشناسان و مشاوران «روحانی» یعنی آنهایی که مدرک کارشناسی ارشد و دکترای روانشناسی داشته و طبق ضوابط از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور پروانه گرفته‌اند، جزو روانشناسان خوب این سازمان محسوب می‌شوند.
به گفته وی حدود ۱۰۰ نفر از اعضای سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور روحانیونی هستند که تحصیلات روانشناسی در مقطع ارشد و دکترا دارند. وی در امتداد این نظریه می‌گوید: از سوی دیگر سازمان، کمیسیون روانشناسی و مشاوره در بستر فرهنگ دینی و اسلامی را نیز راه‌اندازی کرده است. هدف ما این است که نظیر دیگر کشورها رشته روانشناسی را در کشور خود بومی‌سازی و از ظرفیت حوزه علمیه برای بومی‌سازی استفاده کنیم.


حاتمی همچنین در مورد ایجاد مراکز مجزای مشاوره و روانشناسی مذهبی نیز گفت: ما همین الان کمیسیونی با عنوان کمیسیون «روانشناسی و مشاوره در بستر فرهنگ دینی و اسلامی» داریم که اتفاقا بسیار هم فعال است. اصلا هر کاری که ما، یا شما یا هر نهاد دیگری در کشور می‌کند بر پایه همین بستر فرهنگ دینی است. اتفاقا تعامل خوبی هم با حوزه علمیه داریم اما جالب اینجاست که حتی حوزه‌های علمیه نیز از ارایه چنین طرحی اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند. کما اینکه من چند هفته قبل، خدمت آیت‌الله علیرضا اعرافی (مدیرحوزه‌های علمیه ک شور) بودم و ایشان کاملا در مورد آن اظهار بی‌اطلاعی کردند!


واکنش‌ها به مشاوران طلبه در مدارس


این طرح اما بین معلم‌ها نیز منتقدانی جدی دارد. دکتر «تهمینه کمالیان»کارشناس مشاوره نیز در این زمینه معتقد است: فکر می‌کنم طرحی که برای جذب طلبه‌ها در مجلس مطرح شد، غیرتخصصی و کارشناسی نشده است چرا که اولین آسیب آن می‌تواند این باشد که مسائل آموزشی – فرهنگی با دیدگاه‌های مذهبی – سیاسی آمیخته شود. وی معتقد است: دوستانی که این طرح را پیشنهاد داده‌اند احتمالا به مدل‌های روانشناسی با دیدگاه‌های مذهبی نگاه کرده‌اند آن‌هم بدون توجه به اینکه فارغ‌التحصیلان این رشته‌ها اولا باید دوره‌های آموزشی سختی را در دانشگاه‌ها پشت سر بگذارند و ثانیا تا وقتی که دوره‌های تخصصی و مشاوره‌های بالینی را پشت سر نگذارند و کارآموزی نکنند به آنها مجوز کار داده نمی‌شود.


کمالیان با ذکر اینکه هم اینک تعداد زیادی فارغ‌التحصیل مشاوره در مدارس آموزش و پرورش داریم، گفت: اما حتی این مشاوران نیز حق درمان مشاوره تخصصی را ندارند بلکه باید پس از یک تشخیص اولیه در مورد مشکلات دانش‌آموزان، آنها را به مراکز مشاوره‌ای که در مناطق مستقر هستند ارجاع بدهد و بفرستند تا در آنجا توسط متخصصان به صورت علمی درمان شوند.


این متخصص مشاوره همچنین با تاکید بر اینکه جذب مشاوران در مدارس تابع قوانین سختگیرانه‌ای است، گفت: یکی از بندهای محدود‌کننده در این مسیر این است که فرد باید حداقل دارای ۵ سال سابقه رسمی در یکی از مراکز مشاوره‌ای باشد یا ۱۰ سال در یک مدرسه مشاور باشد یا یک پست مدیریتی در آموزش و پرورش داشته باشد.


وی با ذکر اینکه به نظر می‌رسد این پیشنهاد در راستای ایجاد اشتغال برای طلاب است، گفت: به نظر می‌رسد مدیران حوزوی بسیار بزرگ‌منشانه به تحصیلات و اشتغال طلبه‌های خودشان نگاه می‌کنند! اگر چنین باشد هر دانشگاه و مرکز دیگری هم می‌تواند بگوید مثلا من می‌خواهم مجوز دفتر وکالت بدهم، درحالی که چنین مجوزی باید بسیار سختگیرانه صادر شود.


ولی شاید جالب توجه ترین واکنش در این مورد را تاکنون حجت‌الاسلام دکتر «بهرام دلیر» داشته باشد که در حوزه علمیه قم استاد سطوح عالی است و در هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی نیز عضویت داشته است. وی در مورد اظهارات متناقض وزارت آموزش و پرورش در خصوص تعداد طلبه‌‌های جذب شده می‌گوید: همین که حرف می‌زنند و بعد آن را پس می‌گیرند، معلوم می‌شود در اطراف سخن‌شان فکر نمی‌کنند.
به نظرم این کار خدمت به حوزه نیست. یک زمان در فیضیه تراکم جمعیت و مباحثه علمی بود، درس‌ها چنان رونق داشت که تماشایی بود. اما امروز در حیاط فیضیه بیا و فوتبال بازی کن. کسی نیست!


خیلی از مراکز حوزوی سرشار از بحث‌های علمی بود. این‌که نزد مراجع می‌آیند و حرف‌های این چنینی می‌زنند، پشت این صحنه نمی‌دانم چه می‌گذرد. یک گزارشی نیست که در دراز مدت به نفع گزاره‌های دینی یا مراکز حوزوی و علوم دینی باشد. اولا یک قشر عظیمی را ضد آخوند می‌کند. این همه معلمان برای چه اعتراض می‌کنند؟ معنا دارد. کاری می‌کنند که حوزه و حوزوی منفور شود. این‌ها شایسته نیستند.


این استاد حوزه علمیه در مورد انتقاد بی عدالتی در جذب معلمان نیز می‌گوید: واقعیت این است که فرصت مشارکت ناعادلانه به قشری داده می‌شود و توزیع قدرت و و تخصیص فرصت عادلانه صورت نمی‌پذیرد. طرف در رشته‌ای هم‌سو با آموزش و پرورش درس خوانده، دکتری دارد اما نمی‌تواند جذب شود. بله، حق جذب برای حوزه هم محفوظ.


مگر چند درصد از جمعیت استخدامی آموزش و پرورش را طلاب تشکیل می‌دهند؟ درصدی نیست. اماسه درصد و پنج درصد طلبه را حدود شصت درصد نشان می‌دهند. این‌ها خیانت است، آمار دهید از معلمینی که در آموزش و پرورش‌اند چند درصد طلبه‌اند و چند درصه مکلا؟


وی همچنین با بیان اینکه « تفاوت» اشکالی ندارد اما «تبعیض» قطعا اشکال دارد تصریح می‌کند: مگر فقط دانشگاه امام صادق متعلق به جمهوری اسلامی ایران است و دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی متعلق به اسرائیل و آمریکا‌ هستند؟ همه متعلق به جمهوری اسلامی ایران‌اند. چرا با تبعیض کاری می‌کنید باعث اعتراض دانشجویان، معلمان و کسانی شوید که حق مشارکت دارند؟


سه دلیل ممکن


محمد رضا نیک نژاد، معلم باسابقه مدارس کشور و کارشناس آموزشی اما معتقد است که این موضوع را می‌توان از سه منظر بررسی کرد. وی در گفت و گو با «همدلی» می‌گوید: بخش اول این ماجرا به کیفیت آموزشی بر می‌گردد. یعنی باید دید استخدام این حجم از طلبه‌ها چه آسیبی به وجهه و کیفیت آموزش دانش آموزان ما در مدارس می‌زنند؟ چرا که به هر حال اگر این افراد می‌خواهند استخدام شوند باید از طریق دانشگاه فرهنگیان باشد و دوره‌‌های مختلف آموزش را پشت سربگذارند تا قابلیت تدریس در مدارس را پیدا کنند. اما اینکه بخواهیم همین طوری یکسری روحانی را است


وی می‌افزاید: ضلع دوم این ماجرا چرایی تاکید وزیر روی اینگونه مسایل است. واقعیت این است که آقای صحرایی با وجود تمامی ادعاهایی که مطرح می‌شود از چنان جایگاه مطلوبی در بین جامعه فرهنگیان و معلمان و خانواده بزرگ آموزش و پرورش برخوردار نیست. از سویی به همین دلیل و به البته به خاطر عملکرد نه چندان قوی که داشته، تاکنون چندین بار تا پای استیضاح پیش رفته است اما نیروهای فراآموزشی ! قدرتمند در حاکمیت مانع از این امر شده اند. برای همین وی به دنبال جلب رضایت این طیف قدرتمند و ذینفوذ سیستم حاکمیت است. اقداماتی نیز که در این راستا انجام می‌دهد در همین جهت است.


نیک نژادی همچنین سومین ضلع این مثلث را نگاه ایدئولوژیک حاکمیت و دولت به آموزش و پرورش می‌داند و می‌گوید: همانطور که می‌دانید حاکمیت از آموزش و پرورش انتظار دارد که دانش آموزان را مطابق با سیستم ایدولوژیک مد نظر وی تربیت کند. در حالیکه در عمل ممکن است بسیاری از والدین و حتی خود دبیران و کذارکنان آموزش و پرورش نیز با این نگاه حاکم بر سیستم آموزشی ما موافق نباشند! با این حال وزیر و حاکمیت همچنان به غلط امیدوار است که با اقداماتی مانند جذب طلبه ها، بتواند دانش آموزانی مطابق با نظام ایدولوژیک مد نظر خود تربیت کند. در حالیکه تجربه ثابت کرده که اصلا چنین نظریه‌‌‌ای نمی تواند کارگشا باشد!

عکس روز
خبر های روز