طوفان در میانه مذاکرات ایران و آمریکا | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۱۱
کد خبر: ۵۹۳۵۷۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ - ۲۵ آبان ۱۴۰۲
به نظر می‌رسد که ایالات متحده در حلقه‌ای از حملات و پاسخ متقابل با گروه‌های مورد حمایت ایران در خاورمیانه قرار دارد. این حلقه در۱۷ اکتبر با حملاتی شامل پهپادها و شلیک غیرمستقیم به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و سوریه آغاز شد.

طوفان در میانه مذاکرات ایران و آمریکا

بررسی تاثیرات جنگ غزه بر تشدید تنش میان تهران و واشنگتن

 

آغاز مذاکراتی پنهانی در عمان و دستیابی به تفاهم شفاهی میان ایران و ایالات متحده که منجر به آزادی سه زندانی ایرانی-آمریکایی از اوین و آزادسازی ۷ میلیارد دلار پول‌های مسدودشده ایران در بانک‌های کره جنوبی بود، این امیدواری را به وجود آورد که باب مذاکرات میان تهران و واشنگتن حداقل در موضوعات خاص مورد توجه دو طرف همچنان باز است و می‌تواند در صورت مدیریت تحولات و وچود اراده در دو طرف بار دیگر پرونده هسته‌ای را بر روی میز در مسقط یا وین قرار دهد.

با آغاز عملیات غیرقابل پیش‌بینی گروه حماس در بامداد ۷ اکتبر اما تمام معادلات در خاورمیانه و حتی فضای بین‌المللی دچار تغییرات شد و اظهارات مقامات آمریکایی و اقدام این کشور در ارسال ناوهای خود به خاورمیانه و همچنین آغاز حملات حزب‌الله لبنان به مواضع رژیم صهیونیستی و سایر گروه‌های مقاومت به مواضع آمریکایی‌ها در منطقه از همان ساعات ابتدایی نشان می‌داد که مذاکرات با ایران نیز از این روند تغییر و تحولات مستثنی نخواهد بود. به همین علت نیز خبر امواج مدیا به نقل از یک منبع آگاه که در تاریخ سوم آبان نوشت، «آمریکا از تصمیم خود برای برگزاری مذاکرات احیای برجام که قرار بود این ماه در عمان برگزار شود، منصرف شده است» موجب تعحب تحلیلگران و افکار عمومی نشد. در این میان ایران نیز بارها تهدید کرده است که عدم نقش‌آفرینی آمریکا در توقف در جنگ می‌تواند منطقه را وارد جنگی تمام‌عیار کند؛ حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در این رابطه صراحتاً اعلام کرده است که «دست همه بر روی ماشه شلیک است». همچنین دو رسانه آمریکایی وال‌استریت‌ژورنال و آکسیوس از ارسال دو پیام دیپلماتیک و نظامی هشدارآمیز ایران به اسرائیل خبر دادند که هدف آن ایجاد بازدارندگی و همزمان ارسال پیام قاطع آمادگی گروه‌های مقاومت است.

وال‌استریت‌ژورنال در گزارش ۱۵ اکتبر خود با عنوان ادعایی «سپاه پاسداران ایران نیروهای رزمی را به مرز سوریه با اسرائیل نزدیک‌‌‌تر می‌‌‌کند»، می‌نویسد: سپاه پاسداران در حال انتقال برخی از اعضای خود به سمت مرز اسرائیل است و این نگرانی را ایجاد می‌کند که ممکن است جبهه جدیدی در رویارویی بین تل‌آویو و دشمنان منطقه‌ای آن باز شود. بنوئیت فاکون، نویسنده گزارش ادعا کرد: به گفته یک مشاور دولت سوریه و یکی از فعالان دیرالزور، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حال استقرار مجدد نیروهای نظامی از شهر دیرالزور در شرق سوریه به سمت جنوب منطقه‌ای نزدیک دمشق است. این منبع مدعی است که برخی از نظامیان مستقر کارشناسان موشکی هستند. مشاور دولت سوریه گفت که هدف ایران عمدتاً دفاعی است.

