سایه گرانی بر سفره یلدا
ستاره صبح، فائزه صدر: تورم سایه به سایه تا یلدای ایرانیان آمده است. طبق آخرین گزارش ارائه شده توسط مرکز آمار ایران، تورم نقطه ای خوراکی ها و آشامیدنی ها در آبان ماه 67.7٪ بود. آمار منتشر شده نشان می داد گروه میوه و خشکبار، پرچمداران گرانی است. این درحالی است که شب یلدا از راه رسید و خرید ویژه این شب هزینه بالایی را به خانواده ها تحمیل می کند. به نظر می رسد طعم انار، هندوانه، آجیل و شام شب یلدا زیر سایه گرانی، تورم، بیکاری، فقر و مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی؛ مزه های گذشته را نخواهد داشت. ستاره صبح در گفت و گویی با امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه به بررسی این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید:
شب یلدا فرا رسید. تورم مواد غذایی بالاست و برگزاری مراسم شب یلدا هزینه سنگینی به خانوار تحمیل می کند. خانواده ها بین لزوم برگزاری آیینی سنتی و تحمل تورمی واقعی چه انتخابی دارند؟
تامین نیازهای اولیه که در هرم مازلو معرفی شده است وظیفه حاکمیت است. نیاز به آب سالم، هوای پاکیزه، غذای کافی و شغل و زندگی خانوادگی و... همه نیازهای اولیه انسان هستند. در قانون اساسی هم دولت ها موظف و مکلف به تامین نیازهای شهروندانشان هستند.
وقتی نیازهای اولیه تامین نشود، حیات انسان به خطر می افتد و چنین شخصی که زیستش را در خطر می بیند دیگر به کاری که می کند، به بازخورد ها و تنبیه شدن فکر نمی کند. چون اینجا مساله بقا برایش مطرح شده است.
جامعه به حدی رسیده که در تامین غذا مشکل دارد، از چنین جامعه ای انتظار رفتار های منطقی نمی رود. دهک های پایین جامعه از مراسم شب یلدا فاصله گرفته اند. کارگر روز مزد است ، چند روز در هفته بیکار است نمی تواند برای یک شب یکی دو میلیون تومان خرج کند. هزینه سفره شب یلدا را بگذارید کنار این حقیقت تلخ که خانه هایی با ماهانه یکی دو میلیون تومان اداره می شوند، این اقشار نمی توانند حتی به خرید میوه و آجیل شب یلدا فکر کنند. مردم در وضعیتی قرار گرفته اند که نمی توانند به اندازه نیاز گوشت و برنج و بخورند. با چنین وضعیتی مفهوم شب یلدا برای ایرانیانی که زیر خط فقر زندگی می کنند بی معنی است و این سنت دیرینه جایگاهش را در بین بسیاری از خانواده ها از دست داده است. گرانی و بیکاری هر روز به آمار نیازمندان و فقرای جامعه اضافه می کند. کمرها زیر بار گرانی خم شده، بسیاری از مردم برای تامین معاش روزانه با مشکل مواجه هستند. متاسفانه گرانی و تورم استمرار دارد و کالاها گران تر می شوند. این روند چند سال است که توقف نداشته و معکوس هم نشده است. قدرت خرید مردم هر سال کمتر از سال قبل شده است.
به نظر شما کم رنگ شدن این مراسم چه تبعاتی برای خانواده ها و فرهنگ ایرانی دارد؟
گرانی و تورم به مشکلات فرهنگی و اجتماعی منجر شده است. همانطور که امروز تورم اثر خود را بر روابط خانوادگی، عاطفی، سنت ها، آیین ها و رفت و آمد ها گذاشته است.
وقتی قیمت گوشت و مرغ و برنج به اندازه ای شده که از سبد برخی خانوار ها حذف شده و فرد نمی تواند برای خانه خودش گوشت و مرغ بخرد، چطور می تواند آیین هایی مثل مراسم شب یلدا یا دید و بازدید نوروز را برگزار کند؟!
گرانی بر سنت ها اثر گذاشته و باعث کم رنگ شدن آنها شده است. مراسم شب نشینی خانوادگی در شب یلدا با خوراکی های مربوط به خودش برگزار می شود که نمی توان آنها را حذف یا جایگزین کرد.
نمی توان از خانواده انتظار داشت سفره خالی پهن کند و مراسم شب یلدا بگیرد. یلدا بدون دورهمی، بی انار و هندوانه یک شب معمولی است.
وقتی به دلیل شرایط بد اقتصادی خانواده ها از برگزاری مراسم سنتی عاجز باشند، این رسم و رسوم در نسل جوان و نوجوان نهادینه نمی شود و رفته رفته این آیین ها و سنت ها از فرهنگمان حذف می شوند.
خانواده ایرانی قرن های متمادی تا جاییکه توان اش را داشته در حفظ آداب و رسوم و فرهنگ اش کوشیده است. دولت هم باید سهم اش را برای نگه داشتن سنت های ایرانی ادا کند.
به نظر شما صدا و سیما در حفظ و بقای مراسمات سنتی ایران چه سهمی دارد؟ دولت قبل در چنین مناسبت هایی به گرانی ها و نقش تورم در مناسبت هایی چون شب یلدا و نوروز اشاره داشت ولی امروز تلوزیون در مقابل پسته کیلویی 500 هزار تومان سکوت کرده است!
بله این نقد به صدا و سیما وجود دارد. اقشار ضعیف جامعه تصاویر تبلیغاتی جذاب صدا و سیما را می بینند. خانواده های مرفه، شاد و خانه های بزرگ پر از امکانات و مهمانی ها در خانه های ویلایی و استخر دار و سفره هایی که از نعمت سرشار است.
تبلیغات صدا و سیما جای گلایه دارد. تلویزیون زندگی هایی را نشان می دهد که نصف مردم کشور حتی یک بار هم مشابه اش را ندیده اند. گویی آنتن تلويزيون دست شرکت ها است زیرا مصرف گرایی را ترویج می کند. حتی در برنامه آشپزی و در برنامه های ورزشی تلوزیون هم مصرف گرایی تبلیغ می شود.
از طرفی صدا و سیما انحصارطلب است و رقيب ندارد به همین دلیل مسئوليت پذيري و پاسخگویی اش قانع کننده نیست. در مورد تبلیغات و ترویج مصرف گرایی، مدیران صدا و سیما هزینه های این سازمان را بهانه می کنند.
البته صدا و سیما عریض و طویل است. این مجموعه بیش از حد بزرگ و سنگین شده و دخل و خرج اش با هم جور در نمی آید.
رسالت اصلی رسانه ملی، فرهنگی است نه اینکه رسانه گروه و نگاه خاصی باشد و شرکت ها و صاحبان سرمایه را تبلیغ کند. و با تبلیغ مداوم کالا فرهنگ مصرف را به نفع پولدار ها و صاحبان بنگاه ها ترویج کند.