آقاي [مسيح] مهاجري از روزنامه جمهوري اسلامي آمد... براي همكاري درباره تبليغات انتخابات اظهار آمادگي كرد. قرار شد دفاتر روزنامه در سراسر كشور، مرجعي براي كنترل تبليغات باشند.
روزنو :
مطهره شفيعي: آگاهان و دلسوزان کشور همواره به لزوم حضور حداکثري مردم در انتخابات تاکيد دارند که يک راه تحقق اين امر حضور کانديداها از سلائق مختلف است. آيت‌ا... هاشمي از جمله شخصيت‌هايي بود که حاضر نشد در انتخابات بدون رقيب حضور داشته باشد. سال 68 مرحوم آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني که رياست مجلس را برعهده داشت، خود را براي انتخابات رياست‌جمهوري آماده مي‌کرد. او کار چندان سختي براي رفتن به پاستور نداشت و در خاطره روز 12 تير 68، نوشت «آقاي [علي‌اکبر] ناطق‌نوري آمد... درباره تبليغات انتخابات رياست‌جمهوري پرسيد كه گفتم خود تبليغاتي ندارم.
آقاي [مسيح] مهاجري از روزنامه جمهوري اسلامي آمد... براي همكاري درباره تبليغات انتخابات اظهار آمادگي كرد. قرار شد دفاتر روزنامه در سراسر كشور، مرجعي براي كنترل تبليغات باشند. تذكر دادم از چاپ و پخش عكس و مصرف كاغذ و اسراف در تبليغات خودداري شود؛ گفتم هيچ گونه بودجه‌اي براي تبليغات ندارم.» شش روز بعد شوراي نگهبان تنها او و عباس شيباني که مستقل در انتخابات دور پنجم رياست‌جمهوري حضور پيدا کرده بود را براي نشستن بر کرسي رياست دولت تأييد صلاحيت کرد که به قول هاشمي جلوه انتخابات را گرفته بود. هاشمي در تاريخ 18 تير 68، نوشت: «با آيت‌ا... خامنه‌اي جلسه كوتاهي داشتيم... قرار شد به شوراي نگهبان توصيه كنيم كه تعداد بيشتري از نامزد‌هاي رياست‌جمهوري را ذي‌صلاحيت معرفي كنند كه انتخابات جلوه بيشتري داشته باشد. امروز فقط من و آقاي دكتر [عباس] شيباني را صالح معرفي كرده‌اند. آقاي [حسين] كمالي نماينده تهران و مسئول خانه كارگر آمد. اجازه خواست كه خانه كارگر به نفع من تبليغ كنند. با تبليغ بدون اسراف موافقت كردم. مرتبا از سراسر كشور تقاضاي تشكيل ستاد تبليغات مي‌رسد و جواب اين است كه تبليغات ندارم. مي‌خواهم كه تكيه روي اصل شركت در انتخابات باشد.»
پيروزي اصولگرايان در غيبت اصلاح‌طلبان
در سال‌هاي اخير اما پيروزي در انتخابات بدون رقيب چندان براي اهالي سياست غريب نيست البته بدون رقيب را نمي‌توان تاييد کرد بلکه بايد از واژه «رقيب رأي نياور» يا «رقيب از پيش باخته» استفاده کرد. برگزاري چنين انتخابات‌هايي همواره مورد انتقاد سياسيون به‌ويژه اصلاح‌طلبان است، چرا که بعضا با ردصلاحيت‌هايي که صورت مي‌گيرد، کانديداهاي مطرح اين جريان فرصت حضور در انتخابات را پيدا نمي‌کنند مانند انتخابات 1400 که تنها همتي به عنوان کانديداي جريان اصلاحات لقب گرفت. بهمن 98 بود که حسين نوراني نژاد، سخنگوي حزب اتحاد ملت ايران اسلامي گفت: «همه مي‌دانند جرياني که خود را پيروز قطعي انتخابات مجلس قلمداد مي‌کند در يک بازي بدون رقيب خود را برنده انتخابات مي‌داند.» در همين مجلس يکدست هم انتخابات‌هاي بدون رقيب جريان دارد مانند انتخابات رياست مجلس که قاليباف کانديدا و البته پيروز قطعي بود. تلاش زيادي شد تا نادران را به عنوان رقيب قاليباف معرفي کنند اما همگان مي‌دانستند اين انتخابات صوري است.»
