بخشی از گفتههای فرزین درباره آسیبشناسی نظام بانکی و دادههای آماری به نظر میرسید تکرار حرفهایی بود که کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و اقتصادی طی ماههای گذشته در نقد وضع موجود بیان میکردند. سخنان رئیس کل بانک مرکزی درباره نظارت بر بانکها و گردش پول در کشور در کنار نقدی که در زمینه آمارها ارائه داد این ذهنیت را ایجاد میکرد که شاید تنوع آمارها و اختلاف اعداد منتشر شده در ماههای گذشته شکافهای سیاسی موجود در این زمینه را به رخ میکشد. البته هفته گذشته نیز آمار تورم 54 درصدی بانک مرکزی به قوه قضاییه موجب شد تورم 39 درصدی مرکز آمار در مهرماه زیر سوال باشد. اظهارنظر فرزین بعد از این اتفاق درباره تولید آمار درکشور شاید بی ارتباط با این اتفاق نبود،چرا که او نقد وضعیت و جهت صحبتهایش را به سمت آمارها هدایت کرد و گفت:« یکی ازمشکلات، تولید آمار است؛ دادههای اقتصاد کلان باید ابزاری برای سیاست گذاری و پیش بینی آینده باشند؛ الان آمار واطلاعات موجود این کمک را نمیکند؛ به صورت نسبی میگویم؛ اما آمار اصلا به روز نیست و مبتنی بر آمار گذشته است؛ دیتای تورم مربوط به دو سال گذشته است و چه کمکی به ما میکند در سیاست گذاری؟!»
فرزین گفت: «این آمار بیشتر ابزاری برای منافع سیاسی شده و کمکی به ما به عنوان سیاستگذار نمیکند! ما باید منافع ملی آمار اقتصادی را حس کنیم. آمار اقتصادی را تولید نمیکنیم که یکی بگوید من خوب بودم دیگری بد؛ باید آماری تولید شود که به ما کمک کند تا بدانیم سیاست بعدی ما باید چه باشد.»
آمارهایی که تولید نمیشود
کامران ندری، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی در این باره به همدلی میگوید: «ما از داخل دولت خبر نداریم اما حرف رئیس کل بانک مرکزی حرف کاملا درستی است. بدون آمار درست و متقن، امکان تصمیمگیری وجود ندارد،کما اینکه در این بخش اقتصاد با مشکلاتی مواجه هستیم. تاخیر در آماردهی یکی از مشکلات است. بسیاری از آمارها اصلا تولید نمیشود، به گونهای که میبینید آمار انتظار تورمی را در اختیار نداریم، در حالیکه انتظارات تورمی بسیار مهم است و اثرگذاری کلیدی در اقتصاد دارد.بنابراین نه تنها باید آمارهای گذشته را به روزرسانی کنیم که باید آینده را در اقتصاد پیشبینی کنیم.
همانطور که همه میدانند بسیاری از آمارها و تصمیمها در زمان مشخصی در آینده اثر خود را نشان میدهد. براین اساس حرفهای آقای فرزین و نقدی که دارد کاملا درست است و بدنه کارشناسی اقتصاد نیز همین مباحث را بارها تکرار کرده. اما اینکه این موضوع به دعواهای داخلی ارتباط دارد یا نه ، اطلاعی نداریم. به عنوان یک کارشناس که در مقام تحلیل قرار میگیرم باید این طور عنوان کنم خیلی از اطلاعات در اختیار کارشناسان قرار نمیگیرد. در همه دنیا میبینید کارشناسان به عنوان حلقه واسط آمارها را تحلیل میکنند و در اختیار مردم و مسئولان قرار میدهند. آقای فرزین هم باید این ظرفیت را در اختیار داشته باشد که تحلیل کارشناسان از وضعیت را بشنود و براساس این تحلیلها به یک تصمیم برسد. بنابراین وقتی مسئول تولید آمار انتقاد میکند، باید بدانیم که وضعیت به چگونهای است؛ این موضوع نشان میدهد که شرایط برای کارشناسان بیرون از دایره بانک مرکزی بسیار خرابتر است. کارشناسان بیرون از بانک مرکزی باید نقد مضاعفی داشته باشند که حتی آمارهای ضروری به آنها نمیرسد.»
نبود دسترسی به دادههای مطمئن
ندری میافزاید: «دادههای مطمئن و متقن درباره اشتغال و بیکاری، بدهیهای خارجی ایران، بهرهوری، دادههای مربوط به میزان پسانداز و تشکیل سرمایه خالص و ناخالص در اقتصاد و دادههای روابط کارگزاریهای ایران با بانکهای خارجی وبسیاری دیگر از آمارها یا وجود ندارد، یا در دسترس نیست. حتی آمار صادرات و واردات با تاخیر در دسترس قرار میگیرد. اگر بخواهم این نبود آمارها را تکمیل کنم، فهرست بلندبالایی خواهد شد.به طور مثال درباره نابرابریهای اقتصادی و ضریب جینی میبینید که امار دقیقی وجود ندارد و خود اقتصاددانها این اعداد را براساس تخمین استخراج و اعلام میکنند. از این مهمتر اینکه درباره خط فقر حتی معیار و اعداد درستی نداریم تا بتوانیم برنامهریزی کنیم و بعد مدعی ریشهکن کردن فقر هستیم. در این باره کارشناسان دولت هم وقتی در برنامههای صدا و سیما حضور مییابند، اختلافنظرهای شدیدی دارند و اعدادی اعلام میکنند که با واقعیتها اصلا همخوانی ندارد.»
نگاه سیاسی به آمار
این در حالی است که رئیس کل بانک مرکزی و بسیاری از مسئولان دولتی همچون خاندوزی از نبود مرجعیت رسانهای درباره پیشبینی اقتصاد و تحلیل آنچه که در جامعه میگذرد گله میکنند و اعتقاد دارند این نقطه آسیب میتواند بارها برای مردم و مسئولان بحران تولید کند. فرزین در همایش دیروزپیش بینی پذیر کردن اقتصاد را موضوع مهم دیگری دانست که باید به آن پرداخته شود و گفت: «در این حوزه هم دچار مشکل هستیم؛ در سالهای قبل تکانههای متعددی داشتیم که اگر قابل پیش بینی بود آثار منفی کمتری را شاهد بودیم. باید بتوانیم خوب پیش بینی و پیشنگری کنیم و سیاست متناسب اتخاذ کنیم تا آثار منفی تکانهها را خنثی کنیم. به موقع نمیتوانیم تصمیمات مناسب اقتصادی بگیریم و شوکهایی که به اقتصاد وارد میشود را پیش بینی کنیم.»
رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به انتظارت منفی در جامعه گفت: «تیمی در خارج کشور با عملیات روانی درحال تلاش برای متلاطم کردن بازار هستند؛ تا بازار آرامش دارد فورا مصاحبههایی را به نقل از مقامات امریکا و قطر و ... علیه ایران منتشر میکنند؛ فنر مجازی درست کردند و مدام دارند انتظارات تورمی را برای فعالان اقتصادی زنده نگه میدارند و مدام میگویند فنر ارز فشرده شده و تا اخر سال رها میشود.»
کامران ندری در گفت و گو با همدلی این آسیب را اینگونه تحلیل میکند: « وقتی بانک مرکزی اعتبار لازم را در اذهان عمومی ندارد طبیعتا مردم اظهارات آنطرف آب را مبنا قرار میدهند. این موضوع بازمیگردد به مرجعیت رسانهای در حوزههای مختلف که اقتصاد را هم در بر میگیرد. در حال حاضر اظهارات صدا و سیما، دولت و سخنگویان دستگاههای دولتی آن اعتبار لازم را که باید در اقتصاد و میان مردم ندارد. این مشکل بزرگی در ایران است. اینکه مردم تصمیم میگیرند اما بر مبنای تحلیل رسانههای بیرون از کشور بسیار آسیبزاست. این موضوع در همه دولتها دیده شده و مشکلی است که وجود داشته. اینکه وقتی مسئولان آمار مثبتی از اقتصاد ارائه میدهند اما مردم باور نمیکنند، بازمیگردد به عملکرد دولتها. روندی را ایجاد کردند که مدیریت انتظارات به دیگران واگذار شد. برآیند حرفهای فرزین نشان میدهد که مدیریت انتظارات و فرمان هدایت انتظارت باید در دست ایشان باشد که نیست. رسانههای بیرون از ایران هر طور که میخواهند انتظارات تورمی را حرکت میدهند چرا که اعتماد عمومی نسبت به دولت و سخنگویان دولت وجود ندارد.دولت در انتخاب سخنگویان و بخش اطلاعرسانی خوب عمل نکرده و اظهاراتی که از شرایط بیان میشود مورد توجه مردم قرار نمیگیرد.
بر همین اساس است که مدیریت انتظارات مردم از شرایط اقتصادی در دست دولت و بانک مرکزی نیست. مردم به حرفهای رسانههایی توجه میکنند و تحلیلهایی را مبنای تصمیم قرار میدهند که با ما زاویه دارند.»
وی در توضیح دلایل این بیاعتمادی به اظهارات رسمی اقتصاد در کشور، میافزاید: « بخشی از این مشکل باید با رجوع به اظهارات غیرکارشناسی دولت مورد ارزیابی قرار بگیرد. اینکه چرا مردم و حتی کارشناسان بیان دولتی و رسمی را برای ارزیابی آینده حداقل کافی نمیدانند هم از نبود آمارهای به روز نشئت میگیرد و هم از اظهارات غیرکارشناسی و ضعیف برخی افراد در دولت است. »
وی به اظهارات خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم اشاره میکند و در نقد سخنان او میگوید: « آقای خاندوزی گفتهاند رشد پایه پولی به این دلیل است که ما بانکهای متخلف را که حدود اعتباری مار را رعایت نمیکنند جریمه کردهایم. سوال از آقای خاندوزی این است که شما برای جریمه کردن بانکها پول چاپ میکنید؟ شما میگویید برای جریمه بانکهای ناتراز یا بانکهایی که حدود اعتباری دولت را رعایت نمیکنند، پول پرقدرتتری چاپ میکنم؟ این چه استدلالی است که میخواهد برای جریمه بانکها نقدینگی و تورم را به مردم تحمیل کند؟ ای کاش دولت این چاپ پول را برای جبران کسری بودجه خود انجام میداد. خب باید به دولت بگوییم بانک را جریمه نکنید تا پول چاپ نکنید! دولت راههای زیادی برای کنترل بانکها دارد، مثل تنبیه هیئت مدیره و ابزارهای نظارتی دیگر. چرا نسبت ذخیره قانونی بانکها را بالا میبرید که دولت مجبور به چاپ پول شود تا بانک بتواند جریمه خود را بپردازد؟! وقتی یک وزیر اقتصاد همچین حرفهای را به زبان میآورد و اینگونه یک اقدام اشتباه را توجیه میکند، حتی اعتبار خود را در میان کارشناسان اقتصادی کاملا از دست میدهد.»
