یک استقلالی جذاب گزینه نیمکت تیم ملی
این یک سوال مهم و کلیدی در فاصله چند ماه تا آغاز مهمترین تورنمنت فوتبال جهان در چهار سال آینده است. چهار سال پیش در این روزها کارلوس کیروش سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران سرگرم آمادهسازی برای فیفادیهای پیشرو و انتخاب حریفانی بود که ایران را برای رقابتهای جام جهانی آماده کنند. البته در حال حاضرهم سرمربی فعلی تیم ملی فوتبال ایران بعد از ترک تهران سر از اتریش درآورده تا سری به اردو تیمهایی بزند که بازیکنان ایرانی در آن به کار و بازی مشغولند.
با این حال تفاوتی بسیار میان این دو سرمربی وجود دارد. کیروش از حضور یک فدراسیون مستقل و قدرتمند بهره میبرد و پیکان انتقادات اثر چندانی بر وی نداشت، اما دراگان اسکوچیچ کارفرمایی دارد که آن کارفرما این مجوز را به سخنگوی کمیته فنی داده تا هر چیزی فکر میکند علیه وی به زبان بیاورد و تازه به جز او باید به افرادی مثل سرپرست تیم و تنی چند از اعضای فدراسیون اشاره کرد که در کل علاقه چندانی به همکاری با وی ندارند.
در این میان دخالت مستقیم نهادهای بالادستی در غیاب اراده محکم ادارهکننده اول فدراسیون منجر به آشفتگی عجیبی شده که مدتها بود در فوتبال ملی مشابهش را ندیده بودیم. بعد از فعل و انفعالات هفته گذشته و سفر یکروزه دراگان اسکوچیچ به تهران گمانهزنیها درباره آینده نیمکت تیم ملی فوتبال ایران همچنان به گوش میرسد و روز گذشته نیز صحبتهایی درباره گزینه ایرانی نهایی به گوش میرسد که ظاهرا کسی جز امیرقلعهنویی نیست.
قلعهنویی که در سال ۲۰۰۶ پس از جام جهانی جانشین برانکو ایوانکوویچ شده و با تیم ملی در جام ملتهای ۲۰۰۷ شرکت کرده ولی دوره نافرجامی در تیم ملی ایران داشت. اگرچه شاید اگر به کار خود در قامت سرمربی تیم ملی ادامه میداد میتوانست با آن تیم به جام جهانی ۲۰۱۰ صعود کند. از این رو او همواره علاقمند به بازگشت به تیم ملی بوده و حتی قبل از انتخاب اسکوچیچ مهمترین نامزد فدراسیون برای این پست بود که درنهایت با مخالفت مدیران شرکت فولاد مبارکه سپاهان مرد کروات این سمت را در اختیار گرفت و با تیم ملی به جام جهانی صعود کرد.
قلعهنویی برای اینکه دوباره سرمربی تیم ملی بشود، دو رقیب جدید دارد که علی دایی و جواد نکونام هستند. درباره علی دایی گفته میشود که او به هیچ وجه حاضر به پذیرش این پست نشده، اما جواد نکونام که کوچکترین صحبتی در این زمینه نکرده به هرحال گزینهای قابل اتکا محسوب میشود.
در این میان نام دو گزینه خارجی به گوش میرسد و اگرچه دیگرانی هستند که اعتقاد دارند باید از جایی دیگر مربی تازهای به تیم ملی آورده شود، اما این دو همچنان طرفداران خود را دارند. ضمن اینکه باید خود دراگان اسکوچیچ را هم به این جمع اضافه کرد که اغلب کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال ضرورت تغییر وی در شرایط نزدیک به جام جهانی را زیر سوال بردهاند.
اما پیچیدگی خاصی در مسیر انتخاب سرمربی بعدی تیم ملی یا حتی ابقای اسکوچیچ وجود دارد. همانطور که میدانید ثبت نام از نامزدهای فدراسیون فوتبال هفته گذشته برگزار شد و شش نفر از مدیران نسبتا شناخته شده خود را نامزد ریاست فدراسیون کردند که به نظر میرسد جنگ اصلی بین میرشاد ماجدی سرپرست موقت فدراسیون و مهدی تاج رئیس پیشین فدراسیون باشد. این دو فعالیتهای انتخاباتی خود را هم آغاز کردهاند و تا کمتر از ۵۰ روز دیگر در این میدان گوی خواهند انداخت، اما تا آن زمان تکلیف تیم ملی باید براساس نظر فدراسیون مستقل فعلی روشن بشود؛ فدراسیونی که البته نشان داده چندان هم اهل استقلال و ایستادن و تندی مقابل نظرات بیرونی نیست.
در شرایطی که این شایعه مطرح شده که مهدی تاج با توجه به اقبالی که برای خود در انتخابات قائل است از منابع بالادستی درخواست کرده که مانع از هرگونه تغییری در پست سرمربی تیم ملی بشوند تا او و هیئت رئیسه بعدی در اینباره تصمیم بگیرند، شنیده میشود میرشاد ماجدی شدیدا به دنبال مجوزی است که تصمیم نهایی خود را درباره نیمکت تیم ملی اتخاذ کند. او میل به تغییر و انتخاب یک مربی ایرانی دارد اما به راه حلهای دیگر هم فکر میکند. اگر او این مجوز را از وزارت ورزش یا جای دیگری بگیرد که به عنوان مثال یک سرمربی ایرانی یا یک سرمربی خارجی جدید را در تیم ملی انتخاب کند، بدین معناست که آن نهاد مربوطه شانس برنده شدن وی در انتخابات را جدی گرفته و به وی اجازه نقشآفرینی در این موضوع مهم را میدهد، اما اگر فدراسیون فعلی موفق به اتخاذ تصمیم خاصی در این زمینه نشد و احیانا کادر فنی فعلی را بدون هیچ تغییری در اردوهای مختلف به امان خدا رها کرد این موضوع نیز میتواند حاوی پیامی برای انتخابات آینده باشد؛ اینکه نظر اداره کنندگان ورزش ایران روی ادامه کار ماجدی به عنوان سرپرست یا رئیس نیست.
هرحال در انتخابات بعدی مناظرههای جدیای در پیش است و طرفین باید با کارتهای مختلفی بازی کنند که ابقای مربی فعلی یا استخدام مربی جدید، استدلالهای پیرامون این موضوع و حمله به یکدیگر درباره نظراتی که درباره تیم ملی به زبان میآید بخشی از بازی پرپیچ و خم انتخاب رئیس آینده فدراسیون خواهد بود.
همه اینها بدین معناست که سخت میشود انتظار داشت تیم ملی به این زودیها به یک شرایط ایستا و مستحکم برسد؛ مگر آنکه یک اراده معطوف به انتخاب و ساماندهی پا به میدان بگذارد و در ایام انتخاباتی طوری عمل کند که برج و باروی تیم ملی دور از گزند نظرات بعدی باشد.
تیم ملی فوتبال ایران که باید خیلی زود خود را آماده اردوی اواخر شهریور برای دو بازی دوستانه در اروپا با اروگوئه و احتمالا یک تیم آفریقایی خواهد کرد، این روزها بیش از هر چیزی به پایان مشکلات و مسائل، دودستگیها و همینطور روشن شدن تکلیف و ایجاد یک رژیم فکری عملیاتی بدون تغییر در آینده نیاز دارد تا در جام جهانیای که انتظار صعود در سر میپروراندیم با سه شکست که بدترین نتایج تاریخ فوتبال ایران در مهمترین رویداد فوتبالی جهان خواهد بود، مواجه نشویم.