دانشگاه مادر، جلای اصلاح طلبی میخورد
روزنو :
در نام و عنوان تنها یک دانشگاه است اما فارغ از مرجعیتش در نهاد دانشگاهی کشور بدون شک حائز پایگاه و جایگاهی راهبردی و استراتژیک بوده وهمواره در متن و بطن تحولات سیاسی و اجتماعی اثر گذار و نقش آفرین است. از نماد جامعه دانشگاهی کشور سخن میگوییم؛ «دانشگاه تهران»؛ سازه دانشگاهی که این روزها بیش و پیش از همیشه توجه سیاسیون و اهالی علم و معرفت را بطور توامان به خود معطوف داشته است.
به گزارش آرمان، این توجه و حساسیت البته بیراه و فارغ از موضوعیت هم نیست، قرار است با تعیین رئیس دانشگاه سرنوشت چند سال مدیریت کلان این مجموعه و به تبع آن ریلگذاری رویکردهای تخصصی و عمومی آن رقم بخورد و این موضوعی نیست که در شرایط فعلی توجه طیفها و کنشگران عام و خاص را به خود معطوف ندارد. هر طیف و رستهای بدنبال تعیین گزینهای همسو و همپوشان با خود در این جایگاه ویژه است و البته بدیهی است با توجه به شعارها و پارادایمهای اعلامی از سوی دولت و وزیر علوم و همچنین خواست و مطالبه جامعه دانشگاهی گزینه نزدیک به میز ریاست همسو با جریان اصلاح و اعتدال باشد. با توجه به همین پیشفرضها چندین و چند گزینه در مدت سپری شده از سوی رسانهها برای تصدی سمت ریاست دانشگاه تهران نامزد شدهاند که البته هنوز مشخص نیست قرعه به نام چه کسی میخورد اما هر چه هست گزینه نهایی خارج از چارچوبهای مالوف دولت تدبیر و امید و رویکردهای تحولمدارانه و اصلاحگونه آن نخواهد بود.
رئیسی با نمای تغییری نمادین
موضوع جابجایی رئیس دانشگاه تهران فینفسه نشان از تغییرات و تحولات تازه داشته و خواهناخواه با آمدن رئیس جدید روحی تازه به کالبد این سازه دانشگاهی دمیده میشود؛ این روندی است که در خصوص تحقق آن کسی شک و شبههای ندارد اما فردی که به این سمت نیز گمارده میشود خود میتواند حامل پیامهای مختلفی باشد به خصوص اگر فرد موصوف از میان نخبگان زن جامعه دانشگاهی کشور باشد. زنانی که این روزها اکثریت صندلیهای دانشجویی را در دانشگاههای کشور در اختیار گرفته و حضور پررنگی در میان اعضای هیات علمی دارند و شاید اکنون بهترین زمان برای روی کارآمدن یک زن بر راس هرم مدیریتی دانشگاه تهران باشد بخصوص با توجه به این نکته که اگر یک زن عهدهدار ریاست دانشگاه تهران شود خرق عادتی آشکار رخ داده و برای اولین بار در تاریخ نظام دانشگاهی کشور یک بانوی ایرانی به ریاست یک دانشگاه مادر و البته از همه مهمتر نماد دانشگاهی کشور برگزیده میشود.
اکنون از حسن اتفاق نام دکتر الهه کولایی استاد تمام دانشگاه تهران و عضو برجسته و چند ساله هیات علمی دانشگاه به میان آمده و پس از آنکه نام وی در گمانهزنیها پررنگ شد خود وی نیز با صراحت اعلام داشته که از گزینههای اصلی ریاست دانشگاه است و با وی مذاکراتی انجام شده. الهه کولایی پس از بروننمایی پررنگ سیاسی در مجلس ششم و عهدهداری سخنگویی کمپین انتخاباتی دکتر معین در انتخابات ریاست جمهوری نهم، بتدریج خود را از میدانداری مستقیم در عرصه سیاسی کنار کشید و به پردازش مباحث علمی و راهبردی در حوزه تخصصی مطالعات منطقهای در حوزه علوم سیاسی پرداخت و بیش از هشت کتاب نیز در این حوزه تخصصی به تالیف درآورد. خانم کولایی این روزها در گفتوگو با رسانههای مختلف از برنامهها و رویکردهای تازه در سبک مدیریتی دانشگاه میگوید و بر تغییرات پررنگ در نحوه تعاملات دانشگاهی صحه گذاشته و به دفاع از نگرش تحولخواهانه میپردازد و به وضوح نشان میدهد که تمایل دارد عهده دار این سمت باشد. حال باید دید دولت تدبیر و امید و وزارت علوم آن دست به خلق شگفتی تازه زده و سنتشکنی خواهند کرد.
مردی با اولویتهای سیاسی
نام آشنای اهالی سیاست این روزها پس از کنارهگیری از عرصه انتخابات ریاست جمهوری و عدم حضور در دولت روحانی بیشتر از آنکه به حضور در عرصههای علمی بیندیشد در پی شاکله بخشی به ساز و کارهای حزبی و سیاسی است؛ نکتهای که البته باعث نشده او را به عنوان یکی از گزینههای اصلی برای ریاست دانشگاه تهران ننامند و ندانند. کسی که چند سال پیش و قبل از حضور در مقام معاونت ریاست جمهوری ریاست دانشگاه تهران را عهده دار بود و در محافل مختلف از این دوره به عنوان یکی از بهترین ایام کاری خود یاد کرده و از تعلق فکریاش به این موضوع و دغدغهمندیاش پیرامون این حوزه گفته است.
همین نکات و عدم حضور در منصبی دولتی او را یکی از اصلیترین گزینهها کرده بود اما یکی از نزدیکان محمدرضا عارف روز گذشته اعلام داشت که وی به علت مشغلههای سیاسی و اهتمام به تاسیس حزب و بسط و توسعه کارکردهای بنیاد امید ایرانیان حاضر به پذیرش درخواستها برای قبول این سمت نشده است. مشاور عارف در این زمینه گفته است: موضع امروز عارف این است که به دلیل تعهداتش به مردم جهت توسعه فعالیتهای مدنی، اجتماعی و سیاسی که در بنیاد امید ایرانیان و پیرامون آن پایهگذاری شده است، ریاست دانشگاه تهران را که یک کار تمام وقت میداند، نمیتواند بپذیرند. نکتهای که میتواند پایانی بر گمانهزنیها پیرامون ریاست مجدد وی در دانشگاه تهران باشد اما در کشور ما گاه نتایجی متفاوت با گفتارها واعلامهای رسمی رقم میخورد و باید تا انتها منتظر ماند و دید چه سرنوشتی در این زمینه رقم میخورد.
در نهایت...
غیر از الهه کولایی و محمدرضا عارف از گزینههای دیگری همچون علی افخمی و تنی چند از اساتید دانشگاه تهران نیز برای ریاست دانشگاه تهران نام برده میشود و حتی طیفهای مختلف دانشجویی نیز در مقام موافقت و مخالفت با این گزینهها به صدور بیانیه یا نامه سر گشاده دست میزنند اما هر چه هست تا این لحظه نمیتوان گفت گزینه قطعی ریاست دانشگاه تهران چه کسی است اما میتوان با صراحت و قاطعیت گفت که گزینه مورد نظر در چارچوب رویکردهای اصلاحطلبانه و تحولخواهانه عمل خواهد کرد حتی اگر فردی باشد که در هیچ یک از گمانهزنیها نامش به میان نیامده باشد. البته این نکته را هم باید ملحوظ داشت که تعیین ریاست دانشگاه تهران با آن ملاحظات و تاثیراتش بیگمان تابع مولفههای فراوانی است و تنها وزارت علوم یا حتی دولت در این میانه نقشآفرین نیستند هر چند تاثیر بسزایی در این زمینه داشته و باید لمحهای صبر کرد تا نتیجه نهایی بر همگان مکشوف شود.
به گزارش آرمان، این توجه و حساسیت البته بیراه و فارغ از موضوعیت هم نیست، قرار است با تعیین رئیس دانشگاه سرنوشت چند سال مدیریت کلان این مجموعه و به تبع آن ریلگذاری رویکردهای تخصصی و عمومی آن رقم بخورد و این موضوعی نیست که در شرایط فعلی توجه طیفها و کنشگران عام و خاص را به خود معطوف ندارد. هر طیف و رستهای بدنبال تعیین گزینهای همسو و همپوشان با خود در این جایگاه ویژه است و البته بدیهی است با توجه به شعارها و پارادایمهای اعلامی از سوی دولت و وزیر علوم و همچنین خواست و مطالبه جامعه دانشگاهی گزینه نزدیک به میز ریاست همسو با جریان اصلاح و اعتدال باشد. با توجه به همین پیشفرضها چندین و چند گزینه در مدت سپری شده از سوی رسانهها برای تصدی سمت ریاست دانشگاه تهران نامزد شدهاند که البته هنوز مشخص نیست قرعه به نام چه کسی میخورد اما هر چه هست گزینه نهایی خارج از چارچوبهای مالوف دولت تدبیر و امید و رویکردهای تحولمدارانه و اصلاحگونه آن نخواهد بود.
رئیسی با نمای تغییری نمادین
موضوع جابجایی رئیس دانشگاه تهران فینفسه نشان از تغییرات و تحولات تازه داشته و خواهناخواه با آمدن رئیس جدید روحی تازه به کالبد این سازه دانشگاهی دمیده میشود؛ این روندی است که در خصوص تحقق آن کسی شک و شبههای ندارد اما فردی که به این سمت نیز گمارده میشود خود میتواند حامل پیامهای مختلفی باشد به خصوص اگر فرد موصوف از میان نخبگان زن جامعه دانشگاهی کشور باشد. زنانی که این روزها اکثریت صندلیهای دانشجویی را در دانشگاههای کشور در اختیار گرفته و حضور پررنگی در میان اعضای هیات علمی دارند و شاید اکنون بهترین زمان برای روی کارآمدن یک زن بر راس هرم مدیریتی دانشگاه تهران باشد بخصوص با توجه به این نکته که اگر یک زن عهدهدار ریاست دانشگاه تهران شود خرق عادتی آشکار رخ داده و برای اولین بار در تاریخ نظام دانشگاهی کشور یک بانوی ایرانی به ریاست یک دانشگاه مادر و البته از همه مهمتر نماد دانشگاهی کشور برگزیده میشود.
اکنون از حسن اتفاق نام دکتر الهه کولایی استاد تمام دانشگاه تهران و عضو برجسته و چند ساله هیات علمی دانشگاه به میان آمده و پس از آنکه نام وی در گمانهزنیها پررنگ شد خود وی نیز با صراحت اعلام داشته که از گزینههای اصلی ریاست دانشگاه است و با وی مذاکراتی انجام شده. الهه کولایی پس از بروننمایی پررنگ سیاسی در مجلس ششم و عهدهداری سخنگویی کمپین انتخاباتی دکتر معین در انتخابات ریاست جمهوری نهم، بتدریج خود را از میدانداری مستقیم در عرصه سیاسی کنار کشید و به پردازش مباحث علمی و راهبردی در حوزه تخصصی مطالعات منطقهای در حوزه علوم سیاسی پرداخت و بیش از هشت کتاب نیز در این حوزه تخصصی به تالیف درآورد. خانم کولایی این روزها در گفتوگو با رسانههای مختلف از برنامهها و رویکردهای تازه در سبک مدیریتی دانشگاه میگوید و بر تغییرات پررنگ در نحوه تعاملات دانشگاهی صحه گذاشته و به دفاع از نگرش تحولخواهانه میپردازد و به وضوح نشان میدهد که تمایل دارد عهده دار این سمت باشد. حال باید دید دولت تدبیر و امید و وزارت علوم آن دست به خلق شگفتی تازه زده و سنتشکنی خواهند کرد.
مردی با اولویتهای سیاسی
نام آشنای اهالی سیاست این روزها پس از کنارهگیری از عرصه انتخابات ریاست جمهوری و عدم حضور در دولت روحانی بیشتر از آنکه به حضور در عرصههای علمی بیندیشد در پی شاکله بخشی به ساز و کارهای حزبی و سیاسی است؛ نکتهای که البته باعث نشده او را به عنوان یکی از گزینههای اصلی برای ریاست دانشگاه تهران ننامند و ندانند. کسی که چند سال پیش و قبل از حضور در مقام معاونت ریاست جمهوری ریاست دانشگاه تهران را عهده دار بود و در محافل مختلف از این دوره به عنوان یکی از بهترین ایام کاری خود یاد کرده و از تعلق فکریاش به این موضوع و دغدغهمندیاش پیرامون این حوزه گفته است.
همین نکات و عدم حضور در منصبی دولتی او را یکی از اصلیترین گزینهها کرده بود اما یکی از نزدیکان محمدرضا عارف روز گذشته اعلام داشت که وی به علت مشغلههای سیاسی و اهتمام به تاسیس حزب و بسط و توسعه کارکردهای بنیاد امید ایرانیان حاضر به پذیرش درخواستها برای قبول این سمت نشده است. مشاور عارف در این زمینه گفته است: موضع امروز عارف این است که به دلیل تعهداتش به مردم جهت توسعه فعالیتهای مدنی، اجتماعی و سیاسی که در بنیاد امید ایرانیان و پیرامون آن پایهگذاری شده است، ریاست دانشگاه تهران را که یک کار تمام وقت میداند، نمیتواند بپذیرند. نکتهای که میتواند پایانی بر گمانهزنیها پیرامون ریاست مجدد وی در دانشگاه تهران باشد اما در کشور ما گاه نتایجی متفاوت با گفتارها واعلامهای رسمی رقم میخورد و باید تا انتها منتظر ماند و دید چه سرنوشتی در این زمینه رقم میخورد.
در نهایت...
غیر از الهه کولایی و محمدرضا عارف از گزینههای دیگری همچون علی افخمی و تنی چند از اساتید دانشگاه تهران نیز برای ریاست دانشگاه تهران نام برده میشود و حتی طیفهای مختلف دانشجویی نیز در مقام موافقت و مخالفت با این گزینهها به صدور بیانیه یا نامه سر گشاده دست میزنند اما هر چه هست تا این لحظه نمیتوان گفت گزینه قطعی ریاست دانشگاه تهران چه کسی است اما میتوان با صراحت و قاطعیت گفت که گزینه مورد نظر در چارچوب رویکردهای اصلاحطلبانه و تحولخواهانه عمل خواهد کرد حتی اگر فردی باشد که در هیچ یک از گمانهزنیها نامش به میان نیامده باشد. البته این نکته را هم باید ملحوظ داشت که تعیین ریاست دانشگاه تهران با آن ملاحظات و تاثیراتش بیگمان تابع مولفههای فراوانی است و تنها وزارت علوم یا حتی دولت در این میانه نقشآفرین نیستند هر چند تاثیر بسزایی در این زمینه داشته و باید لمحهای صبر کرد تا نتیجه نهایی بر همگان مکشوف شود.