پایان قالیباف؟!
14 تير 1401 محمدباقر قاليباف به استان کهکيلويه و بويراحمد سفر کرد. اما اين سفر بازتاب چنداني در ميان رسانههاي اصولگرا و حتي صداوسيما نداشت
محمد باقر قاليباف در دهه هشتاد شمسي با رسيدن به مقام فرماندهي نيروي انتظامي در جامعه شناخته شد. او در آخرين روزهاي ارديبهشت با حضور در کنفرانس خبري رسماً اعلام کانديداتوري در انتخابات نهم رياستجمهوري کرد و با گفتن اينکه «اگر بيايد، رقيب من فقط آقاي هاشمي است» خودش را بهعنوان يکي از شانسهاي مسلمِ رفتن به پاستور معرفي کرد. اين چهره با وجود اينکه در آن انتخابات پنجم شد، اما توانست به متن کنشگري سياسي ورود کند. مخصوصاً که در مردادماه همان سال با تصميم و تشخيص شوراي شهري که در اختيار پايدايچيها بود شهردار تهران شد و به ساختمان پر طمطراق خيابان بهشت راه يافت. قاليباف که بهدليل فضاي دوقطبي انتخابات 88 حاضر به حضور در انتخابات دهمين دوره رياستجمهوري نشد، در سال 92 براي بار دوم کانديدا شد و اينبار باتوجه به رد صلاحيت مرحوم آيتالله هاشمي رفسنجاني شانس خود را براي رئيسجهوري شدن بيشتر ديد. اما بهيکباره فضاي انتخاباتي بهنفع حسن روحاني تغيير پيدا کرد تا مهره اصولگرايان براي دومينبار انتخابات را با ناکامي پشت سر بگذارد. پس قاليباف دوباره به شهرداري برگشت تا شايد 4 سال بعد بتواند به آروزي ديرينهاش برسد.
ثبتنام در انتخابات رياستجمهوري يازدهم اينبار مصادف با اين شد که اصولگرايان تمام قد از ابراهيم رئيسي حمايت کرده و همهِ هموغمشان را براي توفيق او بهکار گرفتند. در نتيجه قاليباف سهشنبه 26 ارديبهشت سال 96 رسماً بهنفع رييسي کنارهگيري کرد که اين کنارهگيري قدم اول فاصله گرفتن با اصولگرايان بود. او در مرداد ماه همان سال با مطرح کردن طرحي بهنام «نو اصولگرايي» عملاً حساب خود را از اصولگرايان جدا کرد. هر چند که طرح نواصولگرايي در همان نطفه خفه شد و قاليباف در اين ماًموريتي که براي خود تعريف کرده بود، ناکام ماند. با اين توضيح که عدم همراهي اصولگرايان را نميتوان در اين ناکامي ناديده گرفت.
اما وقتي قاليباف در روند انتخابات مجلس يازدهم بهطور جدي وارد شد، اصولگرايان ترجيح را بر ائتلاف با او ديدند و 48 ساعت مانده به دوم اسفند که روز راًيگيري بود بالاًخره بر سرِ يک ليست توافق کردند تا خيال اصولگرايان از برنده شدن راحت شود. هر چند که با رد صلاحيت گسترده اصلاحطلبان، توفيق جناح راست در انتخابات مجلس يازدهم معلوم بود.
بههرحال قاليباف توانست در انتخاباتي که يکي از کمراًيترين انتخابات جمهوري اسلامي بود با 1.265.287 به مجلس راهيافت و در سهسال اول هم با راًي بالايي بهعنوان «رئيس مجلس» انتخاب شد. اما اين توفيق نهتنها رابطه قاليباف با اصولگرايان را بهتر نکرد، بلکه فاصله روز بهروز بيشتر شد. بهطوريکه راًي او در سال سوم انتخابات هياًت رييسه کاهشي چشمگير داشت! تا «بيشتر شدن فاصله اصولگرايان با قاليباف» عيانتر شود.
