چیزی نیست؛ هیجان زده شدهاند!
روز نو : تفسیر اصولگرایان از اعتراضات اخیر خود موجب واکنشها و اعتراضهای مختلفی شده است. تحلیلگران اصولگرا این بار در قامت جامعهشناس حاضر شدهاند ولی تحلیلهایی ارائه میدهند که از نظر کارشناسان و فعالان سیاسی و اجتماعی بیش از آن که بر مبنای نظریات علمی باشد، بر اساس توهین ارائه شده است. همین هم باعث شده که در روزهای گذشته نسبت به این تحلیلها واکنشهای منفی زیادی ابراز شود. این در حالی است که جامعهشناسان و تحلیلگران مختلف در این میان تلاش میکنند تا با ارائه تحلیلهای دقیق در این باره صحبت کنند و ابعاد این اعتراضات را هم برای حکمرانان و هم برای مردم روشن کنند.
در بین چهرههایی که درباره اعتراضات اخیر صحبت کرده حمید رسایی نیز دیده می شود. نماینده سابق اصولگرا که همیشه اظهاراتش باعث واکنشهای مختلف بوده این بار هم سخنانی گفته که واکنش برانگیز شده است.
به گزارش سایت خبری مدارا؛ ویدئویی از اعتراضات بعد از مرگ مهسا امینی در خارج از کشور بین کاربران فضای مجازی دست به دست میشود که سخنران زن مراسم در هنگام صحبت لباس بر تن ندارد. در این میان حمید رسایی، نماینده اسبق مجلس از بین همه اعتراضات ریز و درشت مختلفی که در ایران و کشورهای دیگر شکل گرفته تنها به این اتفاق پرداخته و در این باره در کانال تلگرامی خود نوشت: «فکر میکنید جماعت اقلیتی که در برخی خیابانها روسری را روی دست میچرخانند دنبال چه هستند؟ خیلی از آنها خودشان هم نمیدانند اما آن طرف آب در یکی از تجمعات، واقعیت این جریان خودش را نشان داده. یکی لخت شده رفته روی بلندی و سخنرانی میکند. تمام حرفش این است که چرا در ایران نمیگذارند ما لخت بگردیم. تمام خواسته اینها از آزادی همین است، هر شب با یکی بخوابند و مثل حیوان بچَرند… بیچارهتر از این جماعت، کسانی هستند که مثل سربازان بیجیره و مواجب، در فضای مجازی با استوری گذاشتن و لایک کردن و … به این آینده سیاه ضریب میدهند، در حالی که شاید اعتقادی به این آینده نداشته باشند.»
در واکنش به این اظهارات احمد زیدآبادی؛ تحلیلگر سیاسی و اجتماعی در کانال تلگرامیاش نوشت: «شیخ حمید رسایی در بارۀ انگیزۀ اعتراضهای اخیر در کشور اظهارنظری کرده است که به دلیل جنبۀ پورنوگرافی آن، از نقلش در اینجا صرف نظر میکنم. اگر به فرضِ شنیع، وضع همان باشد که حمید رسایی توصیف کرده است وی باید عمامهاش را بالاتر بگذارد! او و همفکرانش با ادعای تربیت نسلی منطبق با ارزشهای دینی، ارکان قدرت را قبضه کردهاند، بودجههای بی در و پیکر فرهنگی را بلعیدهاند، فضای رسانهای و تبلیغاتی رسمی را به انحصار خود در آوردهاند، تمام تریبونهای عمومی را به خدمت گرفتهاند، شخصیتهای فکری و فرهنگی منتقد را یا دربهدر کردهاند و یا به سکوت و انزوا کشاندهاند، صدر تا ذیل نظام آموزشی کشور از کودکستان تا دانشگاهها را تحت کنترل خود در آوردهاند، بعد نتیجۀ کارشان در تربیت نسل باید همانی باشد که خودش ادعا کرده است؟ در واقع حمید رسایی با چنان اظهارنظری خود و نیروهای همسویش را متهم کرده است! لابد خواهد گفت که اینها نتیجۀ فعالیتهای فرهنگی و تبلیغاتی او و همفکرانش نیست، بلکه نتیجۀ فعالیتهای دشمنان است. این ادعا هم چیزی جز اعتراف به عجز و شکست و ناکارآمدی نیست؛ زیرا اگر تمام سررشتههای تحرکات این جامعه به دست دشمنان باشد، خود اینان جز اتلاف منابع، دیگر چه نقشی پیدا میکنند؟ ظاهراً زشتگویی و فرافکنی در کشور ما حد و مرزش را از دست داده است!»
