ایرادات اقتصادی؛ اولین دور برگردان برای پاستور
روز نو :از اصلاحطلبان که آبی گرم نشد؛ امید و آرزوها برای ائتلافهای طلایی و دقیقه نودی هم، دل بستن به سراب بود؛ حالا دیگر خودش را تک و تنها در مقابل لشکر رقیب میبیند و کمر همت را بسته تا شاید 3 سال دیگر بتواند در این جادهای که هموار کرده است بتازد. صحبت بر سر جنب و جوش این روزهای عبدالناصر همتی است همان کسی که بعد از کنار رفتن ولیالله سیف، سکان ریاست بانک مرکزی را در دولت حسن روحانی به دست گرفت و درست در روزهای سرد انتخابات ریاست جمهوری به آخرین امید جناح چپ امیدوار تبدیل شد.
از صدای بیصدایان تا پایان پردهنشینی
«لاریجانی رد صلاحیت شد» این خبر وقتی در خرداد 1400 روی خروجی رسانهها قرار گرفت، آخرین تیر به امید جریان چپ نشانه رفت؛ در آن مقطع ترس از روی کار آمدن رقیب و قطع شدن دست اصلاحطلبان از آخرین سنگر قدرت موجب شد تا همه نگاهها متوجه رئیس بانک مرکزی یعنی «عبدالناصر همتی» شود. هرچند اصلاحطلبان مهرعلیزاده را هم در سبد کاندیداتوریشان داشتند و اتفاقا در جریان مناظرات انتخاباتی هم با کنایههای ضربتی به رئیسی، زاکانی و جلیلی، دل همحزبیهای خود را خنک میکرد اما حساب دو دوتا چهارتای اصلاحطلبانه میگفت سبد رای همتی از مهرعلیزاده پر و پیمانتر است و همین حساب و کتابها بود که موجب شد تا همتی خود را آخرین منجی جریان چپ بداند. البته منجی که فرصتی برای درست کردن کشتی و به آب انداختنش را نداشت و همجناحیها هم دل و دماغی نداشتند تا برایش دست و آستین بالا بزنند و مانند انتخابات سال 92 ائتلاف و کمپین به راه بیاندازند.
«صدای بیصداها و قدرت بیقدرتان» این شد شعاری که همتی در روزهای آخر انتخابات برای خودش برگزید تا شاید هیزمی به تنور انتخابات بریزد و اتشش دیگ رئیس جمهور شدنش را به جوش بیاورد اما نشد که نشد...
2 میلیون 400 هزار؛ این تمام رایی بود که همتی توانست از دل انتخابات 1400 به سبد خود بریزد؛ رایی که فاصلهاش با ابراهیم رئیسی نزدیک به 15 میلیون میرسید و گویا همین فاصله رای موجب شد تا رئیس سابق بانک مرکزی چند ماهی را در خلوت خود بخزد اما این عزلت نشینی همیشگی نبود و مانند بسیاری از سیاستمداران بعد از چند ماه برای ظهور و بروز بیشتر شروع کرد به جوانه زدن و این جوانه زدن رنگ و لعابی در قد و قامت اپوزیسیون دولت به خود گرفت.
اقتصاد؛ اولین دوربرگردان برای همتی
افزایش نرخ بیکاری، تورم لجام گسیخته، افزایش نارضایتیها از حقوق و دستمزد و خلاصه عمیقتر شدن خط فقر تنها یک راهکار جلوی پای همتی برای بازگشت به عرصه سیاست گذاشته بود. حالا مدعی «صدای بیصداها و قدرت بیقدرتان» تکانی به خود داده است و تلاش دارد که ردای رخوت و عزلتنشینی را از تن خارج کند و دوباره از کانال اقتصادی به میادین سیاسی بازگردد.
اوایل بهمن ماه 1400 بود که همتی اولین انتقادهایش را نسبت سیاستهای اقتصادی دولت آغاز کرد و اولین تیر را هم به افزایش 40 درصدی صادرات نفتی نشانه و رفت و در توئیترش نوشت: « خبر افزایش چهل درصدی ارزش صادرات نفتی ایران خبری امیدبخش و در جهت کاهش تأثیر تحریمهای ظالمانه بر بودجه و اقتصاد کشور است. قیمت جهانی نفت و فراوردههای نفتی در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۲۰ بیش از شصت درصد افزایش داشته است. سهم دولت سیزدهم در خنثیسازی تحریم چقدر بوده است؟» همین چند خط کفایت میکرد که دولت رئیسی را وادار به واکنش کند.
اما این آغاز و پایان ماجرا نبود و سلسله توئیتهای انتقادی همتی در راه بود. همتی مدتی بعد در نقدی دیگر نوشت «آقای رئیسی اعلام کردند،«نرخ رشدنقدینگی»به کمترین حد در۱۶ماه گذشته رسیده و«خلق پول بانکها»کاهشی شده است. جهت اطلاع ایشان: حداقل در۴ماه آن،نرخ رشد نقدینگی کمتر از اردیبهشت امسال بوده،فروردین هم استثناء بود اضافه برداشت بانکها این هفته مجدداً از ۱۰۰ ه. م.ت. گذشت:یعنی خلق پول!»
موتور توئیت زدنهای رئیس سابق بانک مرکزی گرم شد وقتی بحث حذف ارز ترجیحی به یکی از مهمترین نقدها و معضلات در عرصه اقتصادی تبدیل شد همتی نیز از این فرصت برای روانه کردن تیرهای کنایهآمیزش به دولت استفاده کرد و نوشت: «قبلِ حذف ارز۴۲۰۰ سؤال شد؛ همهٔ ابعاد را دیدهاید؟ بعد۴ماه میگویند ارز محاسباتی گمرک باید برگردد به۴۲۰۰ رقابت کالای داخلی با وارداتی چی میشه؟ بعد۲ماه وجهش قیمت کلیه کالاها وخدمات (بجای۴ گروه کالا) پذیرفتند: زیرساخت کالابرگ الکترونیکی آماده نمیشه و برگشت قیمتها به۱۴۰۰ نشدنیست!»
کنایه های همتی به دولت رئیسی پای مجمعتشخیص مصلحت نظام را هم به میان آورد و درباره برنامه هفتم توسعه خطاب به این نهاد حاکمیتی نوشت: «مجمع تشخیص مصلحت، اهداف کمی اقتصادی برای #برنامه_هفتم_توسعه مشخص کرده است که به نظرنمیرسد، برای سیاست گذاری اقتصادی میان مدت،سازگاری درونی داشته باشند. آیا دولت و بانک مرکزی قادر به تحقق این اهداف هستند؟ آیا سرنوشت این برنامه هم تکرار عدم تحقق اهداف برنامه های قبلی نخواهد بود؟»
همتی گاهی هم دیپلماسی اقتصادی دولت رئیسی را نشانه رفت و مثلا در جریان مذاکرات دوحه نوشت: «قطر،ضمن رفت وآمد میانجیگرانه بین ایران وآمریکا،آخرین شریک خود برای ابرپروژه ۲۹میلیارد دلاریLNG رانیزانتخاب کرد. ۵ غول نفتی توتال فرانسه، کونوکوفیلیپس و اکسان موبیل امریکا،اِنی ایتالیاو شل انگلیسی هلندی،شرکای قطربرای برداشت ازمیدان گازی مشترک با ایران خواهند بود. جالب نیست؟!»
آخرین ریسمان
«شکم گرسنه خواب نان سنگک میبیند» این ضرب المثل شاید این روزها بهترین توصیف برای شرایط اقتصادی و نگاه مردم به دست و دهان دولتمردان باشد برای آنکه ببینند چه میکنند و چه میگویند؛ از سوی دیگر سیاستمداران هم به همین یک ریسمان چنگ میزنند تا راه خود را برای رسیدن به سر منزل مقصود پیدا کنند؛ حال در این مسیر عدهای با وعده یارانه چند برابر و مسکن و شغل میلیونی سکان به دست میگیرند و عدهای هم که از قافله عقب ماندهاند، درپی راه میانبری برای پس گرفتن فرصتها و جایگاهها از دست رفته هستند.
عبدالناصر همتی هم از این قاعده مستثنی نیست؛ او که زمانی خودش در سیبل انتقادات به عنوان رئیس بانک مرکزی قرار داشت این روزها تنها راه برای بازگشتن به مسیر سیاست و شاید رسیدن به ساختمان پاستور را در تعبیر خواب نان سنگک برای مردم میبینید. در واقع او برای آنکه بتواند سردی انتخابات گذشته را جبران کند تنها یک مسیر میشناسد و آن باز کردن چشم و گوشها درباره چند و چون سیاستهای اقتصادی دولت و البته ارائه نقش و نگاری از خود در ردای سوپرمن برای جبران اشتباهات گذشته و ایجاد رونق اقتصادی است.در حقیقت میتوان گفت عبدالناصر همتی این روزها در حال علم کردن یک «دولت سایه اقتصادی» است تا بتواند مهلکترین ضربهها را به رقیبش وارد کند و در بزنگاه انتخابات با کمی شانتاژ انتخاباتی رقیب را از گردونه خارج کند.