مخالفان برجام از احیـــای آن حمایت میکنند
روزنو :آیا توپ رسیدن به توافق در زمین آمریکاست؟ چرا پاسخ ایران به پیشنهاد اروپا منتشر نمیشود؟ آیا در روزهای آینده وزرای کشورهای حاضر در برجام به وین دعوت خواهند شد و یا اینکه گره برجام روز به روز کورتر میشود؟ برای پاسخ به این سوالات با حسن بهشتیپور، تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است.
بهشتیپور معتقد است: «باید با ملت صحبت شود که ما در چه موقعیتی قرار داریم حتی نمیدانیم اختلاف بر سر چیست البته گمانهزنی وجود دارد اما وقتی اطلاعات پایه وجود ندارد که نمیتوان تحلیل کرد و هر تحلیلی اشتباه است. آنچه منابع غربی میگویند هم درست نیست آنها اینگونه توضیح دادهاند که بورل گفته است نه حرف آمریکا نه حرف ایران و یک راهحل میانهای را پیشنهاد کرده است که ایران بپذیرد. این موضوع 120روز وقت داشته باشد تا در این دوره شورای حکام تشکیل جلسه دهد و قول دهند موضوع حل شود و برخی معتقدند ایران این قسمت را پذیرفته است. ما نمیدانیم آیا ایران این نظر بورل را پذیرفته است یا خیر من به این شرایط سرگیجه تحلیلی میگویم.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
پس از فراز و نشيبهاي زيادي که در مذاکرات ايجاد شد با پيشنهاد کشورهاي اروپايي طرفين مذاکره بيش از هر زمان ديگري به توافق نزديک شدهاند. ارزيابي شما از وضعيت کنوني مذاکرات چيست؟
شواهد و قرائن نشان ميدهد که بعد از خروج آمريکا از برجام در ارديبهشت 97 شرايط فعلي نزديکترين موقعيت به توافق است. امروز همه چيز آماده توافق است و من اميدوارم اين توافق هرچه زودتر حاصل شود. من فکر ميکنم اين موضوع هم به نفع ايران است تا بتواند از اين فرصت استفاده کند. اين توافق شايد تا دو سال و نيم که بايدن بر سر کار است باقي باشد چون يکي از مسائل پيچيده، تضمين براي آينده است که واقعا تضميني وجود ندارد. به نظر من همين که دو طرف بپذيرند که تا دو سال و نيم روي اين توافق باشند خود يک گشايش براي اقتصاد کشور است و کمکي ميشود و ما ميتوانيم اقداماتي انجام بدهيم که اثربخشي تحريم را کمتر کند. به هر حال به نظر من اين اقدامي خوب است. غربيها امروز به دنبال اين هستند که با ايران به توافق برسند چون اگر تحريمهاي نفتي ايران پايان پيدا کند اين وضعيت در بازار انرژي تاثير ميگذارد. براثر تحريم نفتي روسيه، تورم و به ويژه قيمت سوخت در اروپا بالا رفته است. در آمريکا تورم به رقم بيسابقه 9درصد رسيده است که در 40سال گذشته بيسابقه بود. بازگشت ايران به بازار نفت، گشايشي در اين بازار ايجاد ميکند تا قيمت را تا حد زيادي متعادل کند و دورنماي آينده ميتواند براي دو سال و نيم مناسب باشد. چون اگر دولت بعدي آمريکا بخواهد از اين توافق خارج شود تا دو سال و نيم زمان مناسبي است. به نظر من همه چيز آماده است و بايد به سمت توافق رفت و اين هم به نفع غرب است و هم به نفع ايران و ميتواند گشايشي براي دو طرف باشد. مخالفان تمامي توان خود را به کار گرفتند تا توافق حاصل نشود و همچنين تلاش کردند تا اگر توافقي حاصل شد جلوي اجراي آن را بگيرند. همانطور که وقتي توافق حاصل شد برخي در داخل کشور و در خارج از کشور تلاش کردند تا برجام امضا نشود امروز هم همين کار را خواهند کرد و کساني که حصول توافق به نفع آنها نيست نهايت تلاش خود را خواهند کرد.
در شرايط کنوني مخالفان برجام چگونه ميتوانند سرنوشت برجام را تحت تأثير قرار بدهند؟
به نظر من مادامي که دو طرف بخواهند توافق را اجرا کنند توافق ادامه پيدا خواهد کرد همانطور که اگر ترامپ از برجام خارج نميشد مطمئنا اين توافق براي دو طرف نتايج مثبتي را به وجود ميآورد، اما ترامپ تحت تاثير اسرائيل و اطلاعاتي که در اختيار او گذاشته شده بود قرار گرفت و با فضاسازيهايي که شد اين تصور پيش آمد که با خروج او از برجام و با افزايش تحريکها و با استراتژي فشار حداکثري ميتوان نتيجه گرفت اما عملا نتيجهاي نداشت و بايدن به اين دليل در اين سياست تجديد نظر کرد که ديدند نتيجهاي نگرفتهاند و به ضرر آنها تمام شد. ايران هم صدمه ديد و اقتصاد کشور به شکلي منفي تحت تاثير قرار گرفت ولي هدف آنها که بالا بردن نارضايتي عمومي مردم و ساقط کردن حکومت در ايران از طريق فروپاشي نرم بود، محقق نشد. امروز ما شاهد نتايج آن برنامهها هستيم ولي هدف آنها محقق نشد. اگر توافق حاصل شود باز اين گروهها تلاش خواهند کرد عليه توافق اقداماتي انجام دهند. ولي شواهد و قرائن نشان ميدهد که امروز نه در آمريکا حناي آن مخالفان رنگ دارد و نه در داخل آن وضعيت قبلي برقرار است چون امروز بخشي از آن مخالفان داخلي پشت تيم مذاکره کننده قرار دارند و در مورد برجام گفتوگو ميکنند. از اين رو من اميدوارم که تندروها و مخالفان موفق نشوند جلوي توافق را سد کنند يا از اجراي توافق جلوگيري کنند. چون اين امکان وجود دارد که برجام حاصل شود و اين بار مانع از اجراي توافق شوند. تفاوت اين توافق با توافق قبلي در اين است که دولت فعلي در هماهنگي کامل با حاکميت است. اين يکدستي وجود دارد و مثل قبل نيست که انتقادات تندي عليه دولت باشد. پرونده هستهاي ايران امروز پرونده نظام جمهوري اسلامي ايران است و ربطي به دولتها ندارد و نه دولت آقاي خاتمي و نه دولت احمدي نژاد و نه دولت روحاني و نه دولت آقاي رئيسي مطرح نيستند و اين دولتها مجري تصميماتي هستند که در سطح عالي و در شوراي امنيت ملي گرفته ميشود.
اخبار ضدونقيضي از جزئيات احتمالي برجام منتشر شـــده است. آيــــا اين جزئيات نشـــان ميدهد که تيم مذاکره کننـــده فعلي توافق بهتري نسبت به توافق سال2015 منعقد خواهند کرد؟
درمورد بحث رسانهاي شدن مذاکرات و اينکه جزئيات آن را با مردم در ميان بگذارند را هيچکس تاييد نميکند و کاملا هم درست است که مذاکره کننده نبايد تحت فشار رسانهاي قرار بگيرد. در عين حال ميخواهم روي اين نکته تاکيد کنم که به هر حال هر مذاکره يک پيوست رسانهاي ميخواهد. اينکه فقط طرف مقابل بيايد و فضاسازي کند و از رسانهها استفاده کند و ما نتوانيم، يک مشکل اساسي است و ما بايد با اين مشکل مقابله کنيم و يکي از راهها اين است که از کارشناسان مجرب رسانه استفاده کنيم تا براي هر مرحله از مذاکرات بتوانند يک پيوست رسانهاي خوب تهيه کنند که هم حرف زده باشيم و هم نکاتي را نگوييم که مذاکره کننده را دچار مشکل کند. در شرايط کنوني مساله اساسي سر اين موضوع مهم است که حالا آمريکا چه تضميني دارد که چنين توافقي را اجرا بکند. چون قبلا هم پذيرفته بوده ولي متأسفانه حتي قطعنامه 2231 را زير پا گذاشت و بنابراين هيچ تضميني در مورد اجراي آن وجود ندارد و اميدواريم که طرف اروپايي لااقل اين را اجرا کند. مهمترين تضمين توافق دو طرف براي اجراي يک توافق، تمايل هر دو طرف به اجرا و ادامه آن است. مراحل چهارگانه براي اجرا توافق نيز تقريبا شبيه مراحل اجرايي برجام است اما متوجه بحث تصويب مجلس نشدم. اگر آمريکا توانست توافق را به تصويب کنگره اين کشور برساند، ما ميتوانيم به تصويب مجلس برسانيم اما در صورتي که به هر دليل آمريکا توافق را در کنگره تصويب نکرد نيازي نيست در مجلس شوراي اسلامي تصويب شود. همانقدر که مانند برجام دستورالعمل اجرايي توافق را تصويب کند کفايت ميکند نبايد اين توافق اگر به تصويب کنگره نرسيده باشد به عنوان يک توافق بينالمللي به تصويب مجلس برسد. فرصت نامحدودي براي اعلام نظر طرف آمريکايي وجود ندارد و به نظر ميرسد که ظرف هفته آينده نظر خود را اعلام خواهد کرد، به همين دليل اعلام ميشود که توپ در زمين آمريکاست البته طرف آمريکايي بهصورت شفاهي پاسخ دو مورد از خواستههاي ايران را اعلام کرده اما لازم است اين موارد را به شکل کتبي در توافق بگنجاند.
آيا واقعا توپ در زمين آمريکاست و اگر اين کشور اشکالي در متن و از درخواستهاي ايران نگيرد توافق حاصل ميشود؟
در اين مرحله ايران بايد پاسخ خود را منتشر کند. بالاخره بايد بيان شود که ما در چه موقعيتي قرار داريم حتي نميدانيم اختلاف بر سر چيست البته گمانهزني وجود دارد اما وقتي اطلاعات پايه وجود ندارد که نميتوان تحليل کرد و هر تحليلي اشتباه است. آنچه منابع غربي ميگويند هم درست نيست آنها اينگونه توضيح دادهاند که بورل گفته است نه حرف آمريکا نه حرف ايران و يکراه حل ميانهاي را پيشنهاد کرده است که ايران بپذيرد اين موضوع 120روز وقت داشته باشد تا در اين دوره شوراي حکام تشکيل جلسه دهد و قول دهند موضوع حل شود و برخي معتقدند ايران اين قسمت را پذيرفته است بنابراين اگر بخواهند ميتوانند در آن 120روز مساله را حل و فصل کنند و قطعنامهاي را که در محکومت ايران صادر کرده است ملغي کند ولي ما نميدانيم آيا ايران اين نظر بورل را پذيرفته است يا خير من به اين شرايط سرگيجه تحليلي ميگويم. توافق نهايي به نفع دو طرف ايران و غرب است، زيرا غرب به دنبال ورود نفت ايران به بازار جهاني است تا قيمت انرژي که پس از تحريم روسيه با مشکل روبهرو شد را تعديل کند، با اين حال هنوز دو طرف در حال چانهزني هستند. ايران و غرب به اين توافق نياز دارند، لغو تحريمهاي نفتي تأثيري در صادرات گاز ايران ندارد زيرا بخش زيادي از گاز توليدي در کشور مصرف ميشود اما ورود 2. 5 ميليون بشکه نفت به بازارهاي جهاني، تأثير بسزايي در ثبات قيمت انرژي خواهد داشت و اين به نفع اروپاست. توافق احتمالي براي کشور ما نيز فرصتي فراهم ميکند که تا دو سال آينده يعني حتي در صورتي که دولت آينده آمريکا توافق هستهاي را لغو کند، تأثير بخشي از تحريمها را بر اقتصاد خود کاهش دهد و بخشي از مشکلات اقتصادي موجود را برطرف کند. مشخص نيست ما در چه مرحلهاي هستيم اين صحبتها نيز خبرسازي رسانهاي است ما از سال 81 تاکنون درگير اين موضوع هستيم يعني 23مرداد81 که منافقين اين مشکل را درست کردند تاکنون درگير بودهايم در سال 94 نيز مذاکرات که در حال رسيدن به برجام بود از اين تحليلهاي روي هوا انجام ميشد و چيزي روي زمين جريان نداشت اصولا اين تحليلها نيز براي نرسيدن به نتيجه است من معتقدم توافق به نفع همه است چه رئيسي توافق کند چه روحاني!الان نيز نبايد فضاسازيهاي گذشته را بازآفريني کنيم. خاطرمان هم باشد که توافق نيز ضمانت ندارد و در صورت توافق دو سال آينده فضاي مناسبي ايجاد ميشود که ميتوانيم اثربخشي تحريمها را کاهش دهيم.
منبع:آرمان ملی