قرار نیست نسل جدید مانند نسلهای گذشته زندگی کند
احسان انصاری: اعتراضات اخیر در کشور از جنبههای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.«آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی ریشههای ناآرامیهای اخیر و چشم انداز پیش روی کشور با مهندس حسین کمالی وزیر کار در دولت سازندگی و اصلاحات و فعال سیاسی اصلاحطلب گفت وگو کرده است. کمالی معتقد است:«بودجههای کلانی در دهههای گذشته به نهادهای فرهنگی داده شده که در زمینه فرهنگی و حجاب کار کنند و بهتر است که زنان جامعه حجاب را رعایت کنند. این در حالی است که این اتفاق رخ نداده و امروز زنان جامعه رویکرد دیگری را در پیش گرفتهاند. هنگامی که مسئولان مربوطه موفق نشدهاند با رویکرد فرهنگی موضوع حجاب را به عنوان یک فرهنگ فراگیر در جامعه گسترش بدهند مجبور شدند از نیروهای انتظامی استفاده کنند. در واقع در این ماجرا کسانی که باید از تمامیت ارضی کشور دفاع کنند در مقابل مردم قرار میگیرند. در ادامه ماحصل این گفت وگو را میخوانید.
اعتراضات اخير در کشور محصول انباشت نارضايتيهايي است که در زمينههاي مختلف اجتماعي،اقتصادي و فرهنگي در سالهاي اخير به وجود آمده بود. شرايط به شکلي رقم خورد که هر نارضايتي که در کشور رخ مي داد بيپاسخ ميماند و به دليل اينکه هنگامي که پاسخ مناسبي به اين نارضايتيها داده نشود روي هم انباشته ميشود و امروز خود را به صورت اعتراض خياباني نشان داده است.جامعه ايران مدتها بود با انباشت مطالبات مواجه شده بود. در چنين شرايطي درگذشت خانم اميني بهانهاي بود که باعث شعلهور شدن اعتراضات در جامعه شد. اين اتفاق در حقيقت باعث شد خواستههاي مردم که در گذشته مسکوت باقي مانده بود بروز و ظهور بيروني پيدا کند. نميتوان ريشه اعتراضات اخير را به يک دليل و آن هم موضوع حجاب تقليل داد و بلکه يک نارضايتي در زمينههاي سياسي،اجتماعي،اقتصادي و فرهنگي در جامعه شکل گرفته بود که در زماني که فرصت بروز و ظهور پيدا کرد اين اتفاق رخ داد و باعث ناآرامي در جامعه شد. اين نارضايتي مانند يک دُمل چرکين از گذشته در جامعه وجود داشت که در اين مقطع زماني سرباز کرد. البته در سالهاي گذشته نيز اعتراضهايي صورت گرفت که اين اعتراضات نيز بي پاسخ ماند. به نظر ميرسد به دليل اينکه مسئولان کشور به اعتراضات گذشته پاسخ مناسبي ندادند اعتراضاتي که اخيرا در کشور رخ داد شدت بيشتري داشت و زمان بيشتري طول کشيده است. متأسفانه پاسخ مناسبي به مطالبات اعتراض کنندگان در گذشته داده نشده و به همين دليل دوباره شاهد اعتراضات خياباني در کشور بوديم.
آيا تنها به دليل عدم پاسخگويي به اعتراضات گذشته اين اعتراضات شکل گرفت و عوامل ديگر در آن دخيل نبود؟
عوامل ديگر نيز در شکلگيري اين اعتراضات نقش داشتند با اين وجود يکي از اين عوامل عدم پاسخگويي به مطالباتي بود که در اعتراضات گذشته مانند دي ماه96 و يا آبان98 مورد نظر مردم بود.مشکلات جامعه کارگران، مشکلات معلمان و به خصوص بي اعتناييهايي که دولتها نسبت به مردم وخواستههاي آنها دارند از جمله عواملي بود که در شکلگيري اعتراضات اخير نقش داشتند. نکته ديگر اينکه زمينههاي گفت وگوي اجتماعي در کشور وجود ندارد برخي ياد گرفتهاند يک طرفه صحبت کنند و گوش شنوايي براي حرف ديگران نداشته باشند. همه اين عوامل و مطالبات انباشته شده و بيپاسخ ماندهاي که در جامعه وجود داشت باعث شد نارضايتيهاي مردم به سمت اعتراضات خياباني کشيده شود.البته اين امکان وجود داشت که با يک برنامه ريزي علمي و صحيح از وقوع چنين اتفاقاتي در کشور جلوگيري کرد.با اين وجود به نظر ميرسد برخي مسئولان مربوطه احساس نياز نسبت به حل و فصل مشکلات نمي کنند.
