به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۵
کد خبر: ۵۴۰۳۰۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۷ - ۰۶ مهر ۱۴۰۱
صداوسیما با برپایی مناظراتی با حضور جامعه‌شناسان و فعالان سیاسی تک‌صدایی رسانه‌ای را به حاشیه برد

«شیوه» داغ‌

با افزایش اعتراض ها به مرگ مهســا امینی و گسترش آن به سایر شهرهای کشور ناگهان شاهد بازشدن درهای صداوســیما به روی مصلحان اجتماعی طردشــده ای بودیم که به اتهام اصالح طلب بودن یا نبودن در گعده اصولگرایان به طورکامل بعد از وقایع ۸۸ جایی در رسانه ملی نداشتند.
روزنو :

«شیوه» داغ‌

روزنو :با افزایش اعتراض ها به مرگ مهســا امینی و گسترش آن به سایر شهرهای کشور ناگهان شاهد بازشدن درهای صداوســیما به روی مصلحان اجتماعی طردشــده ای بودیم که به اتهام اصالح طلب بودن یا نبودن در گعده اصولگرایان به طورکامل بعد از وقایع ۸۸ جایی در رسانه ملی نداشتند.

با افزایش اعتراض ها به مرگ مهســا امینی و گسترش آن به سایر شهرهای کشور ناگهان شاهد بازشدن درهای صداوســیما به روی مصلحان اجتماعی طردشــده ای بودیم که به اتهام اصالح طلب بودن یا نبودن در گعده اصولگرایان به طورکامل بعد از وقایع ۸۸ جایی در رسانه ملی نداشتند. اقدامی مثبت و بسیار تأثیر گذار در میان افکار عمومی که باالخره صداوســیما را از تک صدایی خارج کرد. هرچنــد امید به تداوم چنین فضایی در آینده نه چندان دور با فروکش کردن اعتراض ها شــاید خوش بینانه باشد اما تجربه این دیدن و شنیدن صدای بخش خاموش شــده جامعه که اتفاقا مخاطبانش در اکثریت قرار دارند، می تواند در بازسازی اعتماد عمومی و آشتی بین مردم و رســانه ملی مثمرثمر باشــد. این مناظره ها در تیم های دو نفره بین استاد عبدالکریمی و شهریار زر شناس، محمد فاضلی و سعیدحاجی ناصری، تقی آزاد ارمکی و ابراهیم فیاضی، سعید شریعتی و جلیل محبی، و شــهاب طباطبایی و علی خضریان برگزار شد. «شــرق» تا آنجایی که به متن این مناظره ها دسترسی داشت خالصه ای از آن را ارائه می دهد

تقی آزاد ارمکی: جامعه از مجموعه بحران‌ها خسته شده

ابراهیم فیاض: علوم انسانی را به‌شدت در ایران فقیر کرده‌اند

یکی از مناظره‌های کم‌سابقه در تلویزیون مربوط به تقی آزادارمکی، جامعه‌شناس و ابراهیم فیاض، جامعه‌شناس بود که توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرد. به گزارش جماران برخی از نکات مهمی که تقی آزادارمکی در انتقاد از رفتار گشت ارشاد در برنامه شیوه گفت، به این قرار است: «این چه گرفتاری است که ما فکر می‌کنیم جمهوری اسلامی دارد سقوط می‌کند؟! تظاهرات باشد، مگر دنیا پر از تظاهرات نیست؟ فکر می‌کنیم انقلاب کردیم و اسلام وارد ایران شد و شیعه شدیم! ایران یک پدیده تاریخی است. تاریخمند است. ما چرا باید از کوروش بترسیم؟ در ایران تاریخ را یک‌وجهی می‌نویسیم».