رسانه آمریکایی آکسیوس نیز به نقل از منابع آگاه مدعی شد، ایران از طریق سازمان ملل به رژیم صهیونیستی درباره حمله زمینی به نوار غزه هشدار داده است. آکسیوس همزمان با سفر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه ایران و آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه آمریکا به منطقه مدعی شد که ایران روز شنبه به‌‌‌طور غیر‌مستقیم پیامی به رژیم صهیونیستی فرستاده و در آن نسبت به حمله زمینی به نوار غزه هشدار داده است. دو منبع دیپلماتیک در گفت‌‌‌وگو با آکسیوس خاطرنشان کردند که ایران در پیام خود تاکید کرده که خواهان تشدید بیشتر جنگ حماس و اسرائیل نیست، اما در صورت ادامه عملیات اسرائیل در غزه مجبور به مداخله خواهد بود.

با این حال، سخنان جوزپ بورل، مسئول سیاست خارحی اتحادیه اروپا در نشست خبری مشترک با وزیر امور خارجه عربستان در خصوص آخرین فرصت‌ها برای احیای برجام، این سوال را به وجود آورده است که آیا اقتضائات جنگ غزه می‌تواند بار دیگر فرصت مذاکره میان ایران و آمریکا را ایجاد کند. در همین راستا نیز علی باقری، معاون سیاسی وزارت امور خارجه و مذاکره‌کننده ارشد ایران دیداری با انریکه مورا، معاون بورل داشت. علی باقری‌کنی، در حساب شبکه ایکس خود نوشت:«در ملاقات با انریکه مورا در ژنو، در خصوص تحولات مهم منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه شرایط وخیم بشری در غزه تبادل‌نظر کردیم. آخرین وضعیت مذاکرات رفع تحریم‌ها نیز مورد بحث قرار گرفت.»


تشدید تنش میان ایران و آمریکا

به نظر می‌رسد که ایالات متحده در حلقه‌ای از حملات و پاسخ متقابل با گروه‌های مورد حمایت ایران در خاورمیانه قرار دارد. این حلقه در۱۷ اکتبر با حملاتی شامل پهپادها و شلیک غیرمستقیم به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و سوریه آغاز شد. به نظر می‌رسد گروه‌های مقاومت که غرب، آن‌ها را تحت حمایت ایران مستقر در عراق می‌داند، تنها بازیگرانی باشند که مسئولیت این حملات را بر عهده می‌گیرند؛ حملاتی که در بحبوحه تجمع گسترده‌تر دارایی‌های نظامی ایالات متحده در منطقه با ادامه حمله اسرائیل به نوار غزه صورت می‌گیرد و تاکنون حداقل ۵۰ نیروی آمریکایی را مجروح کرده است. ایالات متحده اکنون دو بار، در۲۶ اکتبر و۸ نوامبر، پاسخ داده است.

با این حال تا امروز مشخص است که به‌‌رغم حملات متوالی و متقابل، هیچ‌یک از طرفین یعنی ایالات متحده آمریکا و ایران و گروه‌های تحت حمایتش، خواهان تشدید تنش در منطقه نیستند اما با ادامه جنگ در غزه، خطر از دست رفتن کنترل بر اوضاع، افزایش خواهد یافت. در سال‌های گذشته نیز تبادل آتش میان گروه‌های مقاومت و پایگاه‌های آمریکایی در عراق و سوریه بارها به وقوع پیوسته اما دو طرف تلاش کرده‌اند تا با کنترل بر اقدامات خود و محاسبات دقیق، از خطر تبدیل به خصومت عبور نکرده و تحولات را به سمتی نبرند تا بر سایر تحولات منطقه تاثیر قابل توجهی داشته باشد.

حمله به پایگاه‌های آمریکایی در ماه‌های پیش از اکتبر، به‌صورت محسوسی قطع شده بود تا بسیاری از تحلیلگران، آرامش در مرزهای غربی ایران را ناشی از تفاهمی بدانند که در عمان میان تهران و واشنگتن شکل گرفته بود، تا جایی که مقامات آمریکایی در ماه سپتامبر اعلام کردند که بیش از یک‌سال است حمله‌ای به نیروهای نظامی این کشور در عراق صورت نگرفته است.

گروه بحران در مطلبی با تیتر «درک خطرات تشدید تنش بین آمریکا و ایران در بحبوحه درگیری غزه» در رابطه با تشدید تنش نظامی میان آمریکا و گروه‌های مقاومت می‌نویسد: «در گذشته، حملات گروه‌های تحت حمایت ایران به نیروهای آمریکایی در سوریه (به‌ویژه در پادگان التنف) به‌دنبال اقدامات نظامی اسرائیل در سوریه یا بخشی از کمپین ضدفشار تهران علیه ایالات متحده در عراق و یا سوریه بود اما این بار ماشه به وضوح متفاوت است. از سرگیری حملات، همزمان با تشدید درگیری در غزه بود که در همان روز (۱۷اکتبر) با انفجاری مرگبار در بیمارستان الاهلی در نوار غزه رخ داد که بسیاری در منطقه، اسرائیل را مقصر می‌دانند. حملات مجدد به نیروهای آمریکایی حاکی از تلاش «محور مقاومت» برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل برای کاهش عملیات خود در غزه است. به نظر می‌رسد که گروه‌های پشت این حملات، تهدیدی ضمنی ایجاد می‌کنند که اگر اسرائیل مسیر خود را تغییر ندهد، ممکن است جبهه‌های دیگری را علیه ایالات متحده باز کنند».

این تحلیل می‌افزاید: «ایالات متحده احتمالاً برای انعکاس تمایل خود برای اجتناب از تشدید تنش در منطقه، با تحمل بیست حمله قبل از تلافی در اکتبر و بیست حمله یا بیشتر قبل از حمله متقابل بعدی در نوامبر، بردباری بیشتری از حد معمول در این رابطه نشان داد اما آسیب اخیر به نیروهای آمریکایی (از جمله صدمات مغزی تروماتیک) و مرگ پیمانکار آمریکایی در اثر حمله قلبی، احتمالاً دولت بایدن را در موقعیتی قرار خواهد داد که نیاز به پاسخ به حملات پیدا کند. چرخه تحریک و انتقام‌جویی بین گروه‌های مورد حمایت ایران و نیروهای آمریکایی در سوریه و عراق همیشه خطرناک بوده است، اما به‌ویژه اکنون این احتمال بالاتر است. با شعله‌ور شدن جنگ در غزه، احتمال تشدید تنش منطقه‌ای بیش از سال‌های گذشته است».


سرنوشت پرونده هسته‌ای در میانه جنگ

شورای آتلانتیک در خصوص تاثیرات جنگ غزه بر روی پرونده هسته‌ای ایران در مطلبی با تیتر «جنگ غزه احتمالاً استراتژی هسته‌ای ایران را تغییر نخواهد داد. با این حال، رسیدن به یک توافق بلندمدت را دشوار خواهد کرد»، می‌نویسد:«ایران تا امروز تا ۶۰‌درصد غنی‌‌‌سازی می‌‌‌کند و مراقب بوده که از آستانه ۹۰درصدی غنی‌‌‌سازی با خلوص نظامی عبور نکند. در ماه اوت و درست چند هفته قبل از جنگ غزه، تهران به تفاهم برای گفت‌‌‌وگوهای گسترده‌‌‌تر با ایالات متحده دست یافت که نتیجه آن تمایل ایران برای کاهش اورانیوم غنی‌‌‌شده در ازای کمک‌‌‌های اقتصادی در قالب لغو مسدود کردن منابع مالی ایران در سراسر جهان بود. علاوه بر این، این تحولات منجر به این شد که تهران در ماه سپتامبر به تیم مذاکره‌‌‌کننده هسته‌‌‌ای خود برای دیدار مستقیم با همتایان آمریکایی در عمان، چراغ سبز نشان دهد. با وجود این، کارزار در غزه نباید استراتژی هسته‌ای ایران را تغییر دهد.» این مطلب می‌افزاید:«حتی اگر ایران در برنامه هسته‌ای خود پیشرفت چشمگیری نداشته باشد، فشار سیاسی و اقتصادی که در نتیجه حمایت تهران از حماس و تضعیف روابط ایران و آمریکا انتظار می‌رود، احتمال تعمیق و گسترش برنامه هسته‌ای این کشور بدون عبور از آستانه ۹۰درصدی را افزایش خواهد داد. با توجه به فشاری که از سوی غرب و ایالات متحده بر ایران وارد می‌شود و همچنین احتمال ضعیف رسیدن به توافقی که تحریم‌ها را لغو کند، تهران هیچ انگیزه‌ای برای محدود کردن برنامه هسته‌ای خود نخواهد داشت. اگر فشار اعمال‌شده بر ایران از طریق دیگر ابزارها - تحریم موشک‌های بالستیک و اقدامات علیه ایران توسط شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی - اضافه شود، تهران در انجام اقدامات مرتبط با برنامه هسته‌ای خود مانند محدود کردن بازرسی‌های هسته‌ای تردید نخواهد کرد، کاری که در گذشته انجام شده است. با در نظر گرفتن این گزینه، سال پیش رو ممکن است با افزایش تنش‌ها بین غرب و ایران بر سر برنامه هسته‌ای پیشرفته ایران همراه باشد، مسیری که ممکن است تهران را به سمت غنی‌سازی ۹۰‌درصد سوق دهد، آن‌هم نه به‌عنوان معیاری در مسیر ساخت بمب هسته‌ای، بلکه به‌عنوان اقدامی که برای منصرف کردن جامعه بین‌المللی از ادامه اعمال فشار طراحی شده است. نتیجه این است که جنگ غزه روابط ظریفی را که در چند ماه گذشته بین ایالات متحده و ایران ایجاد شده بود، احتمالاً تا حد غیرقابل برگشتی تضعیف می‌کند».


