به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۰
کد خبر: ۵۴۴۳۷۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۸ - ۱۰ آبان ۱۴۰۱

اعتراضات اخیر نتیجه عدم توجه به هشدارهای کارشناسان است

از سال‌ها قبل هشدارهايي درباره امکان بروز چنين حوادثي در کشور از سوي اقتصاددانان، جامعه‌شناسان و صاحبان انديشه داده شده بود. اگر بخواهيم از نظر تاريخ دلايل اتفاقات اخير را مورد بررسي قرار بدهيم بايد دليل اصلي اين اتفاقات را در نوع رفتار و تصميم گيري‌هاي برخي مسئولان جامعه جست وجو کر
روزنو :

اعتراضات اخیر نتیجه عدم توجه به هشدارهای کارشناسان است

روزنو :مسائل اقتصادی به چه میزان در شکل‌گیری اعتراضات اخیر نقش داشته و با توجه به شرایط موجود چه چشم‌اندازی پیش روی کشور قرار دارد؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان گفت‌وگو کرده است. آرمان معتقد است:« برخی اصرار دارند همچنان به سیاست‌های اشتباه خود که در گذشته نتیجه نداده ادامه بدهند. ما باید بپذیریم نسل جدید دارای دغدغه‌ها و نیازهایی است که با نیازهای د‌هه‌های گذشته تفاوت دارد. مشکلات اقتصادی به‌همراه برخی رویکردها و تصمیم‌گیری‌های اشتباه باعث به وجود آمدن اعتراضات اخیر در کشور شده است. البته رسانه‌های بیگانه نیز در بزرگنمایی این اتفاقات بی‌تأثیر نبوده‌اند. این در حالی است که برخی واقعیت‌های موجود را درک نمی‌کنند و تلاش می‌کنند به شکلی که دوست دارند وقایع اخیر را تحلیل کنند.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

مسائل اقتصادي به چه ميزان در اعتراضات اخير در ايران نقش داشته است؟آيا مي‌توان تنها عامل اقتصادي را زمينه‌ساز اعتراضات در نظر گرفت؟

از سال‌ها قبل هشدارهايي درباره امکان بروز چنين حوادثي در کشور از سوي اقتصاددانان، جامعه‌شناسان و صاحبان انديشه داده شده بود. اگر بخواهيم از نظر تاريخ دلايل اتفاقات اخير را مورد بررسي قرار بدهيم بايد دليل اصلي اين اتفاقات را در نوع رفتار و تصميم گيري‌هاي برخي مسئولان جامعه جست وجو کرد. اگر به انقلاب کبير فرانسه توجه کنيم و شرايط بروز آن را مورد تحليل قرار بدهيم به اين نتيجه مي‌رسيم که در انقلاب فرانسه يک طبقه اشراف وجود داشت که زمينه فسادهاي اقتصادي و مالي را فراهم کرده بود. به همين دليل فسادهاي گسترده در فرانسه شکل گرفت که در نهايت به فقير شدن مردم منجر شد. در شرايط کنوني طبقه متوسط در ايران از بين رفته و جامعه به دو گروه دارا و ندار تقسيم شده است. به همين دليل اين اکثريت خاموش طبقه متوسط است که در شرايط کنوني به خيابان آمده و مطالبات خود را مطرح مي‌کند. نکته ديگر اينکه براساس آمارهاي رسمي که نيروي انتظامي منتشر کرده 80 درصد افرادي که در اعتراضات اخير دستگير شده‌اند بين15 تا25 سال سن داشته‌اند.در اين اعتراضات دانشگاه‌ها نيز نقش محوري داشتند.

