سیدطه هاشمی: عزم جدی برای تبدیل دانشگاه آزاد به الگوی فرهنگی
شورای راهبردی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی با حضور بزرگان فرهنگی به کار خود ادامه میدهد؛ شورایی که با دعوت رئیس دانشگاه از صاحبنظران تشکیل شده است، شورایی که ابزاری برای دانشگاه برای ایجاد یک تحول فرهنگی در دانشگاه است. این موضوعی است که سیدطه هاشمی معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی چند باری بر آن تاکید کرده است. سوالات خود را با سیدطه هاشمی، دبیر شورای راهبردی فرهنگی و اجتماعی بعد از تمام شدن آخرین جلسه همین شورا مطرح کردیم. سوالاتی که درباره عملکرد و چگونگی تشکیل و اجرای تصمیمات شوراست و او در حالی که برای رفتن عجله داشت پاسخگوی ما شد. گفتوگو را میخوانید.
جمع کردن این تعداد از شخصیتهای فرهنگی برای تشکیل شورای راهبردی فرهنگی کار آسانی نیست. چطور آنها را به شورا آوردید؟ کدام دغدغه آنها را به اینجا آورد؟
فکر میکنم دو علت اصلی وجود داشت که این جمع به ما ملحق شوند، انصافا به هر کس هم که رجوع کردیم با علاقه و طیب خاطر پذیرفت؛ دلیل اول وضعیت نابسامانی است که در حوزه فرهنگی حاکم است. اکثر قریب به اتفاق اعضای شورا شخصیتهایی هستند که در طول 35 سال گذشته در مناصب مختلف فرهنگی، در اجرا و سیاستگذاری حضور داشتهاند؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بودهاند، بعضی از آنها نماینده مجلس یا شخصیتهایی بودهاند که در دانشگاهها در حوزه مدیریتی و ریاست حضور فعال داشتهاند.
اینها وقتی به عقبه کار نگاه میکنند میبینند که متناسب با نیازی که جامعه داشته و ظرفیتی که برای این حوزه در کشور وجود داشته است، متاسفانه وضع مناسبی وجود ندارد. شاید هم تصور این بوده که حضورشان در این جمع میتواند برای یک تحول تاثیرگذار باشد. دلیل دوم این است که احساس کردند تیم جدیدی که بعد از تغییرات به دانشگاه آمده است عزم راسخ و جدی برای تحول در مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد. در واقع تلقی و تصوری که شورای راهبردی فرهنگی دارد این است که دانشگاه آزاد اسلامی میتواند برای ارائه فرهنگ صحیح و فاخر الگو باشد. اتفاقی که نه تنها در تراز دانشگاه بلکه وقتی در دانشگاه بیفتد، الگویی برای سایر دانشگاهها و سایر مجامع علمی ما میشود و بعد کمکم وارد سایر لایههای اجتماعی خواهد شد. خوشبختانه از همان ابتدا این جمع بر مسائل اساسی تاکید داشت و روی یک آسیبشناسی متمرکز شد. همین الان هم در تلاش جدی هستیم که وضعیت موجود را رصد کنیم و گزارش در حال آماده شدن است. البته در همان جلسه اول گزارشی اجمالی در مورد وضعیت ارائه شد که در واقع هشداری برای وضعیت فرهنگی بود. الان خیلی دقیقتر نقاط قوت و ضعف و تهدیدها و فرصتها را بررسی میکنیم تا متناسب با وزنی که شورا دارد به سمت سیاستگذاریهای کلان حرکت کنیم. بیشتر این جمع در این مقطع و با توجه به ارادهای که در دانشگاه برای تحول وجود دارد یک نقطه عطف در حوزه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دانشگاههاست.
