ما دختران شینآباد را با آینه آشتی میدهیم
روزنو :
می خواهیم میزبان چندتایی از دختران ایران باشیم، با دستهای باندپیچی شده بیایند و آینه به دست از شهر و دیار ما بروند.
این دستها میخواستند بنویسند، حالا با چند لایه باند بسته شدهاند تاپوستشان بلند نشود و گوشتشان عفونت نکند.
این چهرهها به خاطر درس خواندن از آینه فرار میکنند، به خاطر اینکه یاد بگیرند بخوانند و بنویسند "گرما"، "بخاری"، "آتش".
بخاطر پولی که نبود تا با آن سیستمهای گرمایشی و شوفاژ و پکیج بخرند، این امکانات که مال اتاقی به نام کلاس در روستاهای دورافتاده نیست، فقط به مدارس غیرانتفاعی بالای شهرها اختصاص دارد.
همین پارسال بود، 38 دختر با چهرههای مثل ماه قلم به دست درس کلاس چهارم را میخواندند و مینوشتند، بخاری چکهای بود، نفتی بود، نمیدانم هرچه بود اصلا نسبتی با استانداردهایی که باید داشته باشد نداشت و یکهو وسط درس و مشق بچهها بازیاش گرفت.
هوس کرد زیادی داغ شود، آتشش بالا بزند، هوس کرد بچهها را بترساند و بسوزاند که برای همیشه گرما و آتش و بخاری را یاد بگیرند.
تا 38 نفری از کلاس بیرون بروند چند نفری را گرفت و حسابی داغ کرد، بعد حرف روستای شینآباد پیرانشهر نقل دهان همه شد، سوختن بچهها را همه تیتر کردند، دربارهاش نظر دادند، از آن انتقاد کردند، تاکید کردند تکرار نشود، خواستار شدند همه بخاریهای بازیگوش و دیوانه از مدرسهها جمع شود.
در همین حال و اوضاع " سیران" همه سوختگیها و دردهایش یک جا و ناگهانی خوب شد، برای همیشه خوب شد.
چند نفر بقیه هر روز پوست میانداختند، باندپیچی میشدند و این پوست انداختن آنقدر ادامه داشت تا پوست دخترها و خانوادههاشان کنده شد.
هر روز یک عالمه آدم شاید دسته گل و کتاب قصه به دست میرفتند بیمارستان که داغی زخم دختر بچهها را سرد کنند و نشد که نشد.
چندباری دست به دامان اتاق عملها شدند، تا شاید باز هم دختر بچههای شین آبادی ماه شوند که نشد.
کمی که گذشت دیگر نه از گل خبری بود و نه از کتاب قصه، نه کسی یادش ماند بخاری مدرسه انقلاب شین آباد چه کرد.
دخترها با چهرههایی که برای همیشه داغ بخاری روی آنها نهاد و با دستهای باندپیچی خانه نشین شدند، بارها عمل شدند، اما هنوز با آینه آشتی نکردهاند.
حالا مدتهاست نه درس و مشقی با دستهاشان مینویسند و نه آینهها را دوست دارند، حتما دلشان برای چهره توی قاب عکسهایشان هم تنگ شده است.
احتمالا وقتی که پیش دکتری میروند و او برای درمان و اینکه چهرههایشان را زیبا کند رقمهای میلیونی اعلام میکند زخمهایشان بیشتر تیر میکشد.
حالا بیمارستانی در شهر ما هست که دلش میخواهد دخترهای شین آباد را با آینه آشتی دهد و این هدیه را به رئیس جمهور پیشکش کند، به رئیس جمهور و خانوادههای بچهها.
شاید بابی شود که درِ بیمارستانهای همه جای ایران روی آدمهایی که نمیتوانند با بیمارستان تسویه حساب کنند باز شود و هیچ آدمی به هوای اینکه پول ندارد از درمان باز نماند.
حالا چند وقتی هست رئیس بیمارستان امام سجاد(ع) کرمانشاه گفته میخواهد دخترهای رئیس جمهور را زیبا کند و به او هدیه بدهد.
دکتر عبدالله ذوالفقاری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه کرمانشاه، هدف از این کار را فتح بابی میداند تا پزشکانی که توانایی دارند زکات علم خود را بپردازند و به افرادی که تمکن مالی چندانی ندارند هم خدمت رسانی کنند.
وی یادآوری میکند، در بازدیدی که استاندار کرمانشاه از بیمارستان ما داشت بنری تهیه کرده بودیم که روی آن نوشته شده بود "ما برای شما چکار میتوانیم بکنیم" و در همین راستا پیشنهاد دادیم تعدادی از دختران سوخته شین آبادی را کاملا رایگان عمل کنیم.
این جراح فک و صورت در پاسخ به این پرسش که آیا با اعلام آمادگی بیمارستان شما برای جراحی این کودکان موافقت شده یا نه، اضافه کرد: از دفتر ریاست جمهوری با ما تماس گرفتند که باید ابتدا از بیمارستان ما بازدید شود.
ذوالفقاری میگوید: این بیمارستان تمام امکانات و تجهیزات خود را برای برگرداندن این کودکان به زندگی به کار خواهد گرفت و هر تعدادی از این دخترها که آماده باشند در این بیمارستان عمل خواهند شد.
وی معتقد است، دختر بچهها بیش از بقیه نسبت به صورت و چهره خود حساس هستند و چون حواس پنجگانه افراد در صورت آنها واقع شده عمل جراحی صورت یکی از سختترین جراحیهاست و از همین رو چنین عمل جراحی حساسیت ویژهای دارد.
رئیس بیمارستان امام سجاد کرمانشاه ادامه داد: علاوه بر کادر و پزشکان بیمارستان، مردم هم از این پیشنهاد بسیار استقبال کردند و بارها افرادی به ما مراجعه و اعلام کردند هر زمان که کودکان شینآبادی آمدند ما با گل به پیشواز آنها میآییم.
کاش روزها زودتر بگذرند، کاش آمدن و بستری شدن و عمل کردن دختران شین آباد زود انجام شود.
ما هم با شاخههای گل خواهیم آمد و به آنها نشان میدهیم هنوز زیبا هستند.
ما دختران شینآباد را با آینهها آشتی خواهیم داد.
نوشتار از: فاطمه کمانی، خبرنگار ایسنا منطقه کرمانشاه
این دستها میخواستند بنویسند، حالا با چند لایه باند بسته شدهاند تاپوستشان بلند نشود و گوشتشان عفونت نکند.
این چهرهها به خاطر درس خواندن از آینه فرار میکنند، به خاطر اینکه یاد بگیرند بخوانند و بنویسند "گرما"، "بخاری"، "آتش".
بخاطر پولی که نبود تا با آن سیستمهای گرمایشی و شوفاژ و پکیج بخرند، این امکانات که مال اتاقی به نام کلاس در روستاهای دورافتاده نیست، فقط به مدارس غیرانتفاعی بالای شهرها اختصاص دارد.
همین پارسال بود، 38 دختر با چهرههای مثل ماه قلم به دست درس کلاس چهارم را میخواندند و مینوشتند، بخاری چکهای بود، نفتی بود، نمیدانم هرچه بود اصلا نسبتی با استانداردهایی که باید داشته باشد نداشت و یکهو وسط درس و مشق بچهها بازیاش گرفت.
هوس کرد زیادی داغ شود، آتشش بالا بزند، هوس کرد بچهها را بترساند و بسوزاند که برای همیشه گرما و آتش و بخاری را یاد بگیرند.
تا 38 نفری از کلاس بیرون بروند چند نفری را گرفت و حسابی داغ کرد، بعد حرف روستای شینآباد پیرانشهر نقل دهان همه شد، سوختن بچهها را همه تیتر کردند، دربارهاش نظر دادند، از آن انتقاد کردند، تاکید کردند تکرار نشود، خواستار شدند همه بخاریهای بازیگوش و دیوانه از مدرسهها جمع شود.
در همین حال و اوضاع " سیران" همه سوختگیها و دردهایش یک جا و ناگهانی خوب شد، برای همیشه خوب شد.
چند نفر بقیه هر روز پوست میانداختند، باندپیچی میشدند و این پوست انداختن آنقدر ادامه داشت تا پوست دخترها و خانوادههاشان کنده شد.
هر روز یک عالمه آدم شاید دسته گل و کتاب قصه به دست میرفتند بیمارستان که داغی زخم دختر بچهها را سرد کنند و نشد که نشد.
چندباری دست به دامان اتاق عملها شدند، تا شاید باز هم دختر بچههای شین آبادی ماه شوند که نشد.
کمی که گذشت دیگر نه از گل خبری بود و نه از کتاب قصه، نه کسی یادش ماند بخاری مدرسه انقلاب شین آباد چه کرد.
دخترها با چهرههایی که برای همیشه داغ بخاری روی آنها نهاد و با دستهای باندپیچی خانه نشین شدند، بارها عمل شدند، اما هنوز با آینه آشتی نکردهاند.
حالا مدتهاست نه درس و مشقی با دستهاشان مینویسند و نه آینهها را دوست دارند، حتما دلشان برای چهره توی قاب عکسهایشان هم تنگ شده است.
احتمالا وقتی که پیش دکتری میروند و او برای درمان و اینکه چهرههایشان را زیبا کند رقمهای میلیونی اعلام میکند زخمهایشان بیشتر تیر میکشد.
حالا بیمارستانی در شهر ما هست که دلش میخواهد دخترهای شین آباد را با آینه آشتی دهد و این هدیه را به رئیس جمهور پیشکش کند، به رئیس جمهور و خانوادههای بچهها.
شاید بابی شود که درِ بیمارستانهای همه جای ایران روی آدمهایی که نمیتوانند با بیمارستان تسویه حساب کنند باز شود و هیچ آدمی به هوای اینکه پول ندارد از درمان باز نماند.
حالا چند وقتی هست رئیس بیمارستان امام سجاد(ع) کرمانشاه گفته میخواهد دخترهای رئیس جمهور را زیبا کند و به او هدیه بدهد.
دکتر عبدالله ذوالفقاری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه کرمانشاه، هدف از این کار را فتح بابی میداند تا پزشکانی که توانایی دارند زکات علم خود را بپردازند و به افرادی که تمکن مالی چندانی ندارند هم خدمت رسانی کنند.
وی یادآوری میکند، در بازدیدی که استاندار کرمانشاه از بیمارستان ما داشت بنری تهیه کرده بودیم که روی آن نوشته شده بود "ما برای شما چکار میتوانیم بکنیم" و در همین راستا پیشنهاد دادیم تعدادی از دختران سوخته شین آبادی را کاملا رایگان عمل کنیم.
این جراح فک و صورت در پاسخ به این پرسش که آیا با اعلام آمادگی بیمارستان شما برای جراحی این کودکان موافقت شده یا نه، اضافه کرد: از دفتر ریاست جمهوری با ما تماس گرفتند که باید ابتدا از بیمارستان ما بازدید شود.
ذوالفقاری میگوید: این بیمارستان تمام امکانات و تجهیزات خود را برای برگرداندن این کودکان به زندگی به کار خواهد گرفت و هر تعدادی از این دخترها که آماده باشند در این بیمارستان عمل خواهند شد.
وی معتقد است، دختر بچهها بیش از بقیه نسبت به صورت و چهره خود حساس هستند و چون حواس پنجگانه افراد در صورت آنها واقع شده عمل جراحی صورت یکی از سختترین جراحیهاست و از همین رو چنین عمل جراحی حساسیت ویژهای دارد.
رئیس بیمارستان امام سجاد کرمانشاه ادامه داد: علاوه بر کادر و پزشکان بیمارستان، مردم هم از این پیشنهاد بسیار استقبال کردند و بارها افرادی به ما مراجعه و اعلام کردند هر زمان که کودکان شینآبادی آمدند ما با گل به پیشواز آنها میآییم.
کاش روزها زودتر بگذرند، کاش آمدن و بستری شدن و عمل کردن دختران شین آباد زود انجام شود.
ما هم با شاخههای گل خواهیم آمد و به آنها نشان میدهیم هنوز زیبا هستند.
ما دختران شینآباد را با آینهها آشتی خواهیم داد.
نوشتار از: فاطمه کمانی، خبرنگار ایسنا منطقه کرمانشاه