قطار بیترمز تخریب طبیعت در ریلگذاری مسئولان
بحران ریزگرد، خشکسالی، فرونشست، جنگلسوزی، جنگلخواری، خشکی رودخانهها و دریاچهها و تالابها، مازوتسوزی، آلودگی آب وهوا، ابرگاز متان، انقراض گونههای حیوانی و مرگ پرندگان مهاجر و کشاورزی بیحساب و کتاب و بهرهبرداری بیش از حد از منابع آب، تجاوز به حریم رودخانه و دریا و کوه، معدنکاوی بیرویه، اجرای پروژهای نفتی و پتروشیمی در تالابها، دپوی زباله در بستر رودخانه و جنگل، شکارهای غیرمجاز و بیضابطه و....
اینها جملگی، تنها گوشهای از مشکلات محیط زیست منطقه و به صورت مشخص ایران است. مشکلاتی که سالهاست گوشمان به شنیدنشان عادت کرده، اما آنچه در این میان بیش از همه نگرانکننده مینماید؛ لختی و کندی مسئولان امر در مواجهه و مقابله با هر یک از این موارد است. دامنه این بیتوجهی، چنان در یک سال اخیر عمیق بوده که گزارشهای موسسات معتبر بینالمللی هم موید آن است، به طوری که سازمان محیط زیست و توسعه دیدبان آلمان که هر سال گزارش جهانی شاخص بهبود محیط زیست کشورها را منتشر میکند، در گزارش اخیر خود درخصوص تغییرات آب و هوایی؛ ایران را دارای بدترین عملکرد از لحاظ بهبود وضعیت محیط زیست در میان همه کشورهای دنیا در سال 2022 ارزیابی کرد.
در این بررسی شاخص عملکرد محیط زیستی ۵۹ کشور دنیا به اضافه اتحادیه اروپا گزارش میشود؛ کشورهایی که مجموعا مسبب انتشار بیش از ۹۰ درصد گازهای گلخانهای جهان هستند.
با اینکه ایران در حوزه صنعتی وضعیت قابل توجهی در جدول مقایسهای کشورهای جهان ندارد، اما در حوزه انتشار گازهای گلخانهای و دیاکسید کربن که معمولا نتیجه تولیدات پرشمار صنعتی است، در بین صاحبصنعتان دنیا دیده میشود!
برخی کارشناسان معتقدند به دلیل «تحریم»، تکنولوژیهای روز دنیا به ایران نمیرسد و عملا چرخهای صنعت در کشور با انبوهی از چرخدندههای فرسوده و تکنولوژیهای قدیمیِ آلاینده با استانداردهای سالیان پیش به حیات خود ادامه میدهد. به عقیده این کارشناسان همین موضوع کار را برای اجرای استانداردهای روز و کاهش تولید دیاکسیدکربن در ایران سخت میکند و عملا دود این تحریم به چشم محیط زیست ایران، منطقه و جهان میرود.
با این حال بسیاری نیز بر این عقیده هستند که سوخت قطار بیترمز تخریب محیط زیست در ایران، بیش از هر چیز دیگری، از بیاعتنایی حاکمیت نشات میگیرد. به طوری که نتیجه این بیعلاقگی و بیتوجهی در توسعه نامتوازن و سیاستگذاریهای اشتباه نمود یافته و چالشهای محیط زیست کشور را هر روز بیشتر از دیروز میکند.
فهرست بلندبالای چالشهای ایران
کافی است تنها به کارنامه چند سال اخیر وضعیت محیط زیستی ایران بنگریم تا متوجه شویم بحران محیط زیست در کنار بیتوجهیها، با سرعت قابلتوجهی رو به افزایش است. در حالی بحران کمبود آب و کاهش منابع آبهای زیرزمینی در یکی دو سال اخیر سبب افزایش اعتراضات اجتماعی شده که شاهدیم سایر بخشهای محیط زیست هم با بحرانهای جدی دیگری مواجه است.
گذشته از سرفصل چالشهای محیط زیستی که در ابتدای گزارش به آنها اشاره شد و هر کدام از آنها از به عقیده کارشناسان از سوءمدیریتهای مختلف در کشور نشات میگیرد، نحوه برخورد با رسانهها و فعالان دلسوزی که خواهان توقف پروژههای آسیبرسان به کشور هستند نیز نشان میدهد که متاسفانه نگاه همدلانهای به دوستداران محیط زیست از سوی حاکمیت وجود ندارد و موضوع بحران زیست محیطی هنوز برای مسئولان امری جدی و مهم تلقی نمیشود. به طوری که شاهدیم حتی در مجلس شورای اسلامی در سالهای اخیر کمترین قوانین تصویب شده مربوط به کاهش تخریب و آسیب به محیط زیست است و نمایندگان دغدغه چندانی در این حوزه از خود نشان ندادهاند. این در حالی است که بر اساس گفتههای رئیس مرکز کیفیت هوا و تغییر اقلیم «تا سال ۲۰۴۰ ایران جزء پرتنشترین مناطق دنیا با تنش محیط زیستی است».
سهم ایران در تولید متان
در سالهای اخیر موضوع انتشار گازهای گلخانهای به یکی از چالشهای اصلی بشر برای بقا تبدیل شده است. کشورهای مختلف دنیا راهکارهایی را برای کاهش تولید این گاز و ملزم کردن یکدیگر برای اجرای آن در نظر گرفتهاند. نشست گلاسکو در سال گذشته با این هدف برگزار شد. ایران هم یکی از شرکتکنندگان این نشست بود. کشوری که هر چند صنعتی نیست و نباید سهم چندانی در تولید سوختهای فسیلی داشته باشد اما رتبه شش را در تولید گازهای گلخانهای به خود اختصاص میدهد. سهمی بالا که دولتمردان آن را به تحریمها نسبت میدهند. در حالی که برخی صنایع فرسوده و برخی استخراج نفت را زمینهساز بالا رفتن سهم کشور در تولید گازهای گلخانهای میدانند.
با اینکه ایران در حوزه صنعتی وضعیت قابل توجهی در جدول مقایسهای کشورهای جهان ندارد، اما در حوزه انتشار گازهای گلخانهای و دیاکسید کربن که معمولا نتیجه تولیدات پرشمار صنعتی است، در بین صاحبصنعتان دنیا دیده میشود!
به نظر میرسد در سالهای اخیر سهمی هم باید برای سایتهای زباله کشور که تعداد آنها کم هم نیست در نظر گرفت. مواردی که هم برای ساکنان منطقه مشکلات زیست محیطی و بهداشتی فراوان ایجاد کرده است مثل سایت زباله سراوان و آرادکوه و از قرار معلوم هم برای کرهزمین.
تقریباً همه کسانی که با اصطلاح گازهای گلخانهای آشنا هستند، دیاکسید کربن را به عنوان معرف این گروه از گازها میشناسند. اما دیاکسید کربن تنها یکی از گازهای گلخانهای است که انسان تولید میکند.
همین چند ماه پیش بود که تصاویر ماهوارهای ناسا چند ابرگاز متان را در جو زمین شناسایی کرد. یکی از آنها بالای سر تهران قرار داشت. در این میان مواجهه مسئولان شهرداری تهران با این تصاویر از همه عجیبتر بود. علیرضا زاکانی، شهردار تهران، به جای تشکیل تیم بررسی و رفع مشکل و حل چنین فاجعهای عکس ناسا و اساسا همه مواردی که مربوط به کشور آمریکاست، کذب دانست. این شیوه برخورد شاید خود راوی حدیث مفصلی باشد از مجملی که در ایران مسئولیت بخشی از سیاستگذاری و اجرا در حوزه محیط زیست را برعهده دارند. افرادی که بیش از آنکه نگران محیط زیست و سلامت شهروندان باشند، به دنبال فرافکنی مشکلات با تکیه بر گفتمانهای سیاسی رایج حاکمیتی هستند.
سازمان محیط زیست و توسعه دیدبان آلمان؛ که هر سال گزارش جهانی شاخص بهبود محیط زیست کشورها را منتشر میکند، در گزارش اخیر خود ایران را دارای بدترین عملکرد از لحاظ بهبود وضعیت محیط زیست در میان همه کشورهای دنیا در سال 2022 ارزیابی کرد
افت جایگاه ایران در حوزه محیط زیست
طی سالهای گذشته، مؤسسات و نهادهای گوناگون سعی کردهاند که روشها و معیارهایی را جهت ارزیابی وضعیت محیط زیست ارائه کنند. اما در این میان نگاهی به چند مورد آنها نشان میدهد وضعیت ایران در همه بررسیها به نسبت سالهای گذشته به شدت افت کرده است. یکی از مهمترین ارزیابیهای محیط زیستی که در حال حاضر به صورت گسترده ملاک مقایسه کشورها بوده و در خصوص حفاظت از محیط زیست به صورت دوسالانه صورت میگیرد، شاخص عملکرد محیط زیستی (EPI) است که با همکاری مرکز قوانین و سیاستهای زیستمحیطی دانشگاه ییل و مرکز بینالمللی شبکه اطلاعات علوم زمین دانشگاه کلمبیا، از سوی مجمع جهانی اقتصاد تهیه میشود.
در این گزارش نیز جایگاه ایران در شاخص عملکرد محیط زیستی، در سال ۲0۲۲ به طور قابل توجهی افت کرده و از رتبه 67 در سال ۲0۲0 به ۱۳۳ در سال ۲0۲۲ تنزل یافته است.
این در حالی است که رتبه ایران در همین گزارش در سال 2006 (1385)، 53 و در سال 2014 (1393)83 بوده است. مواردی که به وضوح نشان میدهد در یک سال اخیر دولت سیزدهم به مراتب در حوزه محیط زیستی با چالش عمیق مدیریتی روبرو بوده و این واقعیات را نمیتوان با افتتاح چند پروژه آبی کمرمق لاپوشانی کرد.
در این میان آنچه سیاست کشور در مواجهه با این بحران فراگیر در پیش گرفته کوتاه کردن دست سمنهای محیط زیستی و برخورد با فعالان این حوزه است و شاید ازاینروست که برخی معتقدند چالشی که این روزها محیط زیست کشور با آن دست و پنجه نرم میکند؛ بیشتر از بحرانهای محیطی، به دلسردی روزافزون دوستداران محیط زیست برای آگاهسازی مسئولان درخصوص عمق فاجعه بازمیگردد.