چرا دانشگاه‌ها در اين اعتراضات نقش محوري پيدا کردند؟

واقعيت اين است که در شرايط کنوني ديگر دانشگاه‌ها به دلايل مختلف کارکرد گذشته خود را از دست داده است. از يک طرف اغلب اساتيد نخبه و تأثيرگذار دانشگاه‌ها يا مهاجرت کرده‌اند يا به دلايل مختلف کنار گذاشته شده‌اند. از سوي ديگر نيز دانشجوياني که در دانشگاه‌ها تحصيل مي‌کنند آينده شغلي روشني پيش روي خود نمي‌بينند. در شرايط کنوني جامعه ايران با حجم زيادي از فارغ‌التحصيلان بيکار مواجه شده که اين وضعيت روي انگيزه دانشجويان کشور تأثير منفي گذاشته است. اغلب دانشجويان امروز به دليل بيکاري و ضعف اقتصادي شرايط ازدواج ندارند و به همين دليل آمار مجردان در جامعه افزايش پيدا کرده است. در اينجا دو حديث از پيامبر اسلام(ص) و حضرت علي(ع) ذکر مي‌کنم . حضرت علي(ع) در نهج البلاغه مي‌فرمايند: « فرزندان خود را براي زمان خود تربيت کنيد.» به صورت طبيعي در1400 سال پيش امکانات امروز وجود نداشته و نه خبري از اينترنت بوده و نه فضاي مجازي. با اين وجود اين ديدگاه مورد توجه تصميم گيران جامعه قرار ندارد و برخي تلاش مي‌کنند نسل جديد را به شکلي تربيت کنند که متناسب با شرايط امروز جامعه نيست. حديث ديگري از پيامبر اسلام(ص) نقل شده به اين مضمون که مي‌فرمايند: «زکات علم نشر آن است.» اين سخن به معناي اين است که کساني که زحمت کشيده‌اند و با هزينه‌هاي مادي و معنوي زياد دانش کسب کرده‌اند بايد آن را در اختيار ديگران قرار بدهند. اين در حالي است که درشرايط کنوني بيشترين فشار روي کساني قرار دارد که در زمينه علم و دانش فعاليت کرده‌اند. اگر به تاريخ توسعه در ايران توجه کنيم با سه دوره توسعه مواجه مي‌شويم. مرحله نخست توسعه در ايران از سال1306 آغاز شد و تا سال1319 ادامه پيدا کرد. در طول اين سال‌ها جنبش‌هاي جدايي طلب و خان و خان بازي در ايران سرکوب شد. در زمان جنگ جهاني دوم و حمله متفقين به ايران توسعه در ايران به کما رفت و اگر هم در برخي زمينه‌ها وجود داشت قابل توجه نبود. اين وضعيت تا اوايل سال1340 شمسي وجود داشت که در اين سال‌ها فرايند توسعه تا سال1356 شکل جدي‌تري به خود گرفت. دوره سوم اما پس از انقلاب و تا دولت سازندگي بود که ايران يک جنگ هشت ساله را نيز پشت‌سر گذاشته بود. در اين مقطع زماني ايران به يک کارگاه بزرگ سازندگي تبديل شده بود.

اگر به ميزان بيکاري و تورم در اين سال‌ها دقت کنيم متوجه مي‌شويم که ميزان بيکاري و تورم مانند شرايط امروز جامعه نبود. چرا به‌رغم اينکه ايران در مسير توسعه قرار داشت اما در دهه‌هاي بعدي با چالش‌هاي جدي در زمينه اقتصادي و بيکاري مواجه شد؟

آقاي هاشمي و پس از ايشان آقاي خاتمي همان فرمايش پيامبر اسلام(ص) را مبناي کار خود قرار داده بودند و به همين دليل از صاحبان علم و دانش در زمينه‌هاي مختلف استفاده کردند. با اين وجود در دولت احمدي نژاد بسياري از افرادي که مي‌توانستند به حل مشکلات کشور کمک کنند به دلايل سياسي به حاشيه رانده شدند که اين وضعيت آسيب زيادي به وضعيت مديريت کشور وارد کرد. در چنين شرايطي تنها افراد خاصي مي‌توانستند در سمت‌هاي تصميم‌گيري و اجرايي حضور پيدا کنند. نمونه بارز اين وضعيت را مي‌توان در وعده‌هايي که دولت سيزدهم در زمينه ايجاد يک ميليون شغل در طول سال و يا ساخت يک ميليون مسکن مشاهده کرد که تاکنون هيچ کدام محقق نشده است. کار به جايي رسيده که آقاي رستم قاسمي وزير راه و شهرسازي عنوان مي‌کند دولت بودجه کافي براي ساخت مسکن ندارد و به همين دليل زمين به مردم مي‌دهد که مردم خودشان مسکن بسازند. اين در حالي است که مردم نمي‌توانند خانه بسازند و يا اگر بتوانند اين کار را در حاشيه شهرهاي بزرگ انجام مي‌دهند. مانند وضعيتي که امروز در حاشيه شهر تهران به وجود آمده و بسياري از مردم در اين مناطق به دنبال ساخت مسکن هستند. به همين دليل بايد عنوان کرد اعتراضات ريشه اقتصادي دارد و مسائل اقتصادي در شکل گيري اين اعتراضات نقش داشته است. اين در حالي است که در گذشته به آنها هشدار‌هاي لازم داده شده است اما کسي به اين هشدارها توجه نکرد.