سيسموني گيت، پايان راه؟
ضربهاي که سيسموني گيت به او وارد کرد، از ضربهاي که عيسي شريفي زد، شديدتر بود. قاليباف ميدانست که ساده زيستي مسئولان مدعي انقلابي گري از چه درجهاي از اهميت برخوردار است. او اگر حتي بتواند خرج خودش را از عيسي شريفي جدا کند، اما از زن و فرزندش نميتواند جدا کند.
قاليباف در جريان جلسه غيرعلني تلاش کرد، زن و دخترش با زن و دخترش اعلام مخالفت کند، همچنان که در مورد عيسي شريفي مدعي است که اين ماجرا به او مربوط نيست.
او فکر ميکند اين بار نيز ميتواند با سکوت کردن در رسانهها وعدم پرداختن به موضوع باعث فراموشي مساله شود. اما نميداند که اين بار رقيبش از درون جريان اصولگرايي است.
بايکوت توسط صدا و سيما
14 تير 1401 محمدباقر قاليباف به استان کهکيلويه و بويراحمد سفر کرد. اما اين سفر بازتاب چنداني در ميان رسانههاي اصولگرا و حتي صداوسيما نداشت.
اولين بار که قاليباف در سال 99 در قامت رئيس مجلس به سفر استاني رفت، رسانههاي اصولگرا آنچنان به اين سفر پرداختند که گويي تنها مسئولي بوده که به يک منطقه از کشور سفر کرد. سرشاخههاي جريان سايبري در فضاي مجازي شروع به تبليغ براي قاليبافي کردند که او را «مدير جهادي» ميخواندند و براي پيراهن خاکي، پوتينها و ريشهايش توييت زدند.
قاليباف هم اشتباههايي دارد
داريوش قنبري، فعال سياسي اصلاحطلب با گفتن اينکه «قاليباف دوست دارد از اصولگرايان فاصله بگيرد» ادامه داد: محمد باقر قاليباف در دورهاي که سياستورزي را شروع کرده بود، داشت خودش را فردي تکنوکرت نشان بدهد و در کل باتوجه به همين مساًله سعياش را بهگرفت تا بهجناح چپ نزديک شود. اما او بهيکباره در انتخابات رياستجمهوري سال 96 بهيکباره ضديت با اصلاحطلبان را مبنا قرار داد تا بکله نماينده اصلي جريان اصولگرايي در انتخابات باشد. البته اصولگرايان در آن مقطع رئيسي را بر او ترجيح دادند تا نقشههاي قالبياف به باد برود.
نماينده ادوار مجلس در ادامه گفت: همچنين اصولگرايان مخالفتي جدي با روحيه تکنوکراتي قاليباف دارند و بههمين دليل بين اين چهره و تندروهاي اصولگرا فاصله زيادي وجود دارد که بعد از آغاز بهکار مجلس يازدهم بر اين فاصله افزوده شده است. با اين توضيح که خودش هم بدش نميآيد از جريان اصولگرايي فاصله بيشتري داشته باشد تا تحتتاًثير حاشيهنشيني اين گروه قرار نگيرد.
او افزود: قاليباف دنبال اين است تا خودش از بهکل از جمع اصولگرايان جدا شود و بههمين دليل با پيگيري بحث نواصولگرايي فضايي جديد و البته مستقلي بهوجود بياورد که در اين کار هم موفق نشد. او در حالي رئيس مجلس است که در جمع اصولگرايان مقبوليت زيادي ندارد و تکليفش با جريان اصلاحات هم اظهرمنالشمس است.
داريوش قنبري در پايان گفت: قاليباف هدف مهمش اين بود که بتواند بهعنوان رئيسجمهوري به پاستور برسد، اما بهنظر ميرسد او براي هميشه در رسيدن به اين هدف ناکام مانده است.