وی که هراسان بود به پلیس آگاهی رفت و از پسر جوانی به نام آرش شکایت کرد .وی گفت: من دانشجوی رشته حسابداری هستم و مدتی است با پسر جوانی به نام عرفان آشنا شده‌ام و قصد ازدواج داریم. آخرین بار او مرا به باغی در غرب تهران دعوت کرد .من دعوت او را پذیرفتم و به باغ رفتم و آنجا با دوست عرفان به نام آرش روبه رو شدم .وقتی عرفان برای خرید از باغ بیرون رفته بود آرش مرا به گوشه ای از باغ برد و بدون توجه به التماس هایم مرا آزار داد. من از او شاکی هستم .

در حالی که پزشکی قانونی آزار و اذیت دختر جوان را تایید کرده بود آرش ردیابی و بازداشت شد و پرونده اش به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در آن جلسه دختر جوان برای آرش اشد مجازات خواست و گفت: این پسر دوست عرفان بود اما به دوست خودش هم خیانت کرد و مرا آزار داد.

وقتی آرش در جایگاه ویژه ایستاد اتهام آزار و اذیت دختر جوان را نپذیرفت و گفت: قبول دارم آن روز به باغ رفته بودم و با نغمه رابطه برقرار کردم. اما قبل از این ماجرا ما با هم رابطه دوستانه داشتیم و پیامک هایی در این زمینه به یکدیگر ارسال کرده بودیم. تمام کسانی که آن شب در مهمانی بودند شاهد این ماجرا هستند .او حالا برای اخاذی از من چنین شکایتی را مطرح کرده و می خواهد مرا به دردسر بیاندازد.

با این ادعا قاضی دستور داد تا پیامک های رد و بدل شده بین دختر جوان و آرش بررسی شود .