به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۶
کد خبر: ۵۶۸۱۲۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۴ - ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲
طالبان پاسخ هشدار ایران درمورد حقابه سیستان را با تمسخر و تحقیر داد؛

یاغی‌گری روی فرش قرمز

«تحویل دادن سفارت به یک گروه نامشروع و تروریستی علاوه بر مخاطرات امنیتی زیادی که دارد، به عنوان لکه سیاهی در پرونده روابط ایران و افغانستان ثبت خواهد شد.»
روزنو :

یاغی‌گری روی فرش قرمز

وقتی طالبان شهر به شهر با اسلحه بر تمام افغانستان مسلط می‌شد، کشورهای بسیاری بنا به ملاحظات سیاسی و منافع ملی خود در برابر آنچه در افغانستان می‌گذشت یا سکوت کردند یا چراغ سبزی به حاکمان جدید افغانستان نشان دادند، اما فرش قرمزی که ایران زیر پای این حاکمان جدید گسترد بی‌نظیر بود! از تطهیر طالبان در صدا و سیما و کیهان گرفته تا سکوت در قبال جنایات و ظلم‌هایی که طالب‌ها در افغانستان روا داشته و می‌دارند.

پر سر و صداترین اقدام اخیر هم مربوط به اسفند گذشته بود که سفارت افغانستان در ایران رسما به طالبان تحویل داده شد. این اقدام واکنش‌های منفی بسیاری را برانگیخت؛ از جمله روزنامه جمهوری اسلامی درباره آن نوشت: «تحویل دادن سفارت به یک گروه نامشروع و تروریستی علاوه بر مخاطرات امنیتی زیادی که دارد، به عنوان لکه سیاهی در پرونده روابط ایران و افغانستان ثبت خواهد شد.»

تهران در تمام درگیری‌های مرزی که طالبان از زمان استقرار خود در مرز مشترک با ایران ایجاد کرده نیز رویه مدارا و مسامحه در پیش گرفت؛ با این استدلال که طالب‌ها مردان جنگی بوده‌اند و زمان می‌برد تا نظامات و قوانین مرزی و بین‌المللی را بیاموزند.

از آغوش باز تا حقیقتی که هیرمند روشن کرد

این فرش قرمز بیش از هر چیز به واسطه خروج آمریکا از افغانستان بود و این تصور که دولت دست‌نشانده آمریکا از همسایگی ایران رفته و حال باید طالبان را دریافت. به نظر می‌رسید جمهوری اسلامی می‌کوشد در تحولاتی که در افغانستان رخ می‌دهد، گرفتار انفعال و بی‌عملی نشده،‌ از افتادن آن به دامن آمریکایی‌ها جلوگیری کند و از طالب‌ها دوستانی متحد و وفادار بسازد.

کارشناسان اما اقدامات ایران در این راستا را هیجانی و افتادن از سوی دیگر بام تعبیر می‌کردند. به ویژه آنکه اتفاقا این آمریکایی‌ها بودند که راه را برای تسلط طالبان بر افغانستان باز کردند و بسیاری معتقدند طالب‌ها اگر بیشتر از دولت اشرف غنی دست‌نشانده آمریکا نباشند، کمتر از آن هم نیستند.

تحلیلگرانی چون علی بیگدلی با تاکید بر اینکه «طالبان دوست قابل اعتمادی نیست»، هشدار می‌دادند: «هر نوع ارتباط نزدیک با طالبان اشتباه است. طالبان از ما پول و اسلحه می‌خواهد و یک روزی که خیلی هم دیر نیست به دشمن منطقه‌ای ما تبدیل خواهد شد. به این خاطر که سه جریان تروریستی موجود در منطقه شدیدا و عمیقا از نظر آیینی و منطقه‌ای کاملا با ما مخالف هستند. اساس استراتژی منطقه‌ای آنان نابودی تشیع است و حاکمان ما نیز قطعا این را می‌دانند اما کمتر متاسفانه توجه می‌کنند.»

حواشی پیرامون هیرمند اما اهمیت آن هشدارها را آشکار کرد. مواضع و رفتار طالبان در خصوص مسئله هیرمند طی روزهای اخیر، به ویژه دو روز اخیر نشان داد که طالبان بیش از آنکه از حقوق و نظم بین‌الملل بی‌اطلاع باشد، به فرش قرمز ایران بی‌اعتناست و همزمان که دست دوستی به ایران می‌دهد، سیاستی فریبکارانه در قبال ایران دارد.

اخطار پس از ماه‌ها مذاکره

تشنگی سیستان به چنان مرحله مخاطره‌آمیزی رسیده که یک وزیر دیگر دولت ابراهیم رئیسی یعنی حسین امیرعبداللهیان را نیز تا پای استیضاح کشانده است. ابتدای ماه جاری، حبیب‌الله دهمرده، نماینده زابل خبر از استیضاح امیرعبداللهیان به دلیل کوتاهی در مسئله حق‌آبه ایران از هیرمند داد.

معین‌الدین سعیدی، نماینده چابهار هم سه روز پیش با گلایه از اینکه «به‌نظر می‌رسد مسئله حق‌آبه جزو اولویت‌های کاری وزارت خارجه کشورمان نیست»، گفت: «سؤال اصلی ما از دولت و حاکمیت این است که چرا در قبال بی‌اعتنایی طالبان به حق‌آبه کشورمان که یک تعهد بین‌المللی به‌شمار می‌رود، تا این حد با مسامحه برخورد می‌کند.»

در پی این فشارها و خشکسالی سیستان و هامون، رئیسی روز پنجشنبه در سفری که به سیستان و بلوچستان داشت، در هشداری به «حاکمان افغانستان» گفت که سخن وی را مطلب عادی تلقی نکنند و بسیار جدی بگیرند. او سپس به صراحت ادامه داد: «به مسئولین و حاکمان افغانستان اخطار می‌کنم که حق مردم و منطقه سیستان و بلوچستان را سریعا بدهند.»

اخطار و هشدار او در حالی است که دولتش ماه‌هاست بر سر آب هیرمند با مقامات طالبان در حال مذاکره است و هر بار به در بسته خورده است. طالبان هر بار وعده داده و در پی هر بار هم خلف وعده کرده است. تابستان گذشته، افغانستان برای مدتی کوتاهی سد کمال‌خان را به روی ایران باز کرد، اما دوباره آن را بست.

ژنرال مبین، سخنگوی پیشین پلیس طالبان در کابل و از ژنرال‌های طالبان یک گالن 20 لیتری را از آب پر می‌کند و با تمسخر می‌گوید از تهدید رئیسی ترسیده و می‌خواهد این گالن آب را به او بدهد تا به افغانستان حمله نکند

دروغ طالبانی

اظهارات روز پنجشنبه رئیسی و اخطار او پس از ماه‌ها صبوری اما با واکنش تند و تحقیرآمیز طالبان مواجه شد. «امارت اسلامی افغانستان» بیانیه‌ای تند و تیز منتشر کرد؛ مدعی شد در افغانستان خشکسالی است و «مقامات ایران ابتدا باید معلومات درباره آب هلمند را تکمیل نمایند و بعد درخواستشان را با الفاظ مناسب مطرح کنند.»

این بیانیه درخواست مکرر ایران برای آب و اظهارات نامناسب در رسانه‌ها را نیز زیان‌آور دانست و نوشت: «اکنون در بند کمال خان هیچ آبی وجود ندارد و اگر آب‌بند کجکی در آن جاری گردد تا آنجا نمی‌رسد، بنابراین نیاز است تا جانب ایرانی این حقایق را درک نماید.»

ادعای طالبان اما در حالی است که کارشناسان و مراجع ذیصلاحی چون سازمان فضایی ایران، تصریح می‌کنند تصاویر ماهواره‌ای از هیرمند نشان می‌دهد که افغانستان در برخی نقاط با انحراف مسیر آب و ایجاد بندهای متعدد، مانع رسیدن آب به ایران شده است. این تصاویر همچنین هیرمند را پرآب نشان می‌دهند.

حسن کاظمی قمی، نماینده رئیس جمهور در امور افغانستان نیز هفته گذشته گفت که از 820 میلیون متر مکعب آبی که طبق توافق سال 1351 باید به سوی ایران بیاید، سال گذشته فقط 27 میلیون متر مکعب وارد ایران شده است.

در همین راستا امیرعبداللهیان دیروز در واکنش به بیانیه طالبان، تاکید کرد که ملاک بود و نبود آب در هیرمند بازدید فنی و عینی است و نه بیانیه سیاسی. رضا نصری، حقوقدان بین‌الملل در واکنش به بیانیه طالبان در توئیتی به همین موضوع اشاره کرد و نوشت: «جانب ایرانی باید ادعای کمبود آب را احراز کند.»

تمسخر با گالن 20 لیتری

واکنش‌های غیررسمی به اظهارات رئیسی از بیانیه رسمی هم تحقیرآمیزتر بودند. در ویدئویی، ژنرال مبین، سخنگوی پیشین پلیس طالبان در کابل و از ژنرال‌های طالبان یک گالن 20 لیتری را از آب پر می‌کند و با تمسخر می‌گوید از تهدید رئیسی ترسیده و می‌خواهد این گالن آب را به او بدهد تا به افغانستان حمله نکند.

در فضای مجازی نیز واکنش‌ها به همین ترتیب هستند و نشانی از تفاهم و توافق یافت نمی‌شود. کاربری پیشنهاد کرده به جای آب، ادرار به سوی ایران روان کنند! کاربر دیگری نوشته که ایران در زمستان برق هرات را قطع می‌کند، ما هم آب را قطع می‌کنیم تا آدم شوید. دیگری هم مطرح کرده که ایران برای گرفتن حق‌آبه خود به ازای هر لیتر آب، یک لیتر نفت بدهد!

مسئله هیرمند، به مراتب راهنمای صادق‌تری برای تعیین سیاست‌ها در قبال حاکمان جدید افغانستان است؛ سیاستی به دور از هیجانات کیهانی و مبتنی بر واقعیت آنها که ایران دیروز برای آمدنشان فرش قرمز پهن کرد و امروز باید نیش زبانشان را برای گرفتن حق قانونی خود بچشد!

ضرورت سیاست‌ورزی مبتنی بر واقعیت

اختلافات بر سر هیرمند، حرف امروز و دیروز نیست؛ از سال 1235 که به موجب معاهده پاریس میان ایران و انگلیس، هرات از ایران جدا شد، مناقشه بر سر آب هیرمند به کشمکش هر ساله دو کشور تبدیل شد و بسیاری معتقدند این نانی است که انگلیس در سفره دو ملت گذاشت تا آنها را به جان هم اندازد.

هر چه بود از همان زمان این دعوای کهنه جریان داشته و حکمیت‌ها نیز بی‌ثمر بوده است. اما آنچه اکنون به آن وجه تازه‌ای می‌دهد، این است که مسئله هیرمند، موجب شده تا تصویری واقعی‌ و بدون رتوش از طالبان به دست آید.

کار به جایی رسیده که جلیل محبی، دبیر پیشین ستاد امر به معروف و نهی از منکر در کانال تلگرامی خود پیشنهاد ایجاد لشکری از هموطنان افغانستانی در نیروهای مسلح ایران برای مقابله با طالبان داده است.

او با بیان اینکه «طالبان که جرات و توان مقابله با نیروهای مسلح ما ندارد. اما لازم است حدود خود را بداند»، نوشته: «‌افغانستانی‌های مقیم ایران هموطن ما هستند و در جنگ با داعش هم رشادت بسیار نشان دادند. ‌‌هم‌وطنان افغانستانی انگیزه زیادی هم برای مقابله با طالبان دارند. ‌این خود می‌تواند مقدمه خوبی برای بازگشت سرزمینها به یکدیگر باشد!»

گذشته از این دست واکنش‌ها و از این سو و آن سوی بام افتادن‌ها، آنچه در ماجرای هیرمند حائز اهمیت است این است که رفتار طالبان در این فقره، به مراتب راهنمای صادق‌تری برای تعیین سیاست‌ها در قبال حاکمان جدید افغانستان است؛ سیاستی به دور از هیجانات کیهانی و مبتنی بر واقعیت آنها که ایران دیروز برای آمدنشان فرش قرمز پهن کرد و امروز باید نیش زبانشان را برای گرفتن حق قانونی خود بچشد!

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز