صرفنظر از اینکه عملکرد علیرضا زاکانی یار کمکی ابراهیم رئیسی در مناظرههای انتخاباتی در سمت شهرداری تهران مطلوب بوده یا خیر، شواهد و قرائن نشان میدهد انتقادها از عملکرد وی کوچکترین تاثیری ندارد و او و همکاراناش به مسیر خود ادامه میدهند. بطوریکه وقتی تقریبا تمام رسانهها حتی صدا وسیما در حال انتقاد از رفتار شهرداری تهران در روزهای برفی بودند آقای شهردار با طیب خاطر در شهر دیگری برای سخنرانی حضور داشت و شب همان روز هم برای اختتامیه جشنواره فجر به تهران بازگشت.دلیل این مهم هم یک نکته بیشتر نیست. علیرضا زاکانی به دلایل جناحی/سیاسی شهردار تهران شده نه دلایل فنی و تخصصی. بنابراین تا وقتی آن دلایل جناحی / سیاسی برقرار باشد علیرضا زاکانی حتی اگر نصف تهران در برف مدفون شود نیز شهردار تهران باقی میماند. اجازه دهید روشنتر این موضوع را بیان کنم. به عبارت ساده ارتباط معناداری میان ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی و شهرداری زاکانی وجود دارد. فلذا تا وقتی رئیسی در پاستور است زاکانی نیز در بهشت بسر میبرد. چرا که یکی از دلایل پیروزی ابراهیم رئیسی پشتیبانی بیچون و چرای زاکانی از وی در مناظرههای انتخاباتی بوده است. بنابراین حداقل تا پایان دوره نخست ابراهیم رئیسی در ریاست جمهوری، علیرضا زاکانی نیز در شهرداری حضور خواهد داشت. از همین رو است که عرض میکنم شدت و حدت انتقادها تاثیری در جایگاه وشان حضور زاکانی در شهرداری تهران ندارد.
حال اگر داستان بالعکس بود طبعا نتیجه انتقادها متفاوت میبود. یعنی اگر انتخاب شهردار تهران براساس اصول فنی و تخصصی بود هر رفتار و عملکرد اشتباه شهردار که با نقد شهروندان همراه بود باعث تزلزل جایگاه وی بود. از سوی دیگر نهادهای ناظر نیز میتوانستند عملکرد بهتری داشته باشند زیرا دیگر زیر قید وبندهای سیاسی نبودند. ولی در حال حاضر دقیقا چنین شده و شورای شهر تهران بیشتر به مانند زیر مجموعه شهرداری عمل میکند و گویی اعضای شورا (با عرض پوزش) کارمندان شخص علیرضا زاکانی هستند!
شاید گزاره فوق باعث ناخشنودی اعضای شورا شود ولی به واقع به جز نقد سبک و کم رنگ یک عضو شورا، کدامیک درباب مشقت این روزهای مردم پایتخت نقد اصولی و تیزی مطرح کردند؟ از اعضای شورا معمولا وقتی صدایی میخیزد که موسم تبریک و تایید شهردار است ولاغیر!
در پایان ذکر این نکته هم لازم به نظر میرسد. مبحث حذف مردم از معادلات موضوع عجیب و غریبی نیست. همین مثال بالا از مصادیق این روزهای مبحث مذکور است. جامعه از بیتدبیریها مینالد و خواستار حضور مدیری فن سالار و حرفهای است ولی تا وقتی مدیر فعلی طلبکار رئیس بالادستی است و رئیس بالادستی بدهکار مدیر فعلی انتقاد مردم از حیز انتفاع خارج است. آن رسانههایی هم که به شهرداری نقد میکنند فقط در حال نق زدن هستند؛ همین!