اصولگرايان هم شاکي شدند
نکته قابل تامل آنجاست که اکنون اصولگرايان هم به انتخابات بدون رقيب معترض هستند. ديروز دبيرکل جبهه پيروان خط امام و رهبري، گفت: «وقتي استقلال در ليگ برتر اول مي‌شود، افتخارش به اين است که در آن ليگ پرسپوليس، سپاهان، گل‌گهر، تراکتور و... هستند و او بين چند تيم قدرتمند اول شده است. وگرنه اول شدن در دسته سوم براي استقلال افتخار و هنري نيست. کساني هم که در انتخابات‌هاي مجلس و رياست‌جمهوري برنده مي‌شوند، بايد در ميداني باشند که بتوانند با رقباي قدرتمندي رقابت کنند.» وي گفت: «در انتخابات مجلس يازدهم به تعبير کارشناسان رکورد کمينه ثبت شد. اين موضوع با سرمايه اجتماعي ارتباط دارد. من از مدت‌ها پيش به دنبال اين بودم که مراکز پژوهشي حاکميتي و دولتي در مورد اين موضوع بررسي کنند که عوامل کاهش سرمايه اجتماعي و مشارکت مردم در انتخابات چيست؟ البته نخبگان، کارشناسان و مردم عوامل را مي‌شناسند، اما در مورد وزن هر کدام از عامل‌ها اختلاف‌نظرهاي جدي وجود دارد. »باهنر گفت: «کرونا قطعا تاثير جدي داشت. عملکرد ضعيف دولت گذشته و مسائل معيشتي و... نيز اثر داشته و اينکه رقابت‌هاي جدي حزبي وجود نداشت نيز اثرگذار بود. در بين کانديداهاي انتخابات‌هاي رياست‌جمهوري و مجلس شوراي اسلامي بايد نمايندگان اکثريت مردم که با نظام مشکلي ندارند، حضور داشته باشند. »وي خاطرنشان کرد:« رأي سياه به معناي آن کساني که نظام، انقلاب و هيچ چيز را قبول ندارند، در کشور کمتر از 10 درصد است. يک عده از مردم سياسي، متدين، انقلابي و حزب‌اللهي هستند اما جمعيت بسياري، سياسي و... نيستند، مشکلي هم با نظام و انقلاب ندارند اما منافع ملي و امنيت ملي را درک مي‌کنند و فقط مي‌خواهند زندگي کنند. بنابراين در بين کانديداها بايد کساني باشند که هر کس بتواند ليست مورد نظر خود را پيدا کند. اگر احساس عمومي اين باشد که يک عده يا يک تفکر در حال حذف است، (البته بحث من در مورد فتنه‌گران نيست؛ آنها را هيچ حکومت و کشوري تحمل نمي‌کند) اعتمادشان از بين مي‌رود.» باهنر معتقد است: «تمامي جناح‌ها بايد بتوانند در انتخابات‌ها ليست قدرتمندي داشته باشند. اينکه گفته شود هر کس وابسته به اصلاح‌طلبان است، فتنه‌گر است، اشتباه است. من بسياري از اصلاح‌طلبان را مي‌شناسم که انقلاب اسلامي، نظام جمهوري اسلامي و رهبر معظم انقلاب اسلامي را قبول دارند. بايد روندها و بررسي‌ها به گونه‌اي باشد تا مردمي که نظام را قبول دارند به سوي صندوق‌هاي رأي جذب شوند نه اينکه احساس کنند، حضورشان فايده‌اي ندارد و کسي را ندارند که به آن رأي بدهند؛ اين کار بايد از سوي حاکميت اتفاق بيفتد. »وي خاطر نشان کرد:« البته احزاب هم نقش مهمي دارند. نظام مردم‌سالاري ديني بايد سه چهار حزب قدرتمند، چارچوب‌دار و فراگير داشته باشد. اکنون حدود 150 حزب در کشور وجود دارد که از وزارت کشور مجوز دارند، اما اينها کوچک هستند. 100 حزب که فقط يک کاغذ براي روز مبادا هستند و فعال نيستند. آن‌هايي هم که فعال هستند در طول سال فعال نيستند و تنها نزديک انتخابات جمع مي‌شوند و ائتلافي تشکيل مي‌دهند. من در اين رابطه يک مثال عاميانه مطرح مي‌کنم؛ وقتي استقلال در ليگ برتر اول مي‌شود، افتخارش به اين است که در آن ليگ پيروزي، سپاهان، گل‌گهر، تراکتور و... هستند و او بين چند تيم قدرتمند اول شده است. وگرنه اول شدن در دسته سوم براي استقلال افتخار و هنري نيست. کساني هم که در انتخابات‌هاي مجلس و رياست‌جمهوري برنده مي‌شوند، بايد در ميداني باشند که بتوانند با رقباي قدرتمندي رقابت کنند. »
منبع:آرمان ملی
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
