«برای» کوچهای دستوری!
سعیده علیپور
نزدیک به سه ماه است که دیگر سخنی از «طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی» نیست. همچنین سخنی از «اینترنت ملی» در میان نیست. شاید دلیل آن واضح باشد؛ پس از ماجرای جانباختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد و شروع اعتراضات در کشور، بخش عمدهای از طرح جنجالی «صیانت...» بدون آنکه دولت خود را ملزم به زمینهسازی و توسعه زیرساختها و ... کند، کلید خورد. همچنین اجرای چراغ خاموش طرح اینترنت ملی که سالها در دولتهای گذشته به دلیل تبعات اقتصادی فراوانش محل بحث بود؛ آغاز شد. در واقع اعتراضات، فرصت مناسبی شد تا مسئولان با ذکر دلایل امنیتی، پلتفرمهای بهزعم خود مشکلساز را که مدتها در کمین آن بودند؛ را فیلتر و مابهازای داخلی برای آنها ارائه کنند. اما گویا این هم برای برخی از دولتمران کافی نبوده و توقع آنها را برای «صیانت» به نحو احسن برآورده نکرد. در روزهای اخیر حسین طائب، رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه ضمن حضور در دانشکده علوم پزشکی دانشگاه فردوسی مشهد سخنانی عجیب بر زبان آورد. او با بیان اینکه «روزی میرسد که ما در پلتفرمها مشخص میکنیم عکس چه کسی منتشر شود و چه کسی منتشر نشود»، ادامه داد که «مگر پلتفرمسازی از موشکسازی سختتر است؟». صحبتهای او در کنار مصاحبه دیروز هادی بهرامی احسان، معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه تهران که در آن ضمن انتقاد از دانشجویان معترض، از آییننامه انضباطی جدید دانشگاهها دفاع کرد و همچنین گفت که «میخواهیم دانشجویان در یک شبکه اجتماعی حفاظت شده حضور داشته باشند و درباره همه مسائل حرف بزنند. ما پیشقراول این قصه هستیم، به شرطی که تمایلی هم از سوی دانشجویان وجود داشته باشد»، این اخطار را داد که دولت نه تنها به فیلترینگ راضی نیست که قصد دارد به نحوی، گروههای مختلف اجتماعی، مخصوصا دانشجویان را به سمت شبکههای هدایت شدهای که خود طراحی و مدیریت میکند، بکشاند. موضوعی که اساسا با نفس پلتفرمهای فضای مجازی و اینترنت سازگار نیست.
تهیه «اپلیکیشن ویژه دختران»!
در همین باره دیروز انسیه خزعلی، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده نیز با حضور در جمع دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران ضمن محکوم کردن شعار این روزهای خیابانهای کشور -زنان، زندگی و آزادی- از تهیه «اپلیکیشن ویژه دختران» با تمرکز بر فعالیت کارگروه «هویت دختران» در این معاونت خبر داد و گفت: «حساسیت و آگاه بودن بانوان در فضای مجازی و شناخت داشتن نسبت به وقایع منطقه و جهان بسیار ضروری است. با توجه به فریبهای رسانهای معاندان نظام، فشار دشمنان و بازیهای بینالمللی که علیه دختران و زنان ایرانی اجرا میشود بهترین راه مقابله هوشیاری، آگاهی و حضور موثر دختران در این عرصه است».
طرحهای بیحاصل برای کوچهای دستوری
راهاندازی پلتفرمهای مورد نظر برای هدایت همه جانبه مردم، حتی فراتر از طرح صیانت در فضای مجازی در حالی از سوی برخی مسئولان طرح میشود که نگاهی به همین پلتفرمهای موجود داخلی هم که سالهاست روی آن کار و هزینه هنگفتی برای آن شده است؛ کارنامه درخشانی را پیش روی ما نمیگذارد. حتی حالا که پیامرسانهای خارجی فیلتر هستند و کاربران ظاهرا راهی جز نصب اپهای داخلیها ندارند، وضعیت کاربری داخلیها تغییر چشمگیری که انتظار میرفت پیدا نکرده است. هر چند وزیر ارتباطات از کوچ 17 میلیون کاربر ایرانی به پیامرسانهای داخلی خبر میدهد، اما بررسیها نشان میدهد که هنوز بسیاری از کاربران ترجیح میدهند همچنان با گذر از نشیب و فرار فیلترینگ از همان پلتفرمهای محبوب قبلی خود بهره ببرند. بررسی آمارها و نمودارهای ارائه شده در سایت «کلود فلیر» هم که یکی از بزرگترین شبکههای تحویل محتوا یا CDN در جهان است، نشان میدهد میزان استفاده کاربران ایرانی از ویپیان بسیار زیاد است. به استناد آمار این سایت، استفاده از ابزارهای فیلترشکن و ویپیان بعد از آغاز محدودیتهای اینترنتی و فیلترینگ، بهطور چشمگیری افزایش پیدا کرده است. بر این اساس، در حال حاضر ۲. ۸۹ درصد از کاربران ایرانی با استفاده از ویپیان به اینترنت بینالملل دسترسی دارند.
تاکید اعضای شورای عالی فضای مجازی بر استفاده بیشتر از پلتفرمهای داخلی، صیانت از حریم خصوصی و امنیت اطلاعات کاربران در این پلتفرمها، در حالی است که به عقیده بسیاری از کارشناسان، کاربران و کسبوکارها همچنان نسبت به امنیت، قابلیتهای کاربردی و ظرفیت مورد نیازشان، اعتماد کافی به پلتفرمهای بومی و سکوهای داخلی ندارند.
علی توسلی، عضوکمیسیون اینترنت و انتقال داده سازمان نصر تهران با تاکید بر اینکه مساله اعتمادسازی برای پیامرسانهای داخلی نیاز به نگاه جامعهشناسانهتری دارد، به خبرگزاری سیتنا گفت: «کوچ مردم به نرمافزارهای داخلی را به شکل دستوری نمیتوان انجام داد».
اعتراضات اخیر برای دولتمردان فرصت مناسبی شد تا طرح فیلترینگ برخی از پیامرسانهای به زعم خود مشکلساز را اجرا کنند. اما گویا این هم برای برخی کافی نبوده و توقع آنها را برای «صیانت» به نحو احسن برآورده نکرده است
چرا فیلترینگ کافی نبود؟
اصرار بر امکانات و ظرفیت کافی پلتفرمهای بومی و پیامرسانهای داخلی توسط مقامات دولت در حالی ادامه دارد که رشد نجومی استفاده از ابزارهای فیلترشکن و ویپیان، گواهی بر تمایل غالب کاربران و کسبوکارها به استفاده از پلتفرمها و پیامرسانهای مسدود شده است. همان موضوعی که مسئولان آن را به خوبی میدانند و به همین دلیل از اجرای طرح صیانت هم راضی نشدهاند.
در همین راستا رئیس کمیسیون ساخت مراکز داده سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران هم گفته است که فیلترینگ اینترنت، کاربران را به خرید ویپیان و اینترنت ماهوارهای سوق داده.
محمد آذری در این مورد میگوید: «عملا اهداف مورد نظر از پیادهسازی شبکه ملی اطلاعات با دور زدن این شبکه محقق نشده است. همزمانی فیلترینگ با تبعیض اجرای آن در میان اپراتورها، محدودیت در منابع زیرساخت مراکز داده و کیفیت عملکرد اپلیکیشنهای بومی، دسترسی به فیلترشکن و اینترنت ماهوارهای استارلینک، رکود کسبوکارهای اینترنتی، ریزش فاحش ریال، زوال اقتصادی و کاهش ظرفیت پذیرش مردم، همه و همه در کنار هم شرایط پیچیده و مبهمی را ایجاد کرده است».
از صیانت از فضای مجازی تا ممانعت از گردش اطلاعات
سخنان اخیر حسین طائب در خصوص تعیین محتوا در پلتفرمی که او در آرزویش است، در حالی است که همین حالا هم شهروندان به پلتفرمهای داخلی به دلیل نظارتهای بسیار زیاد و دخالت در محتوا اعتماد ندارند. این در حالی است که این سخنان فرمانده سابق سپاه موضوع ممانعت از گردش آزاد اطلاعات را جدیتر از همیشه مطرح میکند.
جریان آزاد اطلاعات به اعلان و انتقال بلامانع و پیوسته اطلاعات در انواع رسانهها اشاره دارد. جریان آزاد اطلاعات با سانسور ارتباطی معکوس دارد به این صورت که هرچه میزان سانسور کمتر باشد، میزان آزادی در جریان اطلاعات بیشتر است. اسماعیل قدیمی استاد ارتباطات دانشگاه علامه، در این باره میگوید: «وسایل ارتباط جمعی در هر جامعهای، بهخصوص جوامعی که وارد پروسه توسعه میشوند، از نان شب واجبتر است. دلیل این موضوع این است که بدون این وسایل، ارتباط میان افراد، سازمانها و نهادها مختل میشود و هیچ نهاد و سازمانی نمیتواند به وظایف خود عمل کند. جریان اطلاعات است که میان مردم، حکومت و نهادهای مدنی سبب درک متقابل میشود».
سخنان اخیر حسین طائب در خصوص تعیین محتوا در پلتفرمی که او در آرزویش است، در حالی است که همین حالا هم شهروندان به پلتفرمهای داخلی به دلیل نظارتهای بسیار زیاد و دخالت در محتوا اعتماد ندارند
به گفته او «بهترین کار در همه جای دنیا و در هر کشوری که میخواهد پیشرفت کند، این است که همه این ابزارها تا جای ممکن خصوصی و با یک مدیریت صحیح، از طریق نظریهپردازی و فراهم کردن زمینههای عملکرد درستشان تقویت بشوند».
این استاد دانشگاه میافزاید: «تفاوت این شبکهها با رسانههایی مثل تلویزیون و روزنامه این است که تعاملیاند و کاربران عامل ارتباط هستند نه یک سازمان مثل صداوسیما؛ بنابراین، این رسانهها بهعلت نقش فعال کاربر در تولید محتوا تأثیرگذاری زیادی دارند. از سوی دیگر، این رسانهها ویژگی شبکهای دارند، یعنی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری افراد در چرخه و حلقهای از افرادی شکل میگیرد که یا یکدیگر را میشناسند و یا با یک واسطه با یکدیگر آشنا میشوند و بنابراین با ایدههای نو و گرایشهای جدید هم آشنا میشوند. در اینجا یک اتفاق میافتد. تعاملی پیچیده از دیدگاهها و نظرات مخالف و موافق، قدیمی و جدید رخ میدهد. همافزایی یا تضاد و تشدید مخالفت یا موافقت ممکن است، رخ دهد».
این همان موضوعی است که در سالهای اخیر حساسیت دولتمردان را برانگیخته و به محدودیت این شبکهها ترغیب کرده است. اما واقعیت این است که چنین محدودیتهایی نه تنها مشکل را حل نکرده، بلکه به شکلی دیگر درآورده است.
نباید فراموش کرد که سانسور و محدودیت به تشدید بیاعتمادی منجر میشود. سانسور، فیلترینگ و مدیریت جریان آزاد اطلاعات به معنای اختلال در روابط اجتماعی، مناسبات اجتماعی و انجام وظایف توسط نهادهاست. نتیجه این اعمال، تشدید هرچه بیشتر بیاعتمادی و واگرایی نیروهای اجتماعی خواهد بود.