دفاع "مرغی" روزنامه دولت از خودش به سبک دهه 60 !
اجازه بدهید مردم خودشان در مورد دولت و عملکرد او قضاوت کنند. بهترین گزارش از وضع اقتصادی ایران بازار است و مردمی که هر روز با قیمتها سرکار دارند.
مصطفی داننده- روزنامه ایران در گزارشی قیمت مرغ در آمریکا و اروپا را 2 برابر ایران دانسته و نوشته است:« طی یک ماه اخیر نیز قیمت مرغ در کشورمان بین ۵۰ تا ۵۴ هزار تومان در نوسان بوده که این امر به معنای کاهش ۱۳ هزار تومانی این کالای اساسی نسبت به قیمت مصوب آن است. با این حال قیمت مرغ عرضه شده در بازار امریکا ۳ دلار و ۵۰ سنت بوده، که اگر قیمت دلار نیمایی (۲۹ هزار تومان) را مبنای محاسبه قرار دهیم قیمت این کالای پروتئینی درآمریکا ۱۰۲ هزار تومان به فروش میرسد، همچنین اگر قیمت یورو نیمایی (۳۱ هزار تومان) را مبنای محاسبه قرار دهیم مشخص میشود قیمت مرغ در کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز همان ۱۰۲ هزار تومان است.»
میبینید که روزنامه منتسب به دولت، دلار را ضربدر قیمت تومان کرده است و به این نتیجه رسیده که مرغ در فرنگ گرانتر از ایران است. بله، اگر هرکسی اینگونه به دادگاه برود، قطعا راضی از آن بیرون میآید.
اما شاید خالی از لطف نباشد که متوسط میزان درآمد یک معلم در ایالات متحده را بررسی کنیم و ببینیم حقوق معلم آمریکایی با همین شیوه حساب و کتاب روزنامه ایران، چند تومان است و چقدر مرغ میتواند بخرد.
متوسط حقوق یک معلم در آمریکا ۶۳ هزار دلار در سال است. در آمریکا حقوقها به صورت سالانه حساب میشود. این میزان حقوق در سال یعنی ماهی حدود چهار هزار دلار آمریکا.
اگر همان ارز نیمایی روزنامه ایران یعنی 29 هزار تومان را مبنای کار قرار بدهیم، یک معلم در آمریکا، ماهیانه 116 میلیون تومان حقوق میگیرد. اگر دلار 40 هزار تومان حساب کنیم، همان معلم 160 میلیون تومان حقوق میگیرد.
با 160 میلیون تومان در آمریکا میشود در ماه حدود هزار و پانصد کیلو، با 116 میلیون هم میشود هزار و صد و سی کیلو مرغ خرید. کاش روزنامه دولت بگوید که با حقوق یک معلم در ماه چند کیلو میشود مرغ و یا گوشت خرید؟
شاید جالب باشد بدانید که دانشجویان دکترا در آمریکا متوسط ماهی 1700 تا 2000 دلار حقوق میگیرند که همان هم میشود 72 میلیون تومان!
به نظر میرسد تیم رسانهای دولت در بدترین زمان و به بدترین شکل ممکن یعنی در عصرشبکههای اجتماعی حتی با وجود فیلترینگ! به دفاع از عملکرد رئیس جمهور و دولت سیزدهم پرداخته است.
شاید در دهه 60 و یا 70 این سبک گزارش نویسی جواب میداد. آن زمان معمولا از یک ایرانی ساکن آمریکا که برای دیدار اقوام به کشور برگشته است، در مورد قیمتها سوال میکردند و بعد از پاسخ او تازه کمی شک میکردند اما حالا به لطف گسترش اینترنت از روی مبل در یک شهر کوچک در ایران میشود فهمید مرغ در آمریکا چقدر است و مردم به چه میزان حقوق میگیرند.
بهتر است به جای این گزارشهای عجیب، اجازه بدهید مردم خودشان در مورد دولت و عملکرد او قضاوت کنند. بهترین گزارش از وضع اقتصادی ایران بازار است و مردمی که هر روز با قیمتها سرکار دارند.