
گسترش انحصار یک عزیزکرده بیخاصیت
پس از فراگیر شدن خبر اعطای مسئولیت نظارت بر تولیدات شبکه نمایش خانگی به صداوسیما و دقیقاً یک روز بعد از انتشار بیانیه خانه سینما، کانون کارگردانان سینمای ایران هم بیانیهای صادر کرد و در بخشی از آن نوشت: «مشروعیت بخشیدن به نظارت تلویزیون بر شبکه نمایش خانگی و رفتن به سمت قانونی کردن این نظارت با تصمیمگیری از بالا بدون در نظر گرفتن نظر اهالی سینما و کارشناسان مستقل و بررسی همه جوانب، تصمیمی است اشتباه که نتیجه آن بحران در شبکه نمایش خانگی خواهد بود.توجه داشته باشیم این تصمیم در شرایطی گرفته شده است که اولأ تلویزیون در تغییر و تحولات جدید نتوانسته مقبولیت عمومی پیدا کند و برعکس به دلیل از دست دادن نیروهای کارآمد و چهرههای محبوب میزان نفوذش در جامعه کاهش یافته است.ثانیا این تصمیم در شرایطی اجرایی و قانونی میشود که شبکه نمایش خانگی علیرغم نوسانات اجرایی به استقلال نسبی رسیده و توانسته به مطالبات بخشی از مخاطبانی جواب دهد که در سالهای اخیر آرزوها و آرمانهایشان در درامهای تلویزیونی جایی نداشته است.اصلأ شبکه نمایش خانگی زمانی شکل گرفت که تلویزیون به دلایل سیاسی مجبور شد زندگی طبقه متوسط را از درامهای خود خارج کند و حتی از شوخی با زندگی این طبقه پرهیز کرده و این شوخیها را به سکونتگاهی نامشخص منتقل کند .شبکه نمایش خانگی بهتدریج با نزدیک شدن به مخاطبی قوام یافت که تصویر منفی سبک زندگیاش در درامهای تلویزیونی، جایگزین تصویر واقعی شده بود.شبکه نمایش خانگی بهجای این نفرتپراکنی سعی کرد با درک درست شرایط فرهنگی و اجتماعی این طبقه و تصویر واقعی از آن، درامهایش را بسازد. با رشد این مخاطب که کمکم در جامعه به اکثریتی تعیینکننده تبدیل شد شبکه نمایش خانگی گسترش یافت.سینماگران شناختهشدهای ازجمله چون نیکی کریمی، پرویز پرستویی، محمدحسین مهدویان، نیما جاویدی، شهرام شاهحسینی، محسن کیایی، مهراب قاسمخانی، هدی زینالعابدین، علی شادمان، آناهیتا افشار، ایمان صفا، مجید مطلبی، عباس جمشیدیفر، کامران حجازی، احسان ظلیپور، محمدرضا منصوری، امین حسینپور و... هم در یک حرکت جمعی با انتشار یک استوری در صفحات خود در پلتفرم اینستاگرام به این خبر واکنش نشان دادند؛ آنها نوشتند: پایان نمایش خانگی، با چراغ سبز رئیس دولت، نمایش خانگی هم دست صداوسیما افتاد و این یعنی سونامی ممنوعازکاری هنرمندان و پایان سرگرمیهای مردم.نکته عجیب در این میان اما آن است که همه فعالان عرصه تصویر و البته بسیاری از رسانههای داخل و خارج از کشور انگار درست متوجه ماجرا نشدهاند؛ واگذاری این اختیارات به ساترا اساساً مربوط به امروز و دیروز نیست و درست از سه سال قبل این اتفاق رخ داده بود در طول ماههای قبل هم بسیاری از سریالهای شبکه نمایش خانگی به همین دلیل مجوز پخش از سوی این پلتفرم را به دست نیاوردند.درست یک سال قبل در همین صفحه در روزنامه همدلی از اختیارات اعطاشده به ساترا یعنی «سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر» رونمایی کردیم؛ یکی از نهادهای وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که در آن زمان گفته میشد مسئولیت تنظیمگریِ رسانههای صوت و تصویر فراگیر را در ایران بر عهده دارد. کمکم خبرهای منتشرشده در حوزه فرهنگ و رسانه مشخص کرد این نهاد در عمل خود را همهکاره حوزه فرهنگی در این کشور میداند هرچند محصول این دولت نیست. شاید تعجب کرده باشید اما ساترا از سه سال قبل یعنی زمستان سال 1398 و از سوی قوه قضاییه رسمیت پیدا کرد. درست همان زمانی که با انتشار بخشنامهای از طرف رئیس وقت قوه قضاییه؛ یعنی رئیسجمهور کنونی کشورمان چالشهای میان سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر (ساترا) و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شکل جدی آغاز شد.ابراهیم رئیسی در آن بخشنامه اعلام کرده بود: هرگونه فعالیت در زمینه «صوت و تصویر فراگیر» صرفاً در صورت اخذ مجوز از صداوسیما مجاز است. در پاسخ به آن بخشنامه، حسن روحانی؛ رئیسجمهور وقت کشورمان در نامهای به ابراهیم رئیسی پاسخ کوتاهی داد؛ «احتراماً؛ اینگونه امور مرتبط به شورای عالی فضای مجازی است.»اما اتفاق تازهای که در این میان رخ داده، دقیقاً چیست؟ برای پاسخ به این پرسش خوب است که به جزییات حدود اختیار و تفکیک وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیما در موضوعات مرتبط با صوت و تصویر فراگیر که از سوی ایسنا به شکل اختصاصی منتشر شده است، نگاهی بیندازیم:
- صدور مجوز و نظارت بر حوزه کتاب، موسیقی، تبلیغات و بازیهای رایانهای در حوزه صوت و تصویر فراگیر بهطورکلی بر عهده وزارت ارشاد است.
* صدور مجوز و نظارت بر حوزه رسانه و خبرگزاری در حوزه صوت و تصویر فراگیر کما فیالسابق بر عهده وزارت ارشاد خواهد بود.
* صدور مجوز، نظارت و بازبینی مقررات تبلیغات در حوزه صوت و تصویر فراگیر بر عهده صداوسیما است اما برای عدم بروز اختلاف و هماهنگی بین دستگاهی، دو نماینده وزیر ارشاد در شورای مربوط به آن حضور خواهند داشت. (که به نظر میرسد با توجه به مورد اول، مقصود از این بند، تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و موضوعاتی است که بر عهده صداوسیما گذاشته شده است)
* صدور مجوز، نظارت و رگلاتوری رسانههای «کاربر محور» (مانند آپارات) و «ناشر محور» (VODها) و شبکه نمایش خانگی و مجوزها در زمینه تولید سریالها و برنامههای تلویزیونی بر عهده صداوسیما است.
* وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دو نماینده در هر یک از شوراهای مجوز تولید و مجوز پخش ساترا خواهد داشت.
* تولید و پخش زنده برنامهها و اعطای مجوز و نظارت بر پخش زنده در فضای مجازی بر عهده صداوسیما خواهد بود.
* در صورت بروز اختلاف بین دو دستگاه، کارگروهی متشکل از دو نماینده وزیر ارشاد، دو نماینده صداوسیما و به ریاست دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع را بررسی و جمعبندی کند.
* سیاستها و ضوابط حاکم بر صوت و تصویر فراگیر و شبکه نمایش خانگی، توسط دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و با همکاری صداوسیما و وزارت ارشاد تدوین میشود و پس از تائید در کمیتهای متشکل از: رئیس صداوسیما، وزیر ارشاد، دبیر شورای عالی فضای مجازی، نمایندگان روسای قوا در کمیسیون هماهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی، سه نفر از اعضای حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی، دو نفر صاحبنظر در حوزه رسانه به انتخاب شورای عالی انقلاب فرهنگی و به ریاست دبیر شورا، ظرف مدت 3 ماه برای تصویب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه میشود. بنابراین اتفاق تازهرسیده از تفکر حاکم بر کشور در حال حاضر دقیقاً این است: شورای عالی انقلاب فرهنگی، عصر سهشنبه ۳۰ خردادماه، مادهواحده حیطه اختیارات و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی تصویب و ابلاغ کرده و آنچه از سه سال قبل در حال اجرا بوده را با کمی تغییر و حتی محدودتر کردن اختیارات ساترا منتشر کرده است.
محمدمهدی اسماعیلی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، هم در گفتگوی تازهای دراینباره توضیح داده است: در این زمینه خوب اطلاعرسانی صورت نگرفته است. بر اساس مصوبه شورا تمام فعالیتها و مجوزهایی که صوت و تصویر فراگیر صادر میکرد، از این به بعد این مجوزها را خارج از صوت و فراگیر و بدون استثناء توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر خواهد کرد.
یعنی تمام مجوزهایی که در حوزه صوت و تصویر فراگیر هر آنچه به فعالیتهای فرهنگی، هنری، سینما، موسیقی، تئاتر، بازی و سرگرمی، تبلیغات و غیره بوده، بر عهده این وزارتخانه است.اسماعیلی با بیان اینکه دو موضوع از این قاعده مستثنا شده، گفت: نخستین موضوع مربوط به پخش زنده تلویزیونی و اینترنتی است و دومی نیز به سریالهای خانگی مربوط است که صوت و تصویر فراگیر نظارت آن را بر عهده گرفت.اینکه در این چندروزه اعلام شده اختیار نظارت بر شبکه نمایش خانگی به سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر داده شده است و سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی یا با اختصار «ساترا» یکی از نهادهای وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است، حرف درستی است اما تازه نیست و در عملاً سه سال از این رخداد انحصارگرایانه میگذرد. بر این اساس شاید بهترین واکنش بعد از اعلام رسمی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در واگذاری مسئولیت نظارت بر تولیدات شبکه نمایش خانگی به صداوسیما نه انتقاد از یک مصوبه تازه که نقد رخت قانونی پوشاندن به یک بدعت خطرناک بود و بعدازآن بهرهگیری از نظر حقوقدانان. یکی از چهرههای شناختهشده در این زمینه کامبیز نوروزی است که هم دانشآموخته حقوق است و هم بهعنوان یک روزنامهنگار فضای رسانه را به نیکی میشناسد. او در واکنش به این واگذاری، میگوید: در قانون اساسی دو رسانه رادیو و تلویزیون در انحصار دولت هستند. رادیو و تلویزیون رسانههایی هستند با تعریف مشخص و سایر پلتفرمهای تصویری یا صوتی، بههیچوجه رادیو یا تلویزیون محسوب نمیشوند که در این صورت آنها را مشمول انحصاری بودن رادیو و تلویزیون در ایران بدانیم.این معتقد است: در رژیم حقوقی ایران انواع و اقسام رسانهها وجود دارد که هرکدام ماهیت مشخصی دارند و طبیعی است که رژیم حقوقی مستقل خودشان را هم دارند. قطعاً سینمای خانگی رسانهای است که مخاطبانش آن را در خانههای خود از صفحه یک دستگاه موبایل یا کامپیوتری یا پرده نمایش یا نمایشگری به نام تلویزیون میبینند اما معنای آن این نیست که نمایش خانگی هم کار تلویزیونی انجام میدهد.
او دراینباره به عصر ایران گفت: سینمای خانگی که بر بستر اینترنت منتشر میشود، بهتنهایی الگو و مدل جدید پخش، تصویر خاص خودش را داراست و ارتباطی به رسانهای به نام تلویزیون پیدا نمیکند. منتها انحصارطلبی بسیار گستردهای در سازمان صداوسیما وجود دارد که هر نوع کار تصویری را گویی میخواهد در سیطره خودش بگیرد.
نوروزی ادامه داد: درحالیکه اتفاقاً خود این سازمان در پایینترین سطوح کارآمدی تاریخ فعالیت تلویزیون در ایران قرار گرفته و حوزه نفوذش را از دست داده است. وقتی نمیتواند کار خودش را انجام بدهد درعینحال اصرار دارد تمام پلتفرمهای تصویری دیگر ازجمله سینمای خانگی را تحت نظارت خودش دربیاورد.
این حقوقدان در پایان، تصریح کرد: بههرحال سپردن نمایش خانگی به سازمان صداوسیما به نظر من از چارچوب مقررات حاکم بر صداوسیما بیرون است و حقوقی نیست.
بنابراین هم از منظر حقوقی و هم از منظر منطقی این واگذاری خرابیهای فراوانی را با خود به همراه خواهد داشت. از منظر حقوقی که دراینباره بحث شد اما ازنظر منطقی چه طور ممکن است یکی از دو شخص حقوقی که ازقضا در رقابت سهمگینی با یکدیگر قرار دارند، مسئولیت نظارت بر دیگری را پیدا کند؟ این اقدام درست شبیه به آن است که باشگاه استقلال را ناظر رفتار حرفهای باشگاه پرسپولیس کنیم یا مثلاً حسن یزدانی را بر صندلی تشخیص شایستگی دیوید تیلور برای حضور در مسابقات جهانی و المپیک بنشانیم؛ همانقدر که دو مثالی پیشگفته با عقل و منطق سازگار است ناظر بودن صداوسیما بر تولیدات شبکه نمایش خانگی هم عقلانی خواهد بود.
در این میان چه تضمینی وجود دارد که مأموران صداوسیما برای تشخیص صلاحیت پروژههایی که به حضور در شبکه نمایش خانگی تمایل دارند، افراد را تحتفشار قرار ندهند که مثلاً فلان سریال را باید برای تلویزیون بسازند یا مثلاً چطور میشود ضمانت داد که هیچوقت ممکن نیست این مأموران افراد را در بروکراسیهای بیسروته گرفتار نکنند و در این رهگذر مثلاً سریال مشابه تلویزیون فرصت داشته باشد با گرتهبرداری از فیلمنامه اثری متقاضی برای حضور در نمایش خانگی پخش خود را آغاز و حتی تمام کند و در این صورت پروژه موردنظر در شبکه نمایش خانگی با شکستی هولناک مواجه نشود.
از این قبیل مثالها با در نظر گرفتن اختیار ساترا برای نظارت بر شبکه نمایش خانگی فراوان است و اگر دلسوزان حاضر در این مجال به این موارد دقت کنند، قطعاً جلوی نابودی فضای تازه و شکوفای نمایش خانگی را نخواهند گرفت زیرا بازگرداندن اعتماد عمومی به صداوسیما که امر درو از انتظاری به نظر میرسد و عملکرد افراد مسئول در این میان نشان میدهد آنان گمان میکنند با شکستن پای نمایش خانگی، برنده مسابقه دو خواهند بود. این وضعیت در حقیقت گسترش سایه یک رسانه عزیزکرده، اما بیخاصیت بر پلتفرمهایی است که با دشواری و البته خلاقیت خود توانسته بودند، مخاطبان بسیاری برای خود فراهم کنند. مخاطبانی که بدون تردید با هنر نمایی رسانه ملی از این حوزه نیز کوچ خواهند کرد.