رئیسی دقیقه ۹۰ گل میزند؟!
روزنو :اکنون فرصت گلزنی دقیقه ۹۰ رئیسی فرارسیده است، اما معلوم نیست دولت سیزدهم این گل را خواهد زد و یا بسان ادوار پیشین این فرصت هم از دست میرود؟ نهایتا با وجود آنکه ظواهر امر نشان از احیای برجام میدهد اما همانگونه که بارها گفته شد زمانی میتوان به احیای آن امیدوار بود که توافق حاصل شده باشد.
میخائیل اولیانوف که همواره با مواضع، سخنان و توییتهای جنجالیش پیرامون گفتوگوهای هستهای شناخته میشود، دیروز یکشنبه نیز در مصاحبهای به شائبه حصول قریبالوقوع توافق دامن زد. نماینده دائم روسیه نزد سازمانهای بینالمللی در وین در گفتوگو با خبرگزاری تاس درباره روند مذاکرات وین اظهار داشت: «در صورت پیشرفت مطلوب اوضاع، حصول توافق نهایی درخصوص احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تا هفته آینده ممکن است». وی ادامه داد: «البته، این در شرایطی ممکن است که تمام طرفهای شرکتکننده در مذاکرات وین با نسخه پیشنویسی که از سوی هماهنگکننده اتحادیه اروپا در هشتم آگوست ارائه شد، موافقت کنند. اکنون باید منتظر آغاز هفته آینده باشیم». نماینده روسیه در مذاکرات وین در راستای این مواضع خود در توییتی هم عنوان کرد: «تحریمها علیه ایران ممکن است بهزودی برداشته شوند». اولیانوف در ادامه همین توییت به عدم لغو تحریمهای کشورش هم اشاره داشت. به باور این دیپلمات روس، غرب خط مشی مستقل روسیه را یک چالش راهبردی میداند و به سختی اعمال تحریمها علیه مسکو را کنار میگذارد.
به موازات این اظهارنظر اولیانوف، بازار ارز در کشور نیز خود را در آستانه بازگشت به کانال 29 هزار تومانی میبیند. این شرایط دو سناریو را به ذهن متبادر میکند؛ یا کاهش قیمت دلار ناشی از سیاست ارزپاشی بانک مرکزی است که در این صورت دولت رئیسی بازار را برای عدم توافق مدیریت میکند و یا در سناریویی قویتر این احتمال وجود دارد که فضای مثبت کنونی و در دسترس بودن توافق به کاهش قیمت دلار در بازار آزاد منجر شده است.
در عین حال کابینه سیزدهم نیز از توافق میگوید. حتی وزیر راه و شهرسازی دولت رئیسی هم که برجام را «یزیدی» میدانست در تغییر نگاهی صراحتا گفت: «ما مخالف توافق نیستیم». رستم قاسمی، درباره نظراتش درخصوص برجام که در فضای مجازی منتشر کرده و حواشی زیادی را به دنبال داشته است، عنوان داشت: «ما نظرات آقای رئیسجمهور و حضرت آقا را اعلام کردیم. چیزی غیر از این نگفتیم». در ادامه وزیر راه و شهرسازی پیرامون اینکه گفته میشود اکنون که به توافق نزدیک هستیم شاید برخی از اظهارات آن نتیجهای را که منتظرش هستیم حاصل نکند، بیان کرد: «ما هم توافق را قبول داریم و نوشتیم توافق مقتدر با نظرات آقای رئیسجمهور و مقام معظم رهبری صورت گیرد».
در این بین برخی از چهرههای جریان اصولگرا هم از ضرورت حمایت و پشتیبانی از توافق احتمالی پیشرو گفتند که به نحوی تلاش برای آمادهسازی فضای سیاسی در جهت احیای برجام قلمداد میشود. چنانی که ناصر ایمانی در مصاحبهای با ایسنا درخصوص لزوم ایجاد اجماع داخلی پیرامون توافق احتمالی بیان کرد: «جناحهای سیاسی به هر حال یک موضوعی را برای تهاجم به هم لازم دارند که توافق برجام میتواند یکی از آن موضوعات باشد. در مورد این توافق هم اختلاف نظر خواهیم داشت. اصلاحطلبان از این توافق ابراز شادمانی نخواهند کرد و اعلام میکنند، توافقی که در گذشته انجام شده بود، بهتر است. برخی جریانهای اصولگرا هم که با اساس برجام مخالف هستند، به این توافق روی خوش نشان نمیدهند». این حامی دولت رئیسی در ادامه گفت: «من به ایجاد اجماع ملی که مورد انتظار است، ناامید هستم در حالی که واقعیت این است که درباره این توافق بزرگ کشور با سایر قدرتهای دنیا باید اجماع داخلی شکل بگیرد، ولو از نظر برخی جناحهای سیاسی این توافق ایراد داشته باشد. من با شناختی که از جناحهای سیاسی دارم، امکان ایجاد اجماع ملی را ضعیف میدانم درحالیکه همه جناحهای سیاسی باید پشت توافق باشند».
اگرچه گفتههای ایمانی و رستم قاسمی به موازات سخنان اولیانوف و وضعیت بازار ارز شاید حکایت از چرخش تهران برای توافق داشته باشد، اما آنچه که گمانهزنیها را پیرامون احیای برجام و حصول توافق تقویت میکند به واکنشهای سیاسی و رسانهای داخلی به ویژه از ناحیه مخالفان احیای برجام طی چند روز گذشته بازمیگردد. چراکه هر زمان زمزمه ازسرگیری مذاکرات و حصول توافق مطرح بوده شدت حملات علیه برجام توسط این جریان پررنگتر شده است. همچنانی که با آغاز دور اخیر مذاکرات وین و حتی روزهای پس از آن، تلاشهای جدی در کشور برای تحتالشعاع قراردادن مسیر گفتوگوها صورت گرفت.
ولی نکته حائز اهمیت آنجاست که با حمله هادی مطر 24ساله به سلمان رشدی علاوه بر تشدید گسل جریان اصولگرا پیرامون احیای برجام، فضای جدیدی برای تکاپوها در جهت عدم حصول توافق به وجود آمده است. دور تازه تلاشهای داخلی که حتی با حمله به تیم مذاکرهکننده دولت رئیسی همراه شده و کماکان ادامه دارد، مبین آن است که احتمالا توافقی در راه باشد که به تبعش اینگونه حملات را شاهد هستیم.
در این بین مهمترین اظهارنظر به محمد مرندی بازمیگردد که حکایت از نگرانی مشاور تیم مذاکره دولت رئیسی به واسطه تأثیر مخرب ترور سلمان رشدی بر حصول توافق دارد. مرندی در توییتی عنوان داشت: «من برای نویسندهای که نفرت و تحقیر بیپایان نسبت به مسلمانان و اسلام را به همراه داشته است، اشک نمیریزم. وی یک بازیچه امپراتوری است که به عنوان یک رماننویس پسااستعماری ظاهر شده است. اما، آیا عجیب نیست که با نزدیکشدن به توافق هستهای احتمالی، آمریکا ادعاهایی در مورد تلاش برای کشتن جان بولتون مطرح کرده و اکنون این اتفاق (ترور رشدی) میافتد؟».
این گفتهها واکنشهای جدی طیف مخالف برجام را به دنبال داشت. شدت این واکنشها تا توهین مستقیم به تیم مذاکرهکننده هم پیش رفت؛ «اگر واقعا برایتان احیای توافق هستهای با آمریکا اینقدر مهم است که حتی یکی از تاریخیترین فتواهای امام خمینی را مزاحم میدانید، بیجا کردید در هشت سال گذشته وقتی روحانی گفت موشکهای سپاه مانع توافق با آمریکا هستند به او انتقاد کردید. منطق حرف شما تفاوتی با حرف روحانی ندارد» و یا توییت دیگری که چنین میگوید: «شرمآور است که مرندی مشاور تیم مذاکرهکننده ایرانی همان منطق و ادبیات منفعلانه روحانی - ظریف را به کار میبرد و احیای توافق هستهای را اصل و اجرای حکم امام خمینی را مزاحم آن میبیند. اصل برجام نیز آوردهای برای کشور نداشت که اینچنین ذلیلانه در تمنای احیای توافق استعماری هستید» و...؛ این گوشهای از توهینها به تیم مذاکرهکننده دولتی است که نگارندگانش از حامیان آن به شمار میآیند.
مکمل این واکنشهای فضای مجازی به تلاش رسانههای مخالف احیای برجام ختم شد. در همین راستا باید تیترهایی با مضمون «بعد از سلمان رشدی نوبت پمپئو و ترامپ» را پاس گل داخلی به غرب برای عدم حصول توافق هستهای قلمداد کرد، کمااینکه حافظه تاریخی نه چندان دور هم نشان داد که این دست تیترزنیها و گل به خودیها در دولت روحانی با چه اهدافی در دستور کار بود.
در سایه آنچه بیان شد و نیز با رصد مواضع مقامات اروپایی و آمریکایی اهمیت این مانورهای داخلی، ذیل تیترزنی در سایه حمله به رشدی با هدف عدم احیای برجام بیشتر خود را نشان میدهد؛ ریشی سوناک، وزیر پیشین دارایی و نامزد تصدی پست نخستوزیری بریتانیا صراحتا بیان میدارد: «حمله به سلمان رشدی میتواند به منزله بنبست مذاکرات احیای برجام باشد». پیش از او نیز تام کاتن، سناتور جمهوریخواه، در واکنش به حمله به سلمان رشدی با اتهامزنی به ایران گفته بود: «رهبران ایران چند دهه است که خواستار کشتن سلمان رشدی بودهاند. میدانیم که آنها برای ترور مقامهای آمریکایی نیز تلاش میکنند. جو بایدن باید هر چه سریعتر مذاکرات احیای برجام را با تهران پاپان دهد».
در چنین فضایی با وجود آنکه مقامات رسمی کشور از هرگونه موضعگیری پیرامون حمله به رشدی و یا طرح اتهام تلاش ایران برای ترور بولتون و پمپئو امتناع میورزند و حتی حزبالله لبنان نیز از ارتباط با این حمله (به رشدی) و فرد ضارب اظهار بیاطلاعی میکند و در گامی رو به جلو سخنگوی وزارت امور خارجه ایران این قبیل اتهامزنیها برای ترور بولتون را رد کرده است، طیف مخالف احیای برجام با سوءاستفاده از موقعیت حساس و ملتهب کنونی به دنبال تشدید فضای بیاعتمادی نسبت به تهران در جهت به شکست کشاندن مسیر توافق احتمالی است.
در این راه ضمن کشیدن مستقیم پای ایران به ترور سلمان رشدی و تلاش برای کشتن بولتون، پمپئو و ترامپ، حتی توهین صریح به تیم مذاکرهکننده ایرانی هم جایز شمرده میشود. جالب آنجاست که در یک بازه زمانی کوتاه و مشخص، آن هم همزمان با دور جدید مذاکرات وین شاهد اتهامات سلسلهوار یا بهتر بگوییم مسلسلوار به ایران در جهت تلاش برای ترور برخی افراد در داخل خاک آمریکا هستیم؛ از مسیح علینژاد گرفته تا جان بولتون، مایک پمپئو، برایان هوک و حمله به سلمان رشدی. شاید توییت عباس عبدی قدری به روشنشدن این مسئله کمک کند. این فعال سیاسی و رسانهای عنوان داشت: «اهل نظریه توطئه نیستم، ولی تصادفیبودن همزمانِ خبر برنامهریزی برای ترور بولتون و ترور سلمان رشدی با نهاییشدن گفتوگوهای احیای برجام برای من غیرقابل باور است».
مجموعه نکاتی که مطرح شد این واقعیت را گوشزد میکند که طیف رادیکال مخالف احیای برجام، هم در داخل ایران و هم در خارج از کشور به ویژه در ایالات متحده با پررنگشدن زمزمههای احیای برجام باز هم در یک همسویی عیان از تشدید فشار به دولتهای رئیسی و بایدن برای عدم توافق دریغ نمیکنند. حال باید دید این افزایش فشارها نهایتا به نتیجه مطلوب طیف مخالف برجام منجر خواهد شد و یا اینکه تهران و واشنگتن بیتوجه به این فشارها به سمت احیای توافق هستهای خواهند رفت؟
در این رابطه توییت دیگری از عباس عبدی خطاب به رئیسجمهور ایران را باید معنادار دانست. این فعال رسانهای نوشت: «گویا سرنوشت برجام به دست آقای رئیسی است. نمیدانم که در نهایت چکار خواهید کرد، ولی هر تصمیمی گرفتید باید محصول نظرات منصفانه کارشناسان باشد و درد و رنج مردم را نیز در نظر بگیرید و به تندروهای بیمسئولیت باج ندهید. بدانید روزی که مشکلات سرازیر شود آنان پنهان میشوند و شما پاسخگو». محمد مهاجری هم به عنوان یکی دیگر از فعالان سیاسی و رسانهای در توییتی البته با لحن و ادبیاتی تندتر مینویسد: «آقای رئیسی صفبندی در برابر برجام کاملا روشن شده؛ طرف کاسبان تحریم و نفتخواران میایستید یا سمت ملت؟! فقط تا دقیقه ۹۰ میشود گل زد، بعد از آن 100 تا گل یک ریال هم نمیارزد؛ دل به مدعیان طرفداری از خودتان نبندید که خوشسابقه نیستند؛ احمدینژاد را هم در ۲۴ ساعت رها کردیم، ما اصولگراها».
به قول مهاجری اکنون فرصت گلزنی دقیقه 90 رئیسی فرارسیده است، اما معلوم نیست دولت سیزدهم این گل را خواهد زد و یا بسان ادوار پیشین این فرصت هم از دست میرود؟ نهایتا با وجود آنکه ظواهر امر نشان از احیای برجام میدهد اما همانگونه که بارها گفته شد زمانی میتوان به احیای آن امیدوار بود که توافق حاصل شده باشد.