«قطار پیشرفت» روی ریل حذف ایران! | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۲
چگونه یک امپراطوری بزرگ به کشوری بی‌اثر در جهان تبدیل می‌شود؟
عیسی کلانتری، رئیس سابق محیط زیست حتی پیش از گزارش ناسا، فاجعه را نزدیک‌تر خوانده و گفته بود با وضعیت بی‌آبی و خشکسالی، تهران و بخش‌هایی از ایران صرفا تا 1415 قابل سکونت خواهند بود.

«قطار پیشرفت» روی ریل حذف ایران!

محبوبه ولی

همزمان که جریان نزدیک به قدرت، اعتراضات اجتماعی و فلج‌شدگی اقتصاد را نتیجه دسیسه‌های دشمن برای سنگ‌اندازی به «قطار پیشرفت کشور» تفسیر می‌کنند، کارشناسان و تحلیلگران نسبت به حذف ایران از جهان هشدار می‌دهند؛ حذف از اقتصاد جهان، حذف از تصمیمات بزرگ نظام بین‌الملل و حتی حذف از نقشه جغرافیا!

اظهارات دو روز پیش یک جامعه‌شناس در همین ارتباط بازتاب وسیعی پیدا کرد. محمد فاضلی طی گفت‌وگویی با طرح این پرسش که «شما کجای جهان هستید»، به حذف ایران از بازار نفت و انرژی بدون آنکه اتفاق خاصی برای جهان بیافتد، اشاره کرد و سپس پرسید: «آیا شما فرودگاه مهمی دارید که پروازهای جهان وابسته به آن باشد یا کریدور مهمی که با اختلال در آن، تجارت جهانی دچار بحران شود؟»

گوینده در ادامه با روشن بودن پاسخ این پرسش‌ها نتیجه می‌گیرد: «این یعنی شما از جهان حذف شده‌اید یا در حال حذف شدن هستید.»

در واقع آنچه فاضلی درباره آن هشدار می‌دهد، حذف بدان معناست که بود و نبود ایران برای جهان دیگر اهمیتی ندارد و ایران نیز سهم و نقشی در معادلات جهانی ندارد.

پیش‌بینی نزدیک چنین آینده‌ای برای ایران، هشداری نیست که تازگی داشته باشد؛ اما آنچه آن را تازه نگه می‌دارد این است که هر روز با شواهد تازه‌ای از این حذف مواجه می‌شویم؛ از ماجرای سهم صفر ایران از درآمد بازی‌های جام جهانی قطر تا آمار و ارقام نزدیک به صفر سهم ایران از تجارت جهانی.

ارقام کوچکی که به سوی صفر می‌روند

غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران دو روز پیش در نشست هیأت نمایندگان اتاق ایران در توضیح بخشی از این حذف‌شدگی گفت: «جداول داده‌ها - ستانده‌های بین‌المللی نشان داده که بیش از ۷۰ کشور حدود ۹۰ درصد تولید جهان را به خود اختصاص داده‌اند و اما یکی از نتایج تاسف‌آور این تحقیق این بود که اقتصاد ایران از زنجیره ارزش‌آفرینی جهانی در حال حذف شدن است.»

مهر پارسال مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که سهم ایران از تجارت جهانی به دو دهم درصد رسیده است. البته این سهم در سال‌های قبل‌ترش هم چندان عدد قابل‌توجهی نبود. مثلا در سال 95، سه دهم درصد بود، اما مسئله اصلی این است که همین عدد‌های ناچیز نیز به سرعت در حال میل به سوی صفر مطلق هستند!

طبیعت برای اروپا زمستان گرمی تدارک دید. بهای انرژی نیز همزمان با شروع ژانویه، کاهش یافت و اروپا دست نیاز به سوی نفت و گاز ایران دراز نکرد. بدین ترتیب ایده «زمستان سخت» هم نتوانست حذف ایران از تجارت جهانی را چاره کند

همزمان ارزش پول ملی به سقوطِ آزاد خود ادامه می‌دهد و کارشناسان اقتصادی پیش‌بینی می‌کنند که کشور در ماه‌های آینده با تورم بیشتری مواجه خواهد شد. تحلیلگران از برجام به عنوان عاملی که بتواند ایران را به جمع جهان بازگرداند نیز قطع امید کرده‌اند.

انتظار تیم هسته‌ای و شخص محمد مرندی، مشاور تیم مذاکره‌کننده برای قندیل بستن اروپا و به زانو درآمدن آن در برابر ایران برای احیای هرچه سریعتر برجام، به سرانجام نرسید. طبیعت برای اروپا زمستان گرمی تدارک دید. بهای انرژی نیز همزمان با شروع ژانویه، کاهش یافت و اروپا دست نیاز به سوی نفت و گاز ایران دراز نکرد. بدین ترتیب ایده «زمستان سخت» هم نتوانست حذف ایران از تجارت جهانی را چاره کند.

 حذف‌شدگی از صحنه‌های بین‌المللی

در حوزه سیاسی نیز این حذف‌شدگی خودنمایی می‌کند. تلاش‌های ایران در سازمان ملل برای ماندن در کمیسیون مقام زن این سازمان ناکام ماند و ایران ماه گذشته از کمیسیون مقام زن سازمان ملل حذف شد؛ اتفاقی که حاکی از ناتوانی سیاسی ایران و افت قدرت چانی‌زنی و لابی‌گری آن بود.

در تجربه‌ای مشابه، ایران در اولین ماه پاییز، کرسی کلیدی خود در شورای حکام اتحادیه جهانی مخابرات را از دست داد؛ کرسی‌ای که سال 97 برای دومین بار پس از انقلاب نصیب ایران شده بود.

خسرو سلجوقی، مشاور سابق وزارت ارتباطات دولت دوازدهم، همان زمان در این باره گفت: «ایران با از دست دادن جایگاه خود در شورای حکام بین‌المللی مخابرات، برخی امتیازات، برنامه‌های استراتژیک، همکاری‌های بین‌المللی در جهت تعیین بودجه جهانی ITU و موارد دیگر را از دست می‌دهد.»

آنچه امروز از آن امپراطوری بزرگ با آن یال و کوپال تخت جمشیدی، راه ابریشم و تاریخ و تمدن کهن، دیده می‌شود، وضعیتی است که کمیتش در حفظ نام خلیجش هم لنگ می‌زند!

نمونه دیگر این ناتوانی را می‌توان در واکنش به جعل نام خلیج فارس از سوی عراق، عربستان، فیفا و گوگل دید. کشورهای عرب همسایه همزمان‌ که در بصره مشغول برگزاری جام کشورهای حوزه خلیج فارس هستند، در بیانیه‌های رسمی، توئیت‌های خودمانی، روی اتوبوس و به هر نحو دیگری که توانسته‌اند، خلیج را عربی خوانده‌اند. فراتر آنکه گوگل و فیفا هم نام خلیج فارس را به خلیج عربی تغییر دادند.

در قبال تمام اینها آنچه از ایران برآمد بیانیه ضعیف فدراسیون فوتبال بود که خبرگزاری ایرنا آن را «رفع تکلیف» خواند. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه نیز دیروز در نشست خبری خود گفت که ایران مراتب اعتراض خود را به اطلاع عراق رسانده است اما نه خبری از احضار سفیر منتشر شد، نه خبری از چگونگی این اعتراض.

وضعیت به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد توان سیاسی ایران نیز پا به پای اقتصاد آن در حال میل به سوی صفر شدن است. آنچه امروز از آن امپراطوری بزرگ با آن یال و کوپال تخت جمشیدی، راه ابریشم و تاریخ و تمدن کهن، دیده می‌شود، وضعیتی است که کمیتش در حفظ نام خلیجش هم لنگ می‌زند!

 ایران روی نقشه هم در خطر است

این حذف‌شدگی در صحنه سیاسی و اقتصادی و البته ناکارآمدی در حل معضلات و چالش‌های پیش روی کشور، حذفیات روی نقشه را هم به دنبال دارد. از همان نام خلیج روی نقشه گرفته تا دریاچه ارومیه‌ای که حالا دیگر بیشتر شبیه به یک لکه نمناک روی نقشه است تا یک دریاچه!

بحران خشکسالی در ایران و نبود برنامه‌ای که کشور را از خطر آن حفظ کند، زیست در ایران را با مخاطره جدی مواجه کرده است؛ جنگل‌هایی که می‌سوزند و به سوی محو شدن می‌روند و دریاچه‌هایی که خشک می‌شوند. تابستان امسال اعلام شد که تنها پنج درصد ارومیه آب دارد. خشکسالی اما نه تنها دریاچه ارومیه، بلکه کل ایران را تهدید می‌کند.

سال‌هاست که اعتراضات به بی‌آبی در جنوب کشور، ابعاد امنیتی پیدا کرده و اخیرا از استان‌های جنوبی به استان‌های مرکزی نیز کشیده شده است. بهار امسال ناسا در هشداری جدی، اعلام کرد که ایران در پی بروز خشکسالی تا 30 سال دیگر غیرقابل سکونت می‌شود. البته هشدار ناسا صرفا مربوط به ایران نبود و مناطق وسیعی از آسیا را شامل می‌شد اما آنچه درباره ایران مهم است، این است که هیچ برنامه مدونی برای فرار از نابودی‌های زیست‌محیطی نیست.

عیسی کلانتری، رئیس سابق محیط زیست حتی پیش از گزارش ناسا، فاجعه را نزدیک‌تر خوانده و گفته بود با وضعیت بی‌آبی و خشکسالی، تهران و بخش‌هایی از ایران صرفا تا 1415 قابل سکونت خواهند بود.

مسئله البته بر سر 30 یا 15 سال وقت داشتن برای سکونت در ایران نیست؛ موضوع بی‌عملی و ناتوانی در کنترل بحران‌هایی است که با وجود آنها، نه فقط حذف ایران از عرصه اقتصاد و سیاست جهانی هشدار کارشناسان است، بلکه باید نگران حذف ایران از روی نقشه هم بود!

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز