
آقای حسینی، شما یک میلیون بساز ما میگوییم چهارمیلیون ساخته ای!
روزنامه جوان به نقل از معاون پارلمانی رئیس جمهور نوشت: «مرحوم رستم قاسمی که اقدامات و فداکاریهای فراوانی در دفاع از حقوق ملت ایران داشته و در مقابله با تحریمهای ظالمانه دشمنان از نقش بیبدیلی برخوردار بود مقدمات لازم برای ساخت مسکن را انجام داده و وزیر جدید با روحیه و نشاط بالاتری این مسیر را به سرانجام خواهد رساند. ضمن اینکه وعده رئیس جمهور برای ساخت 4 میلیون واحد مسکونی در طول چهار سال است و این بدان معنا نیست که در یک ماه یا یک سال اول حتما باید مثلا یک میلیون مسکن احداث شده باشد.»
در این باره و اصل پروژه «نهضت ملی مسکن» گفتنیها داریم که بخشهایی را گفتهایم و بخشهایی را نیز در آینده خواهیم گفت اما در این نگاشته میخواهیم، شوخی و جدی مطالبی را به سمع و نظر آقای (سابقاً) وزیر ارشاد دولت احمدینژاد و معاون پارلمانی دولت سیدابراهیم رئیسی برسانیم:
- نکته اول: آنچه گفتنی است را شانزده ماه، مکرراً، نوشتهایم و تکرار کردهایم از جمله این که؛ در شعار چهارمیلیون مسکن طی چهار سال؛ تجدید نظر کنید، اصرار بر این که حتماً این چهارمیلیون مسکن ساخته میشود نداشته باشید، اصل ساخت مسکن توسط دولت، پروژهای شکست خورده است و... اما خلاصهی آن چه گفته و نوشتهایم را ارجاع میدهیم به گفتههای وزیر جدید راه و شهرسازی در جلسهی اخذ رای اعتماد از مجلس؛ مهرداد بذرپاش در مجلس اعلام کرد: ساخت 4 میلیون مسکن در توان دولت نیست، چون اعتبار مالی لازم وجود ندارد.
- نکتهی دوم: محمدحسینی، معاون پارلمانی رئیسی گفته: «ما گفتیم طی چهار سال، چهارمیلیون مسکن میسازیم نه سالی یک میلیون»؛ ما میگوییم: «با این دست فرمان همان یک میلیون را هم نخواهید ساخت!» و برای این گفتهی خود چند دلیل داریم:
- ساخت 4 میلیون مسکن لابد زمین و سرمایهای هنگفت میخواهد.
- ساخت 4 میلیون مسکن حتماً برنامهای از قبل طراحی شده و بررسی شده میخواهد:
- ساخت 4 میلیون مسکن لزوماً به ساز و کارهای مدیریتی در گسترهای به پهنای ایرانی بزرگ میخواهد از جمله؛ وزیری کاربلد، مدیرانی که در رزومهی آنها چنین هدف بزرگی دیده شود، استاندارانی که به آن درجهای از درک رسیده باشند که این بزرگترین و مهمترین برنامهی دولت، با نمایش و شعارزدگی فاصلهای کهکشانی دارد و در نهایت، آن درجه از آمادگی که بعد 16 ماه، بدون رسیدن به نیمی از اهداف یک ساله، دولت مجبور به تغییر وزیر نشود.
- نکتهی سوم: این که، از همان روز اول که این شعار مطرح میشود، نه مردم عادی کوچه و خیابان که انبوه سازان و فعالان صنعت ساختمان نیز به صراحت میگویند ممکن و میسر نیست، به طور قطع با نگاهی به گذشتهی کسانی که چنین شعارهایی دادند و بدنهی دولت و وضعیت اقتصادی به این جمعبندی رسیدهاند که برآورده ساختنِ چنین رویایی، حداقل از توان این دولت خارج است.
- نکتهی چهارم: این که وزیر جدید - مهرداد بذرپاش - در همان جلسهی اخذ رای اعتماد به جای ایستادن بر شعار دولت و امیدِ واهی دادن به صراحت بگوید چنین حجمی از مسکن حداقل بودجهی دو سال این کشور را خواهد بلعید یا به تعبیری صریح تر، چنین طرحی اساساً بررسی نشده بوده است با تاکید بر این مهم که؛ من در دیوان محاسبات بودهام و خبر دارم از بودجه و راههای تامین آن اما، معاون پارلمانی دولت به گونهای سخن بگوید که در تضاد با آن چه وزیر جدید گفته، ساده انگارانه، مدت زمان سپری شده را به هیچ انگارد و انجام این مهم را در مدت زمان باقی مانده، شدنی فرض کند آن هم با تعابیری که بیرون از دایرهی منطق و استدلال است نیز خود مُهر تاییدی است بر شکست خورده بودن این شعار و این طرح.
- نکتهی پنجم: اعتراف ناخواسته و علی رغم میل باطنی روزنامهی کیهان، یکی از اصلیترین رسانههای حامی دولت به شکست پروژهی «نهضت ملی مسکن» نیز دال بر این موضوع است که حتی نزدیکترین و جدیترین حامیان دولت سیزدهم نیز با سبک - سنگین کردن اوضاع متوجه شده اند، ساخت 4 میلیون مسکن به هر طریق ممکن، شدنی نیست.
- نکتهی ششم: اصرار بر عملیاتی بودنِ این شعار بدون توجه به زمان از دست رفته و عملکرد وزارت راه و شهرسازی و ادارات کل راه و شهرسازی و استانداران در سراسر کشور، خود سندی است محکم که دولت نباید بیشتر از این خود را در مهلکهی یک شعار بررسی نشده قرار دهد و همهی اعتبار خود را صرف برنامهای کند که آمادگیهای لازم را نداشته و دیگر مسجل شده که پروژهای شکست خورده است.
- نکتهی هفتم: اصرار دولت بر این پروژه در حالی که از زمین و زمان شکست خورده بودن آن بر سر دولت سیزدهم میبارد عملاً به مستمسکی برای فشار بر دولت و زیر سوال بردن همهی برنامههای دولت و دلیلی محکم برای گرانی افسارگسیختهی مسکن تبدیل خواهد شد چه، بر زمین ماندنِ این پروژه به صورت طبیعی حتی اگر میل و ارادهی دولت نیز در آن دخیل نباشد، زمین و مسکن را برای همیشه از دسترس بیخانمانها خارج خواهد کرد.
> حکایت ملا و پسرش و گندمزاری که درو نشد که نشد!
در پایان این نگاشته، با استناد به ادبیاتی که آقای حسینی به کار برده: «ما گفتیم طی چهار سال، چهارمیلیون مسکن میسازیم نه سالی یک میلیون» یاد حکایتی افتادیم که پدربزرگ هر وقت بر انجام کاری بیرون از توان اصرار میورزیدیم لبخندی میزد و میگفت: «تهش میشود حکایت ملا و پسرش و گندمزاری که عاقبت درو نشد!»
یک بار که اصرار کردیم، حکایت را با آب و تاب برایمان تعریف کرد، خلاصهی آن حکایت این است: میگویند روزی ملانصرالدین و پسرش از کنار گندمزاری میگذشتند که صاحب آن گندمزار اصرار داشت نه یک روزه که خیلی سریع درو شود. ملا به آن مرد مراجعه کرد و گفت: اگر من یک روزه این گندمزار را درو کردم چقدر مزد میدهی؟ آن مرد نگاهی به ملا و پسرش انداخت و با تعجب گفت: شما دو نفر؟ و ملا با قیافهای حق به جانب گفت: بله! همین دو نفر.
آن مرد که کلافه شده بود هزار دلیل و سند آورد که: درو کردن این زمین با 5 دروگر کاربلد حداقل یک هفته وقت میخواهد تو چطور میخواهی تا شب همهی این گندمها را درو کنی؟ ملا که میدید گِرد او و پسرش عدهای جمع شدهاند با اطمینان گفت: تو مزد آن پنج نفر طی یک هفته را به من و پسرم بده، من هم تا شب زمین را درو شده تحویل میدهم. اطرافیان یکصدا میگفتند: ملا نمیشود، نشدنی است اما ملا زیر بار نمیرفت و اصرار که میشود و میتوانم، آن مرد هم کوتاه آمد و قبول کرد اگر ملا تا شب آن زمین را درو کرد فلان مقدار و حتی بیشتر بپردازد.
قرار و مدارها گذاشته شد و آن مرد رفت و ملا ماند و پسرش و گندمزاری وسیع که باید تا شب درو میشد.
پسر ملا که قضیه را جدی دید شروع به درو کرد اما ملا ایستاده بود و تماشا میکرد. پسر چون دست - دست کردن پدر را دید گفت با این بیخیالی میخواهی تا شب همهی گندمزار را درو کنی؟ و ملا لبخند زنان به پسرش گفت: هم من میدانم هم تو، هم صاحب گندمزار هم مردم که این کار نشدنی است! پسر ملا که متوجه حرف پدرش نشده بود پرسید: پس چرا قبول کردی؟ و ملا بازهم لبخند زد و گفت: قبول کردم چون نمیخواستم کم بیاورم!
اظهارات حسینی، معاون پارلمانی آقای رئیسی، حکایت ملا و پسرش و گندمزار است؛ هم دولت میداند هم وزیر دولت هم مردم هم آگاهان و استخوان خورد کرده ها، منتها دولت یک پا ایستاده که گفتهایم و میسازیم فقط برای این که نمیخواهد کم بیاورد وگرنه در پایان 4 سال، پاسخ دولت به چرایی ساخته نشدن 4 میلیون مسکن از همین امروز معلوم است که؛ با شرایط موجود خودمان هم میدانستیم نمیشود فقط خواستیم امید آفرینی کرده باشیم غافل از این که، امیدزایی کرده است!
آقای حسینی و آقای دولت، تا دیر نشده در این شعار و این پروژه تجدید نظر کنید یا حداقل دست به اقداماتی بزنید که باور کنیم حتی اگر نتوانستید هم میخواستید بسازید اما نشد!
نایب رئیس کمیسیون عمران: دولت به تنهایی نمیتواند قانون جهش تولید مسکن را اجرایی کند
نایب رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: دولت باید از ظرفیت بخش خصوصی، انبوه سازان و تعاونیها برای ساخت مسکن و تامین مالی آن استفاده کند. کمال علیپور خنکداری در گفتوگو با ایسنا، با تاکید بر ضرورت ایجاد همکاری بین بخشی برای ساماندهی بازار مسکن، بیان کرد: از نظر بنده دولت و وزارت راه و شهرسازی به تنهایی نمیتوانند مشکل بازار مسکن را حل کنند. مجلس قانون جهش تولید مسکن را به تصویب رساند که برای دولت در این قانون نقشهایی پیشبینی شده است، به عنوان مثال میتواند با تهاتر زمین قیمت ساخت مسکن را کاهش دهد.
> دولت به تنهایی نمیتواند ۴ میلیون مسکن بسازد
نایب رئیس کمیسیون عمران در ادامه اظهار کرد: از سوی دیگر لازم است که از ظرفیت انبوه سازان، تعاونیها و شرکتهای خصوصی فعال در این حوزه استفاده شود، اگر دولت قصد داشته باشد که 4 میلیون واحد مسکونی بسازد باید از ظرفیت انبوهسازان و تعاونیها استفاده کند در غیر این صورت موفق نخواهد شد، حتی دولت میتواند در قالب تامین مالی زمین را تهاتر کند. نماینده مردم قائمشهر در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه بنده معتقدم که وزارت راه به تنهایی نمیتواند در ساخت مسکن موفق شود، تصریح کرد: همکاری بانکها صد در صد در ساخت مسکن موثر است، در قانون جهش تولید مسکن به همه بانکها مسئولیتی داده شده است و بانکها باید 14 درصد از تسهیلات خود را به سبد مسکن بیاورند اما متاسفانه بانکها در این حوزه چندان همکاری ندارند.
> بانکها باید به تکالیف خود عمل کنند
علیپور در پایان تاکید کرد: از نظر بنده آقای بذرپاش که به تازگی تصدی وزارت راه را بر عهده گرفته است باید به این سمت برود که بانکها را برای اجرای قانون جهش تولید مسکن به میدان بیاورد، از سوی دیگر وزارت امور اقتصادی و دارایی نیز در این حوزه نقش مهمی بر عهده دارد.