او همچنین گفت: «مشکل این است که جمهوری اسلامی تنهایی را ترویج می‌کند! سر جامعه را به اسم بورژوازی بریدند. جامعه‌ای که به لحاظ اقتصادی بی‌سر است، طبقه متوسط شروع می‌کند سر خودش را تراشیدن. جامعه از لحاظ فرهنگی صاحب ندارد! در بحران‌ها طبقه متوسط است که باید میانداری کند؛ ولی نیست، مشروعش نکردیم. یک هنرمند، یک عکاس، یک روزنامه‌نگار و... که الان باید جامعه را میانداری بکند، کجاست؟. بعد مجبوریم از نیروی انتظامی دعوت کنیم برای آرام‌کردن و خشونت ادامه پیدا می‌کند». این جامعه‌شناس تأکید کرد: «پنج سال در خیابان ماجرا باشد ولی آن را امنیتی نکنید. نقطه قوت می‌شود؛ جامعه فریاد بزند. دانشگاهی‌ها کجا هستند؟ دانشگاهی! نه کسانی که معلوم نیست چه کسانی برایشان مقاله نوشته است».

ابراهیم فیاض، جامعه‌شناس، در دیگر سوی میز مناظره هم گفت: «شوروی هم موشک داشت؛ ولی فروپاشید، چون فرهنگ نداشت. من از اول با گشت ارشاد مخالف بودم. گفتم ‎گشت ارشاد سوسیالیستی است، در اسلام چنین چیزی نداریم. ما در مبانی اشتباه رفتیم، ما در قرون وسطا گرفتار شده‌ایم، بعد از ابوعلی سینا، ایرانی تمدنش متحرک است، یکجانشینی نیست، علوم انسانی را به‌شدت در ایران فقیر کرده‌اند. مدرنیزاسیون در ایران نمایشی است، همه‌اش پول نفت است. طلبه‌هایی که در قم هستند که از دانشگاه تندتر هستند».

محمد فاضلی: جامعه ایران به‌شدت بالغ شده

حاجی‌ناصری: طبقه متوسط هم مخالف جمهوری نیست

محمد فاضلی، جامعه‌شناس نیز در شبی دیگر میهمان افکار عمومی‌ای که مخاطب صداوسیما در این شب‌ها هستند، بود و در برنامه شیوه در تلویزیون گفت: ما تبدیل شده‌ایم به جامعه مسائل حل‌نشده! در زمان شاه هم عده‌ای به جامعه‌شناس‌ها می‌گفتند حرف‌های غربی می‌زنید! در دولت شاه هم که به غرب‌گرایی متهم بود، عده‌ای به جامعه‌شناس‌ها می‌گفتند حرف‌های غربی می‌زنید! در آن حکومت هم که می‌خواست سرتاپا غربی شود، عده‌ای می‌گفتند این حرف‌ها غربی است! و شد آنچه شد! مردم مطالبه‌گر هستند، بر سر فساد، بر سر اشتغال، بر سر زنان، بر سر مداخله در سبک زندگی‌شان، بر سر تخریب محیط زیست. مجموعه‌ای از تناقضات را نمی‌توانید پوشش دهید. به میلیون‌ها نفر بگویید مقاومت کنید و بعد ببینید خودشان طور دیگری زندگی می‌کنند! وسایل خودشان را از جای دیگری می‌خرند، بچه‌هایشان در جای دیگری زندگی می‌کنند! من توییت می‌زنم و می‌گویم که ابراهیم رئیسی کار درستی کرد که با خانواده مهسا امینی تماس گرفت. مخاطب به من ناسزا می‌گوید و می‌گوید که کدام یکی به نتیجه رسیده که این یکی برسد! جامعه ایران به‌شدت بالغ شده.

باید بدانیم جامعه ایران در چه وضعیتی است. فقط ۱۴ درصد متولد سال‌های قبل از انقلاب هستند، ۸۶ درصد پس انقلاب به دنیا آمده‌اند. این جامعه گسترش یافته و رشید و بالغ شده و تحصیل کرده است. این جامعه از برخی عارضه‌ها رنج می‌برد. نرخ بی‌کاری بسیار بالاست، حتی با نرخ‌های پایین مشارکت این بی‌کاری بالاست. بی‌کاری به شکل نابرابری بین زن و مرد تقسیم شده؛ مردان پنج برابر زنان شاغل هستند! نرخ بی‌کاری زنان ۱۳ درصد، نرخ بی‌کاری مردان ۷.۲ درصد. در جوانان ۱۸ تا ۳۵ سال، نرخ بی‌کاری مردان ۱۳.۸ و نرخ بی‌کاری زنان 28.3 درصد. جوان ۱۸ تا ۳۵ سال دو‌برابر کل بی‌کار است! تعداد دانشجویان زن ۲۰ هزار نفر بیش از مردان است، زنان بیشتر دانشجو شده‌اند؛ اما نرخ بی‌کاری آنها دو‌برابر است. نرخ مشارکت اقتصادی آنها هم یک‌پنجم است. طبیعی است که من مثل زنان اسم این را بگذارم یک تبعیض ساختاری علیه زنان.

حاجی‌ناصری، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، هم که دیگر سوی میز مناظره قرار داشت، گفت: «جوانان امروز احساس تعلق خاطر ندارند؛ فکر می‌کنند تبدیل به انسان‌های زایدی شده‌اند، همه فیلم رضا مارمولک را دیدیم. جایی از فیلم خودزنی می‌کند و به بهداری می‌رود. آنجا با یک روحانی هم‌جوار می‌شود. وقتی با این روحانی هم‌جوار می‌شود، روحانی در وجود رضا مارمولک یک انسان عاصی را می‌بیند که می‌خواهد علیه مناسبات موجود طغیان کند. روحانی برای اینکه رضا مارمولک را تسکین دهد، می‌گوید که برادر من به تعداد انسان‌ها راه برای رسیدن به خدا وجود دارد، همان حدیث معروف. رضا مارمولک به روحانی می‌گوید بالای منبر رفتی ولمان کن. روحانی می‌گوید که فقط ما بالای منبر نمی‌رویم، خارجی‌ها هم بالای منبر می‌روند. در آنجا یک کتاب داستانی وجود دارد، شازده کوچولو. شازده کوچولو در فهم این فیلم بسیار مهم است. روحانی بخش‌هایی از داستان شازده کوچولو را قرائت می‌کند. شازده کوچولو به روباهی می‌گوید که من می‌خواهم با تو بازی کنم، روباه می‌گوید تو نمی‌توانی با من بازی کنی چون من اهلی نشده‌ام، من تعلق ندارم، انس ندارم. رضا مارمولک از زندان فرار می‌کند، به سمت مرز می‌رود... مردم او را می‌بینند فکر می‌کنند روحانی است، پشت سر او نماز می‌خوانند. رضا مارمولک کم‌کم از عاصی بودنش خارج می‌شود. چرا؟ چون رضا مارمولک آنجا تعلق را احساس می‌کند و حس می‌کند که سودمند است. با این مقدمه می‌خواهم بگویم که اگر جوان امروزی طغیان می‌کند، به خاطر این است که احساس تعلق ندارد. احساس تعلق از چه چیزی برمی‌آید؟ از اشتغال، از داشتن خانواده، از اینکه نقشی سودمند در جامعه دارد و جامعه او را به رسمیت شناخته است. جوانان امروز، دختر و پسر، امروز احساس تعلق خاطر ندارند. فکر می‌کنند تبدیل به انسان‌های زایدی شده‌اند. تورگنیف (نویسنده مشهور روس) رمانی دارد به نام رودین، آنجا به نحو احسن نشان می‌دهد که چگونه در جامعه روسیه انسان‌های زیادی به وجود آورده‌اند به‌عنوان انسان‌های زیادی! چنین انسان‌هایی پایگاه اجتماعی انقلاب 1917 روسیه شدند. جمهوری اسلامی مخالف طبقه متوسط نیست و طبقه متوسط هم مخالفت جمهوری نیست».

