کجسلیقگی در طراحی، سوگیری در سیاست
روزنو :دیروز تصویر بنر عجیبی که شهرداری تهران به مناسبت روز کارمند در سطح شهر نصب کرده بود مورد نقد بسیاری از کاربران فضای مجازی قرار گرفت. در این بنر نوشته شده بود: «من امروز میمونم جات، تو زوتر برو» و در نهایت روز کارمند با علامت تعجبی در مقابل آن تبریک گفته شده بود!
برخی هدف نصب این بنر را جویا بودند که کنایه است یا طنز؟ تبریک است یا ناسزا؟گروهی هم نصب تصاویر مناسبتی و بدون تاثیرگذاری را بیهوده و استفادهای نابجا از مالیات دریافتی از شهروندان دانستند.
ماجرای علی کریمی و توجه به بیلبوردها
موضوع تبلیغات در محیط شهری که در غالب موارد در نهایت کجسلیقی در متن و تصویر (همچون مورد فوق) طراحی میشوند و در بسیاری از موارد حکایت از مقاصد و اغراض خاص شهرداری دارند؛ گاه و بیگاه مورد نقد و بحث است. این روزها نیز جمعآوری بیلبوردهای تبلیغاتی با تصاویر علی کریمی، دوباره موضوع تبلیغات شهری و سوگیری آنها به سمت جریانی خاص را بر سر زبانها انداخته است.
ماجرا از اینجا آغاز شد که علی کریمی، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران که همچنان پرطرفدار است، در واکنش به برگزاری مراسم و نحوه نذری دادن در پست اینستاگرامی خود نوشت: «میلیاردها تومان خرج میکنیم، نذری بدهیم و در پایان، آرزوی شفای بیماری را داریم که برای نداشتن پول درمان میمیرد. التماس...»
انتشار این پست، با واکنش تند یک روحانی و انتقاد وی از علی کریمی با الفاظ توهینآمیز روبرو شد. در پی آن نیز تمامی تصاویر تبلیغاتی او در بیلبوردهای یک برند لوازم بهداشتی و آرایش در سطح شهر تهران توسط اداره کل ارشاد استان تهران و سازمان زیباسازی شهرداری جمعآوری شد.
در حالی که گروهی سعی داشتند که این صحبتهای علی کریمی را توهین به امام حسین(ع) و محرم و عمل شهرداری در خصوص جمعآوری بیلبوردها را خواست مردم نشان دهند؛ بسیاری به این حرکت شهرداری اعتراض کرده و عنوان کردند که نه تنها تبلیغات محیطی شهر در حوزه فرهنگی، در دست جریان فکری خاص است و افرادی با دیدگاه اندکی متفاوت در آن جایی برای ابراز وجود ندارند که حتی تصاویر آنها از تبلیغات بازرگانی هم حذف میشود.
صادق زیباکلام، نویسنده و استاد علوم سیاسی در واکنش به این عمل شهرداری در توئیتر خود نوشت: «آقای علی کریمی نه با نذر مخالفت کرده نه با شعائر دینی. سئوال ایشان همان است که من از آقای محسن هاشمی(رئیس سابق شورای شهر تهران) سه سال پیش پرسیدم: آیا مردم راضی هستند عوارضی که به شهرداری برای خدمات شهری میپردازند، صرف تبلیغات ایدئولوژیک نظام شود؟ اگر راضی نباشند، این هزینهها از نظر شرعی چه وجهی پیدا میکنند؟». هر چند در سوی دیگر، ماجرا جور دیگری مورد توجه قرار گرفت.
دانیال معمار، سردبیر روزنامه همشهری، وابسته به شهرداری تهران پایین کشیدن بیلبوردهای علی کریمی، ستاره فوتبال از سطح شهر تهران را «اتفاق مثبتی» خواند که به گفته او «میتواند جلوی اظهارنظرهای نادرست و اشتباه سلبریتیها را بگیرد».