نوع برخوردي که تاکنون با معترضان صورت گرفته به چه ميزان در راستاي تحقق مطالبات آنها بود؟
ما با يک پديده فرهنگي مواجه هستيم و به همين دليل بايد با اين موضوع به صورت فرهنگي برخورد کنيم. در شرايط کنوني اعتراضاتي که توسط زنان جامعه صورت ميگيرد بيشتر درباره موضوع حجاب است. موضوع حجاب نيز فرهنگي است و بايد براي آن راهحل فرهنگي ارائه کرد. بودجههاي کلاني در دهههاي گذشته به نهادهاي فرهنگي داده شده که در زمينه فرهنگي و حجاب کار کنند و بهتر است که زنان جامعه حجاب را رعايت کنند. اين در حالي است که اين اتفاق رخ نداده و امروز زنان جامعه رويکرد ديگري را در پيش گرفتهاند. هنگامي که مسئولان مربوطه موفق نشدهاند با رويکرد فرهنگي موضوع حجاب را به عنوان يک فرهنگ فراگير در جامعه گسترش بدهند مجبور شدند از نيروهاي انتظامي استفاده کنند. در واقع در اين ماجرا کساني که بايد از تماميت ارضي کشور دفاع کنند در مقابل مردم قرار مي گيرند. اين در حالي است که موضوع فرهنگي است و ميبايست با روشهاي فرهنگي به اين گونه مشکلات پاسخ داده شود. نکته قابل تأمل در اين زمينه اين است که برخي دستگاههاي فرهنگي به جاي اينکه به دليل ناکارآمدي خود از مردم عذرخواهي کنند به دستگاههاي مسئول انتقاد مي کنند که چرا با معترضان شديدتر برخورد نميکنند.آيا برخي دستگاههاي فرهنگي بايد مشکلاتي که به دليل کم کاري آنها به وجود آمده را به گردن نهادهاي انتظامي بيندازند و نيروهاي امنيتي را وادار کنند در مقابل معترضان قرار بگيرند. اين پرهزينهترين نحوه مقابله با اعتراض کنندگان است.
به چه ميزان شکاف نسلي را در اعتراضات اخير موثر ميدانيد؟نسل جديد نسبت به نسلهاي گذشته چه تفاوتهايي پيدا کرده است؟
واقعيت اين است کساني که امروز در خيابان حضور پيدا کردهاند همه نسل جديد نيستند. انديشهها، عقايد و نوع نگرش نسل جديد نسبت به زندگي همراه با پيشرفتهايي است که در زمينههاي مختلف علمي و تکنولوژي در کشورهاي جهان اتفاق افتاده است.در شرايط کنوني نسل جديد داراي روابط گسترده اجتماعي و سياسي است. به همين دليل بايد بپذيريم نوع نگاهي که نسل جديد نسبت به زندگي و محيط پيرامون خود دارد نسبت به دوران ما و نسلهاي قبل متفاوت است. به صورت طبيعي خواستهها و دغدغههاي نسل جديد نسبت به نسلهاي گذشته تفاوت دارد و ما بايد اين تفاوت را درک کنيم. امروز نسل جديد به ما مي گويد شما نيم قرن پيش يک نوع زندگي را انتخاب کرديد و براي آن تلاش کرديد تا به هدف برسيد و اين اتفاق نيز رخ داد. آنها اين موضوع را عنوان ميکنند که چرا ما نيز بايد همان چيزي را دوست داشته باشيم که شما دوست داريد. ما بايد اين نکته را در نظر داشته باشيم که دولت اگر ميخواهد پاسخ مناسبي به مطالبات امروز نسل جديد بدهد بايد پاسخي که به مشکلات ميدهد منطقي، قابل پذيرش و از جنس همان مشکل باشد. به عنوان مثال اگر يک مشکل فرهنگي وجود دارد بايد براي آن پاسخ فرهنگي پيدا کرد و اگر کشور با مشکل سياسي مواجه است بايد پاسخي از جنس سياست به آن داد.در گذشته در انگليس اگر مخالفان سلطنت به اعتراض خياباني دست ميزدند کسي مانع آنها نميشد و اگر کسي مخالف بود و خشونت مي کرد وي را دستگير ميکردند و سعي ميکردند وي را قانع کنند که مشکل او صنفي است و نه سياسي. به همين دليل نيز مشکلات صنفي آن را حل مي کردند و آن را به يک معضل پيچيده سياسي تبديل نميکردند.برخي از اين افراد بيکار بودند و با پيگيري که براي آنها صورت ميگرفت براي آنها شغل پيدا ميکردند تا مشکل از بين برود.اين سخن به معناي اين است که در کشورهاي توسعه يافته مشکلات سياسي را به مشکلات صنفي تقليل ميدهند و سپس آن را حل ميکنند. اين در حالي است که در کشورما روندي معکوس در مقابل کشورهاي توسعه يافته در پيش گرفتهايم.شرايط در ايران به شکلياست که کسي که دغدغه افزايش حقوق دارد را با القابي مانند اغتشاشگر معرفي ميکنند. اگر به برنامههاي صداوسيما دقت کنيد متوجه ميشويد که اغلب کارشناساني که به برنامههاي صداوسيما دعوت ميشوند از همين ادبيات در مقابل مطالبات مردم استفاده مي کنند.ما بايد بپذيريم که نحوه مواجهه با مسائل اعتراضي صحيح نيست و بلکه بايد در اين زمينه تجديد نظر صورت بگيرد.
با توجه به اتفاقاتي که در کشور رخ داده و تحريمهاي جديدي که عليه کشور اعمال شده چه چشم اندازي پيش روي کشور ميبينيد؟
ما بايد واقعيتهاي جامعه را ببينيم. هنگامي که مردم با گراني و تورم مواجه هستند و فشارهاي زيادي روي زندگي آنهاست اگر ما به جاي اينکه مشکلات اقتصادي مردم را حل کنيم. بنده منکر اين نيستم که ايران داراي مخالفاني است. به هر حال جمهوري اسلامي به دليل ايدئولوژي متفاوتي که نسبت به کشورهاي ديگر داشته داراي مخالفاني است. اين مخالفان نيز از هر فرصتي سوءاستفاده ميکنند تا براي حکومت چالش ايجاد کنند. با اين وجود تا زماني که مسئولان نسبت به حل مشکلات داخلي اهتمام داشته باشند و مردم از وضعيت زندگي خود رضايت داشته باشند دشمنيهاي خارجي نميتواند به نتيجه برسد. زماني مخالفتهاي خارجي به نتيجه ميرسد که در کشور سوءمديريت وجود داشته باشد و مشکلات مردم حل نشود. امروز مردم با گراني مواجه هستند. سوال اين است که مسئولان به چه ميزان براي حل اين مشکلات تلاش کردهاند و چه موفقيتهايي به دست آوردهاند؟ در شرايط کنوني در مورد حل مسائل اجتماعي روشهاي نويني در جهان وجود دارد. اين در حالي است که روشهايي که ما در کشور براي حل مشکلات اجتماعي در پيش گرفتهايم روشهاي سنتي است. مسئولان بايد در مسيري حرکت کنند که مشکلات مردم را حل کنند و رضايت دروني آنها را به دست بياورند. تنها در چنين شرايطي است که مخالفتهاي خارجي به نتيجه نخواهد رسيد.
منبع:آرمان ملی