راهي براي انتقاد نمانده، چه رسد به کارشکني
روزنو :فيضالله عربسرخي در گفتوگو با به اتهام فضاسازي اصلاحطلبان عليه دولت سيزدهم پاسخ داد
«اصلاحطلبان پيش پاي دولت سنگاندازي ميکنند»، اين اتهام بيش از يکماه است که چهرههاي افراطي جريان اصولگرايي، نسبت به اصلاحطلبان مطرح ميکنند و برهمين اساس آنها را در ناکارآمدي و وضعيت آشفته فعلي سهيم ميدانند. اين در حالي است که از فرداي انتخابات 28 خرداد 1400 حاکميت تمام و کمال در اختيار جناح راست قرار گرفت تا جريان اصلاحات عملاً از همه ارگانها و نهادهاي حاکميتي و انتخاباتي دور بماند.
در واقع، طي بيش از 10 ماه گذشته بخشي بزرگ از سياسيون و رسانههاي طرفدار دولت سيزدهم، بارها اصلاحطلبان را به طرح نقدهاي غيرمنصفانه از عملکرد متهم کردهاند. استدلال آنها اين است که شخصيتهاي سياسي و رسانههاي اصلاحطلب با فضاسازي نادرست و بهانهگيريهاي بيمورد، چوب لاي چرخ دولت کرده و مانع ارائه خدمترساني دولت شدهاند.
در جديدترين موضعگيري از اين دست نيز حجتالاسلام محمد سبزي عضو فراکسيون روحانيت مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با خبرگزاري فارس، با اشاره به فضاسازي اصلاحطلبان عليه خدماترساني دولت به مردم در سيلابهاي اخير تاکيد کرده فضاسازيهاي اصلاحطلبان عليه خدماترساني دولت به مردم به بهانهگيري بيشتر شباهت دارد تا انتقاد و البته طبيعي است که فردي که کار کند بيشتر مورد انتقاد هم قرار ميگيرد.
اما اکنون مساله اين است که اظهارات نزديکان و طرفداران دولت سيد ابراهيم رئيسي تا چه اندازه با واقعيات انطباق داشته و آيا آنچنان که آنها ادعا ميکنند اصلاحطلبان از چنين توان و قدرتي براي تاثيرگذاري بر عملکرد دولت برخوردار بودهاند يا خير؟ در پرداختن به اين مساله مورد طرح از سوي طرفداران دولت، با فيضالله عربسرخي، فعال سياسي اصلاحطلب و عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران گفتوگو داشته است. عربسرخي، بر اين باور است که اين نوع فضاسازيها را بهنوعي «فرار به جلوي» دستهاي ميداند که در برآورده کردن توقع عمومي ناکام ماندهاند.
فيضالله عربسرخي، با اشاره اتهام تندروهاي اصولگرا به اصلاحطلبان مبني بر سنگاندازي پيش پاي دولت اظهار داشت: «امروز همه نهادهاي کشور تحتنظر افراطيون جريان اصولگرايي است. همچنين نهادهاي حاکميتي اعم از صدا و سيما، نهادهاي نظامي، قوهقضاييه، بنگاههاي اقتصادي و ... هم با اين ترکيب تشکيل شدهاند. در دو انتخابات گذشته براي تعيين نمايندگان مجلس يازدهم و رئيس دولت سيزدهم با اتخاذ تدابيري حتي نامزدهاي مستقل هم رد صلاحيت شدند که اساسا اميد مردم براي اصلاح ساختار و تحقق مطالبههايشان کمرنگ شد. بنابراين از يک سو نامزدهاي مستقل رد شده و همچنين مردم از نهادهاي انتخابي قطع اميد کردند.»
اين فعال سياسي اصلاحطلب در ادامه گفت: «نااميدي عمومي منجر به اين نتيجه تلخ شد که بخش مهمي از جامعه به اين تصميم رسيد که اصلا در انتخابات شرکت نکند، همچنين گروهي هم با آراي سفيد و باطله موضع اعتراضيشان را نشان دادند. در نتيجه هم انتخابت 2 اسفند 98 و هم انتخابات 28 خرداد 1400 در محدودهاي 40 درصدي برگزار شد تا عملاا بيش از نيمي از مردم از حضور در صحنه رايگيري کنارهگيري کردند. بنابراين اگر کسي از مخالفان دولت حتي بخواهد در مسير دولت کارشکني کند، به صورت عيني راهي براي اين کار ندارد. يعني تنها چيزي که براي منتقدين مانده است، انتقاد کنند که بسياري از معترضين در قالب معلمين، بازنشستهها دستگير و به زندان منتقل ميشوند تا معلوم شود، حتي براي انتقاد هم راهي نمانده است، چه برسد به کارشکني.»
وي افزود: «وقتي از تشکيل جلسه خانه احزاب جلوگيري ميشود و حتي اجازه برگزاري مراسم ختم براي جانباختگان متروپل آبادان صادر نميشود ميتوان گفت، کوچکترين روزنهاي براي انتقاد هم نمانده است. يا اينکه منتقد و صريحي مثل تاجزاده بهواسطه انتقاد روانه زندان ميشود، عدهاي بر چه اساسي اصلاحطلبان را به سنگاندازي متهم ميکنند؟ حتي بر فرض اگر گروهي به فکر کارشکني بيفتند هم عملاً شرايط چنين اجازهاي را نخواهد داد.»
فيضالله عربسرخي در پايان تصريح کرد: «بنابراين متهم کردن اصلاحطلبان به سنگاندازي پيشپاي دولت ريشه در فرار از مسئوليت دارد. يعني وقتي دولت و مجلس دستآوردي ندارند و ناکارآمديشان ملموس است، با طرح چنين مسائلي افکار عمومي را فريب ميدهند. با اين توضيح که اين اتهامزني به قدري بي اساس است که حتي ارزش پاسخگويي ندارد.»