عملکرد یک عکاس در مواجهه با پلیس یا ربوده شدن! | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۸:۱۰
یک عکاس اسپانیایی تبار که چندیست ایران را برای بازدید و عکاسی انتخاب کرده است، می‌گوید، از تماشای ایران شگفت زده است، چون تصوری که رسانه‌های غربی از ایران ارائه می‌کنند با واقعیت فاصله‌ی بسیاری دارد.

ساموئل آراندا که برنده‌ی جایزه‌ی عکس ورلد پرس2011 است، در جریان سفرش به ایران، در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، حضور یافته و در نشستی به سوالات خبرنگاران ایسنا و سایر رسانه‌ها پاسخ داد.

او درباره‌ی آغاز عکاسی‌اش از مناقشات اسرائیل و فلسطین بیان کرد: آن زمان دو دوست داشتم که یکی از آن‌ها فلسطینی و دیگری اسرائیلی بود. در حالی‌که من با هر دو نفر آن‌ها دوست بودم و با آن‌ها روابط صمیمانه‌ای داشتم ولی متوجه شدم که آن‌ها از هم خوششان نمی‌آید.

من توسط هر دو نفر آن‌ها به اقامت در شهرهایی که در آن سکونت می‌کردند، دعوت شدم. بنابراین حدود یک ماه به تل‌آویو و حدود یک ماه به رام‌الله سفر کردم و بعد از آن بیش از پنج تا شش ماه در غزه حضور داشتم و در جریان آن، مناقشات موجود در غزه را به خوبی دیدم.

آراندا اضافه کرد: دیدم که چگونه خانه‌های افراد، مدرسه‌های پر از دانش‌آموز ، غذاخوری‌ها، خیابان‌ها و... بمباران می‌شود و مردم فلسطین کشته می‌شوند. حضور در آنجا تجربه‌ی سختی بود. در آن زمان سعی کردم که یک ژورنالیست باشم و یک رویکرد متعادل به این ماجرا داشته باشم و فکر می‌کردم که نباید داشتن احساس دوستی در رسالت ژونالیستی من تأثیر بگذارد. در نتیجه، فعالیت‌های حماس را هم پوشش دادم چون بحث اعتبار عکاس، موضوعی مهم است و اگر یک عکاس اعتبار خود را از دست بدهد این اعتبار از دست رفته برای او به مثابه‌ی از دست دادن کارش است.

او درباره‌ی نحوه‌ی ورودش به کار عکاسی خبری اظهار کرد: وقتی نوجوان بودم به خاطر فقر خانوادگی از جنوب اسپانیا به سمت بارسلونا، شمال این کشور حرکت کردم تا در آن منطقه کار پیدا کنم. گرچه به خاطر مشکلاتی که وجود داشت فرصت ورود به دانشگاه را پیدا نکردم ولی در 18 سالگی کارم را در عکاسی آغاز کردم.

این عکاس در ادامه توضیح داد: دوره‌ای که وارد منطقه‌ی بارسلونا شدم همزمان بود با اتمام بازی‌های المپیک. بعد از این بازی‌ها به خاطر ماجراهایی که پیش آمد، پلیس شروع به سرکوب افراد کرد و متوجه شدم که پلیس در آن محله‌یی که من حضور دارم به خانه‌های افراد حمله کرده و عده‌ای از افراد را دستگیر می‌کند.

این اولین سوژه‌ی من برای عکس‌برداری بود. و در جریان آن متوجه شدم می‌توانم منعکس کننده‌ی تصاویر و وقایعی باشم که مشاهده می‌کنم. در آن زمان احساس می‌کردم، موظفم حق عده‌ای که در آنجا تضعیف می‌شود را احقاق کنم و البته خودم در آن درگیری‌ها دستگیر و متوجه شدم برای عقایدی که دارم، مثل آزادی و برابری باید مبارزه کنم.