او در سرمقالهاش در این روزنامه نوشت: «وقتی این چهرههای شناخته شده هنر و ورزش، اصرار دارند در هر امر تخصصی و غیرتخصصی حرفی بزنند، باید هزینه آن را هم بپذیرند. یک ورزشکار درباره یک امر مذهبی، نظر نادرست میدهد و حالا باید هزینه آن را با پایین آمدن بیلبوردهایش در شهر بپردازد». اظهارات معمار البته واکنشبرانگیز شد و بسیاری آن را شاهدی بر این مدعا دانستند که جریان حاکم بر شهرداری قصد حذف و پنهان کردن بخشی از آرای جامعه را دارد.
خط و ربط در تبلیغات محیطی شهری
خط و ربط در نشان دادن مشی سیاسی و ایدئولوژیک یک طیف، البته در شهرداری تهران پیشتر نیز مشاهده شده و مسبوق به سابقه است.
شهردار فعلی تهران هر چند دائما از «نوکری مردم» سخن میراند، اما عملکردش در یک سال گذشته در پایتخت نشان میدهد مردم مورد نظرش، به گروه خاصی خلاصه میشوند
محمد باقر قالیباف در دوران شهرداری 12 ساله خود در تهران، از این دست حرکات کم نداشت. یکی از مهمترین آنها ورود تبلیغات شهری در بحث مذاکره با آمریکا و برجام بود. نصب بنرهای بسیار بزرگ و پر هزینه از اوباما در هیبت یزید و میز مذاکره با هدف تخریب مذاکرات.
دیدن چنین تابلوهایی درباره مذاکره احتمالی ایران و آمریکا در تهران در آن زمان واکنش بسیاری از شهروندان را به دنبال داشت، بسیاری به طرح این پرسش پرداختند که آیا قرار است شهرداری و تبلیغات شهری هم در دیپلماسی کشور دخالت داشته باشند؟ و یا این نوع تبلیغات وظیفه القای پیام دیگری را به شهروندان تهرانی دارد؟
ماجرا در دوران علیرضا زاکانی هم به شکل دیگری بازتولید شد. هرچند او چند دائما از «نوکری مردم» سخن میراند، اما عملکردش در یک سال گذشته در پایتخت نشان میدهد مردم مورد نظرِ شهردار، به گروه خاصی خلاصه میشوند.
سال گذشته، همزمان با هفته کتاب و کتابخوانی، سازمان زیباسازی شهر تهران 7۰۰ طرح فرهنگی را روی سازههای تبلیغات شهری اکران کرد. این 700 بنر که در اندازههای مختلف در جای جای شهر دیده میشدند، حاوی تصاویری از 100 نویسنده به همراه نمایی از جلد کتابهایشان بود که با شعار «کتاب خوب بخوانید» به شهروندان تهرانی کتابخوانی را یادآور میکرد.
اما آن چیزی که بیش از همه نظرها را در این حرکت به زعم مسئولان شهری فرهنگی به خود جلب کرد، این بود که اغلب کتب و نویسندههای معرفی شده در این بنرها، گمنام و غالبا همفکر و همسو با شهردار تهران و از ناشران سازمانی و نهادی بودند.
هرچند که بسیاری از منتقدانِ این حرکت سازمان زیباسازی شهر تهران، توقع نداشتند که کتابها و تصاویر نویسندگان شهیر و صاحب سبکی مثل محمود دولتآبادی یا صادق هدایت یا غلامحسین ساعدی یا احمد محمود و بسیاری دیگر از بزرگان عرصه ادبیات در بین این بنرها دیده شود؛ اما این میزان خطکشی در ترغیب مردم به کتابخوانی، آن هم با بودجه عمومی اعتراض شهروندان تهرانی را در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت و آن را نشان از شکاف عمیقی دانستند که گویی مسئولان در ایران ناخواسته یا حتی اغلب خواسته بر پیکر اجتماع وارد و تنوع سلایق را هر روز کمرنگتر از گذشته میکنند.
هزینهها از جیب شهروندان
آگاهی بخشی، اطلاعرسانی و آموزش شهروندی از طریق تبلیغات محیطی یکی از روشهای همیشگی شهرداریها در سراسر جهان بوده و هست. اما در ایران این مقوله کمی پیچ و تاب خاص خود را دارد. موردی که زیباکلام هم در توئیتش، همانطور که پیشتر گفته شد به آن اشاره کرد.
در این میان اما هر کدام از بنرهایی که با هر عنوانی از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران چاپ و نصب میشود، مبلغ قابل توجهی را از جیب شهروندان هزینه میکند و به نظر میرسد این هزینه اگر در مسیر درست و در جهت رضایت همه شهروندان نباشد استفاده به خطاست و از میان بردن منابع عمومی.
بسیاری به جریان حاکم در شهرداری اعتراض دارند که نه تنها تبلیغات محیطی شهر در حوزه فرهنگی، در دست جریان فکری خاص است و افرادی با دیدگاه اندکی متفاوت در آن جایی برای ابراز وجود ندارند که حتی تصاویر آنها از تبلیغات بازرگانی هم حذف میشود
در این میان سالانه قریب به ۵۰۰ مناسبت جهانی، ملی، مذهبی، مصوب در شورای عالی انقلاب فرهنگی، غیرمصوب، غیرمترقبه، سالگرد و بزرگداشت افراد مختلف هم هست که با اهداف خاص برای برخی از آنها هزینههایی نامتعارف میشود. در این میان، تبلیغات شهری باید جور بسیاری از این اهداف را بکشد؛ البته از جیب شهروندان!
سیدجمال هادیان طبایی زواره، دانش آموخته کارشناسی ارشد رسانه در حوزه فرهنگ ارتباطات در این باره میگوید:«به گفته یکی از رؤسای اسبق سازمان زیباسازی سالانه چندصد میلیارد تومان هزینه طراحی، چاپ و نصب بنرهای مناسبتی میشود و چند برابر این مبلغ هم هزینه طراحی، چاپ و نصب پرچمهای مناسبتی. به گفته او آنقدر تعویض این بنرها و پرچمها سریع اتفاق میافتد که امکان استفاده مجدد از آنها نه فراهم است و نه به صرفه؛ و هربار باید بنرها و پرچمهای جدیدی تولید شود. البته این موضوع درباره تبلیغات بازرگانی صدق نمیکند و بخش خصوصی برای سرمایهاش ارزش قائل است و تا زمانی که از تأثیر تبلیغات شهری مطمئن نشود، پولی برای آن خرج نمیکند».
او ادامه میدهد: «وضعیت تبلیغات مناسبتی، بسیار آشفته است، به اندازهای که خود مجریان این نوع تبلیغات هم به کماثر یا بیاثر بودن چنین تبلیغاتی معترف هستند. البته اگر بگوییم بیاثرِ بیاثر است بیانصافی کردهایم، چون تشکیلات عریض و طویلی تحت عنوان تیمهای طراحی، ویرایش، تأیید، نصب، تهیه گزارش و کادر اداری در کنار آن ارتزاق میکنند و اغلب برایشان اثربخشی چنین تبلیغاتی اهمیت ندارد، بلکه باید مدیران بالادست راضی باشند. نکته این است که اکران مستقیم موعظه و شعار سیاسی - اجتماعی و عکسهای مناسبتی دردی از مردم دوا نمیکند».
در این میان به نظر میرسد؛ مبالغ هنگفتی که هر ماه هزینه تبلیغات بهاصطلاح فرهنگی میشود، میتواند صرف ارتقای فرهنگ عمومی شود. امروز بیش از هر چیز نیازمند اصلاح فرهنگ رایج هستیم؛ فضایلی چون تابآوری و بردباری، احترام به حقوق شهروندی، رعایت حقالناس، خوشاخلاقی، همسایهمداری، احترام به قانون، وفای به عهد، نظم، تعهد به کار و زندگی، پرهیز از ریا و چاپلوسی، خانواده و تربیت فرزند، امید و نشاط، مراقبت از محیط زیست و دهها فضیلت دیگر در جامعه امروز ما در موقعیت ضعف قرار گرفتهاند و نیازمند اصلاح هستند. مواردی که بیش از هر چیز نیازمند دست کشیدن از شعارهای ایدئولوژیک و خط و ربطهای سیاسی و متعهد شدن به حقوق شهروندان است.