ارسال پهپاد به روسیه؛ از تکذیب تا تأیید
روز نو :حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجۀ ایران برای نخستین بار ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه را تأیید کرده، اما تاریخ آن را مربوط به قبل از جنگ اوکراین دانسته است.
آقای امیرعبداللهیان چند ماه پیش، پس از انتشار گزارش شورای امنیت ملی آمریکا دربارۀ ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه، این گزارشها را قاطعانه تکذیب کرد، اما پس از آنکه اوکراین با نشان دادن تصاویری از لاشۀ یک فروند پهپاد منهدمشده، مدعی ایرانی بودن پهپادها شد، وزارت خارجۀ ایران برای مدتی طولانی در برابر این ادعا سکوت کرد تا اینکه به دلیل تکرار این گزارشها، وزیر خارجه با تأخیری طولانی اما این بار با لحنی مبهم، به انکار موضوع برخاست.
لحن مبهم دیپلماتهای ایرانی بهخصوص وزیر خارجه، تردیدها دربارۀ انکار ارسال پهپاد به روسیه را در محافل سیاسی و مطبوعاتی افزایش داد. از فحوای سخنان مبهم آقای امیرعبداللهیان چنین برداشت میشد که وی اصل خبر ارسال پهپادها به روسیه را انکار نمیکند، بلکه استفاده از آنها را در جنگ اوکراین، خلاف توافق صورت گرفته با مسکو میداند.
سرانجام پس از کشوقوسهای پی در پی، وزیر خارجه ارسال پهپادها را پذیرفته و تاریخ آن را به پیش از جنگ روسیه علیه اوکراین مربوط دانسته است.
نخستین پرسشی که اینک میتوان در برابر آقای امیرعبداللهیان قرار داد، این است که چرا وی در مورد انتشار گزارشهای مربوط به ارسال پهپادهای ایرانی، از موضعِ تکذیب قاطع به موضع تأیید رسیده است؟
آیا او از همان ابتدا از ارسال پهپادها به روسیه آگاه بوده و براساس نوعی مصلحتسنجی اقدام به تکذیب گزارشها کرده است یا اینکه اخیراً از این موضوع آگاه شده است؟
اگر مورد نخست واقعیت داشته باشد، تشخیص وزیر خارجه از مصلحت سیاست خارجی به موضوعی چالشبرانگیز تبدیل میشود، زیرا در دنیای کنونی، تکذیب یا کتمانِ اقدامی که از راههای گوناگون قابل اثبات است، فقط بیاعتمادی به دنبال خواهد داشت و از آن پس، تمام ادعاهای مطرح شده، مورد تردید قرار خواهد گرفت و امکان پیشبرد هر نوع سیاستی در نظام بینالملل منتفی خواهد شد.
اگر مورد دوم یعنی عدم اطلاع وزیر خارجه از ارسال پهپادها مفروض گرفته شود، در آن صورت، موضوع بینهایت پیچیدهتر خواهد شد.
قاعدتاً وزیر خارجۀ یک کشور باید در جریان تصمیمگیریها و اقدامات اثرگذار در کشور باشد، علیالخصوص در مورد مسائلی که مربوط به روابط خارجی است و در حوزۀ مدیریت و صلاحیت و پاسخگویی وزارت خارجه قرار دارد. حال بیاطلاعی احتمالی آقای امیرعبداللهیان از ارسال پهپادهای انتحاری به روسیه را چگونه میتوان توجیه کرد؟ در واقع این مسئله هیچ توجیهی ندارد، جز اینکه نظام تصمیمگیر در ایران به جزایر منفک از یکدیگر تبدیل شده و اصل «حاکمیت» به معنای ژان بُدنی آن بهطرزی باورنکردنی آسیب دیده است. در حقیقت، چنین رخدادِ احتمالی، دستگاه دیپلماسی کشور را بهکلی از حیز انتفاع ساقط و آن را به ادارهای بیربط و بیاثر تبدیل میکند.
در هر صورت، موضوع ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه، زمینۀ مناسبی برای اعمال فشار و تشدید تحریمهای ایران فراهم آورده است و طرح مسائلی مانند اینکه تاریخ ارسال پهپادها به روسیه مربوط به پیش از جنگ اوکراین بوده یا قرار نبوده است مسکو از آنها در جنگ علیه اوکراین استفاده کند، اثر شایانی بر اصل موضوع نخواهد داشت. روشن است که روسیه، پهپادها را به قصد ذخیره کردن آنها در زرادخانۀ خود یا به نمایش گذاشتن در نمایشگاه ادوات نظامی دریافت نکرده است. از این رو، تأکید مقامهای وزارت خارجه بر تعهد مسکو به عدم بهکارگیری آنها علیه اهداف اوکراینی، هیچ کشوری را قانع نخواهد کرد.
متأسفانه از زمانی که برخی محافل داخلی کشور، روسیۀ پوتین را به عنوان «ناجی بینالمللی» کشور معرفی کردند و به دفاع تمامقد از سیاستهای مسکو از جمله تجاوز نظامیاش به خاک اوکراین برخاستند، روشن بود که تبعات مخرب و زیانبار این سیاست بهزودی هویدا خواهد شد و ایران را در معرض فشار دیگر کانونهای قدرت در جهان قرار خواهد داد.