نگاه سیاسی به تحلیلهای اقتصادی
این کارشناس اقتصادی در بیان مجموع آسیبهای موجود در اقتصاد که به شکل همه جانبهای مردم را دچار آشفتگی در تصمیم کرده، میگوید: « سوال این است که چند درصد از مردم برای شنیدن اخبار و نطرهای کارشناسی به صدا و سیما مراجعه میکنند؟ کارشناسان دولتی هم که اظهارنظر میکنند اعتبارات لازم را ندارند ومرجعیت رسانهای برای عمده مردم در جاهای دیگری دنبال میشود. مردم اخبار درست و غلط را ترکیب میکنند و تصمیمهای خودشان را بر اساس دریافتهای متنوعی اتخاذ میکنند. گفتههای رئیس کل بانک مرکزی هم درباره موضوع انتظارات تورمی نشان میدهد که این بخش دچار آسیب فراوانی است. در بخشهای داخلی هم منتقدان و کارشناسان داخلی نه آمار دارند و نه به لحاظ سیاسی فضای نقد وجود دارد، چون بلافاصله بعد از هر تحلیلی با اتهام سیاسی بودن رو به رو میشوند. کارشناسان مستقل در اقتصاد کشور به رغم اینکه در دولتهای مختلف شرایط را بر اساس دادههای اندک و موجود ارزیابی میکنند و درک خود از وضعیت را به اشتراک میگذارند، چون خوشایند مسئولان نیست مورد اتهام قرار میگیرند. مسئولان بلافاصله بعد از هر تحلیلی که خوشایندشان نیست بنا را بر کوبیدن افراد میگذارند. تحلیلهای خودم در زمان دژپسند و خاندوزی را مقایسه کنید میبینید در آن زمان تندتر بود. اما وقتی توصیه میکنیم و تحلیل از اوضاع اقتصادی بیان میشود، متهم به پروژه نفوذ و پیگیری اهداف دشمن خواهیم شد. این فضای سیاسی محاط بر اقتصاد باعث سرگردانی مردم شده است. از یکسو فضای نقد و تحلیل داخلی را سیاسی میدانیم و از سوی دیگر مرجعیت انتظارات تورمی را به خارج نسبت میدهیم. این دوگانگی در تحلیل، برآیند رفتار دولت است که از یکسو آمار و ارقام درستی در اختیار اقتصاددانان و مردم قرار نمیدهند و از سوی دیگر هرگونه ارزیابی را مورد هجمه قرار میدهد. در واقع این عملکرد نتیجهای جز این نخواهد داشت که مدیریت انتظارات را بسیار سخت و غیرممکن میکند. وقتی رئیس کل بانک مرکزی میگوید انتظارات تورمی از بیرون هدایت میشود اعتراف به وجود مشکل بزرگی است.
ما اقتصاددانان میگوییم مهمترین کارسیاستگذار پولی این است که انتظارات تورمی را مدیریت کند. اعتراف آقای فرزین بیانگر ناموفق بودن مسئولان در مدیریت انتظارات پولی است که نوسانات زیادی را به بازارها تحمیل کرده است.»
جای خالی مراکز آماری خصوصی
حالا سوال این است که باید چه کنیم تا انتظارات مهار شود؟ سیاستگذار پولی چه راههایی را باید برود تا مدیریت انتظارات و مرجعیت رسانهای را در دست بگیرد؟
ندری در این باره معتقد است: «لازمه رسیدن به مدیریت، تجدید نظر در سیاستهای دولت و بانک مرکزی است. سیاستهای رسانهای، افرادی که در این بخشها با مردم ارتباط میگیرند و شاخههایی که در این بخش ایجاد شده را باید تغییر دهیم. کار آسانی نیست چون بازگرداندن اعتباری که دچار خدشه شده، کار بسیار سختی است. آمار رسمی که بر حسب وظیفه مراکز و مراجع رسمی تولید میکنند، همه آماری نیست که به آن نیاز داریم، بلکه نیاز داریم که بخشهای دیگری را در این زمینه فعال کنیم. در تمام دنیا مراکز خصوصی نیز به تولید و تحلیل آمار میپردازند و از اعتبار بالایی نیز برخوردارند. این مراکز تحلیلی و آماری با تحلیل شرایط فضای روشنتری از اقتصاد پیشروی مردم و دولت میگذارند.»
وی میگوید: «البته صحبتهای آقای فرزین اتفاقا سیاسی نبود و بسیار کارشناسی بود. اما در مقایسه با دیگران مسئله را درست تشخیص دادند و به دلیل قدرتی که در حوزه پولی دارند میتوانند کار را از خودشان آغاز کنند و نتایج را بهینه کنند. »