خضریان: در بازار مانتوی پوشیده و مناسب نیست

طباطبایی: هر وقت خواستید بگویید من برایتان می‌آورم

در یکی دیگر از این مناظرات شهاب‌الدین طباطبایی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان در برنامه جهان‌آرا در شبکه افق با موضوع گشت ارشاد و حجاب گفت: همه چیز را بر‌اساس سناریو بیان نکنید؛ اینها مردم عادی هستند، می‌خواهند زندگی آرامی داشته باشند. شما من را که در چارچوب حزب سیاسی هستم و دبیرکل یک حزب شده‌ام و در چارچوب جمهوری اسلامی کار می‌کنم، متهم به آنارشیسم می‌کنید! به مردمی که در خیابان هستند چه می‌چسبانید؟ این کار را نکنید. ‌علی خضریان نماینده تهران هم در مجلس در برنامه جهان‌آرا با موضوع گشت ارشاد و حجاب گفت: حاکمیت قانون چیزی است که همه باید روی آن به اجماع برسیم و قانون، فصل‌الخطاب باشد. به نظرم حتی کسانی که ابتدای کار معترض بودند، معتقد بودند در قضیه اخیر، یک امر خلاف قانون رخ داده است ولی آنچه در میدان عمل رخ داده، با آنچه اول در فضای مجازی شاهدش بودیم متفاوت است. ‌این نماینده جبهه پایداری در مجلس ادامه داد: از آن زمانی که دوستان آقای طباطبایی پونز روی پیشانی مردم می‌چسباندند، گذشته‌ایم و خیلی تغییر کرده‌ایم! زمانی دولت همین دوستان می‌خواستند آن‌قدر اختیارشان را زیاد کنند که هیچ نظارتی روی آنها نباشد ولی امروز پلیس هم از نظارت مصون نیست. حتی رژیم صهیونیستی هم به آمبولانس حامل فلسطینی‌ها حمله نمی‌کند ولی در قضایای این روز‌ها شاهد حمله به آمبولانس بودیم. چرا کسانی که موضوع را جنسیتی می‌کنند، درباره بانویی که چادر از سرش برداشتند یا درباره قتلی که شهردار اسبق تهران انجام داده بود، به زنان اهمیت ندادند و اسمش را گذاشتند پرستو؟ به نظرم اسم «زن» به یک اسم رمز برای رادیکالیسم تبدیل شده است. خضریان در ادامه تأکید کرد: در بازار مانتوی پوشیده و مناسب نیست، که طباطبایی، دبیرکل حزب ندا در واکنش به این ادعا گفت: هر وقت خواستید بگویید من برایتان می‌آورم! خضریان اما همچنان مدافع ادامه فعالیت گشت ارشاد بود. او گفت: فردی که در خیابان نافش بیرون است، این کجای ذائقه قانونی ماست که طباطبایی در پاسخ گفت: من ندیدم! شما یا دنبالش بودی یا نگاه کردی! شاید در مجلس یکی از کار‌ها این است که می‌روند بیرون تا ببینند چند نفر نافشان بیرون است.