بازگشت به میز مذاکره؟

وزیر امور خارجه ایران از آغاز جنگ در غزه از ۷ اکتبر، چندین بار از ارسال پیام از سوی ایالات متحده به ایران خبر داده است؛ موضوعی که البته مانند دفعات قبل از سوی کاخ سفید تکذیب شده است. در آخرین مورد نیز حسین امیرعبداللهیان در حاشیه سفر محمدشیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق به تهران در جمع خبرنگاران گفت:«آمریکا به ما پیام داده که به دنبال آتش‌بس است»؛ خبری که خیلی زود از سوی واشنگتن رد شد اما به نظر می‌رسد حتی اگر آمریکا به دنبال آتش‌بس نباشد اما درصدد است تا کانال ارتباطی با ایران را حفظ کند.

responsible statecraft در مطلبی به‌عنوان «آمریکا باید با ایران گفت‌وگو کند» می‌نویسد:«اقدامات ایالات متحده برای نشان دادن همبستگی با اسرائیل قابل درک است. با این حال، تا زمانی که این اقدامات با یک استراتژی دیپلماتیک معتبر در تعقیب ثبات جامع در خاورمیانه تکمیل نشود، نه‌تنها هیچ سودی برای ایالات متحده به همراه نخواهد داشت، بلکه برعکس، خطر گرفتار شدن آن را در یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر خواهد داشت. برای جلوگیری از چنین سناریوی وحشتناکی، واشنگتن باید علاوه بر تماس‌های موجود در منطقه، یک کانال مستقیم به تهران راه‌اندازی کند و به‌دنبال گفت‌وگوهای جدی در مورد آینده نه‌تنها غزه و فلسطین، بلکه در کل خاورمیانه باشد.»

نویسنده این مطلب در پایان می‌افزاید:«ایالات متحده باید این ارتباط مجدد منطقه‌ای را تشویق و گفت‌وگوی مستقیم خود را با ایران برقرار کند. آلترناتیو به معنای تقسیم منطقه به میانه‌روها (مانند عربستان سعودی، امارات، مصر و اردن) و منحرف‌ها (ایران، متحدان و نیروهای نیابتی‌اش)، امتحان شده و به طرز افتضاحی شکست خورده است. پیامدهای این شکست به‌طرز غم‌انگیزی در غزه نمایش داده می‌شود. برقراری گفت‌وگوهای مستقیم با ایران همه مشکلات منطقه را حل نخواهد کرد. همچنین ممکن است خطرات سیاسی داخلی را برای بایدن در سال پیش از انتخابات به همراه داشته باشد اما دوبرابر کردن استراتژی حذف ایران از هرگونه راه‌حل در غزه و پیکربندی امنیتی آینده در خاورمیانه تضمینی برای تداوم چرخه‌های خشونت در منطقه است».

برچسب ها: ایران ، آمریکا ، مذاکرات
نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز