آیا کشورهای «بریکس» قادر به دلارزدایی از معاملاتشان خواهند بود؟
از دستاورد تا سرنوشت، از آرزوها تا واقعیتهای روی زمین، از رقابت و تضاد منافع تا اهداف مشترک؛ در بریکس چه خبر است؟!
بلوک کشورهای بازارهای نوظهور معروف به BRICS، برای اولین بار از سال ۲۰۱۰، عضویت خود را گسترش میدهد. در روز پایانی اجلاس سالانه بریکس در ژوهانسبورگ، رهبران این گروه اعلام کردند که عربستان سعودی، ایران، مصر، آرژانتین، اتیوپی و امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) از اول ژانویه به طور رسمی به بریکس خواهند پیوست. سیریل رامافوزا، رییسجمهوری آفریقای جنوبی در این باره گفت: «بریکس، در تلاش خود برای ساختن جهانی عادلانه و عدالتمحور و جهانی با رفاه فراگیر، فصل جدیدی را آغاز کرده است».
کشورهای عضو بریکس، مدتهاست که با نگاهی فراملی، به دنبال تقویت قدرت ژئوپلیتیکی این گروهند. این تقویت قدرت، بیشتر به منظور مقابله با غرب در مسایل اقتصادی و سیاسی بودهاست. اضافه شدن برخی از بزرگترین صادرکنندگان انرژی جهان یعنی عربستان سعودی، ایران و امارات، حالا دستیابی به این هدف را نزدیکتر و محتملتر میکند. بریکس همچنین لیست انتظاری از دهها کشور دیگر در دست دارد که آماده و مایل به پیوستن به این گروهند. بیشتر این کشورها به طور مشترک، از نظم جهانی فعلی در سایه هژمونی و رهبری ایالات متحده، ناراضیاند.
با وجود همه این مزایا اما، پرسشهایی نیز پیرامون پیوستن اعضای تازه به «بریکس» مطرح شده است. برای مثال، گرگوری داکو، اقتصاددان و مشاور استراتژی جهانی در شرکت «ارنست اند یانگ»، این پرسش را مطرح میکند که آیا «بریکس»، امکان و توانایی این را دارد که در آیندهای نزدیک، در صحنههای جهانی با غرب رقابت کند؟ با توجه به اولویتهای متفاوتی که کشورهای سازنده این گروه برای خود دارند، توجه به این هدف، چقدر واقعبینانه است؟
این اقتصاددان معتقد است که رقابت «بریکس با همتایانی» مثل G7 با عضویت کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده، دستکم در ۱۵ تا ۲۰ سال آینده بعید به نظر میرسد. زمانی که نوبت به اهداف مبنی بر دلارزدایی از معاملات یا کاهش اتکا اتکا به دلار در تراکنشهای تجاری میرسد، این احتمال حتی کمرنگتر نیز میشود.
یه عقیده برخی اقتصاددانها، مشکل فعلی در دستیابی به اهدافی از این دست، بیاعتمادی، ناهمسویی و عدم اولویتبندی در برنامههای استراتژیک هر کشور است. به عبارت دیگر، در حال حاضر، شاهد شرایطی هستیم که این بازارهای بزرگ در حال ظهور در حال حاضر نمیتوانند جایگزین مناسبی برای دلار ارائه کنند.
انتظار ارز مشترک نداشته باشید!
ایده ایجاد یا انتخاب ارزی مشترک بریکس برای رقابت با دلار مدتهاست که در دستور کار کشورهای عضو این گروه بوده است. علاقه به این ایده، درست از زمانی که لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، رییس جمهوری برزیل،نقش دلار آمریکا را در تجارت جهانی زیر سوال برد، افزایش یافت. لولا داسیلوا طی مراسمی در شانگهای گفت: «چه کسی تصمیم گرفت که دلار واحد پول جهان باشد؟ چرا بانکی مانند بانک بریکس نمیتواند ارزی برای تامین مالی تجارت بین برزیل و چین و سایر کشورهای بریکس داشته باشد؟»
این ایده اگرچه ساختارشکنانه و نو است اما بیشتر به یک هدف بلندپروازانه میماند که دستیابی به آن دستکم در کوتاهمدت ممکن نیست. وزیر دارایی آفریقای جنوبی اما، در یک عقبنشینی از این ایده، در گفتوگویی با بلومبرگ گفته: «هیچ کس حتی در جلسات غیررسمی موضوع ارز بریکس را مطرح نکرده است. ایجاد یک ارز مشترک، مستلزم ایجاد یک بانک مرکزی مستقل است و همین، مستلزم از دست دادن استقلال در سیاستهای پولی! فکر نمیکنم هیچ کشوری برای این اتفاق آماده باشد».
جیم اونیل، اقتصاددان کهنهکار، اصطلاح BRIC را در زمانی که این گروه در واقع شامل آفریقای جنوبی نمیشد، ابداع کرده بود. او پیشنهاد ارز مشترک را «ایدهای مضحک» خوانده و با اشاره به روابط پرآشوب بین هند و چین، گفته که همین یک دلیل، هرگونه توافق را در مورد تعیین ارز مشترک غیرممکن میکند.
عدهای قابل توجهی از اقتصاددانها نیز در اظهاراتی مشابه، روابط پراکنده بین هند و چین را دلیل کلیدی ناممکن بودن ایجاد یک وزنه قوی و منسجم در مقابل گروهی مثل G7 میدانند. به عقیده آنها، اعضای «بریکس»، فاقد هویتی مشخص و اولویتهای سیاسی است. به نظر میرسد که این کشورها برای رسیدن به اهداف مشترک، به تلاش برای افزایش تعداد عضویتها ادامه خواهند داد، اما تضاد منافع و رقابت، مانع ایجاد یک جایگزین واقعی برای دلار خواهد بود.
یک رقیب برای یوآن؟!
علیرغم تمام این تفاسیر اما، رهبران «بریکس» بدون شک در تلاشند تا آهسته و در طول زمان، «دلار زدایی» را به دستاوردی ممکن بدل کنند. این گروه، در مقالهای پیرامون تشریح اهداف اجلاس سران بریکس در هفته گذشته، وعده داده است که «تکیه به دلار آمریکا را کاهش داده و استفاده از ارزهای ملی را در تجارت بین المللی ترویج کند». در این مراسم، ولادیمیر پوتین نیز طی پیغامی ویدیویی به حاضران گفت که «فرایند عینی و غیرقابل برگشت دلارزدایی از روابط اقتصادی ما در حال افزایش است».
از سویی دیگر، گودونگوانا، وزیر دارایی آفریقای جنوبی روز پنجشنبه گفت که بانکهای مرکزی در حال بحث در مورد چگونگی جایگزینی ارزهای محلی با دلار به منظور تسهیل پرداخت بین کشورها هستند. او گفته که چینیها حتی خواستهاند که یوآن آنها به عنوان ارز ذخیره شناخته شود».
شرینگ، اقتصاددان کپیتال اکونومیکس در این باره گفته که چین به دنبال استفاده از بریکس برای گسترش نقش رنمینبی (یوآن) در تجارت بین المللی است اما «چنین آرزوهایی، به احتمال زیاد همخوانی چندانی با واقعیتهای اقتصادی و سیاسی ندارند». او توضیح داده که اولویتهای ژئوپلیتیکی کشورهای عضو بسیار متفاوت است. برای مثال، روسیه در حالی تمایل دارد در بیشتر مسائل با چین همسو شود، که دیگران نسبت به تنشزایی با ایالات متحده و اروپا محتاط هستند.
بر اساس گزارش بانک تسویهحسابهای بینالمللی، علیرغم تلاشهای اخیر برای حذف یا کمرنگتر کردن دلار آمریکا، این ارز همچنان در حدود ۹۰درصد از معاملات ارزی جهان در سال ۲۰۲۲ نقش داشته است. گزارش صندوق بینالمللی پول نیز حاکی از این است که در سه ماهه اول سال جاری، حدود ۵۹درصد از ذخایر ارزی رسمی در جهان، به دلار نگهداری شدهاند. این رقم نسبت به ۷۰درصد در سال ۲۰۰۰ کاهش یافته اما همچنان نسبت به یوآن که تنها ۲.۵ درصد از ذخایر ارز خارجی را تشکیل داده، بسیار قدرتمندتر است.