گفتوگو پیش زمینه آشتی ملی است
روزنو :رئیسجمهور و رئیس قوهقضائیه و برخی نمایندگان مجلس اعلام کردهاند که صدای معترضین باید شنیده شود. به نظر میرسد برای شنیدن صدای مردم باید شرایطی ایجاد شود که براساس آن ضمن شنیدن صدای شهروندان نوعی گفتوگوی دو طرفه بین شهروندان و دولتمردان ایجاد شود تا زمینههایحل و فصل مشکلات کشور فراهم آید و از این طریق آرامش در جامعه حاکم شود. سوالات متعددی در ارتباط با لزوم ایجاد فضای گفتوگو در جامعه وجود دارد. از جمله اینکه چگونه باید این گفتوگوها را آغاز کرد و دولت با کدام بخش از معترضین باید به گفتوگو بپردازد. شرایط و ضرورتهای این گفتوگو چیست وگروهها و احزاب سیاسی چه میزان میتوانند در این گفتوگوها و جهتدهی به خواست مردم اثرگذار باشند. درهر صورت ایجاد آرامش برای رسیدن به فضایی که طرفین بر سر یک میز بنشینند، ضروری به نظر میرسد. از سوی دیگر آرام نشان دادن کشور از منظر بینالمللی هم از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا دست مذاکره کنندگان را بازتر کرده و با حل پرونده هستهای بخشی از مشکلات اقتصادی جامعه حل خواهد شد. در این ارتباط با سیدحسن رسولی، فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است. رسولی اعتقاد دارد: «برای عبور از شرایط فعلی باید به سوی پیشنهادی که سیدمحمد خاتمی سالها پیش ارائه داد حرکت کنیم. آن پیشنهاد آشتی ملی است که متأسفانه از سوی برخی اصولگرایان با واکنش منفی روبهرو شده است.»
روساي قوا و نمايندگان مجلس بر لزوم گفتوگو براي حل مشکلات جامعه تاکيد داشتهاند. آيا در شرايط فعلي ميتوان به آغاز گفتوگو حداقل در سطوح سياسي اميدوار بود؟
يکي از مهمترين مولفههاي قدرت ملي هر کشوري رضايت مردم از عملکرد نظام سياسي حاکم بر آن کشور است. به هر ميزاني که روابط دولت با ملت صميميتر و برخوردار از اعتماد متقابل باشد، مصالح آن دولت و طبعا ملت برآورده ميشود. يکي از مهمترين دلايل بروز اين اعتراضات خياباني، فعال شدن گسلهاي نارضايتي بين بخشهايي در روابط و مناسباتشان با دولت است. اعتراض در کف خيابان همانند وجود تب در بدن انسان است. اين اعتراضات نشانهاي از تبدار بودن جامعه و نارضايتي است. بنابراين اگر اين فرض را قبول داشته باشيم، مهمترين راه چاره براي بازگرداندن آرامش به جامعه ايران و برقراري گفتوگوهاي دوجانبه در شرايط برابر بين نمايندگاني از دولت با افکار عمومي است. در اين گفتوگوها رفع ابهامات، اصلاح برخي از سياستها، تغيير برخي از رويکردها و انتظارات متقابل ملت و دولت به بحث گذاشته ميشود و به شرط مديريت مدبرانه اين گفتوگوها رسيدن به حد قابل قبولي از تفاهم و توافق عمومي قابل دستيابي خواهد بود. سالها پيش آقاي سيدمحمدخاتمي به نيابت از جريان اصلاحي کشور پيشنهاد آشتي ملي را مطرح کرد که در آن زمان توسط بخشهايي جدي گرفته نشد. به نظر چنانچه آن پيشنهاد دلسوزانه در آن مقطع که هنوز تب نارضايتي جامعه تا اين حد افزايش پيدا نکرده بود، مورد توجه قرار ميگرفت، ميشد از بروز صحنههايي که طي چند هفته اخير شاهد بوديم، جلوگيري کرد. در ادامه بحثي که آقاي سيد محمد خاتمي مطرح کردند جمعي از نمايندگان مجلس دهم و اعضاي فراکسيون اميد با محوريت آقاي عارف گفتوگوهايي را با برخي از شخصيتهاي جناح اصولگرا در دوره فعاليت مجلس دهم آغاز کردند. در کليات تفاهم خوبي برقرار شد اما با عملکردي که در دو انتخابات اخير ديده شد، يعني انتخابات مجلس و رياستجمهوري که قريب به 60 درصد از واجدين شرايط در تهران از شرکت در اين دو انتخابات امتناع کردند، متأسفانه با رويکار آمدن مجلس و دولت يکدست اين حرکت آشتي جويانه نيز متوقف شد. در شرايطي که ايران براي چهارمين سال پي در پي از تورم 40 درصدي رنج ميبرد. افزايش قيمتها، گسترش تحريمها و افت شاخصهاي اقتصادي از قبيل نرخ تشکيل سرمايه و منفي شدن نرخ رشد اقتصادي و نوشدگي جامعه از حيث جابهجايي نسلها و نيز مطالباتي که اقشار مختلف جامعه دارند، ايران را در شرايط کنوني قرار داده است. بهترين راه براي پايان دادن به اين وضعيت، آغاز گفتوگوهاي درونزاي ملي به صورت صادقانه و هوشمندانه است. همه کساني که دل در گروي ايران، انقلاب و حکومت اسلامي دارند، در اين شرايط صرف نظر از التهابهايي که در جامعه با آن مواجه هستيم، وظيفه ملي و انقلابي دارنــد به شکلگيري ايــــن گفتوگوهــــاي منتهي به آشتـــي ملي کمک کنند تـا ضريب انسجام ملي افزايش پيــدا کند. در اين صورت بهتر خواهيم تـــوانست از اين گردنه عبور کرده و هم در برابر بدخواهان منطقهاي از حيات خود و منافع ملي حفاظت کنيم.
اگر اصل گفتوگو مورد پذيرش طرفين قرار گيرد. آنگاه مولفههايي که بايد در ارتباط با اين کار ويژه صورت بگيرد چيست؟
من فکر ميکنم پيششرط آغاز اين گفتوگوها، نشان دادن حسننيت طرفين است. به عنوان يکي از علائم حسننيت زندانيان با جرمهاي سبک آزاد شوند و در رسانهملي تغييرات بنيادين صورت گيرد. به گونهاي که همه جريانات درون انقلاب فرصت طرح ديدگاههاي خود را در اين رسانه پيدا کنند. تريبونهاي راديکال و مواضع برخي از روزنامهها تعديل شوند. و از آن طرف هم نمايندگان قشرهاي مختلف اعم از جوانان، زنان، دانشگاهيان، کارمندان و نمايندگاني از اقوام دعوت به اين گفتوگوي ملي براي رسيدن به مفاهمه ملي شوند. چنانچه اين علامتها داده شود، امکان رسيدن به فضاي اعتمادآور طرفيني ميسر است. درغير اين صورت صرف اينکه اعلام شودکه اعتراضات حق است و اغتشاش را برنميتابيم، اما در عمل هيچ مجوزي به هيچ کدام از جريانات سياسي درون نظام داده نشود. عملا اتفاقي نخواهد افتاد ولازمه و مقدمه آغاز اين روند، بروز علائم اميدوار کننده در جهت تبيين راهبردها، سياستها و رويکردهاي دولت در عرصههاي اعلام شده است. چه ايرادي دارد مقدمتا اعلام شود مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در زمينه گشت ارشاد نياز به اصلاح دارد. اين اصلاحات باعث خواهد شد زمينه مشارکت عملي همگان به خصوص جوانان از طريق انتخابات آينده پيشرو چه در مجلس و چه در رياستجمهوري فراهم گردد و همزمان با اين مورد در جهت رفع تحريمهاي ظالمانه، شتاب بيشتري به برجام داده شود. به نظر من مجموعهاي از اين علائم و تغيير لحن و ادبيات شرط آغاز اين گفتوگوهاي ملي است.
براي اين گفتوگوها عموما بايد يا احزاب و يا شخصيتهاي ملي آغازگر گفتوگو باشند که بهخاطر شرايط آنها نيز از صحنه سياسي کنار رفتهاند. آيا در شرايط کنوني امکان گفتوگو بدون واسطه وجود دارد؟
همانطور که اعلام شد فراهم کردن فضاي برابر در رسانهملي براي همه گرايشهاي سياسي درون نظام ضروري است، به طريق اولي چنانچه اين شرط محقق گردد هم نهادهاي مدني و هم احزاب و هم چهرههاي سياسي درون نظام که در اين رويکرد ايجابي هر کدام در عرصهاي که صاحب نفوذ هستند، ميتوانند در مقام ميانجي و واسط ايفاي نقش کنند و با شروع اين فرآيند، شرايط اميدوارکنندهتري در فکر و ذهن نسل جوان شکل ميگيرد. در اين صورت ميتوان به بازگشت آرامش بشتر و انسجام ملي فکر کرد.
بهنظر ميرسد جامعه از جريانات سياسي عبور کرده باشد. با اين فرآيند که به وجود آمده چه بايد کرد؟
به نظر اگر بپذيريم که جامعه از جريانات سياسي عبور کرده، بيش و پيش از اينکه اين عبور ناشي از ضعف عملکرد جريانات سياسي باشد ناشي از شرايطي است که دولتها فرا روي جريانات سياسي گذاشتهاند. مهمترين ايرادي که به اصلاحات گرفته ميشود آن است که اين جريان در مواجهه خود با راهبردهاي انسدادي روبهرو شده و عملا حاصلي براي مردم نداشته است. چنانچه فضا تغيير کند و آغوش خود را باز کنند، به نظر از سرمايههاي پسانداز شده اجتماعي چه احزاب و چه در سطح شخصيتها و جريانات سياسي که منظور هم اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل، ميتوان استفاده کرد. قطعا امروز شخصيتهايي مانند لاريجاني و باهنر به اندازه شخصيتهايي مانند محمد خاتمي و عبدا... نوري ميتوانند در اين فضاي نقش ميانجي را ايفا کنند.
اگرشرايط اقتصادي به واسطه بازگشت ايران به برجام تغيير کند باز هم شاهد اعتراضاتي درکف خيابانها خواهيم بود. تا چه ميزان اعتراضات ريشه اقتصادي دارد؟
در اينکه يکي از عوامل بروز اين نارضايتيها حوزه اقتصاد و معيشت است، نبايد ترديد داشت اما خلاصه کردن همه عوامل حوزه اقتصاد دقيق نيست. مردم از شرايط اقتصادي و معيشتي ناراضي هستند. چون افق اميدوار کنندهاي در مقابل آنها وجود ندارد اما همه دلايل نارضايتيهاي عمومي به اقتصاد خلاصه نميشود. در حوزههاي فرهنگي و اجتماعي مردم نسبت به سبک زندگي مانند دولتمردان نميانديشند. در حوزههاي فرهنگي، سبک زندگي مطلوب از نظر دولتمردان، با سبک زندگي اکثريت جامعه تفاوت دارد. در حوزه سياسي در شرايطي که هر سه قوه يکدست هستند هيچ صداي منتقدي از تريبونهاي رسمي شنيده نميشود. بنابراين عوامل اقتصادي، فرهنگي و سياسي و طبعا آتش بياري رسانههاي بيگانه و دولتهاي بيگانه هم ميتواند مد نظر باشد اما به نظر از اين چهار عامل سه عامل اول درون زا هستند. اگر ما به فکر راه چاره ملي و درون زا باشيم، به نظر عملا امکان بهره برداري بيگانگان از شرايط ايران از آنها سلب خواهد شد.
رسانهها؛ از صدا و سيما تا شبکههاي اجتماعي چه نقشي در افزايش و کاهش التهابات دارند؟
از روزهاي اوليه بروز اين اعتراضات ظاهرا بر حسب مصوبه شوراي امنيت کشور دسترسي به رسانههاي مجازي به خصوص پلتفرمهايي که مخاطبان بيشتري دارند، بسته شده است. عملا روزنامهها با گراني کاغذ و برخي فشارها نفسهاي آخر را ميکشند. هيچ کدام از چهرههاي فرهنگي و سياسي منتقد در هيچ کدام از تريبونهاي رسمي ظاهر نميشوند. صدا و سيما با ريزش مخاطب روبهرو است. زماني ميتوان صحبت از آشتي و مفاهمه ملي کرد که وعده عدالت همه جانبه از سوي حاکميت داده شود. يکي از عرصههاي تحقق عدالت، عدالت سياسي، رسانهاي، حقوقي است. برخي بدترين عبارت را نسبت به نظام اعلام ميکنند اما نه تنها مورد بازخواست قرار نميگيرند بلکه همچنان عضو تشخيص مصلحت نظام هستند اما در کنار اين افراد هستند که همه آنچه گفته و نوشتهاند، دلسوزانه بوده است و مرتبا از ناحيه رسانهملي و تريبونهاي رسمي مورد تهمت قرار ميگيرند. بسياري که کنار گذاشته شدهاند، بارها اعلام کردهاند که از خياباني شدن هرگونه اعتراض بايد پرهيز شود اما توجهي به آنها نشد.
منبع:آرمان ملی