سال 93 هم قرار است دست نیروهای ناکارآمد احمدی نژادی در جیب بیت المال بماند؟
مدیران دولت روحانی علاوه بر بحران های اقتصادی، معضلات ساختاری و مشکل ته کشیدن حساب های دولتی و دیگر ارثیه های دولت احمدی نژاد، با معضلی به نام استخدام های بی رویه و فراقانونی ماه های پایانی دولت احمدی نژاد نیز مواجه بودند که تحت عناوین مختلف از طرح مهرآفرین گرفته تا انواع استخدام های توصیه نامه ای در دستگاه های مختلف روبرو بوده اند، نیروهایی که استخدامشان نه ردیف قانونی و سازمانی داشته و نه کاربلد بوده اند.
گزارش های رسیده به "آینده" از ارگان های مختلف، حاکی از این است که بخشی از این نیروها به دلیل ارتباط فکری و سیاسی و علقه با جریان احمدی نژاد و افراطیون، مشغول برخی اقدامات پرثواب! نظیر کارشکنی در کار دولت فعلی یا راپرت دادن کارهای مسوولان آنند، اما برخی دیگر که حتی چنین کارهایی هم نمی کنند، به دلیل اشکال در نحوه استخدامشان، بیش از آن که باعث سرعت دادن به کارها شوند، باعث کندی امور می شوند.
برای مثال، گفته می شود موسسه مطبوعاتی ایران که در پایان خاتمی بعد از توسعه فعالیتها 350 نفره بوده، در آغاز کار دولت روحانی مجموعه ای 850 نفره ، یعنی بیش از دو برابر شده است. به گونه ای که حتی جای نشستن برای برخی از این افراد نبوده است.
یا در حوزه رسانه ای دفتر رییس جمهور که در پایان دولت هاشمی تنها 40 نیرو داشته و در پایان دولت خاتمی به 70 نفر رسیده است، ابتدای دولت روحانی به مجموعه ای 270 نفره تبدیل شده و گفته می شود تعدادی از آنها با توصیه شخص احمدی نژاد در این مجموعه به کار گرفته شده اند. طبعا در حال حاضر برای بسیاری از این نیروها، نه کاری برای انجام وجود دارد و نه جایی برای نشستن!
با ورود مدیران دولت روحانی، طبعا اندک نیروهای جدیدی هم اضافه شده اند و با توجه به قراردادهای سالیانه، و نیز مسایل انسانی و اخلاقی، نوعا در کنار گذاشتن افراد ناکارامد که غیرقانونی استخدام شده اند نیز صبر شده است.
اما اکنون از یک سو سال در حال اتمام است و این قراردادها به پایان می رسد و از سوی دیگر در حالی که دولت با هزاران میلیارد تومان کسر بودجه روبروست، صرف نادرست بیت المال نیز عمل چندان اخلاقی ای به شمار نمی رود. به ویژه که به نظر می رسد هزینه ناشی از کارشکنی های این گروه، بیش از رقم گزاف حقوق های درشت آنان باشد.
باید منتظر ماند و دید مدیران دولت یازدهم، چه می کنند و برایشان پاسخگویی در برابر حضرت حق و مردم مهمتر است یا ترس از جنجال آفرینی رسانه های افراطیون که درو کردن نیروهای کارآمد در دوره قبل را نمی دیدند و اکنون کوچکترین جابجایی افراد ناکارآمد و متخلف را به کار با داس و بلدوزر تشبیه می کنند.
گزارش های رسیده به "آینده" از ارگان های مختلف، حاکی از این است که بخشی از این نیروها به دلیل ارتباط فکری و سیاسی و علقه با جریان احمدی نژاد و افراطیون، مشغول برخی اقدامات پرثواب! نظیر کارشکنی در کار دولت فعلی یا راپرت دادن کارهای مسوولان آنند، اما برخی دیگر که حتی چنین کارهایی هم نمی کنند، به دلیل اشکال در نحوه استخدامشان، بیش از آن که باعث سرعت دادن به کارها شوند، باعث کندی امور می شوند.
برای مثال، گفته می شود موسسه مطبوعاتی ایران که در پایان خاتمی بعد از توسعه فعالیتها 350 نفره بوده، در آغاز کار دولت روحانی مجموعه ای 850 نفره ، یعنی بیش از دو برابر شده است. به گونه ای که حتی جای نشستن برای برخی از این افراد نبوده است.
یا در حوزه رسانه ای دفتر رییس جمهور که در پایان دولت هاشمی تنها 40 نیرو داشته و در پایان دولت خاتمی به 70 نفر رسیده است، ابتدای دولت روحانی به مجموعه ای 270 نفره تبدیل شده و گفته می شود تعدادی از آنها با توصیه شخص احمدی نژاد در این مجموعه به کار گرفته شده اند. طبعا در حال حاضر برای بسیاری از این نیروها، نه کاری برای انجام وجود دارد و نه جایی برای نشستن!
با ورود مدیران دولت روحانی، طبعا اندک نیروهای جدیدی هم اضافه شده اند و با توجه به قراردادهای سالیانه، و نیز مسایل انسانی و اخلاقی، نوعا در کنار گذاشتن افراد ناکارامد که غیرقانونی استخدام شده اند نیز صبر شده است.
اما اکنون از یک سو سال در حال اتمام است و این قراردادها به پایان می رسد و از سوی دیگر در حالی که دولت با هزاران میلیارد تومان کسر بودجه روبروست، صرف نادرست بیت المال نیز عمل چندان اخلاقی ای به شمار نمی رود. به ویژه که به نظر می رسد هزینه ناشی از کارشکنی های این گروه، بیش از رقم گزاف حقوق های درشت آنان باشد.
باید منتظر ماند و دید مدیران دولت یازدهم، چه می کنند و برایشان پاسخگویی در برابر حضرت حق و مردم مهمتر است یا ترس از جنجال آفرینی رسانه های افراطیون که درو کردن نیروهای کارآمد در دوره قبل را نمی دیدند و اکنون کوچکترین جابجایی افراد ناکارآمد و متخلف را به کار با داس و بلدوزر تشبیه می کنند.