جامعه همچنان نیازمند اصلاحطلبی است
روز نو :سعيد شمس : «اصلاحات تمام شده است» گروهي که اصرار و عادت به افراطيگري و همچنين خودبزرگبيني دارند و با تکبر درباره ديگران اظهارنظر ميکنند، در چند سال اخير همه سعيشان را به کار ميگيرند تا اين ذهنيت را به جامعه تزريق کنند که تفکر اصلاحطلبي به پايان رسيده است. اين در حالي است که اصلاحطلبي که در واقع ادامه «خطامامي» ها است، همچنان نظرات خودش را دارد و با وجود همه محدويتهايي که متحمل شدهاند، همچنان مرجع بخش زيادي از مردم هستند.
سئوال اين است، اصلاحطلبان براي ترميم فضاي فعلي چه کارهايي ميتوانند انجام بدهند؟
رسول منتجبنيا که از اصلاحطلبان شناخته شده است، در گفتوگو با «آرمانامروز» تاکيد دارد که جامعه همچنان به اصلاحطبي احتياج دارد.
*اعتراض وجود دارد،گراني بيداد ميکند، احياي برجام بهخطر افتاده است و ... در اين شرايط حساس و خطير، جريان اصلاحات چطور ميتواند حتيالمقدور گرهگشا باشند؟
احزاب و جريانهاي سياسياي که در ميان مردم پايگاه دارند، نقشي حساس و مهمي را ميتوانند ايفا کنند تا حلقه وصل بين مردم و حاکميت باشند. جريان اصلاحات جرياني است که ريشه در مردممداري و اصالت دادن به همه سليقهها دارد. همچنين شعار اصلاحطلبان «ايران براي همه ايرانيان» است و بههمين دليل هيچ اعتقادي به خودي و غيرخودي کردن جامعه ندارند. برخلاف گروهي تندرو که دائما در حال مرزبندي و معرفي چهرههايي با عنوان ضد انقلابي و ... هستند تا همه چيز در اختيار خودشان باشد ، اصلاحطلبان مردم را با هر عقيدهاي صاحب و مالک کشور ميدانند. همچنين بايد گفت، انديشه اصلاحطلبي ريشه در تفکر امام (ره) دارد. تفکري که مردم را حتي با اشتباههايشان به رسميت ميشناخت. حالا در شرايطي که مشکلات طاقتفرسا شده و نفس مردم به بند آمده است، اصلاحطلبان بايد آستينها را بالا بزنند تا براي ترميم فضا کار مهم و توام با تاثيرگذاري داشته باشند.
*چرايي وضعيت فعلي را در چه چيزي ميبينيد؟
وقتي اسامي نامزدهاي انتخابات 1400 اعلام شد، شرايط امروز کاملا پيشبيني شد. دولت سيزدهم با چهرههايي ناتوان و بدون تخصص کافي به کارش ادامه ميدهد و بههمين دليل همه امور لنگ ميزند. از طرفي تنگناهاي اقتصادي که حتي تهيه مايحتاج اوليه را هم براي مردم دشوار کرده است، نشانهاي بارز از سوءمديريت مديران دولت آقاي رئيسي است. همچنين بايد به گره هستهاي اشاره کرد. آقايان بهقدري کشمکش کردند و در مديريت مذاکرات نابلدي کردند که توافق هستهاي عملا به پايان رسيده است. متاسفانه گروهي دايرهاي کشيدهاند و «مردم» را فقط کساني ميدانند که در برنامههاي رسميشان شرکت ميکنند و حتي به خود اجازه ميدهند تا منتقدين به شرايط را به ترک کشور دعوت کنند. اساسا اصرار به اين بيخرديها و کارهاي غلط است که کشور را به وضعيت فعلي کشانده است. بهنظر من چهرههاي اصلاحطلبي بايد هم با حاکميت و هم با مردم ارتباطي تنگاتنگ داشته باشند. در واقع اصلاحطلبان بايد جسارت و شهامت تذکر به حاکميت را داشته باشند و با حرف زدن و مطرح کردن مشکلات، فضا را براي ترميم کرختيها فراهم کنند. متاسفانه بعضي از بزرگان اصلاحطلبي حرف نميزنند و بنا را بر سکوت گذاشتهاند، چون نميخواهند هزينه بپردازند. آن هم در شرايطي که اصلاحطلبان را از همه چيز و همهجا محروم هستند. بنابراين دليلي براي محافظهکاري نميماند.
*اگر اصلاحطلبان تصميم به اظهارنظر بگيرند، گوش شنوايي پيدا ميشود؟
اين مهم نيست که سيستم چه نگاهي به اصلاحات و اصلاحطلبان دارند. لازم است، اصلاحطلبان در عمل نشان بدهند دغدغه کشور و مردم دارند و بر خود واجب ميدانند، به کنشهاي سياسي، اجتماعي واکنش لازم را نشان بدهند.. با اينکه تريبوني در اختيار اصلاحطلبان نيست، بازهم وظيفهشان اين است که سکوت نکنند و با تعقل و تفکر و دوري جستن از اتهام و بد و بيراههايي که براي عدهاي عادي شده است، حتيالقمدور براي کمرنگتر شدن مشکلات تلاش کنند.
*برخي سعي دارند اصلاحطلبان و اصلاحطلبي را در خط پايان معرفي کنند.
اصلا چنين چيزي نيست و حتي نميتوان فکرش را در ذهن خطور کرد. مردم همچنان اصلاحات را دواي دردهايءشان ميدانند و بههمين دليل هر چقدر که به ما آمريکايي يا ضد انقلاب يا ... بگويند، همچنان مجدانه سعي خواهيم کرد تا کشور را از شر افراطيگري و تندرويها نجات بدهيم.
منبع:آرمان امروز