خواب تازه برای دهه شصتیها
همدلی| «باید کاری کنیم که دختران و پسران دهه شصتی باهم ازدواج کنند»، بله اظهار نظر عجیبی است؛ اما این صحبت چهار روز پیش و از زبان امیر حسین بانکیپور، نماینده مجلس شورای اسلامی مطرح شد.
ابتدا کمی به آمار نگاه کنیم؛ طبق آمار بیشترین جمعیت کشور را متولدین ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ به اصطلاح دهه شصتیها با عدد ۸ میلیون و ۴۸۳ هزار و ۸۹۳ مرد و حدود ۸ میلیون و ۳۱۸ هزار و ۱۵۳ نفر زن تشکیل دادهاند که به شکل دقیقتر میتوان گفت جمعیت مردان این دهه با اختلاف ۶۵ هزار و ۷۴۰ نفر بیشتر از زنان است و به شکل کلی ۲۱درصد از جمعیت کشور را تشکیل دادهاند. بچههای دهه شصتی دورانهای عجیبی را پشت سر گذاشتهاند آنها در یکی از پرتلاطمترین سالهای کشور یعنی سالهای جنگ و موشکباران و بعد ارتحال امام به دنیا آمدند و در دوران توسعه و سازندگی و تغییر سبک زندگی مردم کودک و نوجوانی کردهاند. در کلاسهای ۴۰ نفره درسخواندهاند و پشت نیمکتهای سهتایی نشستهاند. تغییر ارزشهای اجتماعی آنها را سالها در رقابت سخت و نفسگیر کنکور انداخت و در نهایت برای موقعیتهای مهم شغلی و اجتماعی بالا و پایین پریدند. آنها در دوران شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» به دنیا آمده بودند، ولی درست در سالهایی که کشور تشویق به ازدواج و فرزندآوری میکند و نیاز به افزایش جمعیت از سوی آنان دارد با بحران ازدواج روبرو شدهاند. یعنی با ارزشی خلاف آنچه درگذشته با آن روبرو بودهاند و همه اینها نشان میدهند دنیا از نگاه دهه شصتیها به مراتب پیچیدهتر و سختتر از سایر متولدین دهههای دیگر است.
سخنان عجیب نماینده مجلس
این نماینده معتقد است که باید کاری کنیم که دختران و پسران دهه شصتی باهم ازدواج کنند «تعداد چهار میلیون دویست هزار دهه شصتی و دهه پنجاهی مجرد در کشور داریم که نیمی دختر و نیمی پسر هستند، اگر دو میلیون نفر آنها با هم ازدواج کنند و صاحب دو فرزند شوند عدد قابل توجهی به جمعیت اضافه میشود.»
آنچه که امروز برای کشور اهمیت دارد موضوع هرم سنی جمعیت است، یعنی اگر جامعه بخواهد رو به کمال باشد باید نسبت سنی افراد جامعه طبق الگوی علمی هرم سنی رعایت شود که کشور ما در حال خارج شدن از حالت هرم سنی است و این برای جامعه خطرناک است.
طبق روال فعلی رشد جمعیت، کشور ما تا سال ۱۴۳۰ پیر میشود و یک سوم جمعیت ما سالمند خواهد بود و این در حالی است که در آن زمان کشورهای همسایه ما جوان هستند که این موضوع میتواند بحران امنیت را برای ایران در پی داشته باشد.وقتی کشور پیر شود و جمعیت سالمندان از هرم جمعیتی خارج شود، نظام سلامت و بهداشت و درمان ما باید پنج برابر هزینه کند، که از عهده آن خارج است بنابراین وضعیت نگران کنندهای به وجود میآید که میتوان با برنامهریزیهای خاص و همکاری هم جانبه همه بخشها، مردم و جوانان بر این بحران غلبه کرد.
نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه برای این منظور فقط ۶ سال زمان داریم، ادامه داد اگر جمعیت دهه شصتی ما از دوران باروری عبور کنند دیگر نمیتوان در این زمینه کاری کرد. طبق آمار از ۳۵ سالگی نرخ باروری تقریبا قطع میشود و قشر دهه شصت به زودی از این چرخه خارج میشوند.
خواب تازه برای دهه شصتیها
این جدیدترین اظهارنظر درباره ازدواج و فرزندآوری است. تلاشی که بهنظر میرسد در ادامه قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت باشد. چون بانکیپور در ابتدای صحبت خود گفت: « اگر دو میلیون نفر آنها با هم ازدواج کنند و صاحب دو فرزند شوند عدد قابل توجهی به جمعیت اضافه میشود.»ماجرا این است که از همان ابتدا هیچ فکری برای این افزایش جمعیت نشده بود و حالا هم طرحهایی که برای جوانسازی به مجلس ارائه میدهند، هیچ فکری پشت آن نیست. به باور کارشناسان زمانی که باروری به مرگومیر نزدیک میشود و حتی از مرگومیر کمتر میشود، رشد جمعیت منفی میشود. البته پیشبینیها نشان میدهد در سال ۱۴۲۰ الی ۱۴۲۵ رشد جمعیتی در ایران منفی خواهد شد، اما در گذار جمعیتی دوم علاوه بر رشد منفی جمعیت، شاخصهای دیگری وجود دارند که شواهد آن را شاهدیم، مانند افزایش سن ازدواج، کاهش فرزندآوری، افزایش تجرد زیستی، افزایش زوج زیستی، افزایش طلاق ، و مهمترین نکته افزایش فردگرایی، ما در نسلهای جدید شاهد فردگرایی هستیم.بخش زیادی از دهه شصتیها با یکدیگر ازدواج کردند؛ اما بعداً طلاق گرفتند و وارد تجرد شدند، برای اینکه در طول تاریخ ایران، دهه شصت بهخاطر انفجار جمعیتی که داشت یک استثنا بود، و افزایش جمعیت غیرطبیعی، با منع جلوگیری از فرزندآوری در آن وجود داشت، اما همین مسئله سبب شد مسائل زیادی هم برای خود نسل دهه شصتیها بوجود بیاید که سرخوردگیهای زیادی داشتند و هم برای نسلهای آینده مشکلاتی ایجاد کرد، چراکه متناسب با انفجار جمعیتی که رخ داد جامعه نتوانست خدمات مناسبی مانند اشتغال و مسکن به آنها بدهد.
از طرفی برخی از افراد در این گروه سنی، از سن چهل سال عبور کردهاند به وضعیت تجرد قطعی فکر میکنند و چندان نزدیک به ایده ازدواج نمیشوند.
نمیتوان درباره مسائل شخصی بخشنامه صادر کرد
اظهار نظرها درباره ازدواج دهه شصتیها با یکدیگر مانند همان طرحهایی است که فقط حرف میزنند و هیچ اندیشهای در آن وجود ندارد، پیشنهاد ازدواج دهه شصتیها با یکدیگر به چند دلیل نشدنی است. اول اینکه درباره مسائل شخصی و فردی نمیشود بخشنامه صادر کرد. اساسا کسی نمیتواند درباره مسئله فرزندآوری و ازدواج راهحلهای دستوری ارائه دهد، این مسئله حتی صرفاً مربوط به مسائل اقتصادی هم نمیشود، چراکه در آن تاثیر شرایط روانی و اجتماعی اهمیت دارد. ضمن اینکه در شرایط فعلی به هیچعنوان موقعیت اقتصادی اجازه ازدواج را صادر نمیکند حتی اگر بگوییم دهه شصتیها بیش از ده سال است که در بازار کار هستند، باز هم احتمالا نتوانستند که با این قیمتها خانه یا ماشین تهیه کنند، ضمن اینکه بخش اعظمی از این افراد همچنان شغل ثابت یا مرتبط با رشته تحصیلی خود ندارند.
با این وجود بانکیپور معتقد است ارائه امتیاز و تسهیلات میتواند سببساز افزایش موارد ازدواج شود: «اگر تسهیلاتی که در قانون جوانی جمعیت برای فرزند سوم و چهارم در نظر گرفته شده در قانون برنامه هفتم به فرزند اول زوجین قبل از سال ۱۳۷۰ تعلق بگیرد و شرایط تسهیلات و مشوقها هم سادهتر شود کمک کننده خواهد بود.» ازدواج تشویقی نیست، شاید با تشویق کردن و ارائه تسهیلات، افراد بهصورت سوری با یکدیگر ازدواج کنند اما ممکن است بعد از مدتی که از امکانات و تسهیلات ازدواج استفاده کردند مجدد از یکدیگر جدا شوند، چراکه ازدواجشان براساس علاقه مشترک و متقابل شکل نگرفته است و احتمالاً برای دریافت امتیازات و بستههای تشویقیِ ازدواج بوده است. البته برای ازدواج میشود توصیه کرد اما نمیشود از طرف حکومت برای آن بخشنامه صادر کرد.