انتقامجویی هولناک زن نامرئی از تازه عروس | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۵

 عروس خانم وقتی به خانه بخت رفت، تصور نمی‌کرد در دام انتقام‌گیری وحشت‌آور یک زن ناشناس گرفتار خواهد شد.

 

زوج جوانی با مراجعه به دادسرایی در تهران، خواستار ردیابی ناشناسی شدند که مدتی است آسایش آنان را با تهدیدهای عجیب و غریبش به خطر انداخته است.


تازه عروس 22 ساله که بسیار نگران به نظر می‌رسید، به بازپرس گفت: چند ماه پیش ازدواج کردیم و به‌تازگی در منطقه‌ای نزدیک تهران خانه‌ای اجاره کردیم، هنوز 2 ماه از زندگی مشترکمان نمی‌گذشت که ناشناسی که مشخص نبود زن است یا مرد به تلفن خانه زنگ می‌زد و با صدایی ترسناک تهدید می‌کرد که مرا خواهد کشت.

ابتدا اهمیتی نمی‌دادم و ماجرا را برای همسرم بازگو نمی‌کردم تا این‌که این تماس‌ها بیشتر شد و صداهای پشت تلفن مرا بسیار ترساند و شب‌ها کابوس‌های بدی در خواب می‌دیدم.

 

ماجرای مزاحمت‌های تلفنی را به همسرم گفتم و وی با پیگیری تماس‌ها و شکایت‌ از مزاحم تلفنی فهمید که تماس‌گیرنده از چندین تلفن همگانی تهران، کرج و شهریار برای مزاحمت استفاده می‌کند و ردیابی وی به دلیل پراکندگی جغرافیایی و استفاده از کیوسک‌های مختلف امکان‌پذیر نیست.

 

این زن در ادامه افزود: چند روزی از مزاحمت‌ها خبری نشد تا این‌که از 10روز پیش همان ناشناس به شماره موبایلم نیز زنگ زد و تهدیدهایش به حدی آزاردهنده شده بودند که مجبور شدم چند روزی را برای رهایی از تهدیدها به خانه پدر و مادرم پناه ببرم.

وقتی از آنجا به خانه برگشتم و وارد شدم با صحنه هولناکی روبه‌رو شدم. خروس و مرغی که در حیاط داشتیم، سرشان بریده شده بود و وسط پذیرایی افتاده بود و کاغذ مچاله‌شده‌ای نیز کنارشان افتاده بود که نوشته بود تو و شوهرت هم مثل این خروس و مرغ کشته خواهید شد و هیچ راه فراری نخواهید داشت و این پایان راه زندگی شماست.

 

با ادعاهای این زوج، بازپرس به تیمی از پلیس ماموریت داد تا با انجام تعقیب و مراقبت‌های شبانه‌روزی، عامل مزاحمت‌ها را ردیابی کنند که براین اساس تیمی ویژه برای شناسایی وی وارد عمل شدند.

 

ماموران یک هفته به کمین نشستند تا این‌که ساعت 10 صبح، مرد ناشناسی که قصد وارد شدن به خانه زوج جوان را داشت، زیر نظر گرفتند و پس از چندین دقیقه هنگامی که در حال خارج شدن از آنجا بود وی را دستگیر کردند و در بازرسی از خانه با جسد گربه‌ای که شکمش پاره شده بود روبه‌رو شدند.

 

این مرد که خود را «احمد» معرفی می‌کرد در بازجویی‌ها ادعا کرد برای نخستین‌بار است که دست به این کار زده است و از سوی زن ناشناسی اجیر شده که جسد گربه را به داخل این خانه بیندازد.


وی در ادامه بازجویی‌ها گفت: امروز زن جوان به من زنگ زد و گفت که در مقابل انجام این کار به من 500‌هزار تومان پول می‌دهد، سپس کلید خانه و کیسه سیاه رنگی را با یک پیک موتوری برایم فرستاد و من نیز آن را در خانه‌ای که آدرسش را داده بود گذاشتم.

 

با ادعاهای ضد و نقیض این مرد،‌ ماموران در شاخه دیگری از تحقیقات با ردیابی سوابق احمد متوجه شدند، وی یکی از تبهکاران قدیمی است که بارها به خاطر جرایم مختلف و برهم زدن نظم جامعه روانه زندان شده است.

 

براین اساس، دوباره وی تحت بازجویی قرار گرفت و هنگامی که با شواهد و قراین پلیسی روبه‌رو شد، لب به اعتراف گشود و گفت: چند هفته پیش زنی جوان به من زنگ زد و خود را از نزدیکان یکی از دوستانم که در زندان با هم آشنا شده بودیم، معرفی کرد. سپس از من خواست تا در ازای پول به خانه این زوج بروم و خروس و مرغ‌ها را بکشم و وسط پذیرایی بیندازم و برای هر بار 00 5 هزار تومان به حسابم می‌ریخت و هر وقت می‌پرسیدم دلیل این کارهایش چیست، جواب می‌داد به تو ربطی ندارد!

 

وی در پاسخ به سوال ماموران که آیا محل زندگی یا مخفیگاه زن ناشناس را می‌شناسد، ادعا کرد که تاکنون وی را ندیده است و دستورات تلفنی به وی صادر می‌شد.

 

با بازداشت شدن تبهکار  اجیر شده مزاحمت‌های تلفنی دوباره توسط صدای نامفهوم آغاز شد و تجسس‌های پلیس برای شناسایی وی بی‌نتیجه ماند تا این‌که صداهای ضبط‌شده برای مشخص شدن نوع صدا به اداره تشخیص صدای پلیس آگاهی ارسال شد و تلاش کارآگاهان پس از چند روز آنالیز به وسیله دستگاه‌های رایانه‌ای نشان داد که صدا متعلق به یک زن است.

 

با به دست آمدن این سرنخ، زوج جوان به اداره پلیس احضار شدند و صدای بازیافت شده برای آنان پخش شد که مرد جوان با شنیدن صدا ادعا کرد که این زن را می‌شناسد.

وی به پلیس گفت: این زن آزیتا نام دارد و چند سالی با وی ارتباط داشته است و 2 سال پیش قرار بر ازدواج داشته‌اند، ولی به خاطر اختلافاتی که خانواده‌هایشان داشتند از ازدواج منصرف شده‌اند و از آن زمان دیگر خبری از وی ندارد.

 

به این ترتیب با راهنمایی مرد جوان کارآگاهان موفق شدند آزیتا را دستگیر کنند و در بازرسی از خانه‌اش رایانه‌ای را که از طریق آن اقدام به تغییر صداها کرده بود، کشف کردند.

 

آزیتا که فکر نمی‌کرد از سوی پلیس دستگیر شود در بازجویی‌ها گفت: من میلاد را از 4 سال پیش می‌شناسم و تا 2 سال پیش قرار بود با هم ازدواج کنیم که نشد، البته اصرار من به ازدواج بیشتر از میلاد بود و وی برای رفع کردن اختلافات خانواده‌هایمان کاری انجام نداد و خیلی زود مرا فراموش کرد.

وی حتی پیامک‌ها و تلفن‌هایم را جواب نمی‌داد و رفتارهایش مرا به شدت ناراحت و غمگین کرده بود تا این‌که تصمیم گرفتم هرگاه وی ازدواج کند زندگی را برایش تبدیل به جهنم کنم.

 

وی در ادامه افزود: آن قدر انتظار کشیدم تا این‌که میلاد ازدواج کرد و پس از اجاره‌خانه‌ای نقشه‌ام را به اجرا گذاشتم و از طریق یکی از تبهکاران که در ساخت کلید یدک و بازکردن قفل باتجربه بود، موفق به تهیه کلید خانه میلاد شدم.

سپس با اجیر کردن تبهکار دیگری از وی می‌خواستم تا دستوراتم را به اجرا بگذارد و برای هر کارش 500 هزار تومان پول می‌دادم.

 

زن شیاد افزود: برای این‌که میلاد مرا نشناسد با استفاده از یک برنامه رایانه‌ای صدایم را تغییر می‌دادم و گاهی اوقات صدای ضبط‌شده‌ام را از تلفن‌های همگانی برای همسرش پخش می‌کردم و با فرستادن اجساد حیوانات به خانه آنان قصد داشتم از این طریق کینه این چند سال را جبران کنم.

 

بنا بر این گزارش باتوجه به اعترافات این زن کینه‌جو، تحقیقات از وی به پایان رسید و با گذشت نکردن زوج جوان پرونده برای صدور حکم به دادگاه  فرستاده شد./ ایران

عکس روز
خبر های روز