
جبهه پایداری بهسمت لاریجانی میرود؟
حميد شجاعي: اختلافات درون جرياني ميان اصولگرايان صحبت امروز و ديروز نيست چنانکه حتي ائتلاف شکننده آنها در انتخابات مجلس يازدهم در اسفند 98 نيز چندان به طول نينجاميد و به عبارتي تا دم درب بهارستان بود و پس از آن اختلاف دروني آغاز شد. چه اينکه امروز ميان جبهه پايداري و طرفداران قاليباف اختلاف و رقابتي وجود دارد که به رسانهها نيز کشيده ميشود و هر کسي از ظن خود به اين مساله واکنش نشان ميدهد. اما مساله مهم انتخابات 1402 است که بازهم بايد اصولگرايان به وحدت برسند و پايداريها نميخواهند يکبار ديگر قاليباف را محور و سرليست قرار دهند و لذا گمانهزنيها بهسمت حرکت آنها بهسوي علي لاريجاني است که در نوع خود قابل تامل است.
تقابل درون جرياني اصولگرايان
يکسال تا انتخابات مجلس دوازدهم در اسفند 1402 باقي است و در شرايطي که برخي جريانات سياسي نيز هنوز تصميمي در اين خصوص اتخاذ نکردهاند و طبعا فعاليتي هم ندارند در اين ميان برخي مجموعههاي درون اصولگرايي از هماکنون که هنوز يکسال از عمر مجلس يازدهم باقي است درصدند تا فعاليتهاي انتخاباتي خود را آغاز کنند تا در انتخابات پيشرو نيز بتوانند سهمي از کرسيهاي بهارستان را از آن خود کنند. لذا از همينروست که گمانهزنيها پيرامون چگونگي حضور اصولگرايان و آرايش و چينش آنها در انتخابات پيشرو صورت ميگيرد. گرچه بسياري از چهرههاي سياسي اصولگرا معتقدند که هنوز بسيار زود است که از انتخابات مجلس آينده صحبت شود و به کنش سياسي جريانات بپردازيم، اما قدرمسلم در اين ميان هنوز هم نميتوان از رقابت جبهه پايداري و طيف قاليباف گذشت. اين نکته نيز بر کسي پوشيده نيست که امروز و با گذشت يکسال و نيم از روي کارآمدن دولت سيزدهم جبهه پايداري بيش از همه مجموعهها و گروهها در دولت تاثير دارد. از همينروست که بسياري نحوه مواجهه قاليباف و همطيفيهايش در مجلس در قبال برخي وزرا را نيز بر همين اساس تحليل ميکنند و معتقدند اين نوع موضعگيريها صرفا بر مبناي رقابت با جبهه پايداري شکل گرفته است. اين در حالي است که به قرائت رسانهها؛ رسانه نواصولگرايان که به محمد باقر قاليباف وابسته است اخيرا از اتحاد پايداري و علي لاريجاني براي مجلس دوازدهم خبر داده است. نواصولگرايان معتقدند که جبهه پايداري حداقل در تهران هيچ فردي را ندارد که در قد و قوارههاي سياسي قاليباف باشد و بتواند در مقابل او بايستد. لذا با تمامي اختلافنظرات دست ياري بهسوي علي لاريجاني دراز کردهاند. در حاليکه سيري در نوع نظرات و تفکرات علي لاريجاني حداقل در شرايط فعلي نسبت به همه مسائل نشان ميدهد که او قرابتي با جبهه پايداري ندارد. هر چند که پايداريچيها نيز روي سابقه دوستي طولانيمدت با لاريجاني حساب کرده و به سمت او متمايل شدهاند و برخي اعتقاد دارند که انتخاب دستغيب بهعنوان شخص نزديک و مورد حمايت علي لاريجاني به رياست ديوان محاسبات نشان از اين مساله دارد که جبهه پايداري تلاش دارد براي کنار رقابت با طيف قاليباف بازهم به سمت لاريجاني برود و با او متحد شود تا از اين طريق بتواند خلأ چهره قدرتمند و موثر در جريان خود را بپوشاند. از طرفي قاليباف نيز از هماکنون ميداند که براي انتخابات سال آينده کار راحتي نخواهد داشت و مشخص نيست که در ليست اصولگرايان در انتخابات آتي نيز مانند اسفند 98 سرليست باشد. هر چند که اين مناسبات صرفا براي انتخابات مجلس نيست و از هماکنون برخي انتخابات 1404 را نيز براي رقابت با سيدابراهيم رئيسي نشانه رفتهاند. حال بايد ديد با انتقادات و حملات جسته و گريخته جبهه پايداري به قاليباف و اطرافيانش و نوع موضعگيريهاي آنها در مسائل مختلف علي لاريجاني حاضر خواهد بود که با آنها ائتلاف کند. بايد منتظر ماند و ديد که در اردوگاه اصولگرايي چه اتفاقاتي خواهد افتاد.
زمان دعوت به خود از سوي جريانهاي سياسي تمام شده است
يک فعال سياسي اصولگرا در ارتباط با تحرکات انتخاباتي پايداريها و رقابت با قاليباف اظهارداشت: من از منظري به مساله نگاه ميکنم که کلا فعالشدن همه جريانات سياسي براي انتخابات را مفيد ميدانم چرا که هر کسي در حد و وزن خود عِده و عدهاي دارد و اتفاقاتي که افتاده عدهاي متوجه خواهند شد قبل از اينکه مردم را به خود دعوت کنند بايد دفاع مقبولي داشته باشند و نقاط قوت نظام را تبيين کنند تا به اتکاي آن سطح اميد را در مردم بالا ببرند و به هر اندازه سطح اميد بالاتر برود قطعا ميزان حضور بيشتر خواهد شد. محسن کوهکن به «آرمان ملي» گفت: جريانات سياسي و گروهها ضمن فعالشدن سعي کنند که افراد را به خود دعوت نکنند چرا که اگر زماني اين شيوه جواب ميداد که افراد فکر و نظر خود را بيان کنند و بر مبناي آن مردم را به خود دعوت ميکردند امروز بعيد ميدانم که اين رويکرد جواب بدهد. وي تصريح کرد: من معتقد نيستم که اکنون بحثهاي انتخاباتي را مشخصا به رقابتهاي بين اشخاص براي حذف يک نفر يا افراد جلو ببريم. هر کسي هم که اين مسير را برود قطعا و يقينا اشتباه کرده و شناخت درستي از جامعه ندارد.
منبع:آرمان ملی