هدف این شورا و اثری که قرار است بر وضعیت فرهنگی بگذارد، چیست؟
ما باید ببینیم منظور از اینکه باید در دانشگاه کار فرهنگی انجام شود، چیست؟ چرا در دانشگاه کار فرهنگی انجام میشود؟ برای اینکه فارغالتحصیلان دانشگاه و کسانی که در سطوح مختلف خروجیهای دانشگاه هستند در کنار تخصصی که کسب میکنند و در واقع در کنار آموختن رشته تخصصی خودشان و رسیدن به عالیترین سطوح حوزه تخصصی خود در ارتباط با ارزشهای انسانی هم به موازات آن باید به سمت انسانهای بااخلاق و کامل بروند. یعنی در نظامی ارزشی مثل نظام جمهوری اسلامی متخصصی که تعهد به ارزشهای انسانی نداشته باشد هدف آموزش عالی کشور نمیتواند باشد. در عین حال هم صرفا پرداختن به مجموعهای از ارزشها که عاری از علم باشد نمیتواند کامل باشد و جامعهای ایدهآل ارائه کند. در حقیقت حوزه فرهنگی معادل با حوزههای آموزشی و پژوهشی است. یعنی به همان میزان که دانشگاه باید در حوزههای توسعه علم برنامهریزی کند باید در توسعه ارزشهای انسانی برنامهریزی کند که ما معیار اصلی ارزشهای انسانی را در ارزشهای اسلامی خودمان میبینیم. اینها نکاتی است که مد نظر این شوراست. یعنی شورا میخواهد نتیجه سیاستگذاریها و اجرایی کردن برنامههای فرهنگی اجتماعی، ساخت و پرداخت انسانهایی باشد که هم در حوزه علمی تخصص دارند و هم در ارزشهای اسلامی و الهی.
قبلتر هم از کار فرهنگی زیاد صحبت شده اما نتیجه همانطور که شما میگویید مناسب نبوده است. یک نیاز عمومی به آسیبشناسی فعالیتهای فرهنگی گذشته وجود دارد. رویکرد علمی این را ایجاب میکند. این رویکرد در فعالیتهای شورا غالب است؟
یک آسیبشناسی اجمالی قبلا انجامشده است اما حالا متمرکز شدهایم که آسیبشناسی روی کارهای فرهنگی و دینی که قبلا در دانشگاه صورت گرفته انجام دهیم. این آسیبشناسی هم در قالب طرحی انجام خواهد شد. در جلسه شورا هم طرح موضوع شده است. ایدهآلترین زمانی که بتوانیم متناسب با وضعیت فرهنگی برنامهریزی کنیم، زمانی خواهد بود که این آسیبشناسی وضعیت اجتماعی و فرهنگی به نتیجه رسیده باشد.
الان هم با بررسی اجمالی که انجام شده است میبینیم بسیاری از روشهایی که در گذشته برای انتقال مفاهیم فرهنگی و هنری استفاده شده است کارآمدی خود را از دست دادهاند. در اوایل انقلاب و در دهه اول این روشها بر بدنه بزرگی از دانشجویان و اساتید تاثیرگذار بودهاند اما الان دیگر با توجه به تحولاتی که اتفاق افتاده و نیاز نوبهنویی که وجود دارد طبیعی است که این شیوهها و برنامههایی که مطابق با این روشها در حال انجام است کارآمدی و جذابیت خود را از دست دادهاند. در بخشهایی هم این روشها تبدیل به ضدارزش شدهاند. عدم خلاقیت و ابتکار باعث کهنگی روشها شده است. ما همزمان در سه حوزه فعالیت میکنیم. یکی آسیبشناسی وضعیت موجود و دیگری تجدیدنظر در ساختاری که امکان وضعیت جدید را به وجود آورد. دیگری هم بررسی محتوایی روشهایی که در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی و اجرا مورد نیاز است.
شورا قرار است تصمیمساز و تصمیمگیر باشد. بعد نظارتی برای درست اجرا شدن تصمیمات پیشبینی شده است.
ابزارها و امکانات نظارتی جدی به کار گرفتهایم. به دلیل اینکه بودجه افزایش پیدا کرده است و در جلسات دیدهاید که رئیس دانشگاه نگرانی جدی دارد که بودجه فرهنگی دانشگاه در محورهایی خرج نشود که رنگوبوی فرهنگی ندارد.
مظلومترین بخش بودجه همیشه بودجههای فرهنگی بوده است.
واقعا همینطور بوده است. در گذشته که مبلغ زیادی نبوده و الان هم که این بودجه افزایش پیدا کرده ممکن است در واحدها برنامهای که مبتنی بر خلاقیت باشد وجود نداشته باشد. بودجه ممکن است صرف برنامههای غیرضروری و غیرفرهنگی شود. ما به همین دلیل هم در حال طراحی سامانه الکترونیکی که کار نظارتی را دنبال کند هستیم و هم هیاتهایی را پیشبینی کردهایم که به صورت جدید کار نظارت را انجام دهد. پایشهای مالی و بخشهای مالی هم نظارت جدی خواهند داشت. چون ما برای سرفصلهای جداگانه که در واحدها باید برای آنها برنامهریزی شود ردیف بودجه پیشبینی کردهایم و واحدها نمیتوانند از آن تخطی کنند. البته در استانها هم شورای راهبردی فرهنگی استان را داریم که یکی از وظیفههایی که بر عهده دارد نظارت بر فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی واحدهای دانشگاهی است.