اما این ادبیات تنها به سیاسیون اصولگرا محدود نبود. حسن کچوپان؛ استاد دانشگاه و از چهرههای معروف نزدیک به جریان اصولگرایی با ادبیاتی مشابه نیز در این باره صحبت کرده است. او در برنامه جهانآرا گفته: «میخواهند جامعه ایران را نابود کنند. غرب ویران شده آنجا هم جهنم است. شعارها فاشیستی است. اینها زن، فحشا، هرزگی و مرد، بیناموسی، شهوترانی میخواهند. رهبران اینها یک مشت نخود مغز بیمار و بدبخت هستند.»
چندی پیش نیز ابوالفضل احمدی، دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر چهارمحال و بختیاری در اظهاراتی گفته بود: «در این ماجرا فرماندهی میدان توسط رسانه دشمن کاملا مشهود بود و نشان دادند که چگونه میتوان با فضای مجازی، میدان حقیقت را مدیریت و برنامهریزی کرد و باعث بههمریختگی افکار عمومی، ایجاد شک و تردید و متلاطم کردن احساسات جامعه شد. فضای مجازی مورد بیتوجهی قرار گرفته و ملتهب و متشنج کردن فضا، شایعهپراکنی، دروغ، وارونه نشان دادن واقعیتها و تبدیل یک مسئله عادی به یک بحران در این فضا باید مدیریت شود.»
او افزود: «بازیهای هیجانی رایانهای برای به میدان آوردن نوجوانان در چنین روزی برنامهریزی شده بود.دشمن میخواهد انقلاب و اسلام را برای این نسل جور دیگری روایت و از این ظرفیت علیه خود جامعه جوان و اسلام استفاده کند. در ماجرای اخیر دستگاههای فرهنگی باید خود را مقصر بدانند، چون کوتاهیهایی قصورا یا تقصیرا صورت گرفته است. مردم در همان روزهای اولیه حساب خود را از اغتشاشگران جدا کردند و با بصیرتی که از تجربه فتنهها و حوادث گذشته به دست آورده بودند با این جریان همراه نشدند.»
در همین حال سردار محمد عبداللهپور، فرمانده سپاه استان گیلان در همایش فعالان رسانهای گیلان و لزوم جهاد تبیین در جنگ روایتها اظهار کرده: «کسانیکه در اغتشاشات اخیر گیلان دستگیر شدند، تعدادی زیادی از آنها حالت مست داشتند و با همان شرایط به تخریب اموال عمومی روی آوردند و مسجد آتش زدند. بعضیها دچار هیجانات ناشی از بازیهای رایانهای و برخی نیز فرزند طلاق بودند؛ اکثر دستگیرشدگان از طبقه متوسط به سمت ضعیف و با مشکلات عدیده خانوادگی مواجه بودند و مصرف دخانیات و مواد مخدر هم داشتند. بسیاری از دستگیرشدگان در اتفاقات سال 96 و 98 شرکت نداشتند و اراذل اوباش دستگیرشده نیز شناسنامهدار نبودند و میتوان گفت که همه کسانیکه به اموال مردم و دولت در گیلان آسیب رساندند دستگیر شدند حتی آنان که به اغتشاشگران جا و مکان دادند شناسایی و دستگیر شدند.»
وی با بیان اینکه ملت ایران در مقابل فتنهها و حوادث مختلف سربلند شده و توانسته خود را حفظ کند تصریح کرد: «هماکنون از نظر امنیتی بر اوضاع مسلط هستیم و شناسایی و دستگیریهای انجام شده نیز با کمک فراجا انجام شد لذا به کسی اجازه نمیدهیم که سد راه انقلاب اسلامی شود و تمام موانع را پشت سر میگذاریم.»
فرمانده سپاه استان گیلان با اشاره به برخی اعترافات دستگیرشدگان اغتشاشات در استان گفت:« 39 درصد از دستگیرشدگان اعتراف کردند که تحت تاثیر رسانهها قرار گرفته بودند و بیش از 60 درصد هم اعتراف کردند که در صحنه دچار هیجان شدهاند.»
سردار عبداللهپور به ویژگیهای اغتشاشات اخیر اشاره کرد و افزود: «اکثر این افراد، آموزش دیده و تحت تاثیر فضای مجازی قرار گرفته بودند تا جاییکه به این افراد یاد داده بودند که وقتی دستگیر شدند چه بگویند. یکی دیگر از ویژگیهای اغتشاشگران این بود که سعی میکردند سریع از صحنه اغتشاش فرار کنند و تمرکزشان روی مناطقی بود که کوچه زیاد داشت البته بعضی دستگیرشدگان نیز از سایر استانها نظیر تهران، مشهد، اردبیل و تبریز برای اغتشاش به گیلان آمده بودند.»
نقطه مشترک تحلیل های اصولگرایان بر این استوار است که سعی میکنند اعتراضات را در سطح پایین و کماهمیت و تنها ناشی از احساسات تعریف کنند. بیشتر آنان تنها روی این نکته تأکید دارند که معترضان نوجوان و ناآگاه هستند و تنها از روی هجیان به خیابان آمده اند.
پیام تیرانداز مدیرعامل خبرگزاری فارس در همایش «بررسی نقش نخبگان در جهاد تبیین» نیز در این باره گفت:« در کف میدان با نوجوانان و جوانان کم سن و سالی که احساس میکردند، گیم بازی میکنند، مواجه بودیم. ما با آنها چه در زمان اغتشاشات که خبرنگاران ما در بین آنان حضور داشتند، چه بعد از آنکه بعضی از آنها بازداشت شدند و اطلاعاتی از آنها به دست آمد همراه بودیم. این جوانان عمدتاً زیر 20 سال سن داشتند و شرایط زندگی آنها به نحوی بود که دغدغه معیشت نداشتند. برعکس قضایای اتفاق افتاده در آبان 98 که در آنجا مسئله اول معیشت بود، جوانانی که در حوادث چند روز گذشته حضور داشتند خیلی دغدغه معیشت نداشتند که این مسئله از موبایلهایشان، تیپشان، خودروهایشان و کسانی که دنبال آنها میآمدند مشخص بود و نشان میداد علاوه براینکه خیلی مشکل معیشتی ندارند بلکه از قشرهای نسبتاً مرفه جامعه هستند. بخش قابل توجهی از این افراد آزادیهای حرام را به نحو کامل در زندگی خودشان داشتند؛ معتقدند بودند روابط با جنس مخالف میتواند حداکثری باشد و قبح استعمال مواد مخدر و بحثهای مربوط به مشروبات الکلی و ... در پیش آنها ریخته بود، در کف میدان با چنین جماعتی مواجه بودیم. خیلی از این افراد پیوند خانوادگی عمیقی نداشتند. یعنی یا پدر و مادر از هم جدا زندگی میکردند یا متأسفانه در حین ازدواج با فرد سومی ارتباط داشتند که نشاندهنده سبک زندگی آنان بود.»
هفته پیش هم روزنامه رسالت در مطلبی نوشته بود: « در این نسل خشونتی تهنشین شده و رسوبکرده که بخش عمدهای از آن نتیجه رکیک بودن و خشونت سینما و تلویزیون دو دهه اخیر جهان و مشخصا آمریکاست. همچنین بازیهای کامپیوتری عمدتا جنگی، از بسیاری از آنها چریکهایی بالقوه درآورده. اگر این سخن به نظرتان مضحک میرسد، میتوانید خبر دستگیری بزهکاری حرفهای در آمریکا را که اذعان کرده بود جنگ شهری را از بازی ندای وظیفه آموخته در اینترنت جستجو کنید. این نسل بعضا هیجانطلب و بیاعصاب، اساسا قدرتستیز و تقدسستیز است. مادر را مقدس نمیداند و هر نوع احترام به پدر را پدرسالاری میشمارد. تکلیفش با حاکمیت که دیگر مشخص است.»