چگونه مي‌توان از تکرار اين مسائل جلوگيري کرد؟

برخي اصرار دارند همچنان به سياست‌هاي اشتباه خود که در گذشته نتيجه نداده ادامه بدهند. ما بايد بپذيريم نسل جديد داراي دغدغه‌ها و نيازهايي است که با نيازهاي دهه‌هاي گذشته تفاوت دارد. مشکلات اقتصادي به‌همراه برخي رويکردها و تصميم گيري‌هاي اشتباه اجتماعي باعث به وجود آمدن اعتراضات اخير در کشور شده است. البته رسانه‌هاي بيگانه نيز در بزرگ نمايي اين اتفاقات بي‌تأثير نبوده‌اند. مجموعه بي‌تدبيري‌هاي داخلي به‌همراه تنش در روابط بين‌المللي باعث به وجود آمدن وضعيت کنوني در اقتصاد کشور شده است. در شرايط کنوني هنوز جمهوري اسلامي نتوانسته برجام را احيا کند که بتواند از مواهب آن به سود حل مشکلات مردم استفاده کند. از سوي ديگر عدم استفاده از سوئيفت و نداشتن ارتباط مستقيم اقتصادي با کشورهاي خارجي باعث شده اقتصاد ايران در سال‌هاي اخير با چالش‌هاي جدي در داخل و خارج از کشور مواجه شود. نکته ديگري که در اين زمينه وجود دارد رويکردي است که ايران نسبت به روسيه در پيش گرفته که به سود منافع ما نيست.

با توجه به شرايط موجود چه چشم‌اندازي پيش روي کشور مي‌بينيد؟راه‌حل شما براي عبور از بحران کنوني چيست؟

اتفاقات در ايران به شکلي است که کمتر کسي مي‌تواند تحليل دقيقي درباره آينده داشته باشد. برخي بر اين باور هستند که اعتراضات اخير آتش زير خاکستري بوده که با يک جرقه بروز و ظهور بيروني پيدا کرد. واقعيت اين است که وضعيت کنوني کشور نتيجه سال‌ها بي‌تدبيري است. از نيمه‌هاي دولت اول آقاي خاتمي تاکنون ايران داراي پايين‌ترين ميزان سرمايه‌گذاري نسبت به توليد ناخالص داخلي در بين کشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا بوده است. اين در حالي است که بدون سرمايه‌گذاري شغل ايجاد نمي‌شود و درآمدي به وجود نمي‌آيد و رشد اقتصادي به وجود نمي‌آيد. به همين دليل تنش‌هاي بين‌المللي را بايد يکي از عوامل مشکلات قلمداد کرد. هر کشوري که در عرصه بين‌المللي با چالش‌هاي بيشتري مواجه شود به همان اندازه امکان امتيازگيري از آن بيشتر خواهد بود. به نظر مي‌رسد جريان‌هايي خارجي برنامه‌اي در پيش گرفته‌اند که در ايران توسعه اقتصادي صورت نگيرد تا اين افراد بتوانند به اهداف خود دست پيدا کنند. به همين دليل به همان صورت که بايد ريشه‌هاي داخلي اين بحران را مورد بررسي قرار داد بايد به دلايل خارجي آن نيز توجه داشت.

 

منبع:آمان ملی

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز