
مردان ایرانی از بچه دار شدن فرار می کنند
بچهدار شدن یکی از پر اهمیت ترین مسائل در زندگی مشترک است که زوجها باید برای آن برنامهریزی کرده و علاوه بر داشتن انگیزه و توانایی، به بلوغ فکری، جسمی و رفتاری رسیده باشند. زوجین برای فرزندآوری باید مسیری دوطرفه را طی میکنند و رضایت هر دو ملاک است.گرچه تجربه پدر شدن برای هر مردی حسی بینظیری را به ارمغان میآورد اما برخی از مردان به دلایل متفاوتی تمایلی به بچه دار شدن ندارند.
بر اساس گزارشهای آماری سازمان ثبت احوال میزان نرخ خام ولادت کل کشور در ۶ ماهه اول امسال برابر با ۱۲.۸ در هزار نفر جمعیت بوده است که استان سیستان و بلوچستان با نرخ خام ولادت ۲۷.۹ در هزار نفر جمعیت، بیشترین و استان گیلان با نرخ خام ۷.۷ در هزار نفر جمعیت، کمترین نرخ خام ولادت را در بین استانها به خود اختصاص داده اند.
بر اساس این گزارش میانگین سن پدر، برای نقاط شهری برابر با ۳۲.۷ سال و نقاط روستایی برابر با ۲۹.۹ سال است. در شش ماهه اول سال ۱۴۰۲ در بین استانها بیشترین میانگین سن پدر در اولین فرزندآوری مربوط به استان تهران با رقم ۳۴.۵ سال و کمترین آن مربوط به استان سیستانوبلوچستان با ۲۷.۱ سال است.
سیاست افزایش جمعیت به جای کنترل
بعد از سخنان مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای در راستای تشویق به افزایش جمعیت و انتقاد از سیاستهای کنترل جمعیت در دو دههی اخیر، مجلس شورای اسلامی «طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده» را در ۵۰ ماده تدوین کرد.هدف اصلی این طرح «نیل به نرخ باروری ۲/۵ درصد در رشد کمی جمعیت تا سال ۱۴۰۴ توام با ارتقای کیفی جمعیت و تثبیت آن تا سال ۱۴۳۰» ذکر شده است.
آیتالله خامنهای پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲ در پیامی به همایش «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» بر ضرورت افزایش جمعیت ایران از ۷۵ میلیون به دستکم ۱۵۰ میلیون نفر تاکید کرد.وی در این پیام از «پیر» شدن کشور ابراز نگرانی کرد و گفتند: «اگر چنانچه با این شیوهای که امروز داریم حرکت میکنیم پیش برویم، در آینده نه چندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود.»به گفته آیتالله خامنهای میل به فرزند کم «یک عارضه» است. ایشان خواستار پیگیری عواملی شد که باعث پایین آمدن نرخ تولد میشوند. رهبر معظم انقلاب بالا رفتن سن ازدواج را از عوامل اصلی این «ضایعه» دانستند.در همین راستا مجلس نیز با اکثریت آرا قانون تنظیم خانواده را لغو کرد که برمبنای آن ایران به عنوان یکی از موفقترین کشورها در کنترل جمعیت در دو دههی اخیر شناخته شده بود.بر اساس مصوبه جدید مجلس، همه محدودیتهای مقرر در قانون تنظیم خانواده و جمعیت، مصوب ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۷۲ و اصلاحات آن و سایر قوانینی که براساس تعداد فرزند برای والدین شاغل یا فرزندان آنان ایجاد شده بود، لغو شد.. بعلاوه طی سالهای اخیر دولتهای ایران سیاستهای تشویقی بسیاری را برای افزایش فرزند آوری اجرا کردند که به نظر میرسد عملا شکست خورده باشد!
از احمدی نژاد تا روحانی
دولت احمدینژاد در آخرین ماههای کاری خود، مرخصی زایمان زنان کارمند را از سه ماه به ۹ ماه افزایش داده بود. همچنین پدران نیز از دو هفته مرخصی اجباری تشویقی همزمان با تولد فرزندشان برخوردار میشدند.
کمتر از دو هفته پس از آغاز به کار دولت روحانی مصوبه دولت قبلی مبنی بر ۹ ماه مرخصی زایمان مادران و دو هفته مرخصی تشویقی پدران لغو شد. همین اقدام دولت جدید باعث این گمانیزنی شد که قرار نیست سیاستهای افزایش جمعیت ادامه پیدا کند.اما کمتر از دو ماه بعد، وزیر بهداشت و درمان دولت روحانی اعلام کرد که «توجه به سیاستهای جدید جمعیتی و افزایش نرخ باروری برای آینده کشور از اهمیت زیادی برخوردار است».حالا و در دولت رئیسی، مشوقهای فراوانی برای فرزند آوری در نظر گرفته شد. از تسهیلات رنگارنگ تا کاهش ساعت کاری مادران و.... ولی آنچه آمار نشان میدهد، حکایت از آن دارد که باز هم زوجهای ایرانی و بخصوص مردان چندان تمایلی برای فرزند آوری ندارند.
بهترین سن برای پدر شدن
بهترین سن باروری برای آقایان بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی است. با این حال آقایان هیچ محدودیت سنی از لحاظ بچه دار شدن ندارند. در سنین بالا تا حدودی قدرت باروری کمتر میشود، اما معمولا تا آخر عمر اسپرم وجود دارد. در مورد اینکه باروری آقایان در سنین بالا میتواند روی سلامت جنین تاثیر بگذارد یا خیر، هنوز هیچ مطالعه اثبات شدهای نداریم.آقایان در سنین بالای ۴۰ سالگی دچار افت قدرت باروری میشوند، درست مانند همان اتفاقی که بعد از ۳۰ سالگی برای خانمها میافتد. بالا رفتن سن آقایان باعث تنگی عروق بدن و کم شدن اسپرم ها، کند شدن حرکت و غیر طبیعی شدن شکل آنها میشود.
دردل والدین
در این میان شاید بهترین قاضی خود زوجهای ایرانی باشند. «منصور» شش سال از زندگی مشترکش میگذرد. او به « همدلی » میگوید: «یکی از مهمترین مسئولیتهای فرزندآوری، تربیت و مفید بودن کودک در آینده است که با تعدد فرزند این مسئولیت تحت تاثیر قرار میگیرد.» اما این همه ماجرا در مورد این بیمیلی «منصور» به آمدن فرزند دوم نیست چراکه میگوید: «از طرف دیگر به آینده دنیا امیدوار نیستم بنابراین آینده فرزندم را مبهم میدانم. ضمن اینکه هزینههای تامین زندگی مطلوب نیز از دایره دغدغهها خارج نیست.»
«رعنا» نیز دیدگاهی مشابه با «منصور» دارد. او که دو سال است ازدواج کرده، به «همدلی» میگوید: «بچهدار شدن نیاز به الزاماتی دارد، تا زمانی که خانه شخصی نداشته باشیم و نتوانیم از پس خواستههای فرزندم بربیاییم تمایلی به بچهدار شدن نداریم.» به عقیده او، «وضعیت اقتصادی تاثیر مهمی در تصمیم به مادر و پدر شدن دارد که درحال حاضر این شرایط برای من و همسرم مهیا نیست.»
سه وجه یک چالش
از سوی دیگر، آنچه در اکثر این اظهارنظرها مشترک به نظر میرسد، احساس ناامیدی از آینده و وضع نامطلوب اقتصاد کشور از عمده دلایل بیرغبتی زوجین به فرزندآوری است. مواردی که در مطالعات جهانی نیز به اثبات رسیده است؛ پژوهشگران سه مولفه شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در ازدواج و فرزندآوری موثر میدانند. به گفته آنها، اگر جامعهای در این سه مولفه ضعیف باشد فرزندآوری در آن کاهش پیدا میکند.
افزایش 5/3سال؛ فاصله ازدواج تا فرزند اول
بهتازگی محققان دانشگاهی در ایران به نتایج قابل توجهی در این زمینه رسیده اند. بهعنوان مثال «زنان با فاصله 7/2سال فرزند اول خود را به دنیا میآورند. همچنین دادههای طرح سلامت و جمعیت حکایت از این دارد که فاصله ازدواج تا فرزند اول بهطورکلی و نسبت به سالهای پیشین 5/3سال افزایش یافته است.»
از دیگر نکات قابل تامل در این پژوهش این است که «برای مردان، تنها عامل تاثیرگذار در فاصله ازدواج تا اولین فرزند، محل سکونت است اما در مقابل، برای زنان عواملی همچون سن ازدواج، وضعیت اشتغال و موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده بر نگرش آنها نسبت به فاصله ازدواج تا تولد اول، تاثیر بیشتری دارد.»
همچنین «مردان شهری، نسبت به مردان روستایی تمایل بیشتری دارند که تولد اولین فرزندشان به تاخیر بیفتد و همچنین زنانی که ازدواج زودرس داشتهاند، نسبت به زنانی که ازدواج دیررس دارند، با فاصله بیشتری فرزندآوری خویش را شروع میکنند. از طرف دیگر، زنان شاغل بیشتر از زنان بیکار یا خانهدار، خواهان به تاخیر انداختن زمان تولد اولین فرزندشان هستند.»اما محققان با نتایج بهدستآمده پیشنهاد میکنند: «سیاستگذاران بر بهبود شرایط کاری زنان شاغل، بهبود مراقبتهای بهداشتی در زمان حاملگی و فراهم کردن شرایط ازدواج برای جوانان در سنین 20 تا 30سالگی متمرکز شود.»
چرایی یک بی میلی
همه اینها درحالی است که یک جمعیتشناس معتقد است: «علاوهبر تاخیر در ازدواج، افزایش سطح توقعات و انتظارات، کاهش نفوذ نیروهای سنتی و شبکههای فامیلی و خانوادگی موجب کاهش تمایل افراد به ازدواجهای بههنگام و در نتیجه فرزندآوری است.» احسان حاتمی به «همدلی» میگوید: «ناامنی شغلی یکی از عوامل مهم کاهش تمایل جوانان به ازدواج است. بستههای تشویقی افزایش موالید به تنهایی نمیتواند نقش مهمی در ترغیب جوانان به ازدواج بههنگام و تشکیل خانواده ایفا کند.»
به عقیده این جمعیتشناس، «کاهش ازدواج و باروری به خاطر گریز افراد از تشکیل خانواده و عدم تمایل آنها به ازدواج نیست، بلکه این امر بازتاب شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه است درحالی که در آموزههای دینی هم تاکید شده فرد ازدواج و تشکیل خانواده را به زمانی موکول کند که به نحو مطلوبی توانایی اداره زندگی را داشته باشد.» به گفته حاتمی «وقتی در تامین نیازهای اولیه مانند مسکن و ثانوی مانند اشتغال جمعیت جوان ناتوان باشیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم صرفاً از طریق ارئه بستههای فرهنگی، جوانان را به ازدواج، تشکیل خانواده و فرزندآوری ترغیب کنیم.» این اظهارنظرها و البته دیدگاههای مردمی همه نشان از این دارد که هشدارها درباره سونامی سالمندی ایران در 2دهه آینده جدی است. این هشدارها درحالی است که نباید از واقعیتها چشمپوشی کرد.
ولی گذشته از مسایل اقتصادی، عوامل دیگری هم در بی تمایلی مردان به پدر شدن دخیل هستند. حاتمی از تمایل به متفاوت بودن به عنوان یکی از همین عوامل یاد کرده و میگوید: برخی مردان تاکید دارند که متفاوت از دیگران در جامعه رفتار کنند، این افراد اغلب دوست دارند، بگویند که ما سنتی نیستیم و عقاید جدیدی داریم. در نتیجه میخواهند که کمی با دیگران فرق داشته باشند. به عنوان مثال ممکن است یک مرد بخواهد با برادرانش متفاوت باشد و از طریق بچه دار نشدن، این تفاوت را به آنها نشان دهد.
وی همچنین میافزاید: بعضی از مردان نیز به خاطر اینکه حس خاصی از پدر خودشان درک نکرده اند، خیلی به پدر شدن هم علاقه ای ندارند. آنها درک نکرده اند که رابطه پدر و فرزندی چه قدر میتواند زیبا و جذاب باشد. به خاطر همین خودشان تمایلی به بچه دار شدن ندارند.
از دست دادن حس آزادی یا مشکلات مالی هم نکته دیگری است که این جمعیت شناس به عنوان عامل فرار مردان از پدر شدن یاد میکند. وی در این زمینه میگوید: بسیاری از مردان نیز احساس میکنند که اگر بچه دار شوند، دیگر آزادی یا امنیت اقتصادی ندارند و مدام باید طبق خواسته فرزندانشان عمل کنند و در نتیجه ترجیح میدهند که برای حفظ آزادی و جلوگیری از هدر رفت مالی، بچه دار نشوند.بخشی از این عوامل نیز به سابقه و گذشته زندگی مردان بر میگردد. به گفته حاتمی بعضی از مردان به خاطر اینکه تجربه خوبی در خانواده ندارند، ترجیح میدهند که بچه دار نشوند. احتمالاً در گذشته و درخانواده، این افراد به علایق و احساسات آنها اهمیتی داده نمی شد وآنها به اجبار احساساتشان را سرکوب میکردند و به همین دلیل آنها بعد از دوران بزرگسالی خواهان آزاد و رها شدن بوده و به فکر بچه دار شدن نیستند.عدم رضایت از زندگی مشترک نیز از دیگر دلایلی است که باعث عدم تمایل مردان به بچه دار شدن میشود. جمعیت شناس مخاطب همدلی در این خصوص میگوید: از طرفی بعضی از مردان به علت عدم رضایت از زندگی مشترک و شریک زندگیشان میل به بچهدار شدن را از دست میدهند، این افراد چون از شریک زندگی خود راضی نیستند، تمایلی به بچه دار شدن ندارند، که بهتر است در چنین شرایطی با کمک یکدیگر، خانواده و مراجعه به مشاور این مشکل را ریشه کن نمود.همچنین به گفته وی ، برخی مشکلات و اختلالات روحی، بیماری افسردگی، خاطرات تلخ دوران کودکی میتواند میل به پدر شدن را به شدت کاهش دهد،و بالاخره عدم پایبندی و وفاداری به شریک زندگی نیز از دیگر چالشهای روانی است که مانعی بر سر بچه دار شدن مردان ایرانی است . چالشی که حاتمی در خصوص آن میگوید: برخی آقایان به علت عدم پایبندی و وفاداری به شریک زندگی، بچهدار شدن را مانند سرعتگیری بر سر خوشگذارنیها و وابستگیهای خود به زندگی قلمداد میکنند و از آن سر باز میزنند.