این عکاس که مدتی برای خبرگزاری فرانس‌پرس کار کرده و از آن‌جا اخراج شده‌است، در این باره‌ توضیح داد: دوست نداشتم به عنوان یک عکاس حرفه‌ای در آنجا حضور داشته باشم. چیزی که در فرانس‌پرس اتفاق می‌افتاد، خوشایند من نبود. مثلا یک شب اسرائیل یک منطقه‌ی غیرنظامی فلسطین را بمباران کرد که در جریان آن تعداد زیادی از افراد کشته شدند. من این رویداد را پوشش خبری دادم و در ارتباط با آن تعدادی عکس برای فرانس پرس ‌فرستادم و در "کپشن‌ها" ( توضیحات زیر عکس‌ها) وقایع را شرح دادم. و بعد که عکس‌های خبرگزاری را می‌دیدم، متوجه شدم که در کپشن عکس‌ها چیز دیگری درباره‌ی آن وقایع نوشته ‌شده و اطلاعات غلطی به مخاطب ‌داد‌ه‌اند که در واقع به نفع اسرائیل بود.

آراندا ادامه داد: آن موقع متوجه شدم که در حال از دست دادن ارزش‌ها و اعتقادم نسبت به شغلم هستم چون آن آژانس تغییرات ناخوش‌آیندی در کار من ایجاد می‌کرد و باعث می‌شد که کنترل من بر کارم از دست برود. پس از این اتفاق، گفتگوی نه چندان دوستانه‌ای میان من و اعضای خبرگزاری فرانس‌پرس انجام گرفت و آن‌ها تصمیم گرفتند، من را اخراج کنند. بعد از آن ماجرا هم من به یک عکاس فری‌لنس (آزاد) تبدیل شدم و با نشریات مختلف شروع به کار ‌کردم.

به گزارش ایسنا، در بخشی از این نشست، آراندا با خبرنگار خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها؛ ‌عکس‌های مختلف خود را به نمایش گذاشته و درباره‌ی آن‌ها توضیح می‌داد.

او در بخشی از سخنانش گفت:‌ یکی از مسائلی که در عکاسی امروز بسیار رایج است بحث فتوشاپ است. توصیه‌ی من به عکاسان این است که به طور جدی از فتوشاپ فاصله بگیرند، چون لو رفتن تصاویری که با فتوشاپ تهیه شده به مثابه‌ی پایان کار حرفه‌ای یک عکاس است.

برنده‌ی جایزه‌ی عکس مطبوعاتی سال 2011 با تأکید بر اهمیت بازخورد یک عکس برای عکاس اظهار کرد: وقتی که قصد دارم که برای عکاسی به یک شهر یا کشوری سفر کنم اول برنامه‌ریزی می‌کنم که می‌خواهم از چه چیزی و چگونه عکس بگیرم و برایم مهم است تصویری که ارائه می‌دهم بازخورد مناسبی داشته باشد.

نشست خبری ساموئل آراندا

آراندا درباره‌ی راه حل مقابله برخوردهای پلیسی با حرفه‌ی عکاسی توضیح داد: هر جا که احساس کنم پلیس با عکاس رفتار دوستانه‌ای ندارد و ممکن است به هر صورت از کارم جلوگیری کند، با برنامه‌ریزی تصمیم می‌گیرم که کارم را، از راهی پیش ببرم. مثلا چندی پیش در جریان یکی از سفرهایم تلاش کردم که با عده‌ای از افراد حامی حقوق بشر ارتباط بگیرم تا به من برای دسترسی به سوژه‌های عکاسی‌ام یاری برسانند.

این عکاس اسپانیایی‌ تبار در بخشی از سخنانش به سیاست‌های نیویورک تایمز در انتشار عکس‌های خبری پرداخت و بیان کرد: مدتی برای پوشش تحولات یمن به این کشور سفر کرده بودم. در این کشورمیدانی وجود داشت که در جریان راه‌پیمایی مورد استفاده‌ی تظاهر کنندگان قرار می‌گرفت و برنامه‌های مختلفی در آن جریان داشت که من از آن‌ها عکاسی می‌کردم. یکی از نکات جالب این میدان این بود که بعد از پیروزی تظاهر کنندگان در این میدان، افرادی را می دیدم که در آن نشسته و عبادت می‌کردند و در 20 دقیقه‌ی بعد در همان میدان افرادی بودند که موسیقی یک خواننده‌ی آمریکایی تبار (شکیرا) را گذاشته و با آن می‌رقصیدند. با اینکه من از هر دو صحنه عکس گرفته بودم ولی متوجه شدم که فقط تصویر اول منتشر شده است. این سیاست به دلیل این است که آن‌ها سعی دارند چهره‌ی مورد نظر خود را، از مسلمانان نشان دهند.

