به روز شده در: ۱۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۲
کد خبر: ۵۳۹۲۵
تاریخ انتشار: ۲۱:۱۹ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۲
تعداد نظرات: ۱ نظر

هادی خامنه‌ای:بدون تشکیل دادگاه علیه موسوی و کروبی هرچه می خواهند می‌گویند

دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در دیدار با اعضای پویش امید، با تاکید بر فعالیت های فرهنگی، دلیل رکود و سرگردانی سیاسی در کشور را متاثر از عدم تعریف درست مسایل در جامعه دانست.
به گزارش امید،حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنه‌ای در ابتدای این دیدار فعالیت های فرهنگی را ارجح بر هر فعالیتی در جامعه دانست و افزود: سیاست ما به فرهنگ ما وابسته است اگر فرهنگمان را درست نکنیم مسایل در جامعه ما روشن و تعریف نشود، فعالیت سیاسی ما به جایی نمی رسد. علت اینکه فعالیت سیاسی مقداری ممکن است با رکود و سرگردانی توام باشد به خاطر عدم تعریف درست از مسایل در جامعه است.
وی در ادامه با اشاره به پرسش دلایل عدم دستیابی به اهداف انقلاب تا به امروز گفت: همواره حتی در دقیق ترین سیستم ها مقداری درجه خطا تعریف شده است. وقتی اهداف تعریف شده برای جمهوری اسلامی به مرحله اجرا می رسد، با ده ها نوع مانع رو به رو می شود که بخش عمده این موانع، عامل انسانی است. یکی دیگر از عوامل رشد نیافتگی جامعه است. یعنی آماده نبودن جامعه برای راه اندازی سیستم با مضامین بالا. فهم این مضامین و مفاهیم کار بسیار مهمی است.
وی ادامه داد: حال این فهم را چگونه می توان محقق کرد؟ حضرت علی (ع ) برای اجرای منویات خودش با مردم مشکل داشت. مردم مسایل را به درستی نمی گرفتند. بخش دیگر هم نخواستن است. عده ای از افراد برای مفاهیمی که با منافع آنها سازگار نیست، مانع ایجاد می کنند.
هادی خامنه ای با اشاره به روایتی از حضرت علی (ع) ادامه داد: این حضرت در این باره می فرمایند: الحق اوسع الاشیا فی التواصف، و اضیقها فی التناصف. یعنی حق آن چیزی است که وقتی وصفش را می کنید، میدان وسیعی در مقابل شماست اما همینکه می خواهید به اجرا در بیاورید میدان تنگی پیدا می کنید. چرا؟ زیرا اولین افرادی که مانع رشد می شوند، همان هایی هستند که بعضا آن را ترویج می کردند.
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی با اشاره به دیدگاه برخی افراد در اوایل انقلاب افزود: در زمان انقلاب عده ای وقتی می گفتیم حکومت اسلامی؛ خرسند می شدند، و وقتی سخرانی می کردیم می گفتند عالی است اما وقتی که این حکومت به اجرا در آمد، عده ای احساس تیزی و تلخی کردند. زیرا برخی اموال مصادره شد، برخی به زندان افتادند و برخی کنار گذاشته شدند. عده ای هم وقتی احساس کردند حکومت با این آهنگ جلو می آ ید، پیشاپیش سعی بر مانع تراشی داشتند.
به گفته وی این موانع آنقدر گوناگون و متنوع است که شامل اکثریت مردم می شود. حتی ممکن است افرادی باشند که ما از آن ها قدیس ساخته باشیم. آنها هم می توانند به نوبه خودشان از موانع رشد انقلاب به حساب بیایند. زیرا رعایت موازین انقلاب بسیار مشکل است.
وی در ادامه به افرادی که توانسته اند موازین را رعایت کننده پرداخت و گفت: ایده آلش حضرت علی بود. نیمه ایده آل آن، صحابه درجه یک پیامبر و ائمه بودند، و در زمان ما امام بود. بقیه بعد از امام با ایشان فاصله داشتند.
حجت الاسلام و المسلمین هادی خامنه ای عامل به اهداف انقلاب نرسیدن را افراد دانست و ادامه داد: چه چیزهایی باید پیموده می شد تا به اهداف انقلاب برسیم، احترام به قانون، پرهیز از تبعیض و جایگزینی رابطه به جای ضابطه است. از اول انقلاب بحث این مسایل وجود داشت و تا به امروز هم وجود دارد. احساس نمی کنم که موضوع عوض شده باشد، ممکن است شکل، مصداق ها و مکان و زمان عوض شده باشد اما ماهیت اصلی همان است که بود. همه جای دنیا هم همین گونه است. باید چه کنیم؟ باید کار فرهنگی کرد. چاره اش فقط همین است. با دستور نمی شود. حال چه کسی می خواهد دستور دهد که خودش مرتکب تخلفی نشده باشد.
وی در ادامه همچنین به جمله ای از حضرت علی (ع ) در مورد امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد و افزود: ایشان می فرمایند زمانی می رسد که مردم امر به معروف و نهی از منکر نمی کنند، زیرا هر کسی خوف این را دارد که اگر چیزی را راجع به موضوعی گفتند، چیز دیگری مشابه آن را در مورد خودش بگویند. این سخن دو معنی دارد. یکی اینکه همه دارای عیب و نقص هستند. معنی دیگر اینکه عده ای نشسته اند و نقشه می کشند. برای اینکه دهن ها بسته شود و پرونده سازی کنند. جامعه تا اینگونه است، روال همین است.
وی با طرح این پرسش که چه کار باید کرد؟ گفت: باید کار فرهنگی کرد، آموزش داد، صحبت کرد و توضیح داد. باید از از تعداد آدم  های ناآگاه کاسته شود. راه دستوری، اداری و مدیریتی نداریم. هر چه هست، راه فرهنگی است. مثل معروفی هست که می گویند: هر چه بگندد نمکش می زنند وای به وقتی که بگندد نمک. اما ظریفی گفت باز دوباره همان را نمک می زنند. می خواهم بگویم هر چه در مسایل فرهنگی، در فرهنگ سازی در واژه سازی و وارونه جلوه دادن ها مشکل داریم می توان باز کار فرهنگی کرد. منتها باید مرتب به روز کرد.
وی در ادامه به اقدامات برخی تحت عنوان قانون در زمان اصلاحات پرداخت و ادامه داد: در زمان اصلاحات شعار قانون گرایی بود، شنیدم یکی از مخالفان اصلاحات گفته بود، یک قانون گرایی به شما نشان دهیم که خودتان بفهمید. بعد رفتند از  راه هایی چیزهایی را به اسم قانون درست کردند که مثلا فشاری به عناصری بیاورند تا اگر مخالفت شد، بگویند شما خلاف قانون عمل کردید. چاره اش صبر و تحمل و ادامه حرکت فرهنگی است. هیچ راهی هم غیر از این وجود ندارد.
مردم در انقلاب می دانستند چه می خواهند
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در ادامه درخصوص اظهارنظرهای مطرح شده پیرامون این موضوع که گفته می شود در زمان انقلاب مردم می دانستند چه نمی خواهند و اما نمی داستند چه می خواهند گفت: من این را قبول ندارم. کاملا مشخص بود، چه می خواهند. حداقل در سال های آخر شفاف بود. البته نمی توان سال 57 را با سال 41 و 42 مقایسه کرد.
وی در ادامه به اظهارنظر های برخی افراد درباره گفته‌های امام پرداخت و گفت: بعضی از آقایان در برخی از صحبت ها و مصاحبه ها می گفتند امام چند موضع گیری داشته است. امام قم، امام تهران، امام ترکیه، امام نجف. این را تقسیم بندی کرده که امام در هر کجا یک چیزی گفته است. جوابم این بود که مگر هنر کردید چنین چیزی کشف کردید؟ همه آدم ها چنین هستند. قرآن هم در شرایط گوناگون حرف های گوناگون زده است. شرایط زمان و مکان به ما دستور می دهد چه بگوییم، چه بخواهیم و چه کنیم. بنابراین امام در سال 41 یک اقتضا داشته است.
وی افزود: در آن سال هنوز مقابله با شاه مطرح نبود. امام در اعلامیه ها خطابش به دولت علم بود. نامه ها را به او می نوشتند. بعد از مدتی که او رفت و هویدا آمد باز به او می نوشتند. بعد از مدتی شرایط تندتر شد. شاه شخصا وارد ماجرا شد. قبل از ورود شاه، مضمون این بود که شاه را کاره ای نمی دانیم و دولت همه کاره است، پس اعتراض هم به دولت بود ولی بعد از آنکه شاه وارد صحنه شد، پیامش این بود که طرف شما من هستم و تمام مفاسد کار من است. از این به بعد سمت نامه ها متوجه شاه شد و آهنگ مبارزه کمی تغییر کرد. حملات به شاه متوجه شد . آهنگ نامه های امام این بود که مفاسد و اشکالات هر چه هست مربوط به این آقاست.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام(ره) با اشاره به اینکه اگر امام بازداشت نمی شد روند انقلاب چگونه می بود گفت: اگر امام را نمی گرفتند و تبعید پیش نمی آمد، مبارزات در ادامه چه می شد؟ این را کسی نمی داند. ولی به هر حال اینگونه پیش آمد که امام را دستگیر و به ترکیه و از انجا به عراق بردند. داستان از سال 42 -43 آغاز  و به سال 57 کشیده شد. طبیعتا امام پیام ها را از تبعیدگاه می دادند، آهنگ تندی را که با حضور در ایران می توانست داشته باشد، نداشت اما حرکت ادامه داشت. تا اینکه عناصر فرهنگی و سیاسی به مرور زمینه سازی هایی را طی این مدت صورت داده و به مردم آگاهی می دادند.
وی به زمینه سازی های فرهنگی از سوی برخی افراد شناخته شده در انقلاب پرداخت و افزود:  از جلسات پنج نفره تا جلسات بزرگتر برگزار می شد. از جلسات حسینیه ارشاد که در آن، آقایان شهید مطهری، دکتر شریعتی و شهید بهشتی و  مرحوم فخرالدین حجازی سخنرانی می کردند تا سخنرانی هایی در سطح جامعه در تمام ادوار به خصوص در ماه محرم، صفر، رمضان و فاطمیه که میدان و عرصه در این زمینه آماده بود. اینگونه کارهای فرهنگی از نمونه هایی است که در جوامع و کشورهای دیگر مرسوم نیست. این مخصوص کشورهای مسلمان به خصوص شیعه است که یک ارتباط ویژه بین مردم و روحانیون وجود دارد. به اضافه اعلامیه هایی که از طرف خود امام می آمد. کار ساده و به خودی خود انجام نگرفت.
به گفته وی مردم معلوم بود که چه می خواهند. آن زمان می خواستند که این حکومت نباشد ولی سال های قبل از 56 شرایط آنقدر سخت بود که کسی باور نمی کرد چنین کاری شدنی باشد ولی ته دلشان همه همان را می خواستند. سال 56  آرمان و ایده آل از حالت تخیل کم کم به واقعیت نزدیک شد تا در سال 57 خیلی نزدیک شد. هر چه به بهمن نزدیک می شدیم احساس می کردیم که کار، شدنی تر است. طبیعتا هرچه حکومت و رژیم عقب نشینی می کند مردم جلوتر می روند و خواسته ها شفاف تر می شود. به جایی رسید که امام اعلام کردند که حکومت اسلامی می خواهیم یک درجه شفاف تر و گفته شد جمهوری اسلامی. جمهوری اسلامی یک فرم خاصی از حکومت اسلامی است.
نیازمند مطبوعات منتقد ولو با اندکی اشتباه هستیم
حجت الاسلام والمسلمین هادی خامنه ای همچنین در پاسخ به پرسش وضعیت مطبوعات در کشور گفت: نقش مطبوعات و رسانه ها آگاهی دهی است. انتقاد، پیشنهاد، ایجاد ارتباط میان حکومت گران، مدیران، مردم و افکار عمومی، انتقال افکار، پیشنهاد و انتقادات مردم به مسئولان و احیانا انتقال نظرات و پاسخ های آن ها به مردم از وظایف رسانه هاست.
وی گفت: طبیعتا به خاطر داشتن عنصر انتقادی کسانی که مورد انتقاد قرار می گیرند دل خوشی از انتقاد کننده ندارند، ولو اینکه بگویند ما از انتقاد خوشمان می آید و استقبال می کنیم. اصولا انتقاد در آن شکل و شمایل اصلی شیرین نیست که انتظار استقبال از همه داشته باشیم.
مدیر مسئول روزنامه‌های توقیف شده جهان اسلام و حیات نو پذیرش انتقاد را تنها مربوط به انسان های خود ساخته دانست و افزود: علامت خودساختگی هم این است که نه تنها بدشان نیاید بلکه وسایلی را فراهم کنند تا انتقاد فراوان تر، سریع تر و گسترده تر به گوش مسئولان برسد. اگر این کار را نکردند، یعنی واقعی نیست. اگر انتقادها با جواب های نسبتا تند و دلایلی که مشکلی را حل نمی کند و فقط جواب است، همراه باشد، این ناامید کننده است.
وی همچنین نقش مطبوعات را چندان بی تاثیر نداسته و ادامه داد: البته از این طرف هم همه کارهای مطبوعات درست و حسابی نیست.  اینکه بگوییم هر کاری که مطبوعات می کند، کار درستی است. بنده می دانم اشتباهات و اشکالات در درون مطبوعات چقدر است. پشت مطبوعات که به لقمان حکیم گرم نیست که بگوییم اشتباه نمی کنند. اینگونه نیست که هر انتقادی که از طرف مطبوعات صادر شد، طرف مقابل با چهره باز استقبال کند. وقتی انتقاد، انتقاد نادرست و صورت مساله اش درست نباشد، طبیعتا مخاطب خوشش نمی آید. من خودم سه روزنامه داشتم که توقیف شد و رکورد دار توقیف روزنامه در میان مدیران مسئول هستم. روش کار باید به گونه ای باشد که عرصه برای رشد مطبوعات منتقد راستگوی و منصف فراهم باشد.
به گفته وی چیزی که ما می خواهیم اطلاع رسانی اندک ولو اشتباه است که جلویش گرفته نشود. اما آیا همین مقدار اطلاع رسانی وجود دارد؟ نه کم است. بایدها و نبایدهایی از طرف دستگاه ها تحمیل می شود که قانون نگفته و فقط سلیقه ای است.
وی به علت توقیف روزنامه حیات نو اشاره کرد و گفت: بارها به خود ما گفته و اخطار داده بودند چیزهایی را نباید بنویسید از جمله بیانیه های بعضی آقایان. می گفتند این بیانه ها را بردارید. اخطار دادند. چندین بار آمدند که مطلب برداشته شود، می گفتیم برنمی داریم. گفتند بر ندارید روزنامه منتشر نمی شود. گفتیم منتشر نشود. ما هیچ گاه بر نمی داریم زیرا عقیده مان این است که باید باشد. روزنامه تعطیل شد. دلیل دیگری هم نداشت. دلایل واهی در اعلامیه هایشان می گفتند که هیچ ربطی به موضوع نداشت.
تصویر روز
خبر های روز