
تأثیر نزدیک به صفر یارانه در زندگی مردم
معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق تهران در تازهترین گزارش خود به بررسی الگوی مصرف و درآمد خانوارهای استان تهران اقدام کرده است.
در این گزارش آمده است: شناخت الگوهای مصرف خانوارها از چندین جنبه دارای اهمیت است. مصرف مسقیماً بر رشد اقتصادی و رفاه خانوار اثر میگذارد و کاهش مصرف خانوارها میتواند پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گسترده و غیرقابل جبرانی به همراه داشته باشد. از طرف دیگر، مصرف اثرگذارترین جز تقاضای کل اقتصاد محسوب میشود و اگر تولید ملی را به عنوان نمادی از ابعاد اقتصاد فرض کنیم، به طور معمول در یک کشور، حدود 60درصد تولید ناخالص داخلی مربوط به مصرف خانوارهاست. از این رو کاهش مصرف میتواند به معنای کوچک شدن اقتصاد ملی باشد. درآمد خانوارها را میتوان به سه گروه درآمدهای مربوط به مشاغل آزاد، حقوق و دستمزد و درآمدهای غیرشغلی تقسیمبندی کرد. در این زمینه الگوی درآمد خانوارها نشان میدهد که به مرور زمان ترکیب درآمد از مشاغل آزاد به سمت مشاغل غیرشغلی سوق پیدا کرده است. این الگوی درآمدی میتواند نمایانگر این موضوع باشد که اکثر درآمد خانوار از بخشهایی بهدست میآید که به نظر میرسد، مولد نیستند.
سهم نزدیک به صفر درصدی یارانه در درآمدهای مردم
در بخش دیگری از این گزارش آمده که اطلاعات موجود از الگوی مصرف خانوار همچنین نشان میدهد که سهم درآمد حاصل از یارانه بسیار اندک است: در حالیکه سهم یارانه از کل درآمد خانوار در سال 1396 در دهکهای پایین درآمدی چشمگیر بوده اما در سال 1401 این سهم بسیار کم و نزدیک به صفر شده، به این معنی که تاثیر چندانی در بودجه خانوار حتی خانوارهای دهکهای پایین درآمدی ندارد. براساس این شواهد به نظر میرسد که هدفمندی یارانهها به مرور زمان از اهداف خود برای حمایت از اقشار آسیبپذیر و کمدرآمد دور شده است.
درآمد ثروتمندان حدود 30 برابر فقیران
در ادامه این گزارش تاکید شده که به عنوان معیاری برای سنجش نابرابری، اختلاف درآمد خانوارها در سال 1401 نشان میدهد که تفاوت بسیار زیادی بین درآمد دهکهای مختلف درآمدی است طوریکه برای خانوارهای شهری کل کشور، درآمد دهک دهم حدود 30 برابر بیشتر از دهک اول است. این تفاوت برای خانوارهای روستایی 18.3 برابر و برای خانوارهای شهری تهران 8.6 برابر است.
کاهش پسانداز خانوارها
در ادامه این گزارش میخوانیم: اختلاف درآمد و هزینه متوسط خانوارها در برخی سالهای مورد بررسی بسیار پایین است که میتواند نشانگر پسانداز کم خانوارها باشد. در این زمینه با استناد به دادههای سال 1401 حدود 28.2درصد خانوار شهری و 32.5درصد خانوار روستایی کشور هزینههای زندگیشان از درآمدشان کمتر بوده است. برای خانوارهای شهری کشور درآمد متوسط برای دو دهک اول کمتر از هزینه است. این موضوع برای خانوارهای روستایی شامل سه دهک اول و برای خانوار شهری تهران نیز شامل دهک اول درآمدی است. حتی برای سایر دهکها (به جز دهک دهم) اختلاف هزینه و درآمد بسیار پایین است.
کاهش سطح رفاهی تمامی دهکهای جامعه
در این گزارش آمده است: یکی از شاخصهای سنجش رفاه خانوار، سهم هزینههای خوراک نسبت به کل هزینههاست که با حرکت از دهک اول به سمت دهک آخر درآمدی، این سهم کم میشود، به این معنی که طبیعتا رفاه دهکهای بالای درآمدی بیشتر از کمدرآمدهاست ولی در فاصله سالهای 1396 تا 1401 این سهم برای تمام دهکها زیاد شده است و در واقع سطح رفاه برای تمام جامعه کاهش یافته است. همچنین سهم آموزش در طول سالهای گذشته از کل هزینههای مصرف خانوار به شدت کم شده است. این کاهش به جز دهک دهم برای تمام دهکهای درآمدی اتفاق افتاده و برای دهکهای پایین درآمدی بسیار شدیدتر است طوریکه از سال 1396 تا 1401 برای دهک اول حدود 73درصد کاهش داشته است. این موضوع در صورت تداوم میتواند منجر به فقر بیننسلی شود. علاوه بر این، سهم سرگرمی، تفریحات، رستوران، هتل و غذاهای آماده به عنوان معیار دیگری برای سنجش رفاه در طول سالهای گذشته کاهش یافته و گویای این است که خانوارها برای تامین هزینههای ضروری خود ناگزیرند از سایر مصارفی که منجر به رفاه آنها میشود، بکاهند. همچنین گزارش اتاق تهران به این نکته اشاره میکند که بهرغم اینکه درآمد خانوارهای استان تهران بالاتر از متوسط کشور است اما هزینه خانوارها نیز به همین نسبت بالاتر است به نحوی که حتی رشد هزینه و درآمد در سالهای اخیر برای استان تهران کمتر از کشور بوده است.
هزینه مسکن و خوراک، درآمد خانوارها را میبلعد
در بخش پایانی و نتیجهگیری این گزارش آمده است: نتایج حاصل از وضعیت هزینه و درآمد خانوارها نشان میدهد که در طول سالهای گذشته سهم مسکن و خوراک از کل هزینهها افزایش یافته و در مقابل از سایر هزینهها مثل بهداشت، تفریح، آموزش و پوشاک کم شده طوریکه بین سالهای 1396 تا 1401 حدود 10درصد به مجموع هزینههای مسکن و خوراک خانوارهای شهری و روستایی افزوده شده و در مقابل از سایر هزینهها کاسته شده است. این موضوع نشاندهنده فشار اقتصادی ناشی از تورم و گران شدن مخارج خانوار به خصوص کالاهای ضروری است. بنابراین سیاستگذاری برای بهبود وضعیت اقتصاد کلان و کنترل تورم از یکسو و مدیریت عرضه کالاهای ضروری همچون خوراک و مسکن میتواند از تغییر الگوی مصرف خانوارها جلوگیری کند. همچنین با توجه به افزایش شدید سهم مسکن، حمایت از مستاجرین میتواند فشار ناشی از افزایش قیمتها را جبران کند.
تراز منفی زندگی یک سوم از ایرانیان
در بند دوم از بخش نتیجهگیری این گزارش میخوانیم: اختلاف درآمد و هزینه و درآمد متوسط خانوارها بسیار کم است طوری که 28.2درصد خانوارهای شهری و 32.5درصد خانوارهای روستایی کشور، هزینههای زندگیشان از درآمدشان کمتر بوده است و پساندار بسیاری از خانوارها منفی و برای کل خانوارها نیز ناچیز است. این موضوع میتواند بزرگترین مانع در تشکیل سرمایه و سرمایهگذاری بخش خصوصی باشد. به نظر میرسد بهبود این وضعیت در گرو کنترل تورم و افزایش رشد مولد و فراگیر اقتصادی باشد.
نیاز کشور به برنامههای حمایتی و فقرزدایی
در بند سوم از گزارش اتاق بازرگانی تهران نیز آمده است: نتایج نشان میدهد هر چه از سمت خانوارهای دهک اول به سمت خانوارهای دهک دهم حرکت میکنیم سهم مصرف خوراکی کم میشود و سهم غیرخوراکی افزایش پیدا میکند. همچنین روند تغییر از سال 1396 تا 1401 نیز نشان میدهد که مصرف خوراکی افزایش و غیرخوراکی کاهش یافته است. در واقع میتوان گفت که جانشینی کالاهای غیرخوراکی با کالاهای خوراکی میتواند نشاندهنده بدتر شدن وضعیت رفاهی خانوار باشد. این تغییرات که در دهکهای پایین درآمدی نسبت به دهکهای بالا شدیدتر است، در طول سالهای اخیر نیز شدت پیدا کرده است. از این رو برنامههای حمایت اجتماعی و فقرزدایی برای دهکهای پایین درآمدی بیش از پیش اهمیت پیدا میکنند.
در بند پایانی از این گزارش نیز میخوانیم: الگوی درآمد خانوارها نشان میدهد که به مرور زمان یعنی در طول سالهای 1396 تا 1401 ترکیب درآمد از مشاغل آزاد به سمت مشاغل غیرشغلی سوق پیدا کرده است. این الگوی درآمدی میتواند نشاندهنده این موضوع باشد که اکثر درآمد خانوار از بخشهایی به دست میآید که به نظر میرسد مولد نیستند. بنابراین بررسی این مساله از طریق شناسایی ریشههای شکلگیری آن و برنامهریزی برای جلوگیری از رشد آن حائز اهمیت است.