یعنی به جزئیات ردیفهای بودجه پیشبینی شده است؟
دقیقا. در عین حال نظارتهای جدی هم وجود دارد. نظارتها را به نوعی دیدهایم که اجازه ندهیم بودجههای فرهنگی و اجتماعی در جای خودش مصرف نشود.
جمع کردن این تعداد از شخصیتهای فرهنگی برای تشکیل شورای راهبردی فرهنگی کار آسانی نیست. چطور آنها را به شورا آوردید؟ کدام دغدغه آنها را به اینجا آورد؟
فکر میکنم دو علت اصلی وجود داشت که این جمع به ما ملحق شوند، انصافا به هر کس هم که رجوع کردیم با علاقه و طیب خاطر پذیرفت؛ دلیل اول وضعیت نابسامانی است که در حوزه فرهنگی حاکم است. اکثر قریب به اتفاق اعضای شورا شخصیتهایی هستند که در طول 35 سال گذشته در مناصب مختلف فرهنگی، در اجرا و سیاستگذاری حضور داشتهاند؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بودهاند، بعضی از آنها نماینده مجلس یا شخصیتهایی بودهاند که در دانشگاهها در حوزه مدیریتی و ریاست حضور فعال داشتهاند.
اینها وقتی به عقبه کار نگاه میکنند میبینند که متناسب با نیازی که جامعه داشته و ظرفیتی که برای این حوزه در کشور وجود داشته است، متاسفانه وضع مناسبی وجود ندارد. شاید هم تصور این بوده که حضورشان در این جمع میتواند برای یک تحول تاثیرگذار باشد. دلیل دوم این است که احساس کردند تیم جدیدی که بعد از تغییرات به دانشگاه آمده است عزم راسخ و جدی برای تحول در مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد. در واقع تلقی و تصوری که شورای راهبردی فرهنگی دارد این است که دانشگاه آزاد اسلامی میتواند برای ارائه فرهنگ صحیح و فاخر الگو باشد. اتفاقی که نه تنها در تراز دانشگاه بلکه وقتی در دانشگاه بیفتد، الگویی برای سایر دانشگاهها و سایر مجامع علمی ما میشود و بعد کمکم وارد سایر لایههای اجتماعی خواهد شد. خوشبختانه از همان ابتدا این جمع بر مسائل اساسی تاکید داشت و روی یک آسیبشناسی متمرکز شد. همین الان هم در تلاش جدی هستیم که وضعیت موجود را رصد کنیم و گزارش در حال آماده شدن است. البته در همان جلسه اول گزارشی اجمالی در مورد وضعیت ارائه شد که در واقع هشداری برای وضعیت فرهنگی بود. الان خیلی دقیقتر نقاط قوت و ضعف و تهدیدها و فرصتها را بررسی میکنیم تا متناسب با وزنی که شورا دارد به سمت سیاستگذاریهای کلان حرکت کنیم. بیشتر این جمع در این مقطع و با توجه به ارادهای که در دانشگاه برای تحول وجود دارد یک نقطه عطف در حوزه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دانشگاههاست.
هدف این شورا و اثری که قرار است بر وضعیت فرهنگی بگذارد، چیست؟
ما باید ببینیم منظور از اینکه باید در دانشگاه کار فرهنگی انجام شود، چیست؟ چرا در دانشگاه کار فرهنگی انجام میشود؟ برای اینکه فارغالتحصیلان دانشگاه و کسانی که در سطوح مختلف خروجیهای دانشگاه هستند در کنار تخصصی که کسب میکنند و در واقع در کنار آموختن رشته تخصصی خودشان و رسیدن به عالیترین سطوح حوزه تخصصی خود در ارتباط با ارزشهای انسانی هم به موازات آن باید به سمت انسانهای بااخلاق و کامل بروند. یعنی در نظامی ارزشی مثل نظام جمهوری اسلامی متخصصی که تعهد به ارزشهای انسانی نداشته باشد هدف آموزش عالی کشور نمیتواند باشد. در عین حال هم صرفا پرداختن به مجموعهای از ارزشها که عاری از علم باشد نمیتواند کامل باشد و جامعهای ایدهآل ارائه کند. در حقیقت حوزه فرهنگی معادل با حوزههای آموزشی و پژوهشی است. یعنی به همان میزان که دانشگاه باید در حوزههای توسعه علم برنامهریزی کند باید در توسعه ارزشهای انسانی برنامهریزی کند که ما معیار اصلی ارزشهای انسانی را در ارزشهای اسلامی خودمان میبینیم. اینها نکاتی است که مد نظر این شوراست. یعنی شورا میخواهد نتیجه سیاستگذاریها و اجرایی کردن برنامههای فرهنگی اجتماعی، ساخت و پرداخت انسانهایی باشد که هم در حوزه علمی تخصص دارند و هم در ارزشهای اسلامی و الهی.
