محدودیتهای فراقانونی برای اتباع افغانستان
نرجس سلیمانی در شورای شهر تهران از رفتار ناشایست با مهاجران افغان عذرخواهی کرد
نسلهای متفاوت ایرانی بعضا شاهد نحوه برخورد نامناسب با مهاجران افغانستانی بودهاند. از همان کودکی؛ تا جایی که متاسفانه از برخی بیفرهنگیها و عدم آموزش و آگاهیها، منجر به این میشد تا از واژه «افغانی» به عنوان ناسزا هم استفاده شود؛ هرچند در سالهای اخیر به همت فعالان حقوق بشر و به ویژه فعالان حقوق کودکان در آموزش کودکان بیشتر بیشناسنامه افغان، این نگاه تا حدی تعدیل پیدا کرده تا جایی که در سینما و تلویزیون ایران هم خواهران و برادران افغان چه به عنوان بازیگر و چه کارگردان و تهیهکننده، پا در عرصه فعالیت گذاشتهاند اما گاه و بیگاه برخوردهای نامناسبی از جایی سر باز کرده و بار دیگر رخ مینماید. همین چند ماه اخیر، فاطمه مقصودی، نماینده مجلس، اظهاراتی در خصوص تفکیک دانشآموزان ایرانی از اتباع افغان بیان کرد و گفت این درهم بودن آنها منجر به تاثیرپذیری ایرانیها از فرهنگ افغانستان میشود و جالب اینکه این نماینده به ریشههای مشابه و همسان فرهنگی این دو کشوری که حالا از هم جدا افتادهاند توجهی نکرده بود. یک بحث دیگر، استفاده یا به بیان دیگر، سوءاستفاده از کارگران افغان است؛ برخی از یک سو میگویند که حضور آنها منجر به بیکاری کارگران ایرانی شده و باید امکانات ارائه شده به آنها محدود و زمینههای بازگشتشان به کشور مادر، فراهم شود و از سوی دیگر حضور آنها بهانهای میشود برای عدم افزایش حقوق کارگران ایرانی به این دلیل که افغانها با قیمت بسیار نازلتر میتوانند فعالیتهای کارگری شما را انجام دهند. این موارد را گفتیم تا به جدیدترین نمونههای نگاه تبعیضآمیز به اتباع افغان نگاهی بیندازیم؛ آنها را به بام لند راه ندادند؛ در تهیه بلیت مترو هم با مشکل مواجه شدند.
حواشی چهار روز ممنوعیت
خبر را افغانهای ساکن ایران در صفحات مجازی از طرق مختلف بیان کردند. اینکه مجتمع تفریحی بام لند در روزهای خاصی از تعطیلات عید نوروز مراجعین خود را گزینشی انتخاب کرده و از ورود اتباع افغانستان، ممانعت به عمل آورده. اینطور که خبرنگارها به نقل از مسئولان حراست و نگهبانی باملند، میگویند، این کار تایید و ذکر شده «برای راحتی شهروندان ایرانی، ورود افغانستانیها در این چهار روز به مجتمع باملند ممنوع شده است.» درست است که بسیاری از خود پایتختنشینها هم توانایی استفاده از مجتمعهای تفریحی گرانقیمت را چه در ایام تعطیلات نوروز و چه سایر تعطیلات ندارند اما مسئولیت اجتماعی در بیان مسائل و مشکلاتی که مربوط به جامعهای هستند که ما هم شهروند آن هستیم، به نظر نباید متوقف شود و بهتر است مسئولان توضیح دهند که مرادشان از راحتی ایرانیها دقیقا چه بوده؟
آغوش باز اعضا
اما بعد از این اتفاق خبرنگاران شهری به سراغ اعضای شورای شهر که دم دستترین افراد برایشان بودند، رفته و از آنها خواستند نسبت به این اتفاق ناگوار که در بخشی از شهر تهران رخ داده، اطلاعرسانی کنند، یکی گفت که به اعتقادش، مهاجرانی که مجوز قانونی ورود به خاک جمهوری اسلامی ایران را دارند، باید از تمام فضاهایی که منع قانونی برای حضورشان وجود ندارد، استفاده کنند و دیگری بیان کرد که این نوع نگاه را قبول ندارد و قوانینی در کشور درخصوص اتباع وجود دارد که این قوانین هم قدیمی است و به روز رسانی نشده و باید در این حوزه براساس مفاهیم انقلابی آغوشی باز داشته باشیم.
نرجس سلیمانی عذرخواهی کرد
اما روز گذشته یک مسئول غذرخواهی کرد در خبری مرتبط با اتباع افغان نه باملند که اینبار درباره بلیتهای مترو آنها. و البته این عذرخواهی هم از سوی یکی دیگر از اعضای شورای شهر تهران ایراد شد. نرجس سلیمانی، نسبت به برخورد ناشایست با برخی از همسایگان شرقی کشور در تهران گلایه کرد.
همشهری آنلاین، با این آغاز، ادامه داد که سلیمانی در صد و سی و هشتمین جلسه شورای شهر تهران طی تذکری گفته: «اخیراً به دفعات اخباری در ارتباط با رفتار ناشایست خصوصاً همسایگان شرقی کشور در تهران به گوش میرسد که تقبیح میشود.» این عضو شورای شهر تهران با این توضیح که اینگونه موضوعات در شهری که الگوی جهان اسلام خواهد بود، پذیرفته نیست، بیان کرده که «بابت اختلال پیشآمده در مترو از شهروندان عزیز عذرخواهی میکنم و خواستار تعیین تکلیف مشکلات در سامانه بلیت هستم.» ما هنوز نمیدانیم که برخورد نامناسب در تهیه بلیت مترو چه بوده اما واکنشهای مسئولین شهری در این زمینه نشان میدهد به نظر قرار نیست مشکل خاص ادامه داری باشد.
ریشه مشکل معلوم نیست ریشه برخوردهای ناشایست با افغانهای ساکن ایران از کجاست و آغازش به چه دلیل بوده اما اگر دایره دید ما ایرانیها وسعت بیشتری پیداکند، متوجه خواهیم شد که ملیت افراد در هرکجای دنیا که باشند تعیین کننده نوع برخورد و مواجه با آنها نیست. کافیست سری به کشورهای پیشرفته که آموزش را مبنای توسعه خود در زمینههای متفاوت قرار دادهاند. اصلا به داخل کشور هم نگاه کنیم تا متوجه شویم نگاه تبعیض آمیز نه تنها میان ایرانیها و افغانستانیها که میان قشرهای متفاوت ایرانی هم وجود دارد؛ شمال شهریها و جنوب شهریها؛ شهریها و روستاییها؛ استانها مورد توجه و مناطق محروم؛ زنان و مردان؛ فقیر و غنی... و شاید همین روال باعث شده به نوعی عادت بدل شود و در مواقعی هم در مورد افغانیها و ایرانیها بروز و ظهور پیدا کند.
منبع:آرمان ملی