نگاه به شرق؛ نتیجه اجبار ناخواسته | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۹
کد خبر: ۵۳۲۶۷۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۳ - ۰۱ مرداد ۱۴۰۱
فواد ايزدي: سياست نگاه به شرق به مـعناي سلطه شرق (روسـيه) بر ايران نيست و در راستاي مــنافع ملي کلان قابل تفسير است

نگاه به شرق؛ نتیجه اجبار ناخواسته

روز نو :شعار «نه شرقي، نه غربي» در سال‌هاي اوليه بعد از انقلاب، اصل خدشه‌ناپذير و البته راهنماي سياست خارجي ايران بود که در فضاي دوقطبي نظام جهاني در عصر جنگ سرد در معناي نفي سلطه دو بلوک شرق (کمونيستي) به رهبري اتحاد جماهير شوروي و بلوک غرب (سرمايه‌داري) به رهبري ايالات متحده آمريکا به کار گرفته مي‌شد. اين شعار که بر سردر وزارت خارجه کشورمان حک شده، با وجود فروپاشي بلوک شرق در سال 1991 (1372) با چالش‌هايي جدي در تعريف شاخص‌ها براي بازخواني نظم جديد سياست بين‌الملل مواجه شد. در واقع، در مقطع جديد شعار «نه شرقي، نه غربي» در معناي کلاسيک آن يعني حفظ استقلال در برابر نظام دوقطبي فاقد موضوعيت و مصداقيت شد.

مقتضيات بعد از پايان جنگ سرد ايجاب مي‌کرد که کارگزاران حوزه سياست خارجي مولفه‌ها و خوانشي جديد را از شعار «نه شرقي، نه غربي» ارائه دهند. در همين چارچوب دو رويکرد اصلي در سطح کلان شکل گرفت؛ يک گروه بر اين باور بودند که ايران براي حفظ منافع ملي و کسب پيشرفت‌هاي اقتصادي نيازمند بازنگري در روابط مخدوش شده با غرب است اما گروه ديگر، بر اين باور بودند که مي‌بايست سياست دوري‌گزيني از غرب و نزديکي به قدرت‌هاي شرقي در دستور کار قرار بگيرد.

اين دو رويکرد بتدريج در محافل رسانه‌اي و آکادميک به عنوان سياست‌هاي «نگاه به شرق» و «نگاه به غرب» رواج پيدا کردند و بر رويکرد سياست خارجي دولت‌هاي روي کار آمده بعد از دولت ششم اطلاق مي‌شدند. با اين تفاسير، در يک سال گذشته راهبرد «نگاه به شرق» بيش از هر زمان ديگري از سوي محافل رسانه‌اي و ناظران سياسي پيرامون سياست خارجي دولت سيزدهم به کار برده مي‌شود.

به ويژه پس از سفر اخير ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه به تهران در روز سه‌شنبه (28 تير ماه) از غالب شدن رويکرد نگاه به شرق بر سياست خارجي دولت سيد ابرهيم رئيسي سخن به ميان مي‌آيد، اما اکنون مساله اين است که تا چه اندازه مي‌توان راهبرد سياست خارجي دولت سيزدهم را در قالب سياست «شرق‌گرايي» مورد خوانش قرار داد؟ آيا از اساس به کار بردن اصطلاح «نگاه به شرق» براي تحليل سياست خارجي دولت رئيسي موضوعيت دارد؟ در سطحي ديگر، مساله مهم اين است که آيا سياست «نگاه به شرق« به معناي گذار از اصل «نه شرقي، نه غربي» است؟ در راستاي پاسخ‌گويي به اين مسائلديدگاهها و تحليل چهار کارشناس حوزه سياست خارجي و مسائل بين‌الملل را بررسي کرده است.

فواد ايزدي: سياست نگاه به شرق به مـعناي سلطه شرق (روسـيه) بر ايران نيست و در راستاي مــنافع ملي کلان قابل تفسير است
فواد ايزدي، کارشناس مسائل بين‌الملل بر اين باور است که طي 200 سال گذشته نخبگان سياسي ايراني همواره به سوي غرب گرايش داشته‌اند. رسوخ پيدا کردن فرهنگ غربي درلايه‌هاي مختلف جامعه به دو صورت طبيعي و برنامه‌ريزي شده در ايران يک واقعيت غيرقابل انکار است. به ويژه روند برنامه‌ريزي شده از خارج طي سال‌هاي بعد از انقلاب شدت گرفته است. بر خلاف روند غرب‌گرايي، در ارتباط با شرق هيچ‌گاه شاهد چنين رويه‌اي نبوده و نيستيم. در گذشته برخي گرايش ها را در حمايت از بلوک کمونيستي و جريان‌هاي فکري چپ بوده‌ايم که البته هيچ‌گاه به شدت و گستره غرب‌گرايي در کشور نبوده است؛ لذا مي‌توان با قاطعيت اظهار داشت در هيچ مقطع تاريخي‌اي شاهد موازنه ميان غرب‌گرايي و شرق گرايي در کشور نبوده‌ايم.

اين استاد دانشگاه در ادامه تصريح کرد: «بعد از وقوع انقلاب 1357 شعار «نه شرقي، نه غربي» مطرح شد که معناي آن مخالفت با سلطه بلوک شرق (شوروي)، علاوه بر بلوک غرب (آمريکا) بود. در اساس اين رويه را مي‌توان متعلق به گذشته دانست اما اکنون در داخل عده‌اي اين شبهه را مطرح مي‌کنند که کشور به سوي سياست شرق‌گرايي گرايش پيدا کرده است. در تحليل اين ادعا مي‌بايست اظهار داشت که طرح شبهه شرق‌گرايي مبنايي واقعي نداشته و آن‌چه که اکنون و در گذشته در جريان بوده، روابط با کشورهاي شرقي است و نه شرق‌گرايي. در همان سال‌هايي ابتدايي انقلاب نيز تحت رهبري امام خميني (ره) ايران با کشورهاي غربي همانند آلمان غربي ارتباطاتي در زمينه اقتصادي داشت اما اين امر به معناي غرب گرايي نبود.»
وي افزود: «در مقطع کنوني نيز اگر کساني از گذار کشور از شعار نه شرقي، نه غربي سخن به ميان مي‌آوردند، به نوعي دچار مغلطه مي‌شوند. اين شعار به معناي عدم پذيرش سلطه بود و نه عدم ارتباط داشتن با جهان شرق و غرب. اينکه ايران خواهان داشتن ارتباط منطقي و عادي با غرب در قالب برجام و... بوده اما غربي‌ها در قالب خروج از برجام و عدم وفاي به عهد در ارجاي توافقات از آن سر باز زده‌اند، نمي‌تواند به ابزاري براي متهم کردن دولت سيزدهم به شرق‌گرايي تفسير شود.»

ايزدي در ادامه اظهارات خود به آرمان امروز گفت: «در تمامي سال‌هاي بعد از دولت مرحوم هاشمي رفسنجاني، در دولت‌هاي اصلاحات، احمدي‌نژاد و روحاني رويکرد نزديکي و تنش‌زدايي با غرب رويکرد غالب بر سياست خارجي کشورمان بوده است. حال مساله اين است که ثمره اين تلاش‌هاي بيش از 30 ساله براي نزديکي به غرب، ممانعت و مخالفت آن‌ها با عادي‌سازي مناسبات بوده است. واقعيت اين است که فارغ از تحريم‌هاي گسترده، خروج از برجام و عدم اجراي تعهدات ثمره ديگري را شاهد نبوده‌ايم.»

اين کارشناس مسائل بين‌الملل در پايان تاکيد کرد: «اطلاق رويکرد نگاه به شرق بر سياست خارجي دولت سيزدهم در معناي شرق گرايي صحيح نيست؛ چرا که در نتيجه ستيزه‌جويي و کارشکني غرب با عادي‌سازي مناسبات با ايران، دولت رئيسي به وضوح اصل حراست از منافع ملي بر مبناي نزديک و گسترش مناسبات با بازيگراني متمايل به همکاري با تهران را در دستور کار قرار داده است. به معناي دقيق‌تر، آن‌چه که در دولت سيزدهم اتفاق افتاده همکاري با کشورها يا بازيگراني است که آن‌ها نيز متمايل به گسترش روابط هستند. در واقع، نمي‌توان بر غربي‌هايي که حاضر به وفاي به عهد در توافقنامه برجام يا فروش هواپيماهاي بوئينگ به ايران نيستند، اراده خود را تحميل کرد. منافع ملي ما بر اين مبنا قابل تامين است که هر کشوري اعم از چين، روسيه، آلمان، فرانسه و ... خواهان همکاري باشند، با آن‌ها سياست نزديکي مناسبات در پيش گرفته شود. بنابراين مي‌بايست هوشيار بود که در دوگانه‌سازي افرادي همچون رابرت مالي مبني بر انتخاب ايران از ميان احياي برجام و نزديکي به روسيه گرفتار نشويم.»

علي بيگدلي: شرق‌گرايي در دولت سيزدهم يک اشتباه استراتژيک بوده و بر خلاف منافع ملي ايران است
علــي بــيــگدلي، کارشنــاس مــسائــل بين‌الملل در ارتبــاط با سياست «نگاه به شرق» در دولت سيزدهم بر اين باور است، از اوايل انقلاب نزديکي ايران به شرق و تنفر از غرب يک واقعيت بوده که همواره در پيش گرفته شده و در دولت سيد ابراهيم رئيسي اين روند تشديد شده است. اما با توجه به پيشينه کنش‌هاي روس‌ها در دو عصر تزاري و اتحاد جماهير شوري، اين رويکرد را تا حدودي زياد اشتباه ارزيابي کرد. روس‌ها همواره دو رويکرد تجاوزگري و تزويرگري (عدم پايبندي بر عهد) را در مناسبات با ايران اعمال کرده‌اند. نمود بارز اين روند را مي‌توان در جريان حمله نظامي اخير روسيه به اوکراين مشاهده کرد که چگونه تجاوزگري و تزوير در سياست خارجي مسکو ادامه دارد.»

وي افزد: «در معطوف کردن استراتژي سياست خارجي کشور به «نگاه به شرق» بايد توجه داشت روسيه توانايي پاسخ‌گويي به نيازمندي‌هاي اقتصادي ايران را ندارد. اگر چه گفته شده که پوتين سرمايه‌گذاري 40 ميليارد دلاري بر روي منابع انرژي ايران را هدف‌گذاري کرده اما بايد بدعهدي روس‌ها در پروژه‌هاي اجرايي مختلف همانند نطنز و نيز تعلل در ارسال سامانه دفاع موشکي اس 300 و... را به ياد آورد. واقعيت امر اين است که با سفر پوتين به تهران مي‌توان پايان يافته بودن برجام را تاييد کرد. در اين ميان، تحليل زبان بدن پوتين بسيار قابل تامل است؛ او در گذشته با جديتي ويژه در تهران حاضر مي‌شد اما در سفر اخير، با لبخندهاي شادکامانه چنان نشان داد که گويا به خانه خود آمده و در ميانه تنگنا و انزواي سياسي گرفتار شده در نتيجه آغاز جنگ عليه اوکراين، يک متحد بزرگ را براي خود يافته است.»

اين کارشناس مسائل بين‌الملل در بخشي ديگر از اظهارات خود تاکيد کرد: «نبايد به امضاي توافق‌نامه با روس‌ها چندان مطمئن بود. روس‌ها از گذشته تا کنون نشان داده‌اند که هيچگاه با منافع ملي ايران همراهي نداشته و نبايد خصومت با غرب را به ابزاري براي شرق‌گرايي و افتادن به دامان مسکو تبديل شود. حال بايد به دولت سيزدهم گفت، حتي نزديکي به کشورهاي آسياي ميانه که اکثرا دست‌نشانده روسيه نيز هستند، تا چه اندازه مي‌تواند در بهبود وضعيت اقتصاد بحران‌زده ايران تاثير داشته باشد؟ اساسا اين کشورها و روسيه فاقد توانمندي و سخاوتمندي لازم براي احياي اقتصادي ايران برخوردار هستند. ايران براي بازسازي صنعت نفت به 200 ميليارد دلار سرمايه‌گذاري زيرساختي نياز دارد که اين رقم خارج از توان و ظرفيت تمامي قدرت‌ها و کشورهاي شرقي اعم روسيه، چين و ... است.»

بيگدلي در پايان تاکيد کرد: «دفاع از منافع ملي يگانه اصل حاکم بر سياست خارجي ايران است و نبايد اين امر در راستاي اهداف و خواسته‌هاي فردي قرار بگيرد. توجه به اين گزاره ضروري است که نه روسيه و نه چين توانايي و رغبت عميقي به ارتقاي سطح کيفت اقتصادي و صنعتي ايران نداشته و ندارند. اين قدرت‌ها فاقد توانمندي و انگيزه لازم براي همکاري عميق با ايران هستند و در سوي مقابل بدون برجام هيچ گونه تحول بزرگي در اقتصاد و وضعيت کشور اتفاق نخواهد افتاد.»

حسن بهشتي‌پور: سياست نگاه به شرق نتيجه اجبار ناشي از طرد ايران از سوي غربي‌ها است
حسن بهشتي پور، کارشناس مسائل روسيه، در ارتباط با سياست نگاه به شرق در سياست خارجي دولت سيزدهم بر اين باور است که يکي از گرفتاري‌هاي بزرگ حوزه سياست خارجي، بازي کردن نادرست با مفاهيم است. شعار نه شرقي، نه غربي در سال‌هاي ابتدايي انقلاب به معناي نفي سلطه دو بلوک کمونيستي و سرمايه‌داري بود. اين شعار به معناي تفکيک جغرافيايي بازيگران و نفي ارتباط داشتن با ديگر کشورها نبود. بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي که بلوک شرق دچار فروپاشي شد، عملا اين شعار مفهوم خود را از دست داد. در تفسير نظم جهاني بعد از 1991 اصطلاحاتي همانند نظام تک قطبي، چند قطبي يا حتي بي‌قطبي براي تفسير وضعيت جديد مطرح شدند؛ حال با پذيرش هر يک از اين اصطلاحات سياست «نگاه به شرق» در معناي نزديک به کشورهايي همانند روسيه و چين و دوري از آمريکا اشتباهي بزرگ است. هر چند حسين اميرعبداللهيان در يکي از مصاحبه‌هاي خود تلاش کرد که سياست نگاه به شرق را در قالب «نگاه آسيايي» مورد تفسير قرار دهد. يعني اولويت سياست خارجي کشور بر گسترش مناسبات با کشورهاي آسيايي است اما يان به معناي عدم ارتباط با ديگر حوزه‌هاي جهان نيست.»

وي افزود: «با فرض پذيرش هر يک از دو ديدگاه نزديکي به کشورهاي آسيايي يا نزديکي به روسيه و چين به طور خاص، توجه به اين امر ضروي است که چنين روندي نتيجه طرد ايران از سوي کشورهاي غربي بوده است. نفس رابطه داشتن به معناي پذيرش سلطه نيست؛ چنين ذهنيت غلطي از ابتداي انقلاب تا کنون مطرح بوده که رابطه موجب سلطه مي‌شود. تهران به دليل تحريم‌ها و خروج آمريکا از برجام، از دوران دولت دوازدهم (دور دوم روحاني) سياست نزديکي به قدرت‌هاي شرقي را در پيش گرفته اما اين بدين معنا نيست که همکاري با ديگر کشورهاي در حوزه اروپا يا آمريکاي جنوبي به بوته فراموشي سپرده شود. در مجموع، سياست نگاه به شرق را مي‌توان راهبرد نزديکي و گسترش همکاري ايران با کشورهاي چين، روسيه و هند در وضعيتي دانست که امکان نزديکي و گسترش همکاري با غرب وجود نداشته است.»

بهشتي‌پور، در پايان تصريح کرد: «قاعده اصلي حاکم بر سياست خارجي و روابط بين‌الملل، عدم داشتن دوستان و دشمنان دائمي و پيروي از منافع دائمي است. در مقطع کنوني نيز دوگانه‌اي تحت عنوان اينکه ايران بايد ميان برجام (غرب) يا روسيه يکي را برگزيند، دوگانه‌اي فاقد مشروعيت بوده و نبايد در فضاي داخلي نيز چنين رويکردي از سوي ناظران سياسي و رسانه‌ها در دستور کار قرار بگيرد.»

حسن هاني‌زاده: نگاه به شرق دولت سيزدهم، انتخاب ميان بد و بدتر است؛ بدعهدي غربي‌ها راهي جز نزديکي به روسيه و چين را براي ايران باقي نگذاشته است

حسن هـــاني‌زاده کارشنـــاس مـــسائل بين‌الملل، در ارتباط با آن‌چه که تحت عنوان سياست نگاه به شرق در ارتباط با سياست خارجي دولت سيزدهم مورد اطلاق قرار مي‌گيرد، به خبرنگار آرمان امروز گرفت: «طي دهه‌هاي گذشته، دولت‌هاي مختلف ايران راهبرد تعامل سازنده و مثبت با غربي‌ها را در دستور کار قرار دادند اما آن‌چه که در نهايت اتفاق افتاد خروج آمريکا از بزرگ‌ترين توافق‌نامه تاريخ انقلاب با غربي‌ها، يعني برجام بود. اعمال تحريم‌هاي گسترده و خروج از برجام، اثبات کرد که غربي‌ها نسبت به تعهدات خود پايبند نيستند و همين امر موجب شد که بتدريج نگاه سياست خارجي کشورمان از غرب به سوي شرق چرخش پيدا کند.» وي افزود: «اکنون در دولت سيزدهم با توجه به اينکه مذاکرات وين عملا به نقطه بن‌بست رسيده و خروجي قابل قبولي نداشته، استراتژي دستگاه ديپلماسي به سمت نگاه به شرق سوق پيدا کرده است. در همين راستا شاهد هستيم که ايران در چند ماه گذشته به کانون سفرهاي منطقه‌اي بازيگران آسيايي و قدرت‌هاي شرقي همانند روسيه و ترکيه تبديل شده است. نشست اخير روساي جمهور ترکيه، ايران و روسيه در تهران، نمود بارز اين رويه است که قطبي جديد از ائتلاف در برابر غربي‌ها در شرق در حال ظهور است.» اين کارشناس مسائل بين‌الملل در بخشي ديگر از گفته‌هاي خود تاکيد کرد: «انتخاب ايران در حوزه اتخاذ سياست نگاه به شرق، انتخاب ميان خوب و خوب‌تر نيست بلکه انتخاب ميان بد و بدتر است؛ بدين معنا که تهران در نتيجه کارشکني‌هاي غرب، چاره‌اي جز نزديک و گسترش مناسبات با روسيه و چين ندارد. در وضعيت کنوني توپ در زمين اروپا و آمريکا است؛ زيرا ايران در گذشته تعهد خود را به برجام نشان داده است. با اين اوصاف، بايد توجه داشت که همچنان منافع ملي ايران در راستاي تعامل سازنده براي احياي برجام به شرط برداشتن گام‌هاي عملي از سوي آمريکا است.»

نظر شما
نظراتی كه حاوی توهین و مغایر قوانین کشور باشد منتشر نمی شود
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
نام:
ایمیل:
* نظر:
عکس روز
خبر های روز