قبلتر هم از کار فرهنگی زیاد صحبت شده اما نتیجه همانطور که شما میگویید مناسب نبوده است. یک نیاز عمومی به آسیبشناسی فعالیتهای فرهنگی گذشته وجود دارد. رویکرد علمی این را ایجاب میکند. این رویکرد در فعالیتهای شورا غالب است؟
یک آسیبشناسی اجمالی قبلا انجامشده است اما حالا متمرکز شدهایم که آسیبشناسی روی کارهای فرهنگی و دینی که قبلا در دانشگاه صورت گرفته انجام دهیم. این آسیبشناسی هم در قالب طرحی انجام خواهد شد. در جلسه شورا هم طرح موضوع شده است. ایدهآلترین زمانی که بتوانیم متناسب با وضعیت فرهنگی برنامهریزی کنیم، زمانی خواهد بود که این آسیبشناسی وضعیت اجتماعی و فرهنگی به نتیجه رسیده باشد.
الان هم با بررسی اجمالی که انجام شده است میبینیم بسیاری از روشهایی که در گذشته برای انتقال مفاهیم فرهنگی و هنری استفاده شده است کارآمدی خود را از دست دادهاند. در اوایل انقلاب و در دهه اول این روشها بر بدنه بزرگی از دانشجویان و اساتید تاثیرگذار بودهاند اما الان دیگر با توجه به تحولاتی که اتفاق افتاده و نیاز نوبهنویی که وجود دارد طبیعی است که این شیوهها و برنامههایی که مطابق با این روشها در حال انجام است کارآمدی و جذابیت خود را از دست دادهاند. در بخشهایی هم این روشها تبدیل به ضدارزش شدهاند. عدم خلاقیت و ابتکار باعث کهنگی روشها شده است. ما همزمان در سه حوزه فعالیت میکنیم. یکی آسیبشناسی وضعیت موجود و دیگری تجدیدنظر در ساختاری که امکان وضعیت جدید را به وجود آورد. دیگری هم بررسی محتوایی روشهایی که در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی و اجرا مورد نیاز است.
شورا قرار است تصمیمساز و تصمیمگیر باشد. بعد نظارتی برای درست اجرا شدن تصمیمات پیشبینی شده است.
ابزارها و امکانات نظارتی جدی به کار گرفتهایم. به دلیل اینکه بودجه افزایش پیدا کرده است و در جلسات دیدهاید که رئیس دانشگاه نگرانی جدی دارد که بودجه فرهنگی دانشگاه در محورهایی خرج نشود که رنگوبوی فرهنگی ندارد.
مظلومترین بخش بودجه همیشه بودجههای فرهنگی بوده است.
واقعا همینطور بوده است. در گذشته که مبلغ زیادی نبوده و الان هم که این بودجه افزایش پیدا کرده ممکن است در واحدها برنامهای که مبتنی بر خلاقیت باشد وجود نداشته باشد. بودجه ممکن است صرف برنامههای غیرضروری و غیرفرهنگی شود. ما به همین دلیل هم در حال طراحی سامانه الکترونیکی که کار نظارتی را دنبال کند هستیم و هم هیاتهایی را پیشبینی کردهایم که به صورت جدید کار نظارت را انجام دهد. پایشهای مالی و بخشهای مالی هم نظارت جدی خواهند داشت. چون ما برای سرفصلهای جداگانه که در واحدها باید برای آنها برنامهریزی شود ردیف بودجه پیشبینی کردهایم و واحدها نمیتوانند از آن تخطی کنند. البته در استانها هم شورای راهبردی فرهنگی استان را داریم که یکی از وظیفههایی که بر عهده دارد نظارت بر فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی واحدهای دانشگاهی است.
یعنی به جزئیات ردیفهای بودجه پیشبینی شده است؟
دقیقا. در عین حال نظارتهای جدی هم وجود دارد. نظارتها را به نوعی دیدهایم که اجازه ندهیم بودجههای فرهنگی و اجتماعی در جای خودش مصرف نشود.