او در پاسخ به این سوال که چرا مجموعه‌ی عکس‌هایش را در قالب کتاب منتشر کرده است، گفت: در حال حاضر من در حال عکاسی از زندگی افراد هستم و این عکس‌ها مناسب منتشر شدن در روزنامه‌ها نیست چون حوزه‌ی علاقه‌ی روزنامه‌ها، خبرهای همراه با خشونت و درگیری است و روزنامه‌ها اغلب علاقه‌مندند تصاویری ارائه دهند که افراد از یکدیگر بترسند در نتیجه این عکس‌ها در روزنامه‌ها انتشار نمی‌یابد.

وی با تأکید بر اینکه نتیجه‌ی کار عکاسی نیز غالبا برایش اهمیت زیادی دارد، اظهار کرد: یکی از مجموعه عکس‌های من متعلق به خانواده‌ای است که به خاطر بدهی‌شان به بانک وسایل خانه‌شان در حال مصادره شدن بود. من از روند مصادره‌ی اسباب و وسایل این خانواده عکس انداختم و آن را به رئیس بانک نشان دادم و موجب شدم که رئیس بانک با دیدن تصاویر از کارش صرف نظر کرد. این اتفاق تاثیرگذاری عکس‌ها را نشان می‌دهد و حس تأثیرگذاری در عکاسی برای عکاس بسیار لذت‌بخش است.

آراندا درباره‌ی آموزش‌های لازم برای عکاسی عکاسان توضیح داد: در امر عکاسی به خصوص برای عکاسی در شرایط سخت مانند وقایع بهار عربی، مناطق جنگی و... آموزش امر بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود. درآژانس‌های خبری بزرگ دنیا چنین است که عکاسان و خبرنگاران برای انجام کارشان دوره‌های آموزش خاصی را می‌بینند، مثلا یک سری دوره‌های آموزش روانی برای آن‌ها گذاشته می‌شوند تا آن‌ها آموزش ببینند که در صورت دزیده شدن چه واکنشی باید از خود نشان دهند؟

او افزود: یا مثلا به آن‌ها آموزش استفاده از جلیقه‌های ضد گلوله، تشخیص صدای سلاح‌های مختلف و... را می‌دهند. در صورتی عکاس یا خبرنگاریاین آموزش‌ها را نبیند اساسا اجازه‌ی سفر و عکاسی از مناطق سخت به آن‌ها داده نمی‌شود.

آراندا با بیان اینکه خود را عکاس ضدجنگ می‌داند، درباره‌ی عکسی که با آن جایزه‌ی بهترین عکس خبری سال را گرفته است، توضیح داد: نیویورک تایمز مرا به یمن فرستاد تا از تحولات آنجا عکس‌ بگیرم. یمن گرچه عکاسان محلی زیادی داشت که غالبا هم افراد توانمندی بودند ولی در بیشتر مواقع به دلیل تکراری شدن سوژه برای عکاسان محلی، بسیاری از وقایع جالب از نظرها جا می‌ماند. بنابراین وقتی کسی از بیرون وارد می‌شود، می‌تواند عکس‌های بهتری از سوژه‌ها بگیرد.

این عکاس همچنین اضافه کرد: عکس این پسر که در آغوش مادرش قرار دارد متعلق به مسجدی است که در جریان تحولات یمن از آن به عنوان یک درمانگاه استفاده می‌کردند و من از صحنه‌ی عکس چهار عکس گرفتم و بعدپسر به اتاق عمل منتقل شد و البته هنگام عکس انداختن هیچ ایده‌ای نداشتم مبنی بر اینکه این زن چه نسبتی با پسر دارد وآیا مادر ، خواهر، دوست و... این فرد است.

او ادامه داد: بعد از انتشار این عکس در خبرگزاری‌ها و... من از مادرهای بسیاری ایمیل گرفتم و آن‌ها به من گفتند که نحوه‌ی در آغوش کشیده شدن این پسر، نشان از آن دارد که این دو مادر و پسر هستند. وقتی کسانی که در عکس‌ بودند و عکس خود را دیده بودند که به عنوان بهترن عکس مطبوعاتی سال معرفی شده است با من تماس گرفتند و ضمن تشکر از من، اعلام کردند که مادر و پسر هستند و از من خواستند که برای دیدن‌شان به یمن بروم و آن روز قشنگ‌ترین تجربه زندگی من رقم خورد. همان روز با هواپیمایی به یمن بازگشتم و به خانه‌شان رفته و متوجه شدم که آن‌ها متعلق به یک خانواده‌ی 100 نفره هستند و....

آراندا در توضیح اینکه گفته می‌شود تصویر گرفته شده شبیه به یکی از تابلوهای نقاشی میکل آنژ است، بیان کرد: در آن شرایط وقتی یمن بمباران شد، فرصت این برایم وجود نداشت که به میکلانژ فکر کنم در نتیجه چنین چیزی صحت ندارد.

او درباره تأثیر جایزه‌ی بهترین عکس مطبوهاتی سال در زندگی‌اش توضیح داد:‌ بعد از دریافت این جایزه تا یک سال در کانون توجه بودم و می‌توانستم تا مقطعی با تور به کشورهای مختلف سفر کنم و در آنجا عکس‌هایم را به نمایش بگذارم ولی دریافت این جایزه چندان مزایای مادی ندارد که بتوانیم از آن‌ استفاده کرده و به وسیله‌ی آن تا آخر عمر تأمین باشیم. من بعد از دریافت این جایزه به دنبال راه‌های تازه‌،ارتباطات تازه و... رفتم.

این عکاس خبری در بخشی از سخنانش درباره‌ی لزوم توجه عکاس حرفه‌ای به موضوعات متنوع در عکاسی هم توضیح داد: از نظر من یک عکاس باید بتواند از موضوعات متنوعی عکس بیاندازد. عکاس حرفه‌ای نباید برچسب داشته باشد که مثلا عکاس جنگ و... . اکنون به من عکاس کشورهای اسلامی برچسب خورده است در حالی که من عکاس کشورهای دیگر هم بوده‌ام. عکاس باید بتواند از زوایای مختلفی عکس بگیرد.

این عکاس اسپانیایی تبار درباره‌ی کشور ایران و جذابیت‌های عکاسی‌اش توضیح داد: وفتی وارد ایران شدم حیرت زیادی کردم چون متوجه شدم ایران مانند یک کشور اروپایی است، خیابان‌ها، معماری‌ها و... آن مانند یمن و سایر کشورهای اسلامی نیست و از نگاهی ایران شبیه به بارسلونا است و این تصویر از ایران در غرب پوشش داده نمی‌شود. وقتی می‌خواستم به ایران سفر کنم عده‌ای از دوستانم به خاطر تصویری که از ایران در ذهن داشتند به من توصیه کردند به ایران نیایم ولی بعد که سفر کردم، دیدم ایران با آن تصویری که در ذهن‌مان در ایران ساخته بودند، کاملا متفاوت است.

او ادامه داد: ایران کشوری است که ارزش این را دارد که رسانه‌های غربی به آن بپردازند. عموما تصویری که از ایران ارائه می‌شود، تصویر روحانیون است. مثلا همواره گروهی روحانی به تصویر کشیده می‌شوند که تظاهرات می‌کنند و شعار می‌دهند و مرگ بر آمریکا می‌گویند. من به از وقتی‌که به ایران که وارد شدم، متوجه شدم که تصاویری که از ایران ارائه می‌شود باید تغییر کند و باید به این توجه کردم که عکاس ابزارهایی دارد که می‌تواند توهم‌ کشورها و اقوام مختلف نسبت به کشور و قوم دیگری تغییر دهد.

آراندا خطاب به عکاسان حاضر در نشست گفت: شما عکاسان ایرانی چشمان ما در ایران هستید. باید با نگاهی متفاوت از آنچه از ایران در جهان منتشر می‌شود از این کشور عکس بیاندازید. باید واقعیت‌های کشورتان را در جهان ارائه کنید.

او در پاسخ به پرسش یکی از عکاسان مبنی بر علاقه نداشتن غرب به انتشار عکس‌های واقعی از ایران توسط عکاسان ایرانی توضیح داد: البته راه‌هایی هم برای نشان دادن عکس‌های واقعی از ایران وجود دارد. مثلا افرادی هم هستند که علاقه‌مند به انتشار عکس‌ها خارج از محدوده‌ی رسانه‌ها هستند. می‌توانید از طریق آن‌ها اقدام به انتشار عکس‌ها کنید. هر چند که منتشر کردن عکس‌های شما خارج از ایران سخت است ولی اگر به کار خود ایمان دارید باید کار خود را پیگیری کنید.

این عکاس درباره‌ی موضوع مطرح شده با آوردن مثالی از فعالیت های عکاسی خود اضافه کرد: من در جریان بحران اقتصادی اسپانیا، رخت بر پشت بستم و راه افتادم. و دور اسپانیا را گشتم و بدون این‌که کسی قرار باشد آثارم را منتشر کند، تعدادی عکس گرفتم. بعد از اینکه کار به پایان رسید تصاویر را برای نیویورک تایمز بردم و دیدم که اعضای این نشریه با تماشای این عکس‌ها تحت تأثیر قرار گرفته و عکس‌ها را از من خریدند.

او در بخش دیگری از سخنانش با عکاسان ایرانی اظهار کرد: در اسپانیا فستیوال‌های فیلم‌های ایرانی برگزار می‌شود. چیزی که اصلا تصویری از آن در دست نیست، نحوه‌ی تولید یک فیلم و روند فیلم‌سازی ایرانی است بنابراین این موضوع نیز می‌تواند سوژه‌ای برای عکاسان ایرانی باشد.

ساموئل آراندا را به عنوان عکاس کشورهای اسلامی می‌شناسند. این عکاس اسپانیایی تبار در یکی از سفرهای کاری‌اش به یکی از کشورهای اسلامی در جریان بهار عربی، عکسی گرفت که برنده‌ی بهترین جایزه‌ی مطبوعاتی سال2011 شد و این عکس شهرتی جهانی برایش رقم زد.

این عکس که در جریان تحولات یمن گرفته شده است زنی محجبه را نشان می‌دهد که پسر مجروح خود را در آغوش گرفته است.

او همچنین در جریان بهار عربی در تحولات کشورهای مصر، لیبی، تونس، مصر و یمن حضور داشته و از آنها عکس گرفته است.

عکس/ ساموئل آراندا/عکس برگزیده ورلدپرس 2011

این عکاس خبری حدود 10 روز است که برای بازدید و عکاسی به ایران سفر کرده است، و درباره‌ی عکاسی در ایران می‌گوید که آنچه در این‌جا می‌بیند با آنچه از پیش شنیده، بسیار متفاوت است چنانچه اکنون به نظرش ایران شبیه به کشورهای اروپایی است و فکر می‌کند که ایران و خیابان‌هایش به قدری زیباست که از هر نقطه‌ی آن می‌توان عکاسی کرد.

آراندا که حدود 35 سال سن دارد، کار عکاسی را از 19 سالگی در نشریه‌ی "ال‌پایس" شروع کرده و در 21 سالگی هم برای پوشش مناقشات میان اسرائیل و فلسطین، برای آژانس خبری اسپانیایی EFE به خاورمیانه سفر کرد. او در تمام سال‌هایی که کار عکاسی را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کرد به نقاط مختلف دنیا سفر کرده و تجربه‌ی عکاسی از آسیا، اروپا، آفریقا را در کارنامه‌ی خود دارد. یکی از درخشان‌ترین آثار او عکاسی از مهاجران آفریقایی است که تلاش می‌کردند به اروپا مهاجرت کرده و آنجا اقامت کنند.

برچسب ها: عکاس ، پلیس ، ربوده
عکس روز
خبر های روز