‌او همچنین گفت: یک حمله انتحاری علیه جمهوری اسلامی از سوی همین گشت انجام شده! حاکمیت اگر قدرتمند است، شعار تند یک دهه هشتادی را هم به جان می‌خرد. مگس روی زخم می‌نشیند، پس باید زخم را خوب کرد؛ این جمله رهبر انقلاب است؛ ولی به جای اینکه زخم را خوب کنیم، همیشه گفته‌ایم دارند سیاه‌نمایی می‌کنند. شیوه جمع‌کردن ماجرا به جای حل مسئله، عادتی است که رخ می‌دهد. معتقدم باید با کسانی که به پلیس حمله می‌کنند برخورد کرد، اول هم با نماینده مجلسی که در گوش پلیس بی‌پناهی که در حال اعمال قانون بود، زد. بار‌ها گفته‌ایم، گشت ارشاد با این وضعیت، گشت منکر است و به نظرم یک حمله انتحاری علیه جمهوری اسلامی از سوی همین گشت انجام شده است! شش روز از قضیه مهسا امینی گذشته؛ ولی دریغ از یک مقام مسئول که عذرخواهی کرده باشد. سخیف‌ترین کار‌ها به‌عنوان وظایف گشت ارشاد در نظر گرفته شده، یک دختر با پوشش معمولی وارد گشت ارشاد شده و بی‌جان خارج شده؛ ولی پلیس می‌گوید قضیه را به پل صراط واگذار می‌کند؛ درحالی‌که پل صراط همین‌جاست. یک جامعه‌شناس بیاورید که بتواند یک نفر را درمورد ضرورت وجود گشت ارشاد قانع کند. آیا آقای خضریان موافق هستند مردم هفته آینده جلوی مجلس تجمع اعتراضی برگزار کنند و از نمایندگان بپرسند چرا در قضیه مهسا امینی موضع‌گیری شفاف نکردند؟ حاکمیت اگر قدرتمند است، شعار تند یک دهه هشتادی را هم به جان می‌خرد. علمایی مثل آیت‌الله جوادی‌آملی معتقدند با این روش ارشاد به حجاب و عفاف، صرفا کار ظاهری صورت می‌گیرد.

همه راه‌های ارتباط مردم و برداشت افکار عمومی با حاکمیت باید باز شود، نه اینکه به همه انگ آنارشیسم بزنیم یا بگوییم فلانی ۲۰ سال قبل یک پرونده‌ای داشته و الان هم دنبال مسائل دیگری است. پلیس باید اقتدار داشته باشد، پلیسی که حامی مردم است و مردم به آن اعتماد دارند و هرکس در راستای تضعیف پلیس اقدام کند، محکوم است؛ ولی در این شرایط مردم خاطرات بدی از گشت ارشاد دارند.

شریعتی: حتی اتاق خواب مردم را هم حیطه خود می‌دانند/ محبی: آمریکا هر‌جا به نتیجه برسد کاری درست است، بسیار بدتر از ما عمل می‌کند

یکی از داغ‌ترین مناظره‌ها نیز به شب مناظره سعید شریعتی و جلیل محبی اختصاص داشت.

سعید شریعتی گفت: حکومت مطلقه به خودش اجازه می‌دهد سبک زندگی واحد را به مردم تحمیل کند. حتی اتاق خواب مردم را هم حیطه خود می‌دانند و می‌گویند ما تعیین می‌کنیم چند بچه داشته باشید.‌

جلیل محبی هم گفت: آمریکا هر‌جا به نتیجه برسد کاری درست است، بسیار بدتر از ما عمل می‌کند. می‌گویید جمهوری اسلامی به اتاق خواب مردم کار دارد، دوستان خود شما در مورد این مسئله قانون تصویب کردند.

شهریار زرشناس، کارشناس مسائل سیاسی در برنامه شیوه شبکه ۴ که همراه با دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه به بررسی دلایل نارضایتی مردم می‌پرداخت، گفت: بابت ۱۰ میلیون ۱۰ تا وثیقه می‌گیرند بعد نام کسی که هزار میلیارد وام می‌گیرد را منتشر نمی‌کنند.

هر وجدانی را این مسئله می‌آزارد.

همچنین دکتر بیژن عبدالکریمی گفت: بعضی‌ها در سال‌های گذشته هیچی نداشتند و اکنون صاحب چند هزار میلیارد ثروت هستند، چرا نسبت به اینها بی‌تفاوت هستیم؟

منبع: شرق
ویژه روز
عکس روز
خبر های روز