نبايد به بهانه حجاب مردم را روبهروي هم قرار داد
روز نو :پرونده رشنو را خارج از فضاي رسانهاي و تبليغاتي دنبال ميكنم
موضوع حجاب اگر مهمترين معادله اين روزهاي فضاي مجازي و رسانههاي كشور نباشد، بدون ترديد يكي از اصليترين سوژههايي است كه توجه اكثريت قريب به اتفاق ايرانيان را به خود جلب كرده است. روزي نيست كه خبري در رد يا قبول، نحوه سياستگذاريها و برنامهريزيهاي موجود در اين زمينه منتشر نشود و انتقاد و اعتراضي در اين خصوص شكل نگيرد؛ يك روز تصوير مواجهه دو نفر در BRT، روز ديگر فيلم مادري كه براي نجات دختر بيمارش از گشت ارشاد فرياد كمك سر ميدهد و نهايتا ويديوي زني كه در ظاهر از خودروي گشت ارشاد به بيرون پرتاب ميشود. همه اين گزارههاي متفاوت نشانه آن است كه هنوز راهبرد مشخصي براي مواجهه با مقوله حجاب در ساختار سياستگذاري كشور طراحي نشده است. يكي از نمايندگاني كه در مجلس يازدهم بدون زدن عينك جناحي و سياسي به كرات در خصوص اين تعارضات صحبت كرده و لحن متفاوتي را نيز براي بيان ديدگاههايش انتخاب ميكند، جلال رشيديكوچي، رييس كميته امنيت كميسيون شوراها و امور داخلي مجلس است. چهرهاي كه آرامآرام خود را در شمايل يك نماينده متفاوت معرفي كرده و توجه افكار عمومي و رسانهها را به خود جلب ميكند. شخصيتي كه در گفتوگو با «اعتماد» در عين حال كه از پيگيري پرونده سپيده رشنو براي يافتن پاسخهايي براي ابهاماتش سخن ميگويد، معتقد است كه موضوع حجاب را نيز نبايد صفر يا صد درصدي ديد.
اين روزها بحث حجاب به يكي از موضوعات اساسي جامعه بدل شده است؛ برخي از پروسه جرمزدايي و تبديل بيحجابي به يك تخلف صحبت كرده و برخي ديگر نيز از افزايش برخوردها دفاع ميكنند، نظر شما در اين خصوص چيست؟
حجاب يك منشور چندوجهي است كه پرداختن به آن در چارچوب فرهنگي و ديني همچنين رفتاري و اجتماعي ميگنجد. چنين مقولهاي قبل از هر اقدام ديگري نيازمند فرهنگسازي و آگاهيبخشي است. در يك رويكرد كلي ميتوان گفت كه 90 درصد مواجهه با مقوله حجاب بايد در قالب كارهاي فرهنگي، ايجابي و علمي انجام شود و 10درصد نيز در قالب رويكردهاي سلبي. اما متاسفانه اتفاقي كه در حال حاضر در حال رخ دادن است، آن است كه اين فرآيند بر عكس شده است، يعني تصويري كه به افكار عمومي منعكس ميشود، اغلب رفتارهاي سلبي در مواجهه با اين پديدار است.
درباره 10درصد برخوردهاي سلبي توضيح بيشتري ميدهيد، اساسا چطور ميشود اين 10درصد هنجارشكن مورد نظر شما را از 90درصد روتين جامعه تشخيص داد؟
همانطور كه نحوه مواجهه با 90 درصد اكثريت جامعه بايد ايجابي، فرهنگي و در كل نرم باشد؛ مقابله سلبي و قانوني با 10درصد هنجارشكن نيز ضروري است. به هر حال بايد تفاوت قائل شد ميان افراد عادي جامعه و افراد و جرياناتي كه با اهداف خاصي به دنبال قانونگريزي يا هنجارشكني در جامعه هستند. وظيفه فرهنگسازي و كارهاي ايجابي با محيطهاي علمي، دانشگاهي، رسانهاي و...است و مسوول برخوردهاي سلبي نيز با نيروي انتظامي و ساير نهادهاي حقوقي و قضايي است.
اما در حال حاضر به نظر ميرسد، بيشتر رفتارهاي سلبي مورد توجه قرار دارند و خبري از رويكردهاي ايجابي نيست؟
نكتهاي كه امروز در جامعه مشاهده ميشود، آن است كه نهادهايي كه بايد كارهاي فرهنگي، ايجابي و علمي انجام دهند، عقبنشيني كرده و تنها نيروي انتظامي است كه در بطن ميدان قرار دارد. اخبار منتشر شده هم تنها در همين حوزه است. معتقدم با اين دست فرمان دستاورد قابل توجهي در زمينه حجاب نصيب كشور نميشود.
شما هنوز به پرسش قبلي من پاسخ نداديد، چطور ميشود 90 درصد مردم عادي را از 10درصد هنجارشكن تشخيص داد؟آيا سنجشي در اين زمينه وجود دارد؟
اغلب افرادي كه حجاب مناسبي ندارند به دو دسته كلي تقسيم ميشوند. بالاي 90 درصد اين افراد، پوششي كه دارند مبتني بر روال عادي زندگيشان است. يعني فرد، قصدي براي هنجارشكني يا دهن كجي به عرف و قانون ندارد و احساس ميكند كه با اين نوع پوشش، حدود مورد نظر عرفي، شرعي و اجتماعي را رعايت كرده است.در واقع اكثريت اين گروه، مبتني بر سبك زندگي كه دارند پوشش خود را انتخاب كردهاند.وقتي با اين دسته از افراد صحبت ميكنيد، متوجه ميشويد كه براي انتخابشان استدلالهاي عقلي، ديني و اجتماعي هم دارند. اينكه اين استدلالها تا چه اندازه درست است يا نه؟ بحث ديگري است. از سوي ديگر اما 10درصد از افراد كم حجاب نيز هستند كه با هدف هنجارشكني و اتخاذ رفتارهاي غيرقانوني وارد جامعه ميشوند. جدا كردن اين 10درصد از 90 درصد اكثريت يك ضرورت غير قابل انكار است.بايد با ريزبيني، محدوده مواجهه با هر كدام از اين گروهها را مشخص كرد.
به نظرم توضيحات شما كمكي به روشن شدن بحث نكرد. چطور ميشود اين 10درصد را از 90 درصد باقيمانده شناسايي كرد. اساسا از منظر قانوني ميتوان محدوده اين قلمروهاي متفاوت را تعيين كرد؟
مثالي ميزنم تا موضوع برايتان روشنتر شود. مدتي قبل، برنامهاي ميديدم كه به نظرم بسيار عجيب آمد. در اين ماجرا، ماموران نيروي انتظامي، تصميم دارند با خانمي كه در يك پارك اقدام به فروش مواد مخدر ميكند، برخورد كنند. نكته عجيب اينجا بود كه مردم عادي زماني كه متوجه شدند نيروي انتظامي در حال دستگيري يك خانم است، بدون اينكه بدانند، اصل موضوع چيست با اين تصور كه ماشين پليس، خودروي گشت ارشاد است و به خاطر حجاب با آن خانم مجرم برخورد ميكند، طرفِ خانم مواد فروش را گرفته بودند.اين برخورد نشان ميدهد تا چه اندازه برنامهريزيها و برخوردهاي غيراصولي ميتواند اعتماد عمومي را از ميان ببرد.اين موضوع يك زنگ خطر براي همه ماست كه نشان ميدهد عملكرد نامناسب و سليقهاي باعث شده حتي در برخورد با مجرمان سابقهدار مواد مخدر نيز مردم به اين دليل كه طرف مقابل يك خانم است، طرف او را بگيرند و روبهروي پليس بايستند. بدون ترديد موضوع مهم در مجموعه برنامهريزيها، بايد حفظ كرامت و عزت نفس شهروندان باشد.
در راستاي همين حفاظت از كرامت انساني است كه به عنوان رييس كميته امنيت كميسيون شوراها و امور داخلي اعلام كرديد، قصد داريد، پرونده سپيده رشنو را دنبال كنيد؟
احساس ميكنم پيگيري پرونده خانم سپيده رشنو بايد خارج از فضاي روتين رسانهاي و تبليغاتي دنبال شود. در خصوص اين پرونده ابهاماتي براي خودم وجود دارد كه تا زمان رفع آنها، ابعاد مختلف پرونده را پيگيري خواهم كرد. معتقدم همانطور كه من متوجه اين ابهامات هستم افكار عمومي نيز پرسشهايي در اين زمينه دارد كه بايد به آنها پاسخ داده شود. بيشك براي خارجنشينها مهم نيست كه سرنوشت يك بانوي ايراني چه خواهد شد، چراكه دلشان براي مردم ايران نميسوزد. آنها به منافع خود ميانديشند و در اين مسير از قرباني كردن دختران ايراني ابايي ندارند. مردم مطمئن باشند اين پرونده را خارج از فضاي رسانهاي و تبليغاتي مرسوم دنبال خواهم كرد تا پاسخي براي ابهامات و پرسشهايي كه براي خودم شكل گرفته، پيدا كنم.
بسياري از تحليلگران نسبت به ايجاد دوقطبي در جامعه پيرامون حجاب هشدار ميدهند. در موضوع برخورد سپيده رشنو و طرف مقابل هم اين دوقطبي نمايان بود. ظاهرا برخي بدشان نميآيد مردم در برابر هم قرار بگيرند. اينطور فكر نميكنيد؟
از قول من بنويسيد، هركسي در هر جايگاه و مقامي به شكلگيري دوقطبي در هر امري كمك كند، به اين كشور و مردمش خيانت كرده است. در هر لباس و جايگاه با هر شأني؛ در داخل يا خارج كشور نبايد زمينه شكلگيري دوقطبيهاي مخرب فراهم شود. نبايد به بهانه حجاب مردم را در برابر هم قرار داد.ماجرايي كه در بيآرتي اتفاق افتاد و دو بانوي ايراني با هم درگير شدند، رخدادهايي كه در مترو، خيابان و... به وقوع ميپيوندد و... خطرناك هستند و بايد نسبت به آنها حساس بود. اين رويارويي ميان ايراني و ايراني هيچ برندهاي ندارد.اين مردم بهرغم همه تفاوتها، يك ريشه دارند و سرنوشت هر كدام از آنها بر ديگري اثرگذار است. مسووليت رسانهها نيز در اين زمينه بسيار كليدي است. من و برخي ديگر از همكارانم در مجلس به دنبال طرح اين مسائل و پيگيري اين پروندهها هستيم، اگر رسانهها كمك كنند و موضوع را در بستر شفاف و معقول خود دنبال كنند، ميتوان دستاوردهاي مهمي به نفع منافع ملت كسب كرد، اما اگر با تيترهاي جنجالي و فضاسازيهاي مخرب به دنبال به انحراف كشيدن بحث باشند، اين ظرفيتها دچار اشكال خواهند شد.
در پايان نظرتان را درباره بحث جرمزدايي از مقوله حجاب و تخلف فرض كردن بيحجابي كه اخيرا از سوي دبير ستاد امر به معروف مطرح شده، ميفرماييد؟
چون هنوز اطلاعات جامعي درباره اين موضوع ندارم، به من اجازه بدهيد اطلاعات خود را در اين زمينه بيشتر كنم، پس از آن درباره